زبالهگردی معضلی است دامنگیر که به واسطه درآمدی که افرادی خاص از قبل آن دارند در حال توسعه است، درآمدی که دلالان ضایعات را به طمع کسب درآمدی ماورایی به جان کودکان و نوجوانان و پدران و مادران کم توانی انداخته که به هر دری میزنند که درآمدی برای خانه و خانواده خود داشته باشند.
با این حال سالهاست دستاندرکاران و کارشناسان حوزههای مختلف درباره لزوم ساماندهی این وضعیت اظهار نظر کرده و راهکار نیز ارائه دادهاند، اما به نظر میرسد هنوز اقدامی جدی در این باره انجام نشده و همچنان زبالهگردها زبالههای بازیافتی را در قلمرو مشخص شده خود جمعآوری میکنند و در یک سیستم منظم اما غیررسمی برای کسب روزی میفروشند و به نوعی شغل آنها زبالهگردی شده است.
این شغل کاذب پیر و جوان، زن و مرد و فقیر و غنی نمیشناسد، گاهی اوقات دیده میشود که افرادی با ماشینهای آنچنانی برای فروش ضایعات خود به مغازههای ضایعاتی مراجعه میکنند.
«علی مردان خانِ» زبالهگرد
علی کودک به ظاهر چهارده یا پانزده سالهای که در خیابانی خلوت در حال جستوجوی زباله در سطلهای زباله و کیسههای آشغالی است که در کنار خیابان گذاشته شدهاند.
کیسه اول را باز میکند از درون آن تعدادی ظرف پلاستیکی برداشته و در گونی که همراه دارد میگذارد، همزمان که با دست ظرفها را برمیدارد همچنان چشمانش دنبال زباله بازیافتی دیگری میگردد.
پلاستیک، کارتن، آهن و هرآنچه را بتوان به ضایعاتیها فروخت و دنبال بوی زندگی در سطلهای زباله میگردد.
دائم زیر لب چیزهایی میگوید انگار که تعداد بطریهایی که پیدا کرده را میشمارد، بیست و یک، بیست و دو، بیست و سه و ...، چشمش به من افتاد و ساکت شد، خجالت کشید و یک قدم به عقب رفت اما دوباره برگشت و به کار خود ادامه داد.
با او وارد صحبت شدم، نام و سنش را پرسیدم؛ اسمم علی اما دوستام بهم میگن علیمردان، میگن مثل مردای بزرگ کار میکنی واسه همین به من میگن «علی مردان خان».
داستان زندگیاش را پرسیدم و اینکه چرا این کار را انجام میدهد؛ میگوید: پدرم کارگر ساختمانی بود و ما نیز از همین راه امورات خود را میگذراندیم، همه چیز خوب بود تا اینکه پدرم از روی داربست افتاد و قطع نخاع شد، من ماندم و مادر و یک خواهر کوچکتر از خودم در ابتدا مادرم برای امرار معاش در خانههای مردم کار میکرد اما توان کار کردن نداشت و زود از پا درامد هرچه گشتم کاری برای خودم پیدا نکردم که در کنار درس خواندن حداقل کمکی برای خانواده باشم تا اینکه یک روز معتادی را دیدم که ضایعات جمع میکند و از او چم و خم کار را پرسیدم و این راه را پیش گرفتم.
ابتدا برایم سخت بود اما کم کم عادی شد و دیگر درس را نیز رها کردم تا با کار بیشتر باری از دوش مادرم بردارم و کمک خرجی برای خانه باشم.
از او میپرسم برای آینده خود چه نقشههایی دارد، پاسخ میدهد: هر روز این تصویر در ذهنم میگذرد که پدر دوباره سرپا ایستاده و خانهای برای ما دست و پا کرده است، هر روز میگوییم که الان است صاحب خانه با حکم تخلیه ومأمور بیاید و مانند آوار بر روی سرمان خراب شود.
نوجوانی که به جای اینکه دنبال آرزوهای رنگی رنگی خود باشد به فکر مادر، خواهر و پدری است که در رختخواب مانده و تنها از گردن به بالا میتواند حرکت داشته باشد.
با چشمهای گریان از ما خداحافظی کرده و آرام آرام میرود اما در این حین نیز به دنبال زبالههای بازیافتی است تا شاید بتواند درآمد بیشتری داشته باشد.
این افراد که در بین زبالههای شهر ساعتها مشغول جستجو، جمعآوری و فروش زبالهها هستند از خطر ابتلا به بیماریهای عفونی از جمله هپاتیت و ایدز بیخبر هستند چراکه برخی معتادان دیگر سرنگهای آغشته به این بیماریها را درون سطل زباله میاندازند و این افراد بدون توجه به این آسیبها به راحتی دست در هر کیسه زبالهای کرده و بیمار میشوند این ماجرا همان جا متوقف نشده و سبب سایر آسیبهای اجتماعی میشود.
معمولاً زباله گردها افرادی با مشکلات خانوادگی هستند
مسلم سیاهبیشه، جامعه شناس در این خصوص به ایسنا گفت: معمولاً زباله گردها افرادی با مشکلات خانوادگی از جمله اعتیاد پدر و اعضای خانواده، دختران فراری، زنان سرپرست خانوار یا بیسرپرست هستند که در مواجه با این نابسامانیها برای گذران امور خود دست به دامان زبالهها میشوند.
وی با اشاره به اینکه زبالهگردی بهترین منبع درآمد برای معتادان است، ادامه داد: معتادانی که نه بهداشت فردی برایشان اهمیت دارد نه خانواده و نه جامعه و فقط به هزینه مواد مخدر خود فکر میکنند آنها که معمولاً از خانواده و جامعه طرد شده به جای اینکه به فکر راهی برای برگشت به زندگی باشند به این شغل روی میآورند.
سیاهبیشه در پاسخ به این سوال که زنان و دختران در این راه گریبانگیر چه مشکلاتی هستند، گفت: زنان و دختران در این راه امنیت روحی و جسمی خود را از دست میدهند و این خود میتواند به تنهایی یکی از عوامل فحشا باشد.
این جامعه شناس بیان کرد: تعداد کثیری از مهاجرین به دلیل نداشتن مدارک هویتی و پروانه کار نمیتوانند در هر جایی مشغول به کار شوند بنابراین به جمعآوری ضایعات که هیچ شرایط خاصی برای به کارگیری در آن وجود ندارد روی میآورند.
وی خاطرنشان کرد: مدیریت این موضوع از سمت ارگانهای مربوطه نسبت به جمعآوری و سامان دادن این افراد باید مورد توجه قرار گیرد چراکه اگر به این ناهنجاریها به موقع پاسخ درستی داده نشود در آینده نزدیک مشکلات جبرانناپذیری در جامعه به وجود میآید.
زبالهگردی شغل خانوادگی ماست
سجاد دیگر زبالهگردی است که با او صحبت کردم، میگوید ۴۰ سال سن و همسر و دو فرزند دختر و پسر دارد و همراه با همسرش به زبالهگردی مشغول هستند.
وی گفت: در سن پایین ازدواج کرده و دارای دو فرزند است در ابتدا یک مغازه داشت که براثر تورم اقتصادی و همچنین کلاهبردی که از او شده ورشکست شده و هرچه داشته را برای جبران این خسارت فروخته و تنها مقداری پول برای او باقی مانده است که با آن توانسته یک موتور سه چرخ تهیه کند که امرار معاشش از این طریق است.
سجاد میگوید برای اینکه درامد بیشتری داشته باشیم همسرم نیز بیشتر اوقات مرا همراهی میکند و گاهی اوقات نیز دو فرزندم همراهم هستند تا با نیروی بیشتری زبالهها را جمع کنیم و درآمد بیشتری داشته باشیم.
زبالهگردی آسیبهای متعددی دارد
در این رابطه مریم کاووسی، روانشناس به ایسنا گفت: این پدیده در بسیاری از کشورها به خصوص کشورهای در حال توسعه بیشتر دیده میشود و روز به روز شاهد حضور کودکان کم سن و سال و بانوان در این کار هستیم، این پدیده علاوه بر زشتی بصری که دارد پدیدهای دلخراش است که با مشاهده آن، هر شهروندی هیجان ناخوشایندی مانند غم را تجربه میکند.
وی ادامه داد: متأسفانه به دلیل مشکلات اقتصادی، تعطیلی برخی از مشاغل و شیوع ویروس کرونا درآمد ثابتی که این حرفه دارد باعث شده افراد بیشتری به تفکیک زباله گرایش پیدا کنند که این امر آسیبهای اجتماعی بسیاری را در بعد فردی و اجتماعی به بار میآورد.
کاووسی با اشاره به فراهم بودن زمینه زبالهگردی بیان کرد: حداقل درآمد برای زبالهگردها بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان عنوان شده که این درآمد در مقابل دستمزد روزانه کارگران که به صورت فصلی انجام میشود درآمد مناسبی است و باعث گرایش سایر کارگرها به این شغل میشود.
این روانشناس افزود: پدیده زبالهگردی آسیبهای متعددی به افراد شاغل در این کار از لحاظ جسمی و روانی میزند، افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند امکان دارد به دلیل ارتباط با زبالهها دچار بیمارهای عفونی شوند و این بیماریها را به سایر افراد جامعه انتقال دهند.
وی اضافه کرد: همچنین زبالهگردها هنگامی که کیسه زبالهای را باز میکنند و به شیء قابل بازیافت دست پیدا می کنند سایر زبالهها را رها کرده و میروند که این امر نه تنها چهره شهر را ناخوشایند میکند بلکه شیرابه آن باعث آلودگی آب و خاک و تجمع حیوانات موذی در آن مکان میشود.
کاووسی با اشاره به اینکه محل زندگی زبالهگردها عموماً در حاشیه شهرهاست، تصریح کرد: این افراد اقدام به ایجاد گودالهایی در حاشیه شهر کرده و در آنجا با شرایط نامناسب بهداشتی زندگی میکنند همچنین این گودالها مکانی برای ایجاد آسیبهای اجتماعی مانند خرید و فروش مواد مخدر، سوء استفاده جنسی و جسمی از کودکان، انحراف اخلاقی و … است.
این روانشناس بیان کرد: به دلیل اینکه این افراد در بسیاری از موارد مورد طرد قرار میگیرند و برخی شهروندان رفتارهای مناسبی با آنان دارند، احساس درستی نسبت به جامعه ندارند؛ در نتیجه خود را جزئی از جامعه نمیدانند و در مقابل آن احساس تعهد نمیکنند.
وی خاطرنشان کرد: این افراد در مقایسه خود با سایر شهروندان احساس میکنند که مورد ظلم قرار گرفتهاند و در نتیجه روحیه خشم و سرخوردگی در آنها تقویت میشود و در مواردی هم ممکن است دست به رفتارهای ضد اجتماعی بزنند.
در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده است: «اگرچه بنا به دلایلی چون حضور اتباعِ غیرقانونی، موقعیت و فعالیت پنهانی گاراژها و گودهای زبالهگردی و غیره، آمار دقیق و به روزی از تعداد زبالهگردها در کشور، در دسترس نیست، با این حال در گزارش شهرداری تهران در سال ۹۹ تعداد افراد زبالهگرد در کشور حدود ۱۴ هزار نفر اعلام شده که حدود ۴۷۰۰ نفر از این افراد که غالباً کودکان هستند در شهر تهران فعال هستند. نکته قابل تأمل در خصوص آمار فوق حضور ۹۰ درصدی مهاجران غیرقانونی در میان جمعیت زباله گرد کشور است.
شاید با شنیدن رقم سود زباله که بیشترش نصیب مافیای زباله میشود، هوش از سرتان برود. برای این که بفهمید این بازار زباله چقدر پر سود است، کافی است بدانید بر اساس گفتههای عضو سابق شورای شهر تهران این رقم فقط برای زبالههای شهر تهران که روزانه حدود ۹ هزار تن بوده برابر است با ۲۰ میلیارد تومان در هر روز که رقم سالانه آن میشود ۷۰۰۰ میلیارد تومان! بله یعنی سالی حدود هفت هزار میلیارد تومان سود از زباله!
شاید بتوان گفت تفکیک زباله از مبداء راه حلی برای کمرنگ یا محو شدن این معضل در جامعه است که اجرا شدن آن همتی بزرگ را میطلبد تا شاید بتوان با انجام آن باری از دوش جامعه برداشت.
انتهای پیام