به گزارش ایسنا، بهرغم امکان متناسب کردن محتوای کنسرتها بر اساس مناسبتها، با این حال هرسال ماه رمضان که میآمد اغلب کنسرتها تعطیل میشدند، محرم و صفر میآمد باز هم کنسرتها تعطیل میشد، ابتدا گمان کردیم این تعطیلیها فقط به دو ـ سه ماه در سال محدود شود، اما کرونا که آمد، باز کنسرتها کلا تعطیل شدند و اتفاقا این بار فضای موسیقی تا حد زیادی رو به خاموشی رفت. با آرام گرفتن کرونا و به محض اینکه اهالی موسیقی برای مدتی توانستند نفس بکشند، این بار در فضایی متفاوت، ناآرامیها آغاز شد و کنسرتها بار دیگر تعطیل شدند.
در این مدت پیشنهادهای متفاوتی برای آغاز کنسرتها از سوی اهالی موسیقی، اصحاب رسانه و مدیران فرهنگی مطرح شد، ولی بازه زمانی تعطیلی کنسرتها به هر جهت به چندین ماه کشیده شد؛ البته که در این مدت اجراهای خصوصی همچون ارکستر ملی ایران، پرواز همای و امید جهان را داشتیم، ولی این اجراها اغلب بهگونهای نبود که کسی بتواند بلیط بخرد.
حال با گذشت چندین ماه خواننده جوانی که بیشتر با آهنگ «مثلا» معروف شده است و تا به حال تجربه کنسرت رسمی را نداشته، پنجشنبه شب ـ ششم بهمن ماه ـ در مقابل جمعیت قابل توجهی در سالن میلاد نمایشگاه به روی صحنه رفت؛ کنسرتی که در ابتدا گمان میرفت بلیطهایش تا مرز ۶۵۰ هزار تومان به فروش برسد اما در نهایت مشخص شد که سقف قیمت بلیطهای این کنسرت، ۵۰۰ هزار تومان است؛ عددی که احتمالا مبلغی باشد که مخاطبان از این به بعد برای کنسرتها باید پرداخت کنند.
پیش از آغاز ناآرامیها نیز با هر بار نوسان قیمت، نرخ جدیدی برای کنسرتها در نظر گرفته میشد که هر بار هشدارهایی را دربارهی تبدیل شدن کنسرتها به کالایی لوکس به میان میآورد. هرچند در این حین، تهیهکنندگان موسیقی هم در موضعگیری خود، این افزایش قیمتها را برخلاف میل باطنیشان عنان کرده و در عین حال تاکید میکردند که طبیعتا با هر بار موج تورم، هزینه برگزاری کنسرتها نیز بالا میرود.
ضمن اینکه، با وجود انتقادهایی که به بالا رفتن قیمت بلیط کنسرتها میشود، باید این مسئله را هم در نظر بگیریم که کنسرتهای موسیقی بیش از دو سال و نیم تعطیل بودند و طی بازههای زمانی اوجگیری کرونا، عملا کنسرتی برگزار نمیشد و بسیاری از موسیقیدانهایی که هزینه زندگی خود را از طریق اجرا در کنسرتها تأمین میکردند، با فشار مالی بسیار در بازه زمانی کرونا مواجه شدند تا حدی که مجبور به فروش سازهای خود و یا رفتن به دنبال مشاغل دیگر شدند. ولی وقتی کنسرتها پس از کرونا بار دیگر به روی صحنه بازگشتند، مخاطبان با اختلاف قیمت زیادی مواجه شدند و به همین جهت بسیاری میزان افزایش این قیمتها را ناعادلانه تلقی کردند.
اما قیاسی که در این زمینه میتوان به آن رجوع کرد، به بحث گردشگری در جهان برمیگردد. اگر قبلا به شهرهایی مانند پاریس، رم یا سنپطرزبورگ سفر میکردید، برای اقامت در هتل گزینههای متعدد و اتفاقا با قیمت مناسبی پیش رویتان بود. ولی به یکباره کرونا آمد و بسیاری از این هتلها مدت زیادی یا تعطیل شدند و یا مراجعه کننده نداشتند که همین امر باعث شد، متوجه ضرر مالی بسیار شوند. به همین جهت وقتی که دوباره مرزها باز شدند، این هتلها هزینه هر بار اقامت خود را دو برابر کردند تا بدین صورت بتوانند زیان مالی دو ساله خود را تا حدی جبران کنند و از طرفی اینگونه بتوانند همانند گذشته توان خدماترسانی را داشته باشند. حال ممکن است پس از بازگشت شرایط به حالت عادی، این هتلها نیز قیمت خود را به قبل از کرونا بازگردانند.
اکنون وضعیت کنسرتها نیز به گونهای است که با هر وقفه طولانی و البته آن هم در شرایط تورم اقتصادی ایران، شاید واقعا مجبور به لحاظ کردن این افزایش قیمتها باشند، اگرچه که خیلی از آنها معتقدند برگزاری کنسرت در این وضعیت چندان توجیه اقتصادی ندارد حتی در حوزه پاپ.
ولی شاید بتوان امیدوار بود که برگزاری دوباره کنسرتها هرچند با این قیمتها باعث گردش دوباره چرخه اقتصاد هنر شود و اینگونه هنرمندان و کنسرتگذارها بتوانند ضرر مالی خود را به نوعی جبران کنند. اما در نهایت باید دید که آیا میتوان برگزاری کنسرتها را آن هم با این قیمتها، نشانهای از رونق گرفتن دوباره کنسرتها دانست؟
انتهای پیام