یعقوب فاطمی زردان در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: بدون شک پیشرفت و توسعه صنایع بدون ارتباط با محیط علمی و دانشگاهی به کندی انجام خواهد شد. موضوع ارتباط دانشگاه و صنعت به بحث تقابل علم با تجربه نیز میتواند اشاره داشته باشد.
وی با بیان اینکه مطمئناً تکیه بر یک عامل به تنهایی منجر به موفقیت نخواهد شد، افزود: بهره گیری از مراکز علمی به عنوان عنصر دانایی در جهت بهبود وضعیت و افزایش بازدهی و بهرهوری صنایع، در کنار استفاده از تجربه دست اندرکاران بخش صنعت میتواند منجر به پیشرفت هر دو بخش شود. هرچند در ایران اقداماتی در زمینه ارتباط این دو بخش انجام شده است، اما هنوز یک رابطه نظامند و مشخصی بین آنها وجود ندارد. متأسفانه در بسیاری از دانشگاههای کشور شرایط به گونهای است که بیشتر کمیت علمی مدنظر بوده و نه کیفیت آن و غالب مطالبی که در دانشگاهها تدریس میشود بیشتر جنبه تئوری دارد تا اجرایی.
استاد دانشگاه بیرجند ادامه داد: از طرفی دیگر شواهد نشان میدهد بخش صنعتی نیز انگیزه و تمایل چندانی برای ارائه طرحها به حوزه دانشگاهی مخصوصاً قشر جوان و دانشجو ندارد که همین موضوع باعث شده است تا بخش دانشگاهی و صنعت نتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
فاطمی زردان اظهار کرد: شاید برای یک رشتهای که کار آنها با نرم افزارهای مختلف و تحلیل نتایج است، در دانشگاه هیچ آموزش نرم افزاری وجود نداشته باشد و صرفاً به آموزش مطالب و کتب ترجمه شده بسنده شود. هرچند این مباحث نیز مورد نیاز است اما باید نحوه عملیاتی سازی این مطالب را هم دانشجویان فرا گیرند. در واقع، یکی از چالشها و انتقاداتی که برای نظام آموزشی مطرح میشود این است اکثر مطالب درسی بیشتر حافظه پرور هستند و جنبه تئوری دارند تا تفکر پرور.
وی افزود: بنابراین لازم است ابتدا دانشگاه به طور بسیار جدی آموزش را به سمت نیازهای عملی جامعه حرکت بدهد و نه صرفاً یادگیری مطالب گاهاً قدیمی. مطمئناً فرد بدون آموزش عملی نمیتواند به بخش صنعت کمک چندانی کند. همچنین، ضروری است سامانهای در راستای ارائه نیازهای پژوهشی صنعت راه اندازی شود تا بخش صنعت و دانشگاه راحتتر بتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند.
این دکترای تخصصی علوم اقتصادی بیان کرد: در کشور اقداماتی ارزشمندی در ارتباط با این موضوع انجام شده است. از جمله این اقدامات میتوان به پارکهای علم و فناوری دانشگاهها اشاره کرد. با این حال هنوز از نقطه آرمانی فاصله داریم. مشکل حوزه دانشگاهی اولاً حافظه پرور بودن آن بجای تفکر پروری و مسئله پروری است که این موضوع خود بدین دلیل است که اکثر مطالب تدریس شده بجای اینکه جنبه اجرائی آنها آموزش داده شود صرفاً مباحث تئوری و غیرکاربردی آنها گفته میشود و دوماً در برخی دانشگاهها بیشتر کمیت ملاک است نه کیفیت.
وی با بیان اینکه تا زمانی که پژوهشها و فارغ التحصیلان دانشگاه مشکلی را از جامعه حل نکنند هرچقدر تعداشان زیاد باشد کارایی نخواهند داشت، تصریح کرد: در مقابل، صنعت نیز انگیزه کافی برای ارتباط با این بخش را دارا نبوده و نتوانسته است در این خصوص ارتباط بسیار خوبی را با دانشگاه بگیرد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در حوزه استانی تاحدودی سعی شده است ارتباط بین صنعت و دانشگاه برقرار شود و گامهایی نیز در این حوزه برداشته شده است؛ بهگونهای که در یک سال گذشته چندین طرح پژوهشی اجرا و در دست اجرا بوده است؛ با این حال نسبت به مقدار بهینه و مطلوب کم است.
وی اظهار کرد: با توجه به اینکه در شعار سال نیز به موضوع تولید و دانش بنیان تاکید شده است، قطعا ارتباط بین این دو حوزه میتواند به عملیاتی شدن این شعار طی سالهای آتی کمک کند؛بنابراین لازم است اقداماتی مانند حمایت از دانشجویان در جهت اجرای طرحها، افزایش آگاهی عمومی و تخصصی و ایجاد زیرساختهایی در جهت افزایش ارتباط و تعامل راحتتر صنعت و دانشگاه مانند ایجاد یک سامانه تعامل مستقیم بین دانشگاه و صنعت انجام شود.
این استاد دانشگاه بیان کرد: دانشگاه به عنوان نهادی که به تولید علم و تربیت نیروی انسانی میپردازد میتواند در راستای پویایی بخش تولید و افزایش رفاه جامعه نقش اساسی ایفا کند؛ مطئمناً عدم استفاده از علم و تخصص حوزه دانشگاهی باعث هدر رفت منابع و کاهش کارایی و بهره وری تولید و سکون اقتصادی خواهد شد. اقدامات خوبی در این زمینه انجام شده است اما هنوز میتوان از ظرفیتهای دانشگاه و صنعت بهره برد.
وی اظهار کرد: بیشتر ارتباطاتی که در حال حاضر بین دانشگاه و صنعت بوده مربوط به بخش دولتی است و دلیل آن هم به خاطر بخشنامهها و اصراری است که دستگاههای ذی ربط برای بخش دولتی دارند و بخش خصوصی ارتباط اندکی با بخش دانشگاهی دارد. با این حال دولت میتواند با ایجاد یک سامانه، دادهها و اطلاعات مورد نیاز هر بخشی را در اختیار حوزههای مختلف قرار دهد تا از این طریق با یکدیگر هماهنگ شوند و بتوانند راحتتر با یکدیگر تعامل داشته باشند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: یکی از دلایل اصلی که برای ارتباط دانشگاه و صنعت مطرح میشود همین موضوع پیشرفت علم و ارتقا تکنولوژیها و ابزارهای تولید به صورت بسیار سریع است؛ درحقیقت پیشرفت علم روز به روز با کشف تکنیکها و روشهای جدید در حوزههای مختلف باعث افزایش کارایی از طریق ارتقا تولید و بازدهی و کاهش هزینهها و زمان تولید میشود که به دنبال آن رشد و توسعه در قسمتهای مختلف اقتصاد را به دنبال دارد؛ بنابراین بخش صنعتی با ارتباط با مراکز علمی و بهره گیری از علوم جدید از یک طرف میتواند هزینههای خود را کاهش داده و از طرف دیگر با افزایش بازدهی و بهره وری در کمترین زمان، تولیدات خود را ارتقا دهد.
چالش قوانین پیچیده ثبت اختراع
فاطمی زردان بیان کرد: شاید مهمترین مشکلات و چالشهایی که پیش روی مخترعین است بحث قوانین پیچیده ثبت اختراع، هزینههای بالای اختراع و حمایت اندک از مخترعین باشد. همین موانع باعث شده است تا بسیاری از پژوهشگران مخصوصا دانشجویان که توانایی مالی کمتری دارند انگیزه و تمایلشان به این موضوع کاهش یابد؛ بنابراین لازم است در حوزه ثبت اختراع و نیز در حوزه مالی از مخترعین مخصوصا دانشجویان مخترع حمایت انجام شود.
وی افزود: از جمله دلایلی که با وجود حجم بالای کمیت پژوهشی تولید ثروت از علم اندک است، این است که بیشتر به موضوع کمیت توجه شده است و نه کیفیت. معمولا مطالب درسی دانشگاهها بیشتر حافظه پرور هستند تا تفکر پرور و مسئله پرور. به عبارتی دانشجو را مجاب میکنیم که یک سری مطالب هرچند تاریخ گذشته و بدون کاربرد برای آن رشته را حفظ کند که همین عامل باعث میشود تا زمینههای بروز خلاقیت و نوآوری در حوزه دانشگاهی کاهش یابد و به دانشجو فرصت منطبق شدن با تکنولوژی و نیازهای روز جامعه داده نشود و به تبع آن تبدیل علم به ثروت با مشکل مواجه شود.
وی تصریح کرد: برخی دانشگاهها تاکید بیشتر را بر روی کمیت دارند تا کیفیت. در بعضی دانشگاهها بعضا مطالبی که در محیط کار برای دانشجو مورد نیاز است تدریس نمیشود ولی او را ملزم میکنیم مطالب تئوری و ترجمه شده و گاها تاریخ گذشته غیر کاربردی را حفظ کند و فرصت نوآوری و خلاقیت را از او میگیریم.
به دنبال تجاری سازی دانش باشیم
این استاد دانشگاه بیرجند بیان کرد: شاید در برخی دانشگاهها برای دانشجویی که کارش صرفا با نرم افزار است هیچ کلاسی در این خصوص ارائه نشود، اما تا جایی که میتوانند کلاسهای تئوری غیرکاربردی میگذارند. این اقدامات خود باعث بی انگیزگی دانشجو، خستگی فکری و روحی و افزایش استرس و در نهایت کاهش خلاقیت و نوآوری او میشود. لازم است در وهله اول دانشگاه به سمت خلاقیت پروری و تفکرپروری دانشجویان حرکت کند و نه صرفا حافظه پروری آنها.
وی ادامه داد: در این صورت تواناییهای بالقوه به بالفعل تبدیل خواهد شد و انگیزه خلاقیت و نوآوری در او شکل خواهد گرفت و به دنبال آن پژوهشها به سمت حل نیازهای جامعه حرکت خواهد کرد نه صرفا جهت گرفتن مدرک یا بهبود رزومه فردی. در وهله دوم تجاری سازی دانش از طریق ارتباط دانش با بخشهای مختلف جامعه و نه فقط صنعت میتواند به بخش دانشگاهی کمک شایانی در افزایش کیفیت پژوهشی کند.
این دکترای تخصصی علوم اقتصادی بیان کرد: در کشور کارهای ارزشمندی در خصوص ارتباط صنعت با دانشگاه انجام شده است. با این حال هنوز از همه ظرفیتها و پتانسیلها استفاده نشده است. چالشهایی نظیر هزینههای بالا، حمایتهای اندک، نبود فضای تعامل مستقیم بین دانشگاه و صنعت، عدم تمایل طرفین به همکاری و در برخی اوقات کاربردی نبودن بعضی از مطالب آموزشی دانشگاهها و یا به عبارتی حافظه پرور بودن مباحث بجای تفکر پرور بودن آنها باعث شده است تا ارتباط به آن نقطه مطلوب نرسد. رفع چالشهای این حوزه میتواند به بخش دانشگاهی به عنوان مرجعیت علمی و دانایی و نیز بخش صنعت کمک کند و یک سود دو طرفه برای آنها داشته باشد.
انتهای پیام