به گزارش ایسنا، فاضل جمشیدی هنرمندی است که بیشتر از آنچه که یک خواننده باشد، همانطور که خودش هم میگوید، دلسوز موسیقی و هنر ایران است؛ خصلتی که اتفاقا در راستای آن قدمهای زیادی برداشته است.
البته که فاضل جمشیدی که همین هفته ۶۳ ساله شد، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته جامعه شناسی فراگرفته و شاید همین امر نیز موجب شده که او همواره در فعالیتهای هنری خود دغدغه اجتماعی داشته باشد.
جمشیدی همان فردی است که همواره در یاد کردن از هنرمندان قدیمی و پیشکسوت که شاید در برههای مورد بیمهری قرار گرفته باشند، پیشقدم بوده است.
این خواننده از سال ۸۰ تا ۸۲ مشاور اجرایی و از سال ۸۲ تا سال ۸۵ معاون اجرایی خانه موسیقی بود. اما در سال ۸۵ از سمت معاون اجرایی و بازرگانی خانه موسیقی استعفاء و بعدا به عنوان مشاور با خانه همکاری کرد.
البته جمشیدی که چند سال در خانه موسیقی فعالیت کرد و به قول خودش پس از بازخرید کردن خود و پیوستن به خانه موسیقی با حقوقی اندک همواره مورد نقد خانواده بوده است، بعدا بنا بر آنچه که او «بیمهری برخی از دوستان» میخواند، ترجیح داد که دیگر در این نهاد سمتی نداشته باشد؛ فردی که افرادی چون کامبیز روشن روان و کیوان ساکت همواره از تلاشهای او در خانه موسیقی گفتهاند. ولی به هر حال این امر موجب نشد که او همچنان در جهت برطرف کردن نقصانهای این نهاد در جهتی سودمند برای اهالی موسیقی تلاش نکند و نقدهای خود را به نوعی به گوش خانه موسیقی نرساند.
به هر جهت اگر بخواهیم به فعالیت حرفهای جمشیدی در حوزه موسیقی نگاهی داشته باشیم، او فردی بود که فعالیت حرفهای خود را از اواخر دهه ۸۰ آغاز کرد و در گروهها و ارکسترهای مختلفی به خوانندگی پرداخت.
جمشیدی در دوران تحصیل تحصیل، به فراگیری ردیف آوازی نزد استاد نصر الله ناصح پور، کریم صالح عظیمی و شهرام ناظری پرداخته است. تا آنکه روزی هم خواننده ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی شد.
در بین ارکسترها و گروههایی که این هنرمند با آنها فعالیت داشته است، به ارکستر موسیقی ملی، گروه موسیقی درویش، گروه موسیقی همساز، گروه موسیقی نوای دل، گروه موسیقی وزیری، گروه موسیقی محجوبی، گروه موسیقی نیریز و گروه موسیقی صبا میتوان اشاره کرد. او با این گروهها، علاوه بر شهرهای مختلف ایران، اجراهایی را در قارههای مختلف از آمریکا تا اروپا و شرق آسیا تجربه کرده است.
از آنجایی که جمشیدی خود با گروهها و ارکسترهای مختلف همکاری کرده است، حضور مستدام گروههای موسیقی برای او دغدغه بوده است و حتی یک بار درباره آینده کاری گروههای موسیقی چنین گفته است: «به دلایل اقتصادی - اجتماعی و رفتارهای فردی در آیندهای خیلی نزدیک گروههای موسیقی از هم میپاشند. باید تحلیلهای جامعهشناختی روی موسیقی ایران انجام شود؛ چرا که شیرازه گروههای موسیقی به سه دلیل فوق از هم پاشیده شد و گروهها انگیزهای برای فعالیتهای گروهی ندارند.»
همانطور که اشاره شد، از جمله مهمترین فعالیتهای فاضل جمشیدی، همراهی او با ارکستر ملی ایران بوده است که از سال ۷۰ به عنوان خواننده ارکستر ملی فعالیت خود را آغاز کرد و در دورهای قرار بود به عنوان مدیر توسعه ارکستر ملی معرفی شود. او در اجرای ارکستر ملی برای کمک به هموطنان زلزلهزده در کنار هنرمندان دیگری از جمله علیرضا قربانی حضور داشت.
پیشتر هم اشاره شد که جمشیدی همواره دلسوز موسیقی ایران بوده است و دغدغه حفظ موسیقی ملی ایران را داشته است گ؛ تا حدی که یک بار طی یادداشتی نقدی داشت به کیفیت موسیقی برنامههای رادیویی و محتوای آنها را با شبکههای ماهوارهای مقایسه کرد و نوشت: «هر چه از به اصطلاح کانالهای ماهوارهای میشنوم و میبینم، یکی از یکی بیحساب و کتابتر، شلختهتر و دارای هجوم بیسابقه به ذهن، روح و گوش مردم در سراسر جهان، به خصوص در منطقه ما ایرانیها است. به سراغ شبکههای رادیویی داخلی به ویژه نوع «آوا»یی آن و پس از آن «جوان»، «پیام» و «صبا» و ... رفتم و دیدم که همان وضعیت را با اشعار مودبانهتر، متینتر، کنترلشدهتر و تصویب شدهتر دارد. تنها واژهها از زمین تا آسمان متفاوت است ولی همان فضا، ملودیها، بیتوجهی و رهایی از هر قید و بندی حاکم است!»
از جمله دیگر کارهای انسان دوستانه و البته هنری جمشیدی به راهاندازی کمپین «مشاهنر» در دروان کرونا با طرح مشارکت گسترده هنرمندان و ضبط یک اثر میتوان اشاره کرد که طی آن اهالی فرهنگ و هنر هر کدام به زعم خود تلاش کردند تا مشارکتی در این کمپین برای همراهی با مردم در روزهای قرنطینه و خانه مانی کرونایی داشته باشند.
البته فعالیتهای جمشیدی در روزهای کرونایی تنها به کمپین مشاهنر محدود نشد و در کنار آن قطعات متفاوتی را درخور آن ایام منتشر کرد؛ انتشار قطعه «فصل شادی» در آخرین روز از سال ۹۹ ـ سالی که ایران و جهان با ویروس مرگبار کرونا دست و پنجه نرم کرد، همراهی با سالار عقیلی، پرویز پرستویی و فاضل جمشیدی در قطعهای به نام «همدم» برای مردمی که روزهای سخت قرنطینه را تحمل کردند و البته قطعه «نوروز حیرانی» به عنوان عیدی به مردم ایران در روزهای سخت کرونایی. پس از آن هم با همراهی حسامالدین سراج و مجید مظفری، قطعه «فصل عاشقی» را به ایثارگران جبهه سلامت تقدیم کردند. او در طرح واکسیناسیون هنرمندان هم سهم جدی داشت و بسیار کوشا بود.
فاضل جمشیدی طی دورههای مختلف با حسین پرنیا (نوازنده سنتور و آهنگساز) همکاریهای متفاوتی داشته است و چندین بار به همراه گروه «همایون» به سرپرستی پرنیا به روی صحنه رفتهاند. همکاری این دو نفر در آخرین پروژه به ساخت آلبوم «این نیز بگذرد» با ۹ قطعه ختم شد که آخرین آلبوم جمشیدی است.
این خواننده حتی در برههای به بحث حقوق بازنشستگی هنرمندان موسیقی پرداخت. به گفته او هنرمندان موسیقی در دوران بازنشستگی با حداقل دستمزد سر میکنند ولی به نظر میرسید که این هنرمند طرحی را برای بهتر شدن این وضعیت داشت که نیازمند موافقت ۱۰ نماینده برای ورود به مجلس شورای اسلامی بود.
در حقیقت جمشیدی به تامین اعتبار افزایش حقوق بازنشستگی هنرمندان موسیقی اشاره کرده و گفته بود: «اگر این موضوع به مجلس برود، ممکن است دولت اعتراض کند که منابع این کار از کجا تامین میشود؟ پیشنهاد من این است که اگر یکی از سازمانها یا موسسههای تحت پوشش وزارت ارشاد و سایر وزارتخانهها به عنوان دِین خودش به تامین اجتماعی درآمدهای خودش را به این سازمان بدهد، این منابع میتواند تامین شود. اگر هم بودجه به آن اختصاص بدهند که عالی است.»
جمشیدی زمانی هم به دنبال بیمه نوازندگان خیابانی بود. او جرقه پیدایش چنین ایدهای را اینگونه توضیح داده است: «زمانی که من بهعنوان مشاور اجرایی و آقای کامبیز روشنروان با سمت مدیرعامل در خانه موسیقی حضور داشتیم، بحث نوازندگان خیابانی یکی از دغدغههایمان بود و دوست داشتیم برای این هنرمندان کاری انجام دهیم.
یک روز در خیابان با آقای روشنروان قدم میزدیم و به دو نوازنده که یکی از آنها آکاردئون و دیگری ویلن مینواخت، برخورد کردیم. آقای روشنروان همان لحظه گفت که باید برای این نوازندگان خیابانی کاری انجام دهیم. اینها هم هنرمند هستند و حل مشکل آنها برای من آرزو شده است.
پیرو همان صحبتی که با آقای روشنروان داشتیم، شخصا با مسوولان عالیرتبه صحبت کردم و میخواهم برای بحث بیمهی نوازندگان خیابانی کاری انجام دهم.»
این خواننده کارگاههای شعر و ترانه مختلفی را جهت گسترش آموزش زبان فارسی و آموزش ترانههای ایرانی به علاقهمندان زبان فارسی در آلمان، ارمنستان، کره، ژاپن و چین برگزار کرده است.
جمشیدی همچنین تا به حال در جشنوارههای داخلی و خارجی متفاوتی حضور داشته است که به اجرای او به همراه گروه موسیقی صبا در مغولستان و کره، اجرای او و گروه موسیقی صبا در جشنواره هنرهای سنتی آسیا پاسیفیک واقع در تایوان، همراهی او و گروه صبا در جشنواره ترانههای شرقی «تاشکند» که ایران در چهارمین دوره از حضور خود در میان ۳۲ کشور شرکت کننده مقام نخست را دریافت کرد، حضور در پنجمین جشنوارهی بینالمللی ترانههای شرقی در شهر سمرقند ازبکستان، اجرای کنسرت موسیقی و حرکات آیینی تربت جام در ترکیه، کنسرت «نای و نی» در ونکوور، کنسرت بداههخوانی و بداههنوازی «آواز ایرانی گوهری گرانبها» در لسآنجلس و ... میتوان اشاره کرد.
از میان آثار منتشره این هنرمند نیز به ای وطن، یار پنهان، دیدار شرق و غرب، بهار رویا و آثار تصویری منتشر شده از کنسرتهای ارکستر موسیقی ملی میتوان اشاره کرد.
فاضل جمشیدی اجرای برنامههای مختلف موسیقی را نیز برعهده داشته که به برنامههای میز گرد رادیو فرهنگ در سال ۸۳-۱۳۸۲، میزگرد راز مانا، میز گرد بررسی وضعیت آموزش موسیقی در ایران، جلسات پژوهشی جشنواره فجر در سال ۸۲، برنامههای مختلف وضعیت اجتماعی موسیقیدانان در شبکههای مختلف تلویزیونی و غیره میتوان اشاره کرد.
درباره فاضل جمشیدی، سرآمدان موسیقی ایران میگویند که اگر در طول سالهای فعالیتش بهجای صرف وقت برای مسائل هنرمندان مختلف و کنشگری اجتماعی، بر فعالیت موسیقایی خود متمرکز میشود، قطعا خواننده بنام تری میشد؛ اما انگار خود او که سوم بهمن ۱۳۳۸ در شهر ری به دنیا آمده، از این سبک زندگی خشنودتر بوده است.
انتهای پیام