این دوره از جشنواره بینالمللی فیلم فجر بیشترین تعداد کارگردان فیلم اولی و بیشترین فیلم حمایتشده توسط بخش دولتی را داشته است و حضور کارگردانان فیلم اولی که اکثراً فیلمهای خوبی را روانه جشنواره کرده بودند، نویددهنده حضور نسل جدیدی در سینمای ایران است که ازاینرو میتوان به حضور و فعالیت اثرگذار آنها در سینما و ایجاد پیوند بیشتری میان جامعه و سینما امید داشت.
اکران ۵ فیلم از فیلمسازان اصفهانی
رضا دهقانی، معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان در گفتوگو با ایسنا و با بیان اینکه اصفهان نمره قابلقبولی در اکران فیلمهای جشنواره فیلم فجر کسب کرد، اظهار کرد: سیزدهمین جشنواره فیلم فجر در اصفهان ازلحاظ جذب و مخاطب و حضور مردم در سینما موفق بود؛ ضمن اینکه آنچه استان اصفهان را در جشنواره بینالمللی فیلم فجر را از سایر استانها متمایز میکرد بخش جنبی بود که در آن ۵ فیلم از فیلمسازان اصفهانی و با حضور علاقهمندان اکران شد.
او افزود: فیلمهای سینمایی «فرشته زندگی» از اسماعیل یعقوبی، «ساعت تلخ شنی» از حمیدرضا کردسیچانی، «آب از آتش» از جمال احمدی، «ناگهان پاییز» از مسعود شیرانیفرد و «دامپینگ سیاه» از وحید پاکزاد در حاشیه برگزاری این جشنواره در اصفهان اکران شدند، همچنین ۸ کارگاه تخصصی در حوزه سینما نیز در بخش جنبی با حضور اساتید برجسته و علاقهمندان به مباحث سینمایی و رسانهای برگزار شد.
خود تحریمی بیمعناست
دهقانی در خصوص عدم اکران چند فیلم بخش سودای سیمرغ در اصفهان، گفت: ۷ فیلمی که از اکران در اصفهان جا ماندند، دیر به جدول پخش جشنواره در دبیرخانه اضافه شدند و به همین دلیل اصفهان از اکران آنها محروم شد، درحالیکه اگر دبیرخانه آنها را در فهرست اکران قرار داده بود در اصفهان نیز اکران میشدند.
معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان با بیان اینکه موضوع تحریم، موضوعی نیست که بتوان آن را به رسمیت شناخت، تصریح کرد: هنرمند واقعی، سینما و اثر خود را تحریم نمیکند، چراکه این نوعی خود تحریمی است و ضرر آن بیش از هر چیز به سینما میرسد، لذا به مسئله تحریم اعتقاد نداریم. این دوره از جشنواره نیز بهخوبی برگزار شد و اگرچه ممکن است فروش فیلمها بر اساس کیفیت و ذائقه مخاطب کاهش پیدا کند، اما موضوع تحریم تأثیری در آن نخواهد داشت.
او فروش و حضور مخاطب در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر اصفهان را قابلقبول ارزیابی و اضافه کرد: بهزودی آمار فروش فیلمهااعلام خواهد شد.
جای خالی فیلمهای امیدبخش و خانوادگی
اما چند نفر از مخاطبان در حاشیه اکران فیلم سینمایی عطرآلود، از نظرات خود درباره این دوره از جشنواره فیلم فجر گفتند.
یکی از مخاطبان که همراه با همسر و فرزند خود برای تماشای این فیلم آمده بود، به ایسنا گفت: یکی از مشکلات سینمای امروز ما که جشنواره فیلم فجر نیز به آن دچار بود، عدم تنوع در ژانرها و موضوعات است. جای فیلمهای امیدبخش و خانوادگی در سینمای ما خالی است و در این دوره از جشنواره نیز بهندرت شاهد فیلمهایی با این مشخصات بودیم.
تاریخ ما مملو از داستانهای جذاب روایت نشده است
زن و مرد جوان دیگری نیز که از مخاطبان فیلم عطرآلود هستند، با بیان اینکه فیلم عطرآلود اگرچه مشکلات فنی داشت، اما مخاطب را درگیر میکرد، توضیح دادند: ما ۵ فیلم از جشنواره امسال را دیدیم و در کل از فیلمها راضی بودیم. فیلمهای شماره ۱۰ و سرهنگ ثریا خیلی خوب بودن البته تاریخ ما پر از داستانهای بکر و جذاب است که هنوز روایت نشدهاند.
در ادامه، نگاهی اجمالی به چند فیلم اکرانشده در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر در اصفهان خواهیم داشت که پیش از اکران به دلیل نوع موضوع و حضور بازیگران شناختهشده، موردتوجه مخاطبان بودند.
شماره ۱۰، جنگ یا دفاع مقدس؟ مسئله این است
در ابتدای فیلم، ریتم کند و فضای سیاه برای مخاطب کسلکننده به نظر میرسد، اما چیزی نمیگذرد که استوار اکبریِ داستان، مخاطب را با خود به دل زندان سرد و نمور قفس امن میکشد و با خود همراه میکند تا نتیجه این فرار بزرگ را ببیند.
شماره ۱۰ اگرچه از کلیشههای رایج در سینمای دفاع مقدس فاصله گرفته و دوربین خود را جای متفاوتی گذاشته است، اما همین باعث شده نشانی از دفاع مقدس نداشته باشد. اگر صحنه خواندن دعای کمیل را حذف کنیم، فیلم با یک فیلم جنگی غربی تفاوتی ندارد، این موضوع از یکسو میتواند به فاصله گرفتن فیلم از سوژه اصیل خود یعنی، دفاع مقدس و جنگی با ریشهها و انگیزههای مذهبی تعبیر شود و از سوی دیگر نگاهی متفاوت به جنگی متفاوت تلقی شده و آغاز راهی برای روایت متفاوت از جنگ باشد.
بازیهای خوب و باورپذیر و بهویژه بازی زیرپوستی و در سکوت مجید صالحی که شخصیت مرموز شماره ۱۰ را به شخصیتی باورپذیر و حتی دوستداشتنی تبدیل میکند، یکی از بزرگترین نقاط مثبت فیلم است، همچنین طراحی صحنه و تصویری که از قفس امن ارائه میشود هم به علت متفاوت بودن با سایر تصاویری که از اردوگاههای عراقی روایتشده، جذاب است.
سرهنگ ثریا، روایتی متوسط از موضوعی مهم
تاریخ ما، مملو از زنانی است که سرگذشت معمول زندگی آنها روایتی از داستانی پرفرازونشیب است داستانی که جز یک قهرمان از پس طی کردن آن برنمیآید و سینمای ما چند سالی است که نیمنگاهی به این قهرمانان داشته است.
جایزه گوهرشاد که امسال توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با عنوان جایزهای برای کارگردانان زن یا فیلمهایی با موضوع تکریم زنان به لیلی عاج، کارگردان فیلم سینمایی سرهنگ ثریا اهدا شد، ابتکاری بود که میتواند مسیری تازه برای روایت زنان قهرمان این سرزمین باز کند.
فیلم سرهنگ ثریا، داستان یکی از همین زنان معمولی ما است که فقط برای دیدن دوباره فرزندش به بیابانهای اطراف اردوگاه اشرف میزند، با شجاعت و امیدواری خانوادههای زیادی را با خود همراه میکند و با سماجت خود منافقان را به ستوه میآورد. بازی ژاله صامتی اگرچه خوب و تأثیرگذار است، اما گاهی بهنوعی اغراقآمیز به نظر میرسد و موضوع و منطق فیلم را تحت تأثیر خود قرار میهد.
بهطورکلی سرهنگ ثریا، با پایانبندی ضعیف، بدون تصویر جامعی از کلیت موضوع، پرداختی متوسط به موضوعی است که قابلیت داستانپردازیهای و شخصیتپردازیهای عمیقی دارد، موضوعی به اهمیتِ حضور تعداد زیادی از زنان و مردان ایرانی برای مدت چند دهه در اردوگاه اشرف!
غریب، قهرمانی برای زمانه بیقهرمان
غریب در جشنواره هم غریب ماند، این جملهای است که احتمالاً به ذهن هرکس که فیلم سینمایی غریب را ببیند خطور خواهد کرد. جای خالی غریب در جوایز جشنواره آنقدر توی ذوق میزند که شائبه بیتوجهی عمدی را به ذهن نزدیک میکند. نفسگیر بودن و مهلت ندادن به مخاطب برای دوری و جدایی از فضای فیلم، یکی از شاخصههای فیلم خوب برای مخاطب عام و خاص سینما است و غریب این شاخصه را دارا است.
اگرچه در ریتم فیلم و شخصیتپردازی مشکلاتی در کار وجود دارد و تا جایی همراهی مخاطب با شهید بروجردی اتفاق نمیافتد، اما از دقایق میانی فیلم، شخصیت شهید بروجردی گویا شکلگرفته و مخاطب را با خود همراه میکند.
فیلم غریب، از منطق فیلمهای جنگی موفق در هالیوود به دور است و تلاش کرده هرچه بیشتر به واقعیت نزدیکتر باشد، اما باید توجه کرد که در جامعه ما این نوع فیلمهای جنگی بیشتر موردپذیرش و قبول قرار میگیرند، آنچه اهمیت دارد این است که درنهایت مخاطب فیلمی خوشساخت را نگاه میکند، فیلمی قهرمانمحور که از ابتدا تا انتها دست مخاطب را رها نمیکند.
غزلی از وحشی بافقی با صدای بابک حمیدیان (بازیگر نقش شهید بروجردی) در تیتراژ خوانده میشود، برخی از حضار نشسته روی صندلی هستند، برخی در حال گفتوگو و برخی هنوز در حال تشویق... اما شنیدن این جملات از چند نفر که «دلم خواست درباره بروجردی بیشتر بخونم»، «چه شخصیتی داشته این شهید بروجردی» یا «میخوام برم این کتاب مسیح کردستان را بخرم» یعنی «غریب» کار خود را بهدرستی انجام داده است.
انتهای پیام