«شراب تنهایی» با ترجمه شبنم درویش به فارسی درآمد

رمان «شراب تنهایی» نوشته ایرن نمیروفسکی با ترجمه شبنم درویش سر از بازار کتاب درآورد.

به گزارش ایسنا، «شراب تنهایی» داستان خانواده‌ای در روسیه سال‌های آغازین قرن بیستم است. ایرن نمیروفسکی در این کتاب ماجرای بحران‌های درونی خانواده‌ای را در زمینه‌ای از رویدادهای تاریخی روسیه قرن بیستم روایت می‌کند.

«شراب تنهایی» رمانی است که نمیروفسکی آن را با الهام از تجربیات دوران کودکی و نوجوانی خودش نوشته و وقایع زندگی شخصی خود در آن دوره را به ‌نحوی در این رمان انعکاس داده است.

متن اصلی کتاب «شراب تنهایی» اولین بار در سال ۱۹۳۵ منتشر شده است.

بنوبوک در درنگی بر کتاب «شراب تنهایی» نوشته است:

شخصیت اصلی کتاب «شراب تنهایی» دختری به نام هلن کارول از خانواده‌ای از طبقه متوسط است. هلن و خانواده‌اش پیش از انقلاب روسیه در اوکراین زندگی می‌کنند. بوریس، پدر هلن، اداره امور یک کارخانه نساجی را به‌عهده دارد. او مردی یهودی است که از طبقه‌ای فرودست بالا آمده است.

بلا، مادر هلن، زنی ولخرج و زیاده‌خواه و اهل تجمل است. او زن زندگی نیست و بیش‌وکم یادآور اِما بوواری در رمان «مادام بوواری» گوستاو فلوبر است. بلا مرتب خیال فرانسه و زندگی عشقی‌ای ماجراجویانه را در سر می‌پروراند و دوست دارد به فرانسه برود و در آن‌جا زندگی‌ای آزاد و فارغ از قید و بند خانه و خانواده داشته باشد.

پدر هلن زنش را دوست دارد و در برابر ولخرجی‌ها و ریخت‌وپاش‌ها و سبک زندگی پرخرج او سکوت می‌کند. اما یک‌روز بوریس را، دقیقا به‌خاطر همین سبک زندگی پرخرج زنش، از کارخانه اخراج می‌کنند چون مدیر کارخانه، که در مسکو زندگی می‌کند و دخل کارخانه را به بوریس سپرده، بابت ولخرجی‌های همسر بوریس ابراز نگرانی می‌کند و آن‌طور که خود بوریس به بلا می‌گوید، معتقد است که بوریس نمی‌تواند از عهده هزینه‌های زنش برآید و دیر یا زود وسوسه می‌شود که اختلاس کند و به همین دلیل بهتر است دخل کارخانه دست او نباشد.

ایرن نمیروفسکی، متولد ۱۹۰۳ و درگذشته سال ۱۹۴۲، داستان‌نویس اوکراینی است. نمیروفسکی در دوران امپراتوری روسیه در کی‌یف متولد شد و با وقوع انقلاب ۱۹۱۷ در روسیه مجبور شد با خانواده‌اش از این کشور مهاجرت کند. او و خانواده‌اش ابتدا به فنلاند و سپس به فرانسه رفتند و ساکن پاریس شدند. نمیروفسکی بیش از نیمی از عمرش را در فرانسه گذراند و آثارش را به زبان فرانسوی نوشت اما نتوانست تابعیت فرانسه را بگیرد. او، که تباری یهودی داشت، در زمان اشغال پاریس به دست نیروهای آلمان نازی در دوره جنگ جهانی دوم مجبور شد با همسر و ۲ دخترش از پاریس فرار کند اما در سال ۱۹۴۲ نازی‌ها او را بازداشت و در اردوگاه مخوف آشویتس زندانی کردند و نمیروفسکی در همان سال، در ۳۹ سالگی در آشویتس درگذشت. از ایرن نمیروفسکی، پیش از مرگش، بیش از ۱۰ کتاب منتشر شده بود. نام او در سال ۲۰۰۴، با انتشار کتاب «سوییت فرانسوی» که دختر نمیروفسکی متن نیمه‌کاره و ناتمام آن را میان دست‌نوشته‌های مادرش پیدا کرده بود، دوباره در جهان بر سر زبان‌ها افتاد و این کتاب با استقبالی چشمگیر روبه‌رو شد و رتبه پرفروش‌ترین کتاب و نیز جایزه رنودو را از آن خود کرد. این اولین بار بود که جایزه رنودو بعد از مرگ نویسنده‌ای به او تعلق می‌گرفت.

کشمکش اصلی کتاب «شراب تنهایی» میان هلن و مادرش است. هلن به پدرش علاقه و از مادر خود نفرت دارد و هر چه بزرگتر می‌شود خشم و نفرتش از او فزونی می‌گیرد تا اینکه سرانجام علیه مادرش توطئه می‌کند.

داستان هلن و کشمکش او با مادرش در کتاب «شراب تنهایی» با انقلاب روسیه گره می‌خورد. انقلاب بر زندگی هلن و خانواده‌اش تأثیر می‌گذارد و آن‌ها با وقوع انقلاب روسیه از این کشور مهاجرت می‌کنند و به فنلاند و سپس به فرانسه می‌روند و در همین حال، کشمکش هلن و مادرش نیز در جریان است و این ‌گونه نمیروفسکی داستان یک بحران خانوادگی را در متن بحرانی تاریخی و سیاسی روایت می‌کند.

نمیروفسکی در کتاب «شراب تنهایی» روایت داستان را با سبک‌پردازی‌ ماهرانه و ظریفی پیش می‌برد و جزییات را هنرمندانه برای ساختن حال‌وهوا و ساخت‌وپرداخت شخصیت‌های رمان به‌کار می‌گیرد.

کتاب «شراب تنهایی» را چه‌ بسا بتوان تلاقی رمان کلاسیک قرن نوزدهمی روسیه و رمان فرانسوی دانست.

شبنم درویش، متولد ۱۳۶۷، مترجم و بازیگر ایرانی است. درویش دارای لیسانس زبان فرانسه است. او بازی در فیلم‌های «جُرم» و «محاکمه در خیابان»، به‌کارگردانی مسعود کیمیایی، را در کارنامه کاری خود دارد. از ترجمه‌های شبنم درویش می‌توان به کتاب‌های «علف شبانه»، «ابتکار گورخر خالخالی» و «افسردگی نهفته» اشاره کرد.

در بخشی از «شراب تنهایی» می‌خوانید:

خفاش‌ها پرواز می‌کردند و هربار که یکی از آن‌ها به‌آرامی خیلی پایین، بالای سر آن‌ها حرکت می‌کرد، مادمازل رز، معلم سرخانه فرانسوی هلن، جیغی کوتاه می‌کشید و می‌خندید.

هلن به‌سختی چشمانش را نیمه‌باز کرد، پدر و مادرش را دید که کنارش نشسته‌اند. چهره پدرش را نگاه می‌کرد که در هاله‌ای از مه زردرنگ و لرزان احاطه شده بود: نور چراغ مقابل چشمان خسته‌اش، لرزان به ‌نظر می‌رسید. ولی نه، حقیقت داشت، چراغ سوسو می‌زد؛ مادربزرگ هلن سر خدمتکار فریاد کشید:

- ماشا! فتیله چراغ را پایین بکش!

مادر هلن آه می‌کشید، خمیازه‌کشان غذا می‌خورد و صفحات مجلات مُدِ از پاریس‌آمده را ورق می‌زد. پدر هلن ساکت بود و با انگشتان ظریف و استخوانی‌اش به‌آرامی روی میز ضربه می‌زد.

رمان «شراب تنهایی» در ۲۸۰ صفحه و با قیمت ۱۷۵ هزار تومان در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۷ اسفند ۱۴۰۱ / ۰۹:۵۴
  • دسته‌بندی: خوزستان
  • کد خبر: 1401120704575
  • خبرنگار : 50562