این هنرمند نقاش که پیشتر نیز دو تابلو با موضوع «شهدای ترور ۲۵ آبان 1401 در محله خانه اصفهان» از او رونمایی شده بود، در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: تابلوی «قصر آزادی» درباره زندان کمیته مشترک و شکنجه زندانیان سیاسی زمان شاه کار شده است. این اثر به سبک سورئالیسم خلقشده که آمیخته با تخیل و حالتی میان خوابوبیداری است. نمای پشت دختربچه در این تابلو، زندان را نشان میدهد و کودک موجود در تصویر نیز عکس کودکی خودم است که دست زنی مقابل چشمان او را گرفته تا شاهد شکنجه و عذاب دیگران نباشد.
او ادامه داد: پایین این تابلو تصویری از زندانی سیاسیِ تحت شکنجه قرارگرفته است و درمجموع در این اثر سعی کردم تا با ترکیب رنگها استفاده از رنگهای سرد، فضای سرد، تلخ و بیروح زندان را به تصویر بکشم. از سویی دیگر، در قسمتی از این نقاشی، نمایی از یخ کارشده که هم بیانگر سردی و خشونت فضا و هم یادآور ناپایداری است. درواقع تابلوی «قصر آزادی» در پی بیان این نکته است که این زندانِ یخی خشن و مخوف، در حال ذوب شدن و از بین رفتن است.
این هنرمند گفت: میلههای زندان بهصورت قطرههای خون کارشده و در جایی نیز این قطرهها تبدیل به اشک شده و در پایین اثر به شمع در حال ذوب شدن شبیه شده است که عمر رو به پایان ظلم و زندان را نشان میدهد. در سمت راست تابلو و در زمینه آن نیز یکی دیگر از شکنجههای معمول زندان که به صلیب کشیدن زندانی بود را به تصویر کشیدهام. حالت دختر در این تابلو بهصورتی است که مخاطب میتواند از آن دو برداشت داشته باشد؛ یا برداشت از جا درآوردن میلههای زندان و یا برداشتن دستی که برای دیدن حقیقت مقابل چشم او است.
علیمحمدی گفت: درباره موضوع زندانیان سیاسی، کتابهای زیاد مطالعه کرده و مستندهای زیادی دیدم و با بینش کافی به استفاده از این موضوع در نقاشی پرداختم، به همین دلیل بود که برای کودک از تصویر خودم استفاده کردم. همچنین سعی کردم با تراکم میلهها و ساخت کار، مخوف بودن این زندان را نشان دهم.
این هنرمند ادامه داد: تابلوی دیگر، «قفس» نام دارد که نمایشدهنده زنی گرفتار در زندان است و رعب وحشت و نگرانی او از اتفاقات آینده در این اثر تصویر شده است. این نقاشی در سبک اکسپرسیونیسم خلقشده که در مواردی مانند خشم، اعتراض حالات هیجانی استفاده میشود. رنگها نیز سیاه، سفید و سرد است که فضای رعب و وحشت زندان را نشان میدهد. پشت دریچه سلول، برای درگیر کردن تخیل مخاطب، تصویری نامفهوم از رگههای خون کارشده و داخل چشم این خانم، نمایی از راهروهای زندان و چراغهای راهرو منعکس است، چهره این زن استخوانی و پر از وحشت است و تمرکز تصویر بر چشم او قرارگرفته است.
این پزشک و نقاش تأکید کرد: ما زنان مبارز زیادی داشتیم که باوجود فرزند در راه مبارزه قرار گرفتند و هزینه دادند؛ درواقع تابلوی نقاشی «قفس» برای نمایش این رنجها ناتوان است و من سعی کردم در حد توان خودم لحظهای از نگرانی این بانوان را نشان دهم.
علیمحمدی اشاره کرد: از زنانی که خاطرات جالب و متأثر کنندهای دارند، میتوان به خانم طاهره سجادی و خانم دباغ اشاره کرد، خصوصاً خانم دباغ که همراه با دخترشان در زندان بودند و من واقعاً نمیدانستم که چطور میتوانم لحظهای از نگرانی یک مادر را نشان دهم. درهرصورت تلاش کردم که لحظهای از این ایستادگی در عین نگرانی و وحشت را در این نقاشی به تصویر بکشم.
او درباره تابلو «شهدای ترور ۲۵ آبان» نیز گفت: در آن برهه شاهد بودم که جای ظالم و مظلوم عوضشده و از قاتلین و افراد شرور، قهرمان ساخته میشود، به همین دلیل تصمیم گرفتم سهم اندکی در تغییر این فضا داشته باشم. آن کار از دو تابلوی مکمل تشکیلشده بود که یکی صف دختران کلاس اولی را در روز اول مدرسه نشان میدهد و دیگری شهدای ترور یعنی شهیدان محمدحسین کریمی، محسن حمیدی و اسماعیل چراغی را دست بر شانه یکدیگر در صف به تصویر میکشد.
علیمحمدی با بیان اینکه تابلوی «شهدای ترور ۲۵ آبان» با تکنیک آبرنگ کارشده و چون آبرنگ در نشان دادن حس گویاتر است، اثر نیز درنهایت شفاف و گویا میشود، افزود: پیام این تابلو، امنیت بود که مهمترین دستاورد و هدیه شهدا برای ما است. درواقع شهدا با اهدای جان خود، دختران سرزمین را در مسیر رشد و پیشرفت و امنیت بدرقه میکنند. بعد از ترور شهدا تصمیم داشتم پرتره آنها را کارکنم، اما به علت تکراری بودن صرفنظر کردم و تصمیم گرفتم بر ایده تازهتری تمرکز کنم.
انتهای پیام