در مراسم پایانی "نقد زرین" مطرح شد:

نقد ادبی از حصار دانشگاه بیرون بیاید

مصطفی صدیقی، قدرت قاسمی‌پور و فواد مولودی به عنوان برگزیدگان دومین دوره جایزه‌ ملی دوسالانه‌ نقد زرین، یادنام دکتر عبدالحسین زرین‌کوب معرفی شدند.

به گزارش ایسنا، مراسم پایانی دومین دوره جایزه‌ ملی دوسالانه‌ نقد زرین، یادنام دکتر عبدالحسین زرین‌کوب، امروز (چهارشنبه، دهم اسفندماه) در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد و برگزیدگان به این شرح معرفی شدند: 

 نفر اول: قدرت قاسمی‌پور برای‌ مقاله «تبیین نظری شکل گیری ژانرها و مناسبات بین ژانرها و خلاقیت ادبی»

نفر دوم: فواد مولودی برای مقاله «نسبت اسطوره و داستان ایرانی از منظری فلسفی»

نفر سوم : مصطفی صدیقی  برای مقاله «بوطیقای کلیله و دمنه: تحلیل سازوکارهای حاکم بر مقدمه‌ها و متن کلیله و دمنه»

علی نظری، استاد دانشگاه لرستان در این مراسم در سخنانی اظهار کرد: زبان به عنوان موجود زنده، در حال تحول است، شاعر هم این‌چنین است و در نقد هم تحول دیده می‌شود؛ ناقدان در طول زمان توانستند این تحولات را ایجاد کنند، گاه شاعران را رهبری کنند و از طرف دیگر شاعران هم مواد لازم برای غنی‌سازی نقد را ایجاد کردند.

او افزود: در طول قرن‌ها ارتقاء شعر و به اوج رسیدن شعر را مدیون تفکر ناقدان هستیم و البته نقدها نیز تابعی از اشعار بودند. ناقدان می‌توانند شاعران را رهبری کنند، رویکرد ایجاد کنند، می‌توانند به عنوان اندیشمندان، اندیشه‌ساز باشند و فرماندهی کنند و ناقدان هم می‌توانند، توصیف‌گر باشند.

نظری با با بیان این‌که باید نقد را به زیست‌بوم‌ها و ادبیات بومی و محلی بکشانیم، گفت:توجه به خرده‌فرهنگ‌ها باعث غنای ادب فارسی می‌شود. فقر واژگان را از بین می‌برد. فقر واژگان، یک آسیب اجتماعی است و خرده فرهنگ و زبان‌های محلی و موسیقی محلی می‌تواند به غنای نقد ادبی کمک کنند.

در ادامه روزبه زرین‌کوب استاد دانشگاه و برادرزاده عبدالحسین زرین کوب با اشاره به این‌که این مراسم مصادف با تقریبا صدمین سالگرد این نویسنده است، پیشنهاد کرد در این دوسالانه‌ها آثار زرین‌کوب مطالعه و نقد شوند.

او گفت: استاد زرین‌کوب کتاب‌های تک نگاره درباره اشخاص بزرگ و نامدار نوشته است و مقالات متعدد پراکنده و گاه جمع آوری شده دارد که هر کدام آن‌ها می‌تواند از نگاه‌های گوناگون دیده و بررسی شوند.

زرین‌کوب در بخش دیگری از سخنان خود داستان درخت‌های دهکده را خواند و بر ایران‌دوستی عبدالحسین زرین‌کوب تأکید کرد.

 در ادامه مراسم حمیدرضا شعیری، منتقد ادبی با توضیح تفاوت لذت متن و شعف متن، اظهار کرد: لذت متن رفاه‌طلبی‌ست؛ خواننده مرفه که دردمند نیست و شعف متن یعنی خواننده دچار زحمت شود. شعف متن، اثر تاریخی دارد و دارای زایش است. شعف، خواننده را از درون متحول می‌کند که این موضوع بخشی از کار ناقد است.

او در ادامه با طرح پرسش‌هایی چون چگونگی شرایط، جایگاه، ماهیت و وظیفه نقد ادبی در پاسخ به این پرسش‌ها گفت: اگر نقد ادبی بیش از حد علم‌زده شود، اتفاقی‌ست که این روزها در دانشگاه‌های ایران رخ داده و در ادامه اگر مجلات نقد ادبی بیش از اندازه تولید شود، به ساحت نقد ادبی و ادبیات آسیب می‌رسد و در عین حال اگر قرار باشد در دانشگاه مقالات علمی در مجلات علمی خاص که مخاطب عمومی ندارند؛ تولید شود، مخاطب عمومی کجا به جست و جوی نقد ادبی بپردازد.

او خاطرنشان کرد: شاید باید نقد ادبی از حصار دانشگاه و پژوهشگاه که پرستیژآور و امتیازآور و تخصص محور است ،خارج شود و رسانه‌ای را برای خود ایجاد کند. علی رغم وجود نقد ادبی، یک رسانه نقد ادبی بعد از قرن‌ها تلاش در این زمینه نداریم. رسانه‌ای واحد که به ادبیات به صورت نقدگونه بپردازد، نه نقدی که در مجلات دانشگاهی رایج است. نقد ادبی باید بخواهد نقد ادبی بیناگفتمانی شود و بتواند بین گفتمان‌های متعدد آشتی ایجاد کند.

شعیری با تأکید بر این‌که در نقد ادبی فقیر هستیم و با بیان این‌که آثار ادبی شاخص در جامعه ما ناشناخته هستند گفت: علی‌رغم تولید انبوه دانشجویان دکتری ادبیات، آمادگی لازم برای قلم زدن درباره ادبیات را مشی نکرده‌ایم. زیرا نقد ادبی همچنان فقیر است و نتوانسته جایگاه خود را شکل دهد.

او تأکید کرد: با توجه به علم‌زدگی بیش از حد نقد ادبی و تبدیل آن به نقد تخصصی مکانیکی، ما نقد ادبی دردمند نداریم. ما نقد ادبی تخصصی مکانیکی امتیازآور داریم که اثرگذاری اجتماعی ندارند.  

این منتقد ادبی با اشاره به فعالیت‌های مریوان حلبچه‌ای (مترجم کردی) گفت: او به تنهایی، ادبیات کردی را پیش برد زیرا فعالیت او شکل مکانیکی امتیازبخش و محصور و بسته در حصار دانشگاهی نبود.

او سپس بیان کرد: اگر به دنبال نقد ادبی اجتماعی دردمند هستیم باید نقد ادبی از چارچوب دانشگاه خارج شود و آشتی با جامعه را سرلوحه خود قرار دهد.  

در ادامه مراسم پایانی "نقد زرین"؛ ابراهیم خدایار، استاد دانشگاه با بیان این‌که از اواخر دهه ۷۰ و به ویژه دهه۸۰ توجه به نظریه و نقد در فضای ادبی ایران و مطالعات ادبی به شکل چشمگیری افزایش یافت، بیان کرد: اقبال به نقد ادبی را می‌توانیم ذیل یک حلقه بهم پیوسته نهادهای وابسته دانش نقد ادبی صورت بندی کنیم؛ نخست راه‌اندازی نشریه‌های اختصاصی و راه‌اندازی رشته نقد ادبی در دانشگاه و سوم تاسیس انجمن علمی نقد ادبی ایران.

 او در ادامه با توضیح شکل‌گیری فصلنامه‌های تخصصی نقد ادبی، عنوان کرد: در این سه دهه به شکل گیری نگرش انتقادی به سنت و تغییر زاویه دیده در مطالعات ادبی کمک کردیم.

این استاد دانشگاه سپس گفت: در بخش جایزه نیز با دو جایزه نقد زرین و جایزه الوند در حوزه کتاب شعر تلاش کردیم به جامعه فرهنگی نزدیک شویم.

خدایار با اشاره به تاریخچه نقد ادبی اظهار کرد: پیشینه نقد ادبی به دوران مشروطه برمی‌گردد، بنیادهای نظری در غرب شکل گرفته است واز راه ترجمه وارد محیط عمومی ما شده است. در واقع نقد ادبی مدیون فعالیت این منتقدان بیرون دانشگاه و در راس مترجمان و بعد استادان دانشگاه است که از طریق ترجمه و نگارش مقالات به طور مستقیم به نقد ادبی پرداختند. آن‌ها دو پایگاه متفاوت دارند  که خودشان در جامعه به رسمیت شناخته‌اند و لازم نیست جای یکدیگر را بگیرند بلکه باید گفت و گو کنند. اگر در دانشگاه مجله تخصصی تولید می‌کنیم، هدف ما متخصصان هستند نه عامه مردم. مشکل عامه مردم باید در جای دیگر حل شود و مجلات تاثیرگذار باشند تا ذائقه مخاطب عام را راضی نگه دارند. اگر نداریم، گناه ما دانشگاهی‌ها نیست. به نظرم نقد ادبی امروز دوران گذار از تقلید و ترجمه را سپری می‌کند.

او در ادامه درباره روند داوری جایزه توضیح داد.

اصغر دادبه نیز در پیامی ویدئویی درباره عبدالحسین زرین‌کوب و مشی او صحبت کرد.

 انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ / ۱۷:۳۷
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1401121007744
  • خبرنگار : 71573

برچسب‌ها