منصوره تاج، تسهیلگر کتاب، عصر بارانی بیست و پنجمین روز بهمنماه، در نشست فصل سخن که سهشنبۀ هر هفته در کتابفروشی جهاد دانشگاهی اصفهان برگزار میشود و این هفته، به گفتوگو درباره کتاب «در باب حرف مفت» اختصاص داشت، برای پاسخ دادن به این سؤالها، سخنانش را با بیان چند جمله عامیانه آغاز کرد و گفت: حتماً زیاد این جملهها را شنیدهاید که «کارمندها کار نمیکنند»، «دهه نودیها مدام سرشان توی گوشیشان است» و یا «فلان طایفه، بهکل خلافکارند»، شاید هم گاهی خودمان گوینده این حرفها بودهایم و بهسادگی، از کنار آن رد شدهایم، بیاینکه توجه داشته باشیم این حرفها، حرف مفتند.
او ادامه داد: طبق آنچه هری فرانکفورت در کتاب خود متذکر شده، گوینده حرف مفت، دغدغهای برای راست و دروغ بودن حرفی که میزند ندارد و همین بیتفاوتیاش به حقیقت، راه او را از راستگویان و دروغگویان جدا میکند؛ او نه به حقیقت عشق میورزد و نه از آن نفرت دارد، بلکه بهجای این دو، «بیاعتنایی به حقیقت» را نشانده است.
عضو اتاق فکر کتاب جهاد دانشگاهی اصفهان، با تکیهبر جستار «در مذمتِ گران جانان حرف مفت زن» که مصطفی ملکیان آن را نوشته و در بخش پایانی کتاب «در باب حرف مفت» آمده، «میل به متقاعد کردن دیگران و همراه کردن آنان با خود»، «جامعهستیز بودن و ذهن دیگران را سطل زباله انگاشتن»، «لاادری گویی» و «احساس تنهایی» را از جمله دلایل فردی حرف مفت زدن دانست و دلایل اجتماعی آن را نیز ارزش مفرط برای اعتماد به نفس قائل شدن، ترجیح کمیت بر کیفیت و نیز، اوضاع و احوالی دانست که در آن مقتضی است افراد درباره اموری که از آن بیاطلاع یا کم اطلاعاند سخن بگویند.
تاج، در پاسخ به این سؤال که حرف مفت را چگونه میزنند؟ توضیح داد: در جستار آقای ملکیان به شش ماده اولیه برای ساخت حرف مفت اشارهشده که شامل حذف عباراتی نظیر «بهزعم من» و «به نظر من» از جملات اخباری است و همچنین مخالف خوانی.
این تسهیلگر کتاب، مخالف خوانی را چنین شرح داد: کسانی که از هویتشان تعریفی سلبی دارند و خود را از طریق مخالفت کردن با یک عقیده و گروه و مکتب و مرام معرفی میکنند، معمولاً دچار افراطی میشوند که درست سمت مقابل افراط همرنگ جماعت شوندگان است. ازاینرو وقتی در جمعی همه میگویند «الف، ب است»، آنها برای مخالفت اعلام میدارند که خیر، «الف، ب نیست» و همین لجاج و ضدگویی آنان را به حرف مفت زدن وامیدارد.
او «تعمیم شتابزده» را نیز از دیگر مواد و مصالح تهیه حرف مفت دانست؛ سیستم تفکری که باعث میشود با دیدن یک یا دو مصداق، آن بهکل یک مفهوم تسری دهیم و حکم کلیای شبیه به این صادر کنیم که «همه اصفهانیها خسیساند!»
تاج، در پاسخ به سؤال چند تن از مخاطبان که خواستار بیان یک متر و معیار مشخص برای تشخیص حرف مفت زنندگان شده بودند، اظهار کرد: کسی که به قبول سخنش از سوی مخاطب، بیش از فهمیده شدن سخنش اهمیت بدهد، ولع ذکر اسامی و القاب کسانی را داشته باشد که با سخن او موافقاند و با به میان آمدن هر سخن مخالفی، مشوش و آشفته شود، بیشتر ممکن است که جزو این دسته قرار بگیرد.
تسهیلگر کتاب «در باب حرف مفت»، با بیان اینکه «مهمترین زیانهای حرف مفت زدن، اسیر توهم شدن، فاصله گرفتن از واقعیت، فریب دادن خود و دیگران، محروم شدن از خودشناسی و از دست دادن استقلال فردی است»، به مهمترین راه مقابله با حرف مفت زدن پرداخت و گفت: طبق تأکید مصطفی ملکیان، نخستین و مؤثرترین راه، این است که خودمان حرف مفت نزنیم!
او خاطرنشان کرد که مقابله با حرف مفت، شجاعت و صداقت بسیار میخواهد، چراکه تعداد زیاد حرف مفت زنندگان، چارهای جز تنها ماندن پیش روی شخصی که به مقابله با این رذیله برمیخیزد نخواهد گذاشت.
تاج، ترجیح ادب و آداب معاشرت بر اخلاق را، از جمله عواملی دانست که موجب محافظهکاری و سکوت افراد در برابر شنیدن حرف مفت میشود و راه چاره را آگاهی و مجهز شدن به سلاح تفکر انتقادی معرفی کرد؛ آنچه انسان را قادر میسازد باورهای ناپذیرفتنی را از باورهای پذیرفتنی تمیز دهد.
در ادامۀ این نشست، مخاطبان، دربارۀ درک و دریافتی که از موضوع کتاب داشتند با یکدیگر به گفتوگو پرداختند؛ دربارۀ اینکه آیا کتاب، تعریف درست و مشخصی از حرف مفت ارائه کرده یا خیر، آیا مرزی بین حرف مفت و لاف زدن هست یا نه و در کل، آیا «حقیقت» اساساً دستیافتنی هست که هنری فرانکفورت در کتاب خود بر آن اینهمه تأکید کرده؟
یکی از مخاطبان، توجه همه را به حرف مفت نوشتن و فوروارد کردن حرف مفت در شبکههای اجتماعی جلب کرد و دیگری، از همگان خواست کتاب «در پاسخ به پرسش روشنگری چیست؟» را نیز در ارتباط با همین بحث بخوانند.
فردی معتقد بود که با بررسی حرف مفتها میتوان به اطلاعات بسیار مفیدی دربارۀ ویژگیهای یک فرد یا یک ملت رسید و از این نظر، حرف مفت هم باید زده شود و مخاطبی نیز، با اشاره به آیاتی از قرآن، یاد آورد شد که یکی از ویژگیهای ایمانداران، رویگردانی از حرف لغو است و حرفی که پشتوانۀ آن عمل گوینده نباشد هم، یکجور حرف مفت به شمار میرود.
پایانبخش نشست فصل سخن، این دو جمله حاضران بود: برای پرهیز از حرف مفت زدن، در پاسخ به خیلی سؤالها میتوانیم بگوییم «نمیدانم» و چهبهتر، اگر اراده کنیم که گوش مفت نداشته باشیم؛ به این دلیل ساده که وقتی مصرفکنندهای نباشد، تولیدکنندهای هم نیست.
انتهای پیام