افرادی که به شکل‌دهی علم در سال گذشته کمک کردند؛

۱۰ چهره علمی برتر سال ۲۰۲۲ از نگاه «نیچر»

نشریه مشهور «نیچر» گزارشی منتشر کرده و در آن به معرفی ۱۰ چهره علمی برتری که به شکل‌گیری علم در سال ۲۰۲۲ کمک کردند، پرداخته است.

به گزارش ایسنا، یک اخترشناس خوش ذوق، یک محقق حوزه آب و هوا و یک جراح پیشگام در عمل پیوند، برخی از افرادی هستند که قهرمانان داستان‌های علمی سال گذشته میلادی از نگاه «نیچر» بودند. در این گزارش به بررسی تحولات مهم علم در سال ۲۰۲۲ و برخی از افرادی که نقش مهمی در رسیدن علم به این نقاط داشتند، پرداخته‌ایم. این افراد همراه با همکاران خود به کشفیات شگفت انگیز دست یافته و به بررسی مسائل مهم پرداختند. 

انتخاب این ۱۰ نفر از طرف نیچر به معنای دریافت جایزه یا رتبه‌بندی خاصی از سوی این نشریه نیست و سردبیران نیچر برای نشان دادن رویدادهای مهم علمی در قالب داستان، این افراد را برگزیده‌اند. سال ۲۰۲۳ نیز احتمالا سال پرباری در حوزه علم خواهد بود که در انتهای سال جاری میلای افراد سرشناس موثر مشخص خواهند شد.

جین ریگبی: شکارچی آسمان

«جین ریگبی»(JANE RIGBY) یک اخترفیزیکدان آمریکایی است که در مرکز پروازهای فضایی «گادرد» کار می‌کند و دانشمند پروژه عملیات تلسکوپ فضایی جیمز وب است. این ستاره‌شناس نقشی کلیدی در رساندن تلسکوپ فضایی جیمز وب به فضا و عملکرد صحیح آن برای مطالعه کیهان داشته است. پس از پرتاب تلسکوپ فضایی جیمز وب (JWST) در ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ممکن بود چندین اشتباه در حین پرتاب و پس از آن رخ دهد و فکر کردن به همین موضوعات برای جین ریگبی تبدیل به کابوس شده بود. فکر او درگیر زمانی بود که این تلسکوپ ۱۰ میلیارد دلاری در اعماق فضا مجبور خواهد شد یک آینه ثانویه را در مقابل آینه اصلی بزرگ خود مستقر کند.

آینه اصلی ۶.۵ متری وب از ۱۸ بخش شش‌ضلعی تشکیل شده است که از یک بخش مرکزی و دو بخش جانبی کوچک‌تر تشکیل شده است. دو بخش جانبی آن پیش از پرتاب به سمت پشت آینه تا شدند تا بتوانند این آینه را درون کپسول محافظ موشک آریان ۵ قرار دهند. نام آینه دوم/ثانویه «وب» از آن جهت انتخاب شده است که این آینه دومین سطح پس از آینه اصلی است که نور در راه رسیدن به چهار جزء علمی وب به آن برخورد می‌کند. این تلسکوپ به مطالعه جهان در نور فروسرخ خواهد پرداخت.

ریگبی، دانشمند پروژه عملیاتی این تلسکوپ در مرکز پرواز فضایی گادرد ناسا در گرین‌بلت مریلند گفت: این چیزی بود که من را بیشتر می‌ترساند. این تلسکوپ اما در اعماق فضا عملیات استقرار آینه ثانویه خود را به همراه سایر اجزای آن در طول یک ماه به خوبی اجرا کرد. هدف اصلی این تلسکوپ، بررسی چگونگی شکل‌گیری و تکامل کهکشان‌ها پس از مه‌بانگ است و قصد دارد با نگاهی به اعماق کیهان تصاویری از اولین کهکشان‌هایی که تاکنون شکل گرفته‌اند، ثبت کند.او یک تلسکوپ دست دوم خرید و شبانه آن را به مزرعه برد و با پدرش که یک معلم فیزیک بود، تجربه عملی از لحیم کاری و سرهم‌بندی کردن یک ابزار را کسب کرد.

ریگبی به رهبری یک مطالعه برای ارزیابی عملکرد تلسکوپ کمک کرد. این ماموریت تقریباً فراتر از انتظارات همه موفقیت‌آمیز بود. از اولین تصاویری که در ژوئیه منتشر شد تا اکتشافاتش در کهکشان‌های دوردست و جو سیارات فراخورشیدی، تلسکوپ فضایی جیمز وب در سرفصل تمام اخبار نجومی در سراسر سال ۲۰۲۲ تسلط داشت. از میان هزاران ستاره‌شناس که در طول دهه‌ها بر روی تلسکوپ کار کردند، ریگبی یکی از مهم‌ترین آن‌ها بوده است.

او که در یک روستا در ایالت دلاور بزرگ شد، سریال «کیهان» اثر کارل سیگان را از تلویزیون تماشا می‌کرد و در مورد «سالی راید» اخترفیزیکدان آمریکایی که فضانورد شد، بسیار کتاب می‌خواند. ریگبی شرایط فیزیکی لازم برای تبدیل شدن به یک خلبان فضاپیما شاتل را نداشت، بنابراین نجوم را به عنوان راهی برای ورود به دنیای کاوش فضا انتخاب کرد. او یک تلسکوپ دست دوم خرید و شبانه آن را به مزرعه برد و با پدرش که یک معلم فیزیک بود، تجربه عملی از لحیم کاری و سرهم‌بندی کردن یک ابزار را کسب کرد.

در مقطع کارشناسی، او مستقیماً وارد تحقیقات حوزه نجوم شد و با داده‌های تلسکوپ کِک(Keck Observatory) در هاوایی کار می‌کرد. زمانی که او تحصیلات خود را در دانشگاه آریزونا در توسان آغاز کرد، در حال تجزیه و تحلیل مشاهدات تلسکوپ فضایی اسپیتزر ناسا بود.

تا آن زمان مشخص نبود که پروژه جیمزوب موفقیت‌آمیز باشد. کار بر روی این پروژه در سال ۱۹۸۹ آغاز شد و در ادامه با تاخیرهای بسیار در برنامه ریزی‌ها و هزینه‌های سرسام‌آور مواجه شد. در سال ۲۰۱۰، درست زمانی که تمام مشکلات تلسکوپ در حال پیچیده شدن بود، ریگبی دو پیشنهاد شغلی دیگر را رد کرد و به پروژه جیمزوب پیوست. بخشی از کار او این بود که چگونه توانایی‌هایی افراد را دوباره شناسایی و بازیابی کند. در آن زمان بودجه پروژه نیز افزایش یافته بود.

۱۲ سال بعد، روز پرتاب برای ریگبی در مؤسسه علمی تلسکوپ فضایی در بالتیمور، مریلند، درست همانطور که تیم او بارها و بارها تمرین کرده بود، فرا رسید.

ریگبی پس از پرتاب نیز در کارهایی از جمله در اندازه‌گیری و درک نور پس‌زمینه‌ای که به مشاهدات تلسکوپ فضایی جیمز وب نفوذ می‌کند، نقش کلیدی داشت، زیرا این تلسکوپ مانند هابل در یک لوله قرار ندارد. «کلاوس پونتوپیدان» دانشمند پروژه تلسکوپ فضایی جیمز وب در مؤسسه علمی تلسکوپ فضایی گفت: او هر روز بسیار سخت کار می‌کرد تا ابهامات موجود در مورد تأثیر این نور پس‌زمینه بر داده‌های تلسکوپ را کاهش دهد چرا که این کار به اخترشناسان اجازه می‌دهد تا مطمئن شوند که اندازه گیری‌هایشان دقیق است.

در ۱۲ ژوئیه، ریگبی در اولین مقاله در مورد نتایج علمی از تلسکوپ فضایی جیمز وب، خبر خوب خود را به صورت عمومی اعلام کرد و آن خبر انتشار اولین تصویر رنگی تلسکوپ «جیمز وب» بود. در آن هفته، او در کاخ سفید بود تا اولین تصاویر این تلسکوپ را با جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، رونمایی کند. از آن زمان، او یکی از اعضای اصلی گفتگوهای علمی و کنفرانس‌های مطبوعاتی در مورد نتایج تلسکوپ بوده است.

یونگ لانگ کائو: پیش‌بینی کننده کووید

هنگامی که «یون لانگ کائو ریچارد کائو»(Yunlong ‘Richard’ Cao) در اواخر سال ۲۰۱۹ از ایالات متحده به چین بازگشت، امیدوار بود که تحقیقات دکترای خود را در زمینه ژنومیک تک سلولی انجام دهد. اما مدت کوتاهی پس از استقرار او در موقعیت همیار پژوهشی در دانشگاه پکن، شهر به حالت قرنطینه درآمد.

پس از قرنطینه کائو و مشاورش، «شیائولیانگ سانی زی» شیمیدان بیوفیزیک دریافتند که دیگر هیچ یک از تکنسین‌ها و دانشجویان نمی‌توانند به آزمایشگاه بیایند. در مواجهه با روند توقف کار، کائو متوجه شد که روش‌هایی که او در آن‌ها تخصص داشت می‌تواند برای مطالعه آنتی بادی‌های ایجاد شده در اثر عفونت با کروناویروس سندرم حاد تنفسی ۲ مورد استفاده قرار گیرد. کائو در این باره گفت: هیچ وقت فکر نمی‌کردم که ایمونولوژی و ویروس‌شناسی را دنبال کنم.

تیم او با بررسی پادتن‌های افراد با جزئیات دقیق، موفق به پیش‌بینی بسیاری از جهش‌ها شدند و آن را «سوپ جهش» توصیف کردند.

«لورا واکر» ایمونولوژیست و مدیر ارشد علمی در شرکت بیودارویی Invivyd در والتهام، ماساچوست، که برای پیش‌بینی تکامل اُمیکرون تلاش کرده است، گفت: آن‌ها با عمق و وسعت مطالعات خود ما را شرمنده کرده‌اند.تیم او با بررسی پادتن‌های افراد با جزئیات دقیق، موفق به پیش‌بینی بسیاری از جهش‌ها شدند و آن را «سوپ جهش» توصیف کردند.

کائو تلاش‌های فراگیر خود را با غربالگری افرادی که از کووید-۱۹ بهبود یافته بودند برای آنتی بادی‌هایی که می‌توانند در درمان استفاده شوند آغاز کرد. این گروه با همکاری یک شرکت داروسازی چینی، دو مورد از قوی‌ترین آنتی‌بادی‌های مسدودکننده یا خنثی‌کننده عفونت را انتخاب کردند و شروع به آزمایش آنها روی افراد مبتلا به کووید-۱۹ کردند.

نتایج اولیه خوب به نظر می‌رسید، اما پس از اینکه دانشمندان در آفریقای جنوبی نوع بتا را در اواخر سال ۲۰۲۰ شناسایی کردند، شرکت داروسازی عملیات توسعه دارو را متوقف کرد. این ویروس که از سیستم ایمنی فرار می‌کند، جهش‌هایی را در خود جای داده است که این امر آن را به یکی از اجزای داروی آنتی بادی کائو غیرقابل نفوذ می‌کرد. کائو می‌گوید: در آن لحظه من شروع به فکر کردم و گفتم باید راه بهتری برای انجام این کار وجود داشته باشد.

او در مطالعاتش از یک مطالعه الهام گرفت که در آن توضیح داده شده بود چگونه تقریباً هر تغییر ممکن در دامنه اتصال گیرنده پروتئین کروناویروس سندرم حاد تنفسی ۲- تقریباً ۴۰۰۰ ترکیب اسید آمینه - بر توانایی آن برای اتصال به سلول‌های میزبان و آلوده کردن آنها تأثیر می‌گذارد.

اما این مطالعه که توسط ویروس‌شناس تکاملی «جسی بلوم» در مرکز سرطان فرد هاچینسون در سیاتل، واشنگتن انجام شد فقط شامل یک پروتئین بود. کائو می‌خواست همین نوع مطالعه را برای ردیابی چگونگی تکامل ویروس برای فرار از صدها و حتی هزاران آنتی‌بادی انجام دهد. کائو گفت که این کار با استفاده از تکنیک‌های مرسوم سالها طول می‌کشد، بنابراین او روشی با توان بالا توسعه داد تا این کار را در چند هفته انجام دهد.

این تلاش با جزئیات دقیق نشان داد که چگونه ویروس می‌تواند به فشار آنتی‌بادی پاسخ دهد. همچنین وی جهش‌هایی را شناسایی کرد که از سیستم ایمنی فرار می‌کردند. این رویکرد به تیم کائو اجازه داد تا بررسی کنند که قرار گرفتن در معرض انواع سویه مختلف چگونه بر آنتی بادی‌هایی که افراد تولید می‌کنند تأثیر می‌گذارد. تیم کائو با مطالعه آنتی‌بادی‌های افرادی که از امیکرون و انواع قبلی بهبود یافته بودند، جهش‌های کلیدی را پیش‌بینی کردند که بسیاری از جهش‌های در حال گردش را مشخص می‌کنند. این پیش‌بینی‌ها به آنها اجازه می‌داد تا توانایی جهش‌ها برای فرار از سیستم ایمنی را مدت کوتاهی پس از شناسایی و اغلب هفته‌ها قبل از سایر تیم‌ها ارزیابی کند. کائو گفت: به اعتقاد من، این اولین بار است که ما از این ویروس جلوتر هستیم.

کائو و همکارانش اکنون به دنبال طراحی آنتی‌بادی‌های جدید هستند و آن‌هایی را شناسایی می‌کنند که در برابر تکامل ویروسی مقاوم‌تر هستند. کائو می‌گوید در حالی که سعی می‌کند جلوتر از ویروس باقی بماند، از پیشینه کارشناسی خود در فیزیک نیز پیروی می‌کند.

سلیمول هوک: چهره انقلابی در عرصه آب و هوا

«سلیمول هوک»(SALIEEMUL HUQ) محقق آب و هوا از بنگلادش کمک کرد تا کشورهای ثروتمند مجبور شوند خسارات ناشی از تغییرات آب و هوایی را بپردازند.

در آخرین ساعات قبل از پایان کنفرانس آب و هوای سازمان ملل در چند ماه گذشته در مصر، نمایندگان خسته بیرون از اتاق‌های جلسه رسمی روی مبل‌ها دراز کشیدند اما سلیمول هوک در حالی که نشسته بود به سرعت پیام‌های تلفنش را چک می‌کرد.

متن نهایی این نشست هنوز به توافق نرسیده بود. اما هوک به نیچر گفت که مطمئن است مذاکره‌کنندگان در کنفرانس با نوع جدیدی از صندوق آب‌وهوا موافقت خواهند کرد: صندوقی که هزینه‌های «تلفات و آسیب‌های» کشورهای آسیب‌پذیر از آب و هوا را پوشش می‌دهد.

و همین طور هم شد. توافق نهایی امضا شده در شهر شرم الشیخ دریای سرخ شامل تعهدی برای ایجاد یک صندوق خسارت برای کمک به کشورهای کم درآمد برای مقابله با تأثیرات تغییرات آب و هوایی است. این توافق نقطه اوج یک کمپین تقریباً ۳۰ ساله است که بر اساس آن کشورهایی با بالاترین نرخ انتشار کربن در قبال کشورهای کم انتشار که با ادامه افزایش دما با ویرانی مواجه هستند، مسئولیت مالی دارند و برای بیش از یک دهه، هوک رهبر غیررسمی این جنبش بوده است، فردی که در اصل یک زیست‌شناس گیاهی است و اکنون مرکز بین‌المللی تغییرات اقلیمی و توسعه در داکا را مدیریت می‌کند.

تجربه هوک از آشفتگی سیاست بین‌الملل از جوانی شروع شد. او قبل از جدا شدن پاکستان شرقی از پاکستان غربی برای استقلال بنگلادش پس از جنگ آزادی‌بخش در سال ۱۹۷۱، در کراچی از پدر و مادری که در خدمات دیپلماتیک پاکستان بودند به دنیا آمد. پدر و مادر او که بنگلادش را انتخاب کردند، با سفر زمینی با کمک یک الاغ به هند و از راه افغانستان، از اسارت توسط ارتش پاکستان فرار کردند.

او که بواسطه پست‌های دیپلماتیک والدینش در اروپا، آفریقا و آسیا بزرگ شد، به علم اشتیاق پیدا کرد و ۵۰ سال پیش برای تحصیل در رشته بیوشیمی به لندن نقل مکان کرد و در نهایت در امپریال کالج لندن مدرک دکترا گرفت. هوک بعداً به بنگلادش بازگشت و با عتیق رحمان(Atoq Rahman)، مرکز مطالعات پیشرفته بنگلادش(BCAS)، یک اندیشکده مستقل با تمرکز بر سیاست محیط زیست را تأسیس کرد. بنگلادش سابقه طولانی در مورد بلایای زیست محیطی به ویژه سیل دارد. هوک و همکارانش دولت را متقاعد کردند که به یک بخش محیط زیست نیاز دارد و مرکز مطالعات پیشرفته بنگلادش بازوی تفکر و تحقیق آن خواهد بود. میرزا شوکت علی(Mirza Shawkat Ali)، وزیر تغییرات آب و هوایی دولت، می‌گوید که مرکز مطالعات پیشرفته بنگلادش به این وزارت کمک کرد تا اولین برنامه اقدام زیست محیطی بنگلادش را بنویسد.

لیزا شیپر(Lisa Schipper)، محقق آب و هوا در دانشگاه آکسفورد، بریتانیا، می‌گوید که هوک راه اندازی یک شبکه جهانی از کارشناسان را رهبری کرد که در شاخه‌ای از توسعه به نام سازگاری مبتنی بر جامعه کار می‌کنند. این ایده دیرینه که در بنگلادش مطرح شد، بر کمک به جوامع روستایی برای یافتن راه‌حل‌های مبتنی بر تحقیقات خود برای مشکلات مانند بهبود دفاع در برابر سیل یا تنظیم الگوهای کشت در واکنش به تغییرات آب و هوا، تمرکز دارد.ماده ۸ توافق نهایی به صراحت از این اصطلاح استفاده می‌کند: طرفین، اهمیت جلوگیری، به حداقل رساندن و رسیدگی به خسارات و خسارات مرتبط با اثرات نامطلوب تغییرات آب و هوایی را به رسمیت می‌شناسند، اما وارد کردن این کلمات به متن نیاز به اعصاب فولادی داشت.

در دهه ۱۹۹۰، او در مذاکرات بین‌المللی آب و هوا فعالیت خود را آغاز کرد و به عنوان مشاور کشورهای آسیب‌پذیر از آب و هوا، به ویژه کشورهای جزیره‌ای کوچک، به آنها کمک کرد تا نیازهای خود را در دستور کار مذاکرات سازمان ملل قرار دهند. آچالا ابیسینگه(Achala Abeysinghe)، وکیل محیط زیست در موسسه رشد سبز جهانی در سئول که با هوک در مشاوره به کشورهای آسیب‌پذیر آب و هوا همکاری می‌کرد، می‌گوید که ایده تامین مالی برای ضرر و زیان در سال‌های منتهی به توافقنامه آب و هوایی پاریس در سال ۲۰۱۵ مورد توجه قرار گرفت. او می‌گوید استراتژی هوک متقاعد کردن کشورهای بیشتری(از جمله چین و هند) در مورد ضرر و زیان بود، بنابراین کشورهای کمتر توسعه‌یافته و کشورهای جزیره‌ای کوچک تنها نیستند، اما متقاعد کردن کشورهای ثروتمند با انتشار بالا کار دشوارتری بود. ابیسینگه می‌گوید به ما گفته شد اگر اصرار به وارد کرن ضرر و زیان در متن نهایی داشته باشیم در صورت شکست معاهده، مقصر هستیم.

پیشرفت اولیه در مذاکرات پاریس در سال ۲۰۱۵ حاصل شد. ماده ۸ توافق نهایی به صراحت از این اصطلاح استفاده می‌کند: طرفین، اهمیت جلوگیری، به حداقل رساندن و رسیدگی به خسارات و خسارات مرتبط با اثرات نامطلوب تغییرات آب و هوایی را به رسمیت می‌شناسند، اما وارد کردن این کلمات به متن نیاز به اعصاب فولادی داشت.

هوک در شرم الشیخ با همان واکنش اتحادیه اروپا و ایالات متحده روبرو شد. اما یک بار دیگر، حامیان ضرر و زیان در حالی که برخی از ثروتمندترین کشورهای جهان تلاش کردند تا تعهد خود را از معاهده خارج کنند، محکم بر سر مواضع خود ایستادند.

سویتلانا کراکوفسکا: صدای اوکراین

سویتلانا کراکوفسکا(SVITLANA KRAKOVSKA) یک دانشمند هیات بین‌دولتی تغییر اقلیم(IPCC) مدافع بین‌المللی کشورش شد و تهاجم روسیه را به تغییرات آب و هوایی مرتبط کرد و آن را «جنگ سوخت فسیلی» نامید.

صبح روز پنجشنبه ۲۴ فوریه سال گذشته، سویتلانا کراکوفسکا در حالی که در آپارتمان خود نشسته بود و در یک کنفرانس ویدئویی با نمایندگان ۹۳ کشور شرکت می‌کرد، می‌توانست صدای سقوط موشک‌ها را در مناطق مجاور کیف بشنود. نمایندگان در نشست هیات بین دولتی سازمان ملل متحد در مورد تغییرات آب و هوا(IPCC) در حال نهایی کردن گزارش خود در مورد تأثیرات گرم شدن جهان بودند. کراکوفسکا، رئیس هیات اوکراین، نمی‌دانست چه باید بکند. آیا او باید از این جلسه برای اعتراض به تهاجم روسیه استفاده کند؟

کراکوفسکا، مدیر آزمایشگاه اقلیم‌شناسی کاربردی در موسسه آب و هواشناسی اوکراین، گفت: من می‌دانم که هیات بین‌دولتی تغییرات اقلیمی(IPCC) یک نهاد سیاسی نیست و نمی‌خواستم آن را تضعیف کنم. اما این یک موقعیت استثنایی بود.

بمباران‌، کراکوفسکا را مجبور به ترک این جلسه کرد و او با همسر و چهار فرزندش برای زنده ماندن از جنگ آماده می‌شد. اما پس از سه روز مشورت و با وجود اینکه خیلی خجالتی بود، تصمیم گرفت در جلسه عمومی پایانی صحبت کند. او گفت: من خیلی عصبانی بودم.

او به نمایندگان گفت: این تغییرات آب و هوایی ناشی از انسان و جنگ علیه اوکراین پیوندهای مستقیم و ریشه‌های مشابهی دارد و آن سوخت‌های فسیلی و وابستگی بشریت به آنها هستند. سهولت دریافت انرژی از سوزاندن زغال سنگ، نفت و گاز، توازن قدرت را در جهان بشر تغییر داده است.

پاسخ بسیار زیاد بود. هیاتی پس از دیگری با اوکراین ابراز همبستگی کردند، از جمله نماینده روسیه، اولگ انیسیموف(Oleg Anisimov)، که برای این حمله عذرخواهی کرد.

کراکوفسکا افزود: اشک می‌ریختم. در آن لحظه، ما بسیار به این حمایت نیاز داشتیم. او گفت که بعداً تماس‌ها و پیام‌های خصوصی زیادی دریافت کرد و برخی از محققان به او پناهندگی و موقعیت‌های علمی را در جای دیگری پیشنهاد دادند.

کراکوفسکا و خانواده‌اش از کیف نقل مکان نکردند و بیشتر این تصمیم به این دلیل بود که پدرش قبل از مرگ در ماه آوریل به شدت بیمار بود و در یک آسایشگاه نگهداری می‌شد. اما توجه بین‌المللی که پس از نشست IPCC صورت گرفت، زندگی او را تغییر داد. یکی از دوستان او را متقاعد کرد که دعوت‌ها را برای سخنرانی در رویدادهای مهم در سراسر جهان بپذیرد. این امر کراکوفسکا را به عنوان یک مبارز برای اقدامات آب و هوایی و اوکراین در معرض دید عموم قرار داده است. او تهاجم روسیه را «جنگ سوخت فسیلی» نامیده است.

کراکوفسکا کار خود را در علم تغییرات اقلیمی آغاز نکرد: اولین جلسه IPCC او تنها ۹ سال پیش، در استکهلم در سال ۲۰۱۳ بود. او در سال ۱۹۶۹ در کیف متولد شد و ابتدا در رشته هواشناسی را در لنینگراد(سن پترزبورگ، روسیه فعلی) تحصیل کرد و فیزیکدان ابر شد و روی آزمایش‌های باروری ابر برای افزایش بارندگی در جلگه‌های وسیع اوکراین کار می‌کرد و در اوقات فراغت خود به تمام کوهستان‌های اتحاد جماهیر شوروی سابق صعود می‌کرد.او در دهه ۲۰۰۰ و در مقطع فوق دکترا، زمینه اولیه مدل‌سازی آب و هوای منطقه‌ای را کشف کرد و اولین دانشمند اوکراینی شد که آن را در کشورش به کار برد.

او در دهه ۲۰۰۰ و در مقطع فوق دکترا، زمینه اولیه مدل‌سازی آب و هوای منطقه‌ای را کشف کرد و اولین دانشمند اوکراینی شد که آن را در کشورش به کار برد. او دریافت که بسیاری در اوکراین - از جمله برخی از دانشمندان - تهدید تغییرات آب و هوایی را رد می‌کنند، یا آن را باور نمی‌کنند، یا استدلال می‌کنند که این تغییرات در کشوری دور از اقیانوس‌ها، مناطق استوایی یا مناطق قطبی تأثیر زیادی نخواهد داشت.

کراکوفسکا سایر دانشمندان اوکراینی را متقاعد کرد که به IPCC بپیوندند. وزرای ارشد اوکراین در اکتبر گذشته استراتژی امنیت محیطی و سازگاری با تغییرات آب و هوایی را تا سال ۲۰۳۰ تصویب کردند.

پس از نشست فوریه امسال، کراکوفسکا اوکراین را ترک کرد تا در رویدادهایی از جمله اتحادیه علوم زمین اروپا در وین و گردهمایی سالانه مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس سخنرانی کند. در ماه سپتامبر، او به طور مجازی ریاست جلسه‌ای را در مورد بازسازی علم اوکراین در مجمع عمومی سازمان ملل در شهر نیویورک بر عهده داشت. او همچنین در رویدادهای جانبی کنفرانس آب و هوا COP۲۷ در شرم الشیخ مصر شرکت کرد و گفت که جهان باید از عزم اوکراینی‌ها در جنگ علیه روسیه برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی الگوبرداری کند.

کراکوفسکا در زمستان کیف، با مشکل قطعی برق، گرما و آب متناوب دست و پنجه نرم می‌کند اما به کار بر روی پیش‌بینی‌ تغییرات آب و هوایی برای اوکراین ادامه می‌دهد و امیدوار است که وبینارهای به تعویق افتاده را برای توضیح گزارش‌های IPCC تشکیل دهد. او درآمدهایی را که از کار بین‌المللی و صحبت‌هایش به دست می‌آورد، صرف خرید ژنراتورهای برق برای سایر اوکراینی‌ها می‌کند.هیچ کس در جایی که او ایستاده است نیست که بتواند همان داستان را روایت کند.

در اطراف او، شهروندان اوکراین از جمله دانشمندان، در حال مبارزه هستند. حدود ۱۳۱ دانشگاه و کالج اوکراین در جنگ آسیب دیده و ۲۲ دانشگاه ویران شده‌اند. اولگا پولوتسکا (Olga Polotska)، مدیر اجرایی بنیاد ملی تحقیقات اوکراین در کیف، می‌گوید بیش از ۵۰ موسسه تحقیقاتی یا آسیب دیده یا تخریب شده‌اند. پولوتسکا گفت، تجهیزات آزمایشگاهی نیز به سرقت رفته از جمله یک کیت به ارزش بیش از ۱۰ میلیون دلار از نیروگاه هسته‌ای چرنوبیل و حدود ۱۳۰۰ دانشمند وابسته به آکادمی ملی علوم اوکراین کشور را ترک کرده‌اند.

کو بارت(Ko Barrett)، نایب رئیس IPCC و مشاور ارشد تغییرات آب و هوایی در اداره ملی اقیانوسی و جوی ایالات متحده در واشنگتن دی سی، تصمیم کراکوفسکا برای صحبت در فوریه را ستایش می‌کند. او می‌گوید: ما دانشمند هستیم، اما انسان هستیم. هیچ کس در جایی که او ایستاده است نیست که بتواند همان داستان را روایت کند.

دیمی آوگوینا: بررسی آبله میمون

تحقیقات «دیمی اوگوینا»(Dimie OGOINA) نیجریه‌ای به جهان برای مبارزه با ویروس آبله میمون کمک کرد.

هنگامی که دیمی اوگوینا برای اولین بار در ماه می‌ متوجه شد که آبله میمون در حال گسترش در سراسر جهان است، احساس خاصی به او دست داد. این ویروس در سال ۲۰۱۷ برای اولین بار پس از ۴۰ سال در کشور وی نیجریه مشاهده شد و منجر به بیش از ۷۰۰ مورد تایید شده و مشکوک شد.

در طی آن شیوع، اوگوینا، پزشک بیماری‌های عفونی در دانشگاه دلتای نیجر در آماسوما، اولین فردی بود که یک مورد تایید شده از این بیماری را تشخیص داد که سازمان بهداشت جهانی در نوامبر برای کاهش اثرات منفی نام آن را به mpox تغییر داد.

باتوجه به شیوع اخیر که باعث بیش از ۸۲۰۰۰ ابتلا و ۶۵ مرگ در سراسر جهان شده است، به نظر می‌رسید که اپیدمی نیجریه در سال ۲۰۱۷ در مناطق شهری و در میان مردان بالغ جوان و میانسال متمرکز شده است. این متفاوت از الگوهای انتقال قبلی برای mpox بود، که معمولاً در مناطق روستایی و در کودکان، اغلب در نتیجه تماس با حیات وحش آلوده ظاهر می‌شد.

اوگوینا در تشریح جزئیات گسترش پاتوژن در نیجریه نقش مهمی داشت و به ضایعات تناسلی غیرمشخص و این واقعیت اشاره می‌کرد که کودکان حتی در برخی از خانواده‌هایی که عفونت‌ها وجود داشت در امان بودند. در سال ۲۰۱۹، بر اساس این شواهد، او و همکارانش استدلال کردند که ویروس ممکن است از طریق تماس جنسی گسترش یابد و اینکه می‌تواند بسیار موثرتر از آنچه قبلا تصور می‌شد بین مردم پخش شود. با این حال، تلاش‌های او برای متقاعد کردن همکارانش در این مورد، در آن زمان با موفقیت چندانی مواجه نشد. او می‌گوید: مردم نمی‌خواستند آن را جدی بگیرند.

اگرچه هنوز مشخص نیست که آیا ویروس به معنای دقیق - از طریق خون، مایع منی یا سایر مایعات بدن منتقل می‌شود یا خیر - واضح است که به راحتی از طریق تماس جنسی منتقل می‌شود. تحقیقات اوگوینا درباره آبله میمون از ابتدای شیوع جهانی صدها بار مورد استناد قرار گرفته است. به گفته آن ریموین(Anne Rimoin)، اپیدمیولوژیست در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس که مدت ۲۰ سال در تلاش برای ردیابی و مهار این همه‌گیری در جمهوری دموکراتیک کنگو بوده است، این تحقیقات به مقامات بهداشتی درباره نقش تماس جنسی هشدار داد و به تسریع توسعه کمپین‌های آموزشی و واکسیناسیون در کشورهای با درآمد بالا کمک کرد. او می‌گوید: دیمی در این زمینه یک رهبر بوده است.اوگوینا نگران است که توجه و بودجه جدید برای این بیماری به زودی تمام شود و این بیماری دوباره در کشورهای مرکز و غرب آفریقا گسترش یابد.

آبله میون اولین کاوش اوگوینا در حوزه به ویروس‌ها نبود. او از بیش از یک دهه پیش که پزشک بیماری‌های عفونی شد، در خط مقدم تحقیقات نیجریه در مورد مجموعه‌ای از بیماری‌های واگیردار دیگر از جمله ایدز و ابولا نیز بوده است. اما اکنون، اگرچه شیوع جهانی آبله میون در حال کاهش است و به طور متوسط هر هفته کمتر از ۱۰۰ مورد جدید در سراسر جهان یافت می‌شود که از حدود ۱۰ برابر کمتر از آمار ماه اوت سال گذشته است - وضعیت در نیجریه تغییر قابل توجهی نکرده است. داروها، واکسن‌ها و منابع نظارتی که به کنترل شیوع ویروس در کشورهای با درآمد بالا کمک کرده‌اند، در غرب و مرکز آفریقا دور از دسترس هستند.

سال گذشته طوفانی از مقالات و گزارش‌ها درباره آبله میمون منتشر شد اما اوگوینا نگران است که توجه و بودجه جدید برای این بیماری به زودی تمام شود و این بیماری دوباره در کشورهای مرکز و غرب آفریقا گسترش یابد.

لیزا مک‌کورکل: حامی مبتلایان کووید طولانی مدت

لیزا مک کورکل(Lisa MCCORKELL) به عنوان یک دانشجوی فارغ‌التحصیل به مطالعه درباره چگونگی مقابله با برخی از بزرگترین چالش‌های سیاست اجتماعی از جمله فقر غذایی و شبکه‌های ایمنی اجتماعی پرداخته است اما یک موضوع وجود داشت که او از آن دوری می‌کرد: مراقبت‌های بهداشتی. او می‌گوید: احساس می‌کردم خیلی پیچیده است و سعی می‌کردم از آن دوری کنم.

این روزها، او بیشتر وقت خود را درگیر سیاست مراقبت‌های بهداشتی می‌کند. پس از ابتلای خفیف در یک دوره به کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۰، او به یک مورد ناتوان کننده کووید طولانی مدت مبتلا شد که همچنان بر زندگی روزمره او تأثیر می‌گذارد. در اواخر همان سال، او و چهار زن دیگر مبتلا به این عارضه، گروهی از محققان را تشکیل دادند که مطالعاتی را در مورد این بیماری انجام می‌دهند.

امسال و در حالی که که این بیماری همه‌گیر در بسیاری از کشورها از دستور کار خارج شده است، این همکاری به افزایش اعضا و تأثیر آن ادامه داده است و یک صندوق ۴.۸ میلیون دلاری برای پروژه‌های تحقیقاتی معرفی کرده است که اعطا کنندگان آن توسط گروهی از افراد مبتلا به کووید طولانی انتخاب می‌شوند. مک کورکل به شکل‌گیری مطالعات محوری در مورد کووید طولانی مدت کمک کرده است. سال گذشته، او در کنگره ایالات متحده در مورد نیازهای افراد مبتلا به این بیماری شهادت داد. مک کورکل گفت: ما در تلاش هستیم تا بیماران را در خط مقدم همه انواع تحقیقات قرار دهیم. ما بیمارانی داریم که اولویت‌های تحقیقاتی ما را تعیین می‌کنند و تصمیم نهایی را در مورد اینکه این پول به کجا می‌رود می‌گیرند.

مک کورکل و همکارانش که از انجام نشدن مطالعات کلیدی در مورد این بیماری ناامید شده بودند، تصمیم گرفتند خودشان این تحقیق را انجام دهند. در سال ۲۰۲۰، آنها یک نظرسنجی از تجربیات مردم با کووید طولانی مدت انجام دادند و نتایج آن را به اشتراک گذاشتند. مک کورکل گفت: این موضوع بسیار مورد توجه قرار گرفت و کمک کرد تا توجهات را به کووید طولانی‌مدت به عنوان یک مشکل جلب کنیم.

سال گذشته، این گروه گزارش مهمی را منتشر کرد که بیش از ۲۰۰ علایم این بیماری را را ثبت کرد. اعضای این گروه مشترک در هیئت‌های مشاوره برای پروژه‌های تحقیقاتی طولانی مدت کووید، از جمله ابتکار یک میلیارد دلاری مؤسسه ملی بهداشت ایالات متحده برای تحقیق در مورد کووید برای تقویت بهبودی به کار گرفته شدند.

کلی اوبراین(Kelly O`Brien)، فیزیوتراپیست در دانشگاه تورنتو در کانادا که با این گروه در مطالعه‌ای در مورد نوسانات علائم همکاری کرده است، می‌گوید: آنچه آن‌ها در چنین مدت کوتاهی انجام دهند، فوق‌العاده بوده است. مک کورکل و هانا وی(Hannag Wei) در پالایش این مطالعه به منظور امکان‌پذیرتر کردن مشارکت برای افرادی که مدت طولانی مبتلا به کووید هستند، نقش داشته‌اند.

مطالعات مداومی در مورد تأثیر عفونت مجدد کروناویروس سندرم حاد تنفسی ۲(SARS-CoV-۲) بر علائم طولانی مدت کووید و ابتکاری برای مطالعه وضعیت در کشورهای با درآمد کم و متوسط در حال انجام است. امسال، این گروه تحقیقاتی تعاملی شروع به توزیع ۴.۸ میلیون دلاری کرد که توسط «Balvi» صندوقی که توسط کارآفرین ارزهای دیجیتال برای حمایت از پروژه‌های پرتأثیر کووید تأسیس شده بود، کردند. از جمله موضوعات مورد مطالعه، شدت یافتن علایم ذهنی و فیزیکی پس از تمرین و میکرولخته است.

در همین حال، مک کورکل به کار ادامه می‌دهد و هنگامی که او با سازمان‌های دولتی از جمله مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌های ایالات متحده ارتباط برقرار می‌کرد، متوجه شد که افراد مبتلا به کووید طولانی مدت بخشی از جامعه بسیار گسترده‌تری از افراد ناتوان هستند که نیاز به صدا دارند. وی می‌گوید: امیدوارم که بتوانیم با در نظر گرفتن عدالت معلولیت به عنوان دریچه‌ای برای هر سیاست‌گذاری، به سوی آینده حرکت کنیم.

دایانا گرین فاستر: حقیقت‌یاب سقط جنین

پس از اینکه دادگاه عالی آمریکا به ایالت‌ها اجازه داد تا سقط جنین را ممنوع کنند، یک جمعیت‌شناس به نام «دایانا گرین فاستر»(DIANA GREENE FOSTER) شروع به پیگیری عواقب این موضوع کرد.

دیانا گرین فاستر در کنفرانس سالانه فدراسیون ملی سقط جنین در اورلاندو، فلوریدا بود که پیش‌نویس تصمیم لو رفته دادگاه عالی ایالات متحده را برای ممنوعیت سقط جنین آشکار کرد.

این تصمیم کاملاً غیرمنتظره نبود. در واقع، فاستر نگران بود که دادگاه حکم تاریخی سال ۱۹۷۳ را که از دسترسی به سقط جنین محافظت می‌کرد، تضعیف کند، به طوری که او قبلاً برنامه‌ریزی مطالعه‌ای را برای بررسی تأثیرات این قانون در ایالت‌هایی که به احتمال زیاد این روش را ممنوع می‌کنند، آغاز کرده بود.

فاستر متوجه شد که در پیش‌نویس این تصمیم به تحقیقات فراوانی درباره نتایج سقط جنین که او و دیگران قبلاً به دادگاه ارائه کرده بودند اشاره‌ای نشده است و او متعهد شد که اطمینان حاصل کند که شواهد علمی بخشی از این گفتمان خواهد شد.

این محقق برای بیش از دو دهه، دسترسی به داروهای ضد بارداری و اثربخشی برنامه‌های تنظیم خانواده را مورد بررسی قرار داده است. اما مطالعه‌ای که او بیشتر به خاطر آن شناخته شده به تأثیر سقط جنین - یا انکار سقط جنین - بر سلامت روانی، فیزیکی و اقتصادی یک فرد پرداخته است.

فاستر متوجه شد که با بررسی نتایج افرادی که از سقط جنین محروم می‌شوند، در نهایت می‌تواند به این سوال پاسخ دهد که آیا سقط جنین باعث آسیب می‌شود یا خیر. مطالعات قبلی نتایج را برای افرادی که بچه دارند و کسانی که سقط جنین می‌کنند بررسی کرده بودند. اما فاستر می‌گوید: «تنها گروه مقایسه معقول افرادی هستند که می‌خواهند(سقط جنین) انجام دهند و نمی‌توانند آن را انجام دهند».

لورن رالف(Lauren Ralph) متخصص همه‌گیرشناسی در دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو، که با فاستر در این مطالعه همکاری کرده می‌گوید: ما واقعاً راه دقیقی برای ثبت این که افراد با سقط جنین تحت چه تاثیراتی قرار می‌گیرند، پیدا نکرده بودیم که او(فاستر) با این طراحی زیبا و خلاقانه آمد.

فاستر و تیمش ۳۰ ارائه دهنده سقط جنین در سراسر کشور را متقاعد کردند تا زنانی را که به کلینیک‌ها مراجعه کرده و سقط جنین دریافت کرده‌اند، و همچنین کسانی که از انجام این عمل محروم شده‌اند، را به کار گیرند. این مطالعه چگونگی وضعیت نزدیک به ۱۰۰۰ زن را تا پنج سال پیگیری کرد.

از طریق بیش از ۵۰ مقاله بررسی شده، این مطالعه نشان داده است که دریافت سقط جنین به سلامت یا رفاه زن آسیبی نمی‌رساند. با این حال، محرومیت از سقط جنین منجر به پیامدهای منفی مالی و سلامتی می‌شود و به خانواده‌ها آسیب می‌رساند. کسانی که از سقط جنین محروم می‌شوند، بیشتر در فقر زندگی می‌کنند، فرزندان خود را به تنهایی بزرگ می‌کنند و عوارض تهدید کننده زندگی مربوط به تولد آن کودک را تجربه می‌کنند.

کیتی واتسون(Katie Watson)، وکیل و متخصص اخلاق زیستی در دانشکده پزشکی دانشگاه نورث وسترن فاینبرگ در شیکاگو، ایلی‌نویز، همیشه تحت تاثیر پیگیری بی‌امان فاستر برای حقایق بوده است و در این باره می‌گوید: او یک دانشمند واقعی است. او آماده شنیدن حتی نتایج نامطلوب است. وقتی سیاست‌گذاران و فعالان ادعاهایی را بدون شواهدی برای حمایت از آنها بیان می‌کنند، کار زندگی او این است که آن‌ها را بررسی کند».

فاستر امیدوار است که شواهدی که در ماه‌های آینده جمع‌آوری می‌کند به سیاست‌گذاران کمک کند تا تصمیم بگیرند که آیا محدودیت‌های سقط جنین را در ایالت‌های خود تغییر دهند یا خیر. ممکن است دیوان عالی این علم را نادیده گرفته باشد، اما فاستر امیدوار است که ایالت‌ها این کار را نکنند. من کاملا مصمم هستم که وقتی در سطح ایالتی تصمیم گرفته شود، آنها اطلاعاتی در مورد عواقب آن برای خانواده‌ها دارند.

آنتونیو گوترش: دیپلمات بحران

«آنتونیو گوترش»(ANTÓNIO GUTERRES) دبیرکل سازمان ملل متحد نقش خود را به عنوان وجدان جهانی پذیرفته است.

آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، سخنان تندی خطاب به رهبران جهان که برای نشست آب و هوای سازمان ملل در نوامبر گردهم آمده بودند، داشت. او در آغاز نشست در مصر گفت: ما در بزرگراهی به سوی جهنم آب و هوایی هستیم و پایمان هنوز روی پدال گاز است. پیام او به همان اندازه صریح بود که مذاکرات بدون پیشرفت معنی داری در جهت کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای به پایان رسید. او به نمایندگان گفت: سیاره ما هنوز در حالت اورژانسی است.ما در بزرگراهی به سوی جهنم آب و هوایی هستیم و پایمان هنوز روی پدال گاز است.

بیانیه‌های عمومی جسورانه که به عنوان صدای وجدان برای بشریت عمل می‌کند به ویژگی رهبری گوترش تبدیل شده است. او شکست‌ها را همانطور که هستند می‌بیند. او در سال ۲۰۱۵ زمانی که کمیسر عالی سازمان ملل در امور پناهندگان بود به بی‌بی سی گفت: دنیا آشفته است.

بیشتر این حمایت‌های پر سر و صدا بر روی مسائل زیست محیطی، خدمت به منافع کشورهای کم درآمد و تعیین اولویت‌های جهانی متمرکز است، اما به گفته منابع آگاه دیپلماسی کم حاشیه او در پشت صحنه نیز به جلوگیری از بحران غذایی در سال جاری کمک کرد.

در طول جنگ روسیه در اوکراین، خصومت‌ها مانع از ارسال میلیون‌ها تن غلات از دو کشور شده است که معمولاً حداقل ۳۰ درصد از کل گندم، جو، ذرت و روغن آفتابگردان صادر شده به بازارهای جهانی را تشکیل می‌دهند. حدود ۹۰ درصد صادرات اوکراین معمولاً از طریق دریای سیاه انجام می‌شود، اما زمانی که خصومت‌ها مانع از حمل و نقل کشتی‌ها شد، خطر افزایش قیمت مواد غذایی و تهدید میلیون‌ها نفر به گرسنگی را به همراه داشت.

گوترش و سایر مقامات سازمان ملل متحد با همکاری با شرکای خارجی به میانجی‌گری مذاکرات حساس سیاسی برای ایجاد یک کریدور محافظت شده برای محموله غلات کمک کردند. توافق غلات دریای سیاه در ۲۲ ژوئیه در استانبول ترکیه امضا شد.

پس از امضای توافق، قیمت مواد غذایی تا ۱۰ درصد کاهش یافت و از آن زمان تاکنون، نزدیک به ۱۱ میلیون تن غلات و سایر مواد غذایی از دریای سیاه عبور کرده است. پس از یک لحظه اعصاب خردکن در اواخر اکتبر که روسیه برای مدت کوتاهی از آن خارج شد، تمدید قرارداد در نوامبر با کمک گوترش تضمین شد.

گوترش در توییتی نوشت: این موفقیت گواهی بر قدرت دیپلماسی محتاطانه در یافتن راه‌حل‌های چندجانبه است. همچنین با منتقدانی مقابله می‌کند که رویکرد او برای مقابله با بحران‌های پیچیده جهان را بیش از حد محتاطانه توصیف کرده‌اند و بیشتر او را مرد حرف می‌دانند تا عمل.

به عنوان بخشی از دومین دوره خود به عنوان دبیرکل سازمان ملل، او قصد دارد یک مکانیسم رسمی مشاوره علمی برای بهبود تصمیم گیری در رأس شاخه اجرایی سازمان ملل ایجاد کند و همراه با اصلاحات داخلی، او همچنان رهبران جهان را برای مقابله با مشکلات جهانی تحت فشار قرار می‌دهد.

مونس نیلسون(Måns Nilsson)، مدیر اجرایی موسسه محیط زیست استکهلم می‌گوید: گوترش یک صدای قوی و مهم در مورد تغییرات آب و هوا و تنوع زیستی است. او از قدرت تشکیل جلسه خود برای بسیج سران دولت و همچنین کسب و کارها در خصوص اقدامات مربوط به تغییرات آب و هوایی استفاده می‌کند.

آنجایی که کشورها در مذاکرات آب و هوایی در ماه نوامبر به بن بست رسیده بودند، گوترش در اجلاس سران گروه ۲۰ در بالی، اندونزی، کشورها را تحت فشار قرار داد تا یک پیمان همبستگی اقلیمی را اتخاذ کنند که کشورهای ثروتمندتر را متعهد به کمک به تسریع انتقال جهانی به انرژی‌های تجدیدپذیر می‌کند. حتی با وجود همه چالش‌هایی که جهان با آن مواجه است، گوترش همچنان امیدوار به آینده است. از آنجایی که جمعیت جهان در ماه نوامبر از مرز هشت میلیارد نفر گذشت، او گفت: من هرگز از نبوغ بشر ناامید نیستم و به همبستگی انسانی ایمان زیادی دارم.

محمد محی‌الدین: پیشگام پیوند

جراح «محمد محی الدین»(Muhammad Mohiuddin) و تیمش اولین قلب خوک اصلاح ژنتیکی شده را به بدن یک انسان پیوند زدند. در یک شب برفی در ماه ژانویه، محمد محی الدین در مطب خود در دانشکده پزشکی دانشگاه مریلند در بالتیمور خوابید و دلش نمی‌خواست یک ساعت رانندگی کند تا به خانه برسد و خود را به خطر بیندازد چرا که اگر هوا بدتر می‌شد و جراح صبح نمی‌توانست به عمل مهمی که در پیش داشت برسد، این جراح پیوند نگران بود که ممکن است یک عمل تاریخی را که برای صبح روز بعد برنامه ریزی شده بود از دست بدهد: اولین پیوند قلب خوک اصلاح ژنتیکی شده به انسان.

این جراحی دهه‌ها کار محی‌الدین و همکارانش را که هدفشان ایجاد خوک‌ها به‌ عنوان منبعی برای افرادی که منتظر پیوند هستند، محقق می‌ساخت. عمل «پیوند از گونه‌ای به گونه دیگر»(xenotransplantation)، همانطور که فرآیند شناخته شده است، برای اولین بار قرن‌ها پیش پیشنهاد شد، اما زمانی که مشخص شد بدن انسان به سرعت اندام‌های گونه‌های دیگر را رد می‌کند، تا حد زیادی کنار گذاشته شد. با این حال، در طول دهه گذشته، پیشرفت‌ها در فناوری ویرایش ژن به محققان این امکان را داده است که پروتئین‌ها و قندهای خاصی را که سیستم ایمنی بدن انسان را تحریک می‌کنند، حذف کنند و اندام‌ها را با هم سازگارتر کنند. چندین شرکت برای این منظور شروع به پرورش خوک‌های اصلاح شده کردند.

محی الدین مانند بسیاری از دانشمندان دیگر از سازمان غذا و داروی ایالات متحده(FDA) درخواست مجوز برای آزمایش عمل پیوند از گونه‌ای به گونه دیگر (xenotransplantation) در یک کارآزمایی بالینی کرده بود. این سازمان مدام اطلاعات بیشتری از مطالعات انجام شده روی اندام‌های خوک اصلاح‌شده از لحاظ ژنتیکی در پستانداران غیرانسانی را می‌خواستند.

سپس، در دسامبر ۲۰۲۱، محی‌الدین و جراح بارتلی گریفیث در دانشکده پزشکی دانشگاه مریلند، راه حلی پیدا کردند. مردی ۵۷ ساله به نام دیوید بنت، دو ماه بود که در بستر بیماری بود در حالی که قلبش آرام آرام از کار افتاد. محی‌الدین و تیمش متوجه شدند که شرایط بنت او را واجد شرایط برای درمان‌های تجربی از جمله عمل «پیوند از گونه‌ای به گونه دیگر» کرده است.

بنت با این روش موافقت کرد و محی‌الدین و همکارانش چند هفته آینده را صرف فرستادن داده‌های سازمان غذا و داروی ایالات متحده از بیش از ۱۲ آزمایش خود برای پیوند اعضای خوک به بابون کردند. سپس تیم به تایید متخصصان اخلاق، بودجه سیستم دانشگاه و نمونه‌های خونی از همه افراد درگیر(که قبل و بعد از عمل گرفته شده بود) نیاز داشت تا مطمئن شود که هیچ‌کس به عوامل بیماری‌زای خوک آلوده نشده است. چهار روانپزشک تأیید کردند که بنت هنگام امضای فرم رضایت از سلامت روانی برخوردار است.

سرانجام، در شب سال نو، سازمان غذا و داروی ایالات متحده روش اورژانسی را تایید کرد و تیم محققان، جراحی را برای هفتم ژانویه برنامه‌ریزی کرد. در هفته‌های پس از عمل، عفونت‌های متعدد وضعیت شکننده بنت را تضعیف کرد. بعداً، تیم متوجه شد که قلب خوک توسط یک ویروس هرپس خوک شناسایی نشده آلوده شده است، اگرچه مشخص نیست که آیا این ویروس بر سلامت بنت تأثیر گذاشته است یا خیر.

دیوید بنت(David Bennett) مردی که از یک خوک اصلاح ژنتیکی شده قلب پیوندی دریافت کرده بود، دو ماه پس از جراحی در مرکز پزشکی دانشگاه مریلند، درگذشت.

در آن زمان پزشکان مسئول این عمل گفتند مشخص نیست که بدن او عضو پیوندی را پس زده است یا خیر و سخنگوی بیمارستان نیز گفت: هیچ علت مشخصی برای مرگ وی شناسایی نشده است. چند ماه گذشته اما متخصصان پیوند گفتند: قلب خوکی که در اوایل سال جاری میلادی در یک عمل مهم به یک بیمار آمریکایی پیوند زده شد، حامل یک ویروس خوکی بوده و این امر باعث مرگ او بعد دو ماه شده است.

در یک مطالعه جدید، محققان دانشکده پزشکی دانشگاه مریلند دریافتند که اندازه‌گیری‌های الکتروکاردیوگرام(ECG) پس از پیوند به طور قابل توجهی با موارد ثبت شده پس از پیوند قلب خوک به خوک متفاوت است. به طور معمول، اندازه گیری الکتروکاردیوگرام در خوک کوتاه‌تر از انسان است. با این حال، اندازه‌گیری‌های الکتروکاردیوگرام پس از جراحی در ماه ژانویه ۲۰۲۲ به طور شگفت انگیزی طولانی‌تر بود.من با آن بیمار زندگی کردم و مردم. می‌خواستم او برای همیشه زندگی کند.

خبر پیوند باعث شگفتی و خوشحالی محققان در سراسر جهان شد. وین هاثورن، رئیس انجمن بین‌المللی عمل پیوند از گونه‌ای به گونه دیگر نوشت: این یک گام بزرگ رو به جلو برای این رشته و یک دستاورد شگفت‌انگیز برای یک بیمار است. با وجود اینکه بنت دو ماه پس از عمل جراحی درگذشت، او بیش از آنچه که در واقع انتظار داشت، زنده ماند. محی الدین گفت: من با آن بیمار زندگی کردم و مردم. می‌خواستم او برای همیشه زندگی کند.

اما آزمایش محی الدین، همراه با چندین مطالعه اخیر که در آن قلب و کلیه خوک به افراد مرگ مغزی بدون رد پیوند زده شد، محققان را امیدوار کرده است. محی‌الدین می‌گوید: من هرگز تصور نمی‌کردم این اتفاق در طول زندگی من بیفتد.

الوندرا نلسون: مدیر سیاست‌گذاری

در راس دفتر سیاست‌گذاری علمی کاخ سفید، «الوندرا نلسون» (ALONDRA NELSON) دانشمند علوم اجتماعی گام‌هایی در جهت عدالت، صداقت و دسترسی آزاد برداشت.

زمانی که آلوندرا نلسون در ماه فوریه مسئولیت دفتر سیاست‌گذاری علم و فناوری ایالات متحده(OSTP) را بر عهده گرفت، این دفتر در آشفتگی کامل قرار داشت. مدیر پیشین او، زیست‌شناس و ریاضیدان اریک لندر، به تازگی در بحبوحه اتهامات آزار و اذیت در محل کار کناره‌گیری کرده بود، و این دفتر که زمانی چندان شناخته شده نبود، ناگهان در کانون توجه عموم قرار گرفت، زیرا کارکنان آسیب دیده شکایات خود را رسانه‌ای کردند. پیام نلسون به عنوان مدیر در آن روزهای اولیه ساده بود: بیایید به کار خود برگردیم.

یکی از کارکنان که خواست ناشناس بماند، می‌گوید: «این یک روایت آرام از این بود که چرا آنجا بودیم، هدف ما چیست و چگونه باید با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. این همان چیزی بود که در آن لحظه به آن نیاز داشتیم.

نلسون یک جامعه‌شناس در موسسه مطالعات پیشرفته در پرینستون، نیوجرسی بود که شهرت خود را با بررسی پیامدهای اجتماعی و نژادی علم و فناوری به دست آورده بود. این همان تخصصی بود که وقتی کاخ سفید در سال ۲۰۲۱، او را به عنوان اولین مدیر دفتر سیاست‌گذاری علم و فناوری منصوب کرد به دنبال آن بود. وظیفه اصلی این دفتر هماهنگ کردن سیاست‌های علمی در سراسر دولت فدرال است و برای بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی، انتصاب نلسون نشانه این بود که جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، آماده عمل به وعده انتخاباتی خود برای مقابله با نژادپرستی و نابرابری است.

برای نلسون، که قبل از پیوستن به این مسئولیت، در حال نوشتن کتابی درباره دفتر سیاست‌گذاری علم و فناوری بود، این فرصتی بود تا تحقیقات خود را به کار برد. او می‌گوید که دولت بایدن فرصتی تاریخی برای ترویج عدالت از طریق سیاست‌های فدرال و تقویت یکپارچگی علمی در بین آژانس‌ها ایجاد کرد و این زمان هیجان‌انگیزی برای حضور در دولت است.

نلسون تلاش‌هایی را در جهت یکپارچگی علمی رهبری کرده و روی طرح اولیه منشور حقوق هوش مصنوعی که در ماه اکتبر منتشر شد، کار کرده است که به اصول اساسی برای ترویج برابری نژادی و اجتماعی، افزایش شفافیت و حفاظت از حریم خصوصی در فناوری‌های هوش مصنوعی(AI) تاکید می‌کند. او همچنین بزرگ‌ترین و بحث‌برانگیزترین راهنمای علمی دولت بایدن را ارائه کرده است که بر اساس آن از همه آژانس‌های فدرال خواسته اطمینان حاصل کنند که تحقیقاتی که بر روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنند در لحظه انتشار کاملاً در دسترس عموم باشد.

بر اساس دستورالعمل‌های کاخ سفید در سال ۲۰۱۳ که دانشمندانی را که توسط حدود ۲۰ سازمان دولتی تأمین مالی می‌شد، ملزم می‌کرد تا یافته‌های تحقیقاتی خود را به صورت رایگان ظرف یک سال پس از انتشار رسمی در دسترس قرار دهند، سیاست جدید دوره مهلت یک‌ساله را حذف می‌کند و برای همه سازمان‌های دولتی اعمال می‌شود. اگرچه دفتر سیاست‌گذاری علم و فناوری ایالات متحده(OSTP) سال‌ها روی این سیاست کار می‌کرد، این اعلامیه تعجب برخی را برانگیخت. طرفداران دسترسی آزاد این اقدام را ستودند و گفتند که این امر می‌تواند نیروی محرکی را به یک جنبش جهانی رو به رشد تزریق کند. اما واکنش در میان ناشران علم که با دگرگونی صنعت خود مواجه هستند متفاوت بود.

بسیاری از ناشران مجلات از جمله اسپرینگر نیچر(Springer Nature) که نشریه نیچر را منتشر می‌کند - حمایت محتاطانه‌ای را ابراز کردند، اما انجمن ناشران آمریکا(AAP) این سیاست را به باد انتقاد گرفت و استدلال کرد که این سیاست بدون هیچ گونه مشارکت معنی‌داری از سوی صنعت انتشارات علمی توسعه یافته است. نلسون معتقد است که با سهامداران در انتشارات مشورت شده است، اما نگرانی‌های انجمن ناشران آمریکا در کنگره مطرح شد. در نامه اکتبر به دفتر سیاست‌گذاری علم و فناوری ایالات متحده، رهبران دموکرات و جمهوری خواه در کمیته علمی مجلس نمایندگان هشدار دادند که دولت نه تنها باید اطمینان حاصل کند که تحقیقات با بودجه فدرال در دسترس است، بلکه باید این کار را به گونه‌ای انجام دهد که از عواقب ناخواسته جلوگیری کند و مزایای علمی را به حداکثر برساند.ما مجبور بودیم کارهایی انجام دهیم تا فرهنگ این نهاد را به جایی برگردانیم که بتوانیم بر علم، فناوری و سیاست تمرکز کنیم.

نلسون پس از تصدی دفتر سیاست‌گذاری علم و فناوری ایالات متحده(OSTP) از پاسخ دادن به سؤالات مربوط به دوران مدیر گذشته و سوء رفتارهای «اریک لندر» با کارکنانش خودداری کرد، به جز اینکه گفت، پس از خروج او، ما مجبور بودیم کارهایی انجام دهیم تا فرهنگ این نهاد را به جایی برگردانیم که بتوانیم بر علم، فناوری و سیاست تمرکز کنیم.

بسیاری به آنچه نلسون هنوز می‌تواند انجام دهد امیدواری زیادی دارند. کسانی که او را می‌شناسند یا با او کار کرده‌اند بر این باروند که او گوش می‌دهد، نام‌ها را به خاطر می‌آورد، ساعت‌های طولانی کار می‌کند و در به بهره‌بردن از حداکثر تونایی همکارانش مهارت دارد. اغلب به پیشینه نظامی خانواده او نیز اشاره می‌شود.

«ربکا گلوسکین»(Rebecca Gluskin) که با نلسون به عنوان دانشمند داده در شورای تحقیقات علوم اجتماعی، یک سازمان غیرانتفاعی در شهر نیویورک کار می‌کرد، می‌گوید: او رویه‌ای برای چیزها داشت که چشمگیر بود، اما همچنین باعث می‌شد کمی بالاتر را نگاه کنید.

نلسون می‌گوید که بر روی کاری که در دست دارد متمرکز است و هنوز برای انجام آن هیجان‌زده است. حتی بعد از گذشت دو سال، او می‌گوید: من هر روز خودم را نیشگون می‌گیرم.

افرادی که انتظار می‌رود در پایان سال جاری میلادی در لیست ۱۰ چهره علمی برتر سال ۲۰۲۳ قرار بگیرند

«شری رحمان»(Sherry Rehman)

وزیر تغییر اقلیم پاکستان

این مدافع عدالت اقلیمی به دنبال ایجاد تعهدی برای ایجاد یک صندوق ضرر و زیان توافق شده در مذاکرات اقلیمی ۲۰۲۲ در مصر بوده است.

«نالاتامبی کالایسلوی»(Nallathamby Kalaiselvi)

شورای تحقیقات علمی و صنعتی هند

این الکتروشیمی‌دان، رئیس جدید بزرگترین شبکه آزمایشگاه‌های تحقیقاتی در هند و اولین زنی است که این شبکه را رهبری می‌کند.

«سان چونلان»(Sun Chunlan)

حزب کمونیست چین

این معاون نخست وزیر، واکنش چین به همه‌گیری کووید-۱۹ را رهبری کرد و نقش مهمی در برنامه‌های این کشور برای کاهش محدودیت‌ها داشت.

«رنی وگرزین»(Renee Wegrzyn)

آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته ایالات متحده در حوزه سلامت

به عنوان رهبر یک دفتر یک میلیارد دلاری در آمریکا که در سال جاری تأسیس شد، این زیست‌شناس دستور کار آژانس را برای یافتن راه حل‌های نوآورانه برای مشکلات زیست پزشکی شکل داد.

«آنتونی تایسون»(Anthony Tyson)

دانشگاه کالیفرنیا، دیویس

این فیزیکدان پیشگام تکنیکی است که به عنوان همگرایی گرانشی ضعیف شناخته می‌شود.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۴ بهمن ۱۴۰۱ / ۱۰:۰۰
  • دسته‌بندی: فناوری
  • کد خبر: 1401110402739
  • خبرنگار : 71607