به گزارش ایسنا، چندین سال است در فصل ورود پرندگان مهاجر به میانکاله، شکارچیان به طمع شکار این پرندگان زیبا دست به اسلحه میبرند که یکی از گستردهترین این حملات اوایل دیماه سال جاری رخ داد و۵۰ شکارچی نقابدار وارد میانکاله شدند ولی این بار قبل از رسیدن آنان به مقصد، محیط بانان وارد عمل شدند و تا توانستند پرندگان را از تیررس شکارچیان فراری دادند. این تلاش محیط بانان باعث شد تیرهای شکارچیان به هدف ننشیند اما نگرانی محیطبانان از بازگشت دوباره این شکارچیان نقابدار است.
بیماری «اقتصادی هلندی» بلای جان میانکاله
حر منصوری در گفت و گو با ایسنا، درباره شکار به عنوان فعلی که چندین سال است در میانکاله رخ میدهد، اظهار کرد: به نظر میرسد ما دچار بیماری اقتصادی هلندی شدهایم. هنگامی که شاخصهای اقتصادی پایین میآید و سقوط میکند، دولتها و مردم از منابعی مانند جنگل، منابع تجدیدپذیر یا تجدیدناپذیر برای تامین کاهش درآمد خود استفاده میکنند. شکار نیز از آن دسته فعالیتهایی است که کاهش و فاصله درآمد با هزینههای موجود را با آن جبران و تامین میکنند.
وی افزود: با غیرقانونی کردن هر اقدام جامعه آماری، اطلاعات و کنترل بر آن کامل از بین میرود.
صدور مجوز شکار، مشوقی برای حفاظت از مناطق
این فعال محیط زیست، حوزه اجتماعی و توانمندسازی با اشاره به مشوقهای قانونی شکار توضیح داد: در گذشته اداره محیط زیست بهشهر و بندرترکمن به شکارچیان دفترچه شکار میدادند. شکارچیان نیز برای حفظ دفترچه و باطل نشدن آن روز، منطقه و تعداد شکار را رعایت میکردند، به عبارتی شکارچی برای حفظ اعتبار خود در محیط زیست و باطل نشدن مجوز شکار تمامی قوانین را رعایت میکرد و آنها را زیرپا نمیگذاشت.
دیدهبان میانکاله تاکید کرد: وقتی مجوز شکار را نمیدهند، فرد محدودیتی در تعداد شکار ندارد. ضمن اینکه به منظور کسب حداکثر سود، حریصانه به دنبال شکار بیشتر است و این خطر را به جان میخرد. این موضوع یکی از دلایلی است که از نظر رفتاری موجب ازدیاد شکار و انتخاب مناطق حساس برای آن میشود.
منصوری درباره مناطق حضور شکارچیان بدون مجوز گفت: اکنون بدون مجوز شکار، آنها تنها یک محدوده جغرافیایی را برای خود در نظر نمیگیرند. هر محدودهای که پرنده بیشتر باشد را انتخاب میکنند این در حالیست که زمانی که سازمان حفاظت محیط زیست مجوز شکار صادر میکرد، محدوده جغرافیایی خاص را برای شکارچیان در نظر میگرفت که عموما از مناطق حساس زیست محیطی نیز نبودند.
وی تاکید کرد: ممنوع کردن شکار از نظر قانونی لزوما موجب کاهش فعالیت شکارچیان نمیشود بلکه باعث ازدیاد فعالیتهای غیرقانونی آنها میشود. جامعه آماری نیز وجود ندارد و کنترلشان بسیار سخت است.
نبود تناسب میان تعداد محیطبانان با وسعت مناطق حفاظت شده
دیدهبان میانکاله درباره متناسب نبودن تعداد محیطبانان با وسعت منطقه توضیح داد: تعداد محیطبانان بسیار محدود و وسعت مناطق حفاظت شده بسیار گسترده است.
وی با اشاره به محیطبانان میانکاله گفت: میانکاله کمتر از ۱۲ محیطبان دارد و بهطور قطع این تعداد بر کل محدوده کنترل نخواهند داشت. نصف این افراد باید جلوی در میانکاله باشند تا ورود و خروج افراد را کنترل کنند همچنین قسمتهای جنوبی و شرقی میانکاله کنار مناطق آزاد و زمینهای کشاورزی مردم هستند، بدین جهت مردم بهصورت گسترده به آنها دسترسی دارند و عملا محیط زیست توان حفاظت کامل را نخواهد داشت.
این فعال محیط زیست تصریح کرد: این نوع نگاه تنشی و عدم صدور مجوز شکار نه تنها جوابگو نیست بلکه باعث فشار مضاعف به جوامع محلی نیز میشود.
حس تعلق را نباید از بین برد
منصوری ضمن اشاره به فعالیت ۲۰ ساله خود در مسائل اجتماعی و زیست محیطی توضیح داد: به نظر من حس تعلق مردم، شکارچیان یا بومیان نسبت به منطقه حفاظت شدهای که در مجاورت یا در خود محل زندگی آنها است نباید از بین رود چراکه مردم اگر حس تعلق نسبت به پناهگاه داشته باشند حتی با وجود شکار باعث حفظ آن میشوند.
به گفته این فعال محیط زیست حس تعلق دارای اهمیت بسیاری است چراکه از بین رفتن حس تعلق از بین رفتن همه چیز است. به عنوان نمونه من به عنوان کسی که کمپین مخالفت با پتروشیمی را در منطقه میانکاله پیگیری میکردم به صورت کاملا ملموسی کمکهای مردم روستای لله مرز حسینآباد و مراتع حسینآباد برای جلوگیری از پتروشیمی برایم روشن بود چراکه اگر مردم منطقه از محدوده منفعتی نداشتند نجات جان منطقه از پتروشیمی نیز برایشان اهمیتی نداشت.
منصوری شکارگاه و منطقه حفاظت شده را نیز برای شکارچی مانند مثال پتروشیمی میانکاله دانست و گفت: اگر در حاشیه منطقه منفعتی داشته باشد برای حفاظت از آن تلاش میکند چراکه از آن بهره میبرد اما در غیر این صورت نه تنها آن را حفظ نرده بلکه تلاشی هم در این راستا نمیکند. حتی بعضا هنگام عصبانیت یا احساس ضایع شدن حقی که داشته خود به منطقه آسیب میرساند.
شکار به اندازه پسابهای آلوده آسیب وارد میکند؟
وی تاکید کرد: شکار واقعا به اندازه یک صنعت آلوده به میانکاله و مناطق مانند آن ضربه نمیزند چراکه این صنایع موجب ورود میلیونها مترمکعب پسابهای صنعتی، کشاورزی و خانگی به این مناطق میشود. اگر شکار به عنوان اولویتهای آخر به صورت قانونی انجام شود، تهدیدی برای مناطق حفاظت شده نخواهد بود بلکه از بین بردن زیستگاهها و آلودگیهای موجود هستند که رتبههای اول را درجهت تهدید حیات وحش دارند. بدین جهت باید با مردم شکارچی تعامل و برنامههای مشارکتی صورت بگیرد.
کمپین «ماموریت ۵ ساله شکار در ایران»
منصوری با اشاره به کمپین «ماموریت ۵ ساله شکار در ایران» توضیح داد: من در زمان خانم معصومه ابتکار -رئیس اسبق سازمان حفاظت محیط زیست- کمپین «ماموریت ۵ ساله شکار در ایران» را پیگیری میکردم و دو سال هم اجرا شد اما کاملا نتیجه معکوس داد چراکه فشار برای متوقف یا غیرقانونی کردن شکار باعث عدم کنترل محیط زیست میشود و چالشها و تنشهای جدیدی را برای سازمان حفاظت محیط زیست، محیطبانان و ادارات محیط زیست ایجاد میکند.
اما و اگرهای کانونهای شکار
این فعال محیط زیست درباره کانونهای شکار نیز گفت: عملا کانونهای شکاری که ۴۰ سال برایشان زحمت کشیده شد و عموما باعث تعامل سازمانهای محیط زیست، ادارات محیط زیست و شکارچیان بودند، از بین رفته و غیرفعال شدهاند چراکه شکارچیان هیچ منفعتی با عضویت در این کانونها کسب نمیکنند.
وی ادامه داد: کانونهای شکار مکان بسیار خوبی برای تعامل و شرکت شکارچیان در جلسات مشترک با محیط زیست بود، بهطوریکه از طرفی اقدامات مشترک بسیاری انجام میدادند و از طرف دیگر به صورت کاملا قانونی از محیط زیست مجوز شکار دریافت میکردند. در این کانونها به شکارچیان بهصورت سهمیهای اشیاء مورد نیازشان مانند فشنگ داده میشد، بدین جهت به علت عدم ابطال مجوز و عدم قطع سهمیهها در راستای قوانین کانون عمل میکردند. به عبارتی در محدودههای غیرقانونی و حساس شکار نمیکردند، روزهای شکارممنوع به شکارگاه نمیرفتند، تفنگ غیرقانونی استفاده نمیکردند و تمامی اصول را رعایت میکردند.
این فعال محیط زیست با اشاره به کانون شکار و طبیعت بهشهر گفت: در این کانون همه شکارچی هستند حتی بعضا افرادی که پزشک نیز هستند بهصورت داوطلبانه در آن فعالیت میکنند. بسیاری از آنان میگویند نمیخواهیم شکار کنیم اما حقوق کانون با ۷۰ سال قدمت باید حفظ شود، در غیر این صورت هیچ تعاملی با محیط زیست نخواهیم داشت. این کانون مدنی است و باید از آن حفاظت کرد. کانون باید برای شکار یا عدم شکار تصمیم بگیرد و اگر خواستار خودداری از شکار باشد، مردم میپذیرند اما اگر محیط زیست آنها را منع کند، برعکس برای شکار هجوم میآورند.
تبعات شکار غیرقانونی و عدم صدور مجوز شکار
منصوری با اشاره به تبعات شکار غیرقانونی و عدم صدور مجوز شکار گفت: این اتفاق نه تنها باعث تجمع فعالیت شکارچیان دریک مکان میشود بلکه تنش و درگیریهای خونین و تهدیدات جانی بین شکارچی و محیط زیست را موجب میشود که در نهایت داغدار شدن خانوادهها را در پی دارد.
وی با اشاره به آسیبهای دیگر این تنش اظهارکرد: بعضا دیده شده دستگیری شکارچی، تصرف پرنده شکار شده، تفنگ، قایق و ابزار او باعث تقویت حس انتقامجویی او و آسیب به مناطق حفاظت شده و آتش زدن پناهگاه میشود. این لجبازیها دو بازنده دارد که هم شکارچی و هم محیط زیست است. بدین جهت به نظر میرسد رویه مناسبی نباشد. با صدور مجوز شکار این مشکل حل خواهد شد و تعامل محیط زیست با شکارچیان به کنترل مسائل منجر میشود.
برخورد قضایی با شکارچی لازم است؟
این فعال محیط زیست در واکنش به لزوم برخورد قضایی و دستگیری شکارچیان بنابر گفتههای رئیس اداره ذخیرهگاه زیستکره میانکاله توضیح داد: من در صورتی موافق این کارهستم که مجوز شکار حتی به صورت محدود و سالی یک شکار برای شکارچیان صادر شود. اگر قانونی برای بهرهبرداری آنان از منطقه وجود داشته باشد، در صورت تخطی و تخلف شکارچیان از قوانین ذکر شده در دفترچه باید اعمال قانون انجام شود. در چنین شرایطی و در دراز مدت قانون کمککننده است.
بیشتر بخوانید: «شکارچیان» بلای جان «بهشت پرندگان ایران»
وی ادامه داد: به نظر میرسد برخورد قهری با شرایط فعلی جوابگو نباشد. من مخالف نظر رئیس اداره ذخیرهگاه زیستکره میانکاله نیستم چراکه جایگاه من و ایشان متفاوت است. من میخواهم در کنار مردم حفاظت کنم و به عبارتی نقصان و زنجیره مغفول موجود را پوشش دهم.
فعال محیط زیست؛ نماینده مردم
به گفته منصوری فعال محیط زیست باید نماینده مردم باشد. به همین علت میخواهم حقوق شکارچی هرچند بسیار اندک به اندازه سالی یک پرنده به رسمیت شناخته شود و با سازمان تعامل بگیرد. در غیر این صورت تمامی نیروهای سازمان حفاظت محیط زیست و بعضا با همراهی نیروهایی چون نیروی انتظامی باید بسیج شوند تا بتوانند جلوی شکار را بگیرند.
این فعال محیط زیست با اشاره به اینکه فعال ضد شکار است توضیح داد: ضدیت با شکار لزوما باعث کاهش شکار نمیشود چراکه این رویه اشتباه است همچنین مجاب کردن مردم کار درستی نیست چراکه مردم صاحب مناطق حفاظت شده هستند. سیاست دولتها متفاوت است اما این مردم هستند که باید با دلسوزی برای این مناطق از آنها حفاظت کنند. این دلسوزی نیز تنها از ذینفع بودن نشات میگیرد.
منصوری در پایان گفت: دولت باید بر بهرهبرداری پایدار مردم نظارت داشته باشد چراکه با پایدار بودن بهره برداری منافع دو طرف نیز حفظ میشود.
انتهای پیام