خاک سرمه‌خیز اصفهان /۱۷

تپش کاربافی در دستان سفیدپوشان ورزنه

کاربافی یکی از هنرهایی است که بانوان سفیدپوش ورزنه از دیرباز به آن پرداخته و حتی در روزگار پرآبی اصفهان پنبه موردنیاز این هنر را در ورزنه کشت می‌کردند؛ حالا اما تنها تعداد معدودی از بانوان این شهر به کاربافی ادامه می‌دهند.

پیش تر «سکینه شهباز» را در نمایشگاه ملی صنایع‌دستی دیده بودم که در چهل‌ستون اصفهان برگزارشد و البته آنجا گپ‌وگفت مفصلی هم داشتیم، تا اینکه چند روز قبل گذارم به ورزنه افتاد و کویرش. اما لیدر خوش ذوق ما در این تور تصمیم گرفته بود تا شرکت‌کنندگان را در بازار این شهر با پارچه‌های حاصل از هنر ناب کاربافی ورزنه نیز آشنا کند؛ برای من اما بازار کافی نبود و بی‌درنگ نام کبرا خلیلی و سکینه شهباز از ذهنم گذرانده شد. ازاین‌رو و در فرصت به‌دست آمده با همراهی لیدر هنردوست‌مان تصمیم گرفتم چند دقیقه‌ای به دیدار سکینه شهباز بروم، در خانه‌اش که البته کارگاه کاربافی او نیز همان‌جا برپا بود، درست روبه روی مسجد حاج عزیز ورزنه. نشانی را خودش به من داده بود، زمانی که در چهل‌ستون دیدمش. 

به هرحال فرصت اندک بود، ولی برای ادای احترام، چند دقیقه‌ای مهمانش شدم، سلامی بود و علیکی، خدا را شکر سرپا بود و در حال کاربافی... درنهایت امروز تصمیم گرفتم گفت‌وگوی گذشته‌ را همراه با آنچه در روز دیدارمان در ورزنه سخن گفتیم در هجدهمین شماره از خاک سرمه‌خیز اصفهان منتشر کنم و از هنر این بانوی کارباف شهر ورزنه بگویم. بانوی هنرمندی که سال ۱۳۹۵ به‌عنوان چهره ماندگار صنایع‌دستی استان اصفهان نیز شناخته شد. او متولد هفتم تیرماه ۱۳۲۳ در شهر ورزنه است و سال‌هاست که به تولید انواع پارچه‌های حاصل از هنر کاربافی مشغول است.

آنچه می‌خوانید حاصل دیدار و گفت‌وگوی خبرنگار ایسنا با سکینه شهباز، هنرمند هنر کاربافی ورزنه است.

مادر جان، از چندسالگی کاربافی را شروع کردید؟

از ۱۲ سالگی

هنر کاربافی را از مادرتان یاد گرفتید؟

از «ماچی» یاد گرفتم.

«ماچی» چه کسی بود؟

مادربزرگم یعنی مادرِ مادرم. ما در ورزنه به مادربزرگ، «ماچی» می‌گوییم.

اسم «ماچی» چه بود؟

اسم او هم سکینه بود، «سکینه دوستعلی».

چه چیزهایی با استفاده از هنر کاربافی بافته می‌شود؟

ما قبلاً در ورزنه تمام پارچه‌های موردنیازمان را با کاربافی می‌بافتیم مثل چادرشب، شلوار و پیراهن، سفره‌، بقچه حمام، حوله، بقچه جهاز عروس، چادر سفید، کفن و خیلی چیزهای دیگر.

الان چطور؟

الآن هم می‌بافیم اما خب خیلی از این‌ها را از بازار تهیه می‌کنند یا اینکه امروزه دیگر موردنیاز نیستند.

پارچه های کاربافی در چه رنگ‌هایی بافته می‌شوند؟

 ۵ رنگ قرمز، زرد یا نارنجی، سبز، آبی و مشکی، البته خیلی وقت‌ها هم آن را رنگ نمی‌کنیم و همان‌طور سفید استفاده می‌شود.

مثل چی؟

مثلاً برای چادرهای‌مان.

که معروف هم هست...

بله چادرهای سفید زنان ورزنه معروف است و آن هم با کاربافی بافته می‌شود.

پارچه‌ها همگی با پنبه تهیه می‌شوند؟

بله همه محصولات کاربافی با پنبه تهیه می‌شود.

خودتان پنبه را کشت می‌کنید؟ آب زیادی لازم دارد که در ورزنه نیست!

 قبل از خشکسالی، پنبه توسط اهالی شهر ورزنه کشت می‌شد و از آن نخ درست می‌کردند، اما با خشکسالی، زمین‌های کشاورزی از بین رفت و دیگر نمی‌توانیم پنبه تولید کنیم و پنبه موردنیاز کاربافی در مشهد کشت می‌شود.

بنابراین الآن پنبه را از مشهد تهیه می‌کنید یا نخ را؟

ما نخ را می‌خریم.

پنبه در کجا به نخ تبدیل می‌شود؟

میبد یزد

اتفاقاً میبد یزد هم کاربافی دارند.

بله دارند.

یعنی شما نخ را از یزد می‌خرید؟

پنبه در یزد به نخ تبدیل می‌شود و سپس به اهالی ورزنه می‌رسد و ما همین‌جا می‌خریم.

نخ رنگی مستقیماً از یزد به ورزنه می‌آید؟

خودمان هم با جوهرهای طبیعی رنگ می‌کنیم و گاهی هم بله با همان ۵ رنگی که گفتم یعنی رنگ‌های قرمز، زرد، سبز، آبی و مشکی از میبد یزد می‌آید.

دستگاه کاربافی به چه صورت است؟ یعنی عمودی روی زمین است یا به شکلی دیگر؟

هم به‌صورت زمینی است و هم سیار، من هر دو را کار کردم اما الآن که پیر شده‌ام دستگاه زمینی راحت‌تر است.

دستگاه کاربافی اسم خاصی ندارد؟

به آن کارباف می‌گویند.

این دستگاه شامل چه اجزایی است؟

این دستگاه شامل زیرچی، تی‌تی‌چی و شانه، دفتین، سردفتین، نورت، سری‌ینگ، گرا، تنگیره، تخته، جیغو، مهره جیغو، ماکو، مارسه، چروبینی، کپی و میونجی است و هر دفتین هم ۴ تا نی دارد.

 پارچه کاربافی نقش هم دارد؟

بله یا بدون نقش است یا نقش‌های ساده دارد.

این نقش‌ها اسم دارند؟

معمولاً میل‌میل، قنداری، اناروبه، گل شفتالو، خرده نباتی، متقال، پنج رنگ، شمد و کِش.

به میبد یزد اشاره شد که کاربافی در آنجا هم انجام می‌شوند، کاربافی ورزنه با یزد فرق می‌کند؟

شیوه تولید کاربافی تقریباً همه‌جا به یک‌شکل است، اما به این بستگی دارد که از آن پارچه کاربافی می‌خواهند چه استفاده‌ای ببرند.

شما اطلاع دارید که مردم ورزنه از چه زمانی به کاربافی مشغول بودند؟

خیلی وقته، من فقط می‌دانم که از آبا و اجدادمان به ما رسیده است.

بافتن یک سفره به‌صورت کاربافی چند روز طول می‌کشد؟

من یک‌روزه می‌بافم، جوان بودم دو تا در یک روز می‌بافتم.

مادر، می‌دانید چرا به این هنر، کاربافی گفته می‌شود؟

به این خاطر که به پارچه کرباس در این منطقه «کار» هم گفته می‌شود که پارچه دو وردی است که با پنبه و به‌وسیله دستگاه کاربافی بافته می‌شود.

بنابراین کاربافی خلاصه کرباس‌بافی است، درسته؟

بله، اصل آن کرباس‌بافی است، اما مردم محلی به آن کاربافی گفته‌اند و دیگر به همین نام مشهور شده است.

مادر جان چند فرزند دارید؟

چهارتا پسر دارم. اصغر، محمد، رضا و حسین.

کاربافی نمی‌کنند؟

خیر قبلاً کشاورزی داشتند و حالا هر کار بتوانند انجام می‌دهند مثل بنایی یا در مغازه کار می‌کنند، اما قالیبافی هم بلدند. خودم هم ۱۵ تا قالی بافتنم.

عروس‌های شما همه کارباف هستند؟

فقط عروس بزرگم یعنی بتول شهباز کاربافی می‌کند که می‌خواهم او به‌عنوان جانشینم معرفی کنم.

کاربافی را از شما یاد گرفته؟

بله خودم به او یاد دادم.

فقط ایشان کاربافی می‌کنند؟ نوه‌ها چطور؟

۷ تا نوه هم دارم که پسر سکینه (همین عروسم) کاربافی دوست دارد و می‌خواهد یاد بگیرد.

شما در نمایشگاه چهل‌ستون شرکت داشتید، آیا به‌عنوان هنرمند کارباف در نمایشگاه دیگری هم حضور داشتید؟

بله ۴ بار در اصفهان نمایشگاه داشتم، یعنی در میدان نقش‌جهان، سی‌وسه‌پل، چهل‌ستون و باغ غدیر. در تهران هم نمایشگاه داشتم.

جوانان ورزنه برای آموختن کاربافی علاقه دارند؟

من و کبرا خلیلی که او هم در کاربافی خیلی هنرمند است قرار بود در خانه حسن‌یوسفی در ورزنه کاربافی را به کسانی که علاقه دارند آموزش بدهیم، اما کسی ما را حمایت نکرد یعنی شهرداری و بخشداری با ما همراه نشدند.

بیشتر زنان روزنه، کاربافی می‌کنند؟

در گذشته، کاربافی شغلی موروثی و خانوادگی در میان زنان ورزنه بود، اما الآن تعدادشان خیلی کم است.

الآن چند نفر در ورزنه کاربافی می‌کنند؟

قبل از شروع خشک‌سالی در ورزنه ۲۰ نفر از زنان به کاربافی مشغول بودند، اما الآن فقط ۵ هستیم که کاربافی می‌کنیم.

اسم‌شان چیست؟ منظورم زنانی است که الآن در ورزنه، کاربافی می‌کنند.

کبرا خلیلی، خدیجه اصغری، فاطمه باقری، جمیله علی مدد و خودم سکینه شهباز.

از مسئولین چه انتظاری دارید؟

برای خودم هیچی نمی‌خواهم، اما توقع دارم از دنیا، از خدا، از امامان و بعد هم از بزرگان مملکت‌مان که کاری بکنند که جوانان این‌قدر اذیت نشوند، همه‌شان گرفتارند. همه‌چیز گران است، دختر از گرانی نمی‌تواند جهیزیه تهیه کند پسر نمی‌تواند حتی خانه را اجاره کند، من توقع دارم و ثوابی بلندتر از این نیست که مسئولین کمک کنند تا جوانان بیکار نباشند و جایی برای زندگی داشته باشند که بتوانند ازدواج کنند.

انتهای پیام

  • پنجشنبه/ ۱۱ اسفند ۱۴۰۱ / ۰۹:۳۳
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1401121108009
  • خبرنگار :