روایتی از حاشیه‌نشینان پاریس به قلم سیلویا زپی

«خانۀ فراموش‌شدگان» نوشته سیلویا زپی با ترجمه شهرزاد قانونی در ۱۱۲ صفحه و با قیمت ۷۸۰۰۰ تومان در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شد.

به گزارش ایسنا، کتاب «خانۀ فراموش‌شدگان» نوشتۀ سیلویا زپی روایتی از خانه‌ای در حومۀ پاریس است که مأمن مهاجران و بی‌پناهان است. در این کتاب زندگی گروهی از مهاجران و حاشیه‌نشینان پاریس ترسیم شده است.

«خانۀ فراموش‌شدگان»، چنانکه در مقدمۀ شهرزاد قانونی بر ترجمۀ فارسی این کتاب اشاره شده، «روایتی از زندگی تیره‌روزان است؛ آدم‌هایی تنها که هر کدام جایی از زندگی به فراموشی سپرده شده و سپس با دست‌های خودشان راهی در آن برای خود باز کرده‌اند.»

سیلویا زپی در کتاب «خانۀ فراموش‌شدگان» از تنهایی‌های حاشیه‌نشینانی می‌نویسد که در مجتمعی در حومۀ پاریس در کنار هم زندگی می‌کنند؛ حاشیه‌نشینانی که هر کدام داستان خودشان را دارند و در پیلۀ تنهایی خود زندگی می‌کنند. زپی در کتاب حاضر از این انبوه تنهایان و تنهایی‌شان می‌نویسد و تصویری از ساکنان مجتمعی که مکان مرکزی روایت اوست به دست می‌دهد.

بنوبوک در معرفی این کتاب می‌نویسد:

اگر می‌خواهید تصویری از زندگی فردی و اجتماعی حاشیه‌نشینان پاریس و سبک زندگی این حاشیه‌نشینان و احساسات آن‌ها و مسایل و مشکلاتشان به دست آورید کتاب «خانۀ فراموش‌شدگان» کتابی مناسب برای شماست. این کتاب همچنین ضمن پرداختن به یک گروه حاشیه‌نشین، مسایلی را دربارۀ مهاجران و حاشیه‌نشینان پیش چشم می‌آورد که می‌تواند درکی از حاشیه‌نشینی و حاشیه‌ای بودن و تنهایی در هرکجای دنیا ارایه دهد.

سیلویا زپی در کتاب «خانۀ فراموش‌شدگان» گزارشی جزیی‌نگرانه از نمودی از حاشیه‌نشینی و مهاجرت و فقر و تنهایی و بی‌پناهی در شهری در حومۀ پاریس به دست می‌دهد.

آنچه در کتاب «خانۀ فراموش‌شدگان» تصویر شده، زندگی مردم ساکن مجتمعی با ۲ ساختمان در شهر بوبینی در حومۀ پاریس است. این مجتمع، چنانکه زپی در کتاب «خانۀ فراموش‌شدگان» توضیح می‌دهد، جایگزین خوابگاهی قدیمی است که به گروهی از مهاجران اختصاص داشته است. در ۲ ساختمان جدید اما، علاوه بر مهاجرانی که از آن خوابگاه قدیمی به این ۲ ساختمان نقل مکان کرده و در آن اسکان داده شده‌اند، مردمی دیگر نیز ساکن‌اند؛ مردمی که از جنس مهاجران خوابگاه قدیمی نیستند اما آن‌ها نیز، مانند آن مهاجران، حاشیه‌نشین و از طبقات محروم به حساب می‌آیند. این ساکنان جدید، چنانکه زپی توضیح می‌دهد، «کارگرها، بیکارها، دانشجوها، جوان‌هایی که از خانواده‌هایشان جدا شده‌اند، مادرانی که به‌ تنهایی بچه بزرگ می‌کنند، خانواده‌هایی که به فرانسه پناهنده شده‌اند، و زنان» را شامل می‌شوند.

زپی در کتاب «خانۀ فراموش‌شدگان» زندگی مهاجران قدیمی را در کنار همسایگان جدیدشان به تصویر می‌کشد و از تقابلی می‌گوید که میان مهاجران قدیمی و سنتیِ ساکن مجتمع و همسایگان جدیدشان، که جوان‌تر و سبک زندگی‌شان غربی‌تر است، وجود دارد. او در این کتاب نشان می‌دهد که آنچه در ۲ ساختمان جدید، در قیاس با خوابگاه قدیمی‌ای که سکونتگاه مهاجران بود، به چشم می‌خورد یک تنهایی فزاینده است. زپی زندگی ساکنان خوابگاه قدیمی در مجتمع جدید و نیز زندگی مردمی از جنسی متفاوت با آن‌ها در همین مجتمع را زندگی‌ای توأم با تنهایی و فقدان ارتباط و نبود همبستگی‌ اجتماعی می‌بیند و این تنهایی و فقدان را ترسیم می‌کند. او نشان می‌دهد که چطور مشارکت و همبستگی جمعی‌ و دلخوشی‌هایی که ساکنان خوابگاه قدیمی، به‌رغم دشواری‌های زندگی در محرومیت و شرایط سخت، از آن برخوردار بودند در مجتمع جدید از زندگی آن‌ها رخت بربسته و در این مجتمع، همه در عین یکسانی در فقر و محرومیت و بی‌پناهی و رانده‌شدگی، در تنهایی حزن‌انگیزی به‌سر می‌برند.

در بخشی از کتاب «خانۀ فراموش‌شدگان» می‌خوانید:

«اینجا هر کس شرم فقر را به‌تنهایی به دوش می‌کشد. هیچ‌چیز به یکی شدن آدم‌ها یا حتی درخواستی مشترک منجر نمی‌شود. انگیزه‌ای برای آن وجود ندارد که همسایه‌ها راه و روش کاری را به دیگری یاد بدهند یا آنکه جاهایی را در گوشه و کنار محله به همدیگر معرفی کنند. هر کس اجاره‌اش را می‌دهد و خودش را پشت در اتاقش پنهان می‌کند. تنها عطر ادویه‌هایی که از زیر درها بیرون می‌زند، یادآور آن است که این ساختمان، جهان‌هایی را کنار هم قرار داده که از دوردست‌ها می‌آیند.

قدیمی‌ها همچنان خاطراتشان را از خوابگاه قدیمی، که هنوز در تمام گفت‌وگوها زنده است، حفظ کرده‌اند. بعضی‌هاشان هنوز با ساک‌های خریدی که از شانه آویزان می‌کنند به بازار می‌روند. اما تعدادشان به‌تدریج کم و کمتر می‌شود، و هر سالی که می‌گذرد تعدادی از مسن‌ها را با خود می‌برد. بعضی ساکنان جدید شنبه‌شب‌ها به هوای نوشیدن، روی نیمکتی جمع می‌شوند. بعضی‌های دیگر کلیسایی را در پیرفیت که با اتوبوس چند کیلومتر بیشتر با مجتمع فاصله ندارد به‌عنوان مکانی برای بازسازی پیوندها پیدا کرده‌اند و یکشنبه‌ها آنجا با هم آواز می‌خوانند. مجتمع به خانۀ فراموش‌شدگان تبدیل شده است، خانه‌ای که مستأجرانِ آن در راهروهای آن باهم شریک‌اند. همان‌طور که آشور، یکی از قدیمی‌ترها، می‌گوید: "انگار تکه‌تکه شده‌ایم. اینجا هر کس کاملاً تنهاست، با وجود آنکه همه‌مان مصیبتی مشترک داریم."»

سیلویا زپی (Sylvia Zappi)، متولد ۱۹۶۱، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی چپ‌گرای فرانسوی است. زپی دانش‌آموختۀ تاریخ و زبان انگلیسی در دانشگاه سوربن پاریس است. او همکاری با روزنامۀ «لوموند» را در کارنامۀ کاری خود دارد و در این روزنامه مطالب زیادی دربارۀ حاشیه‌نشینان شهری و مسایل آن‌ها نوشته است. زپی در دهۀ ۸۰ میلادی به جنبش چپ افراطی پیوست و در اعتراضات دانشجویی سال ۱۹۸۶ سخنگوی دانشجویان بود. او همچنین یکی از فعالان جدی حوزۀ روابط کار و سندیکاها و نمایندۀ کارگری سندیکای کنفدراسیون دموکراتیک کار در سازمان‌های گوناگون است. از سیلویا زپی، به‌جز کتاب «خانۀ فراموش‌شدگان»، کتابی دیگر نیز با عنوان «شکستن سکوت: صدای زنان فرانسوی از گتو» منتشر شده است. او همچنین در تألیف چند کتاب مشارکت داشته که از جملۀ آن‌ها می‌توان به کتاب «بهار ما در زمستان: جنبش دانشجویی دسامبر ۱۹۸۶» اشاره کرد.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ / ۱۱:۳۲
  • دسته‌بندی: خوزستان
  • کد خبر: 1401111813815
  • خبرنگار : 50562