شهید غلامرضا بیپناه یزدی در اول بهمن سال ۱۳۴۲ در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود و در ۲۴ مرداد ماه سال ۱۳۶۴ در عاشورای ۲ در منطقه عملیاتی چنگوله به شهادت رسید و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) آرام گرفت.
برشی از وصیتنامه شهید غلامرضا بیپناه یزدی:
ما رهروان مذهب سرخ شهادتیم
«بنام خداوند ایزد منّان»
به نام او که همه چیزم با اوست، بنام او که زندگیم در جهت اوست و زنده به اویم و به نامش که زندگیم به خاطر اوست و شدنم در جهت اوست و معشوق و معبودم اوست و آفریده شدن، پرتوی بر دیگر موجوداتم اوست، میگویم:
شهادت سرآغاز پایندگی است؛ خدا را شکر میکنم که سالهای عمرم را تا فرارسیدن یومالله دیگری است که پیرو یومالله حسین (ع) است همان یوم الهی که یک هزار و سیصد و اندی سال قبل از حسین (ع) در میدان شهادت آفرید و ندای هل من ناصراً ینصرنی را سر داد و اینک میگوییم حسین جان در فضای گرم، خونین کربلای ایران دست مردانگی مشت کرده و به ندای غریبی و تنهاییت لبیک میگوییم.
سلام و درود بر یکتا منجی عالم بشریت یگانه پرچمدار جهانیان امام مهدی (عج) و درود بر تو ای روح خدا و بر تو نائب مهدی (عج)، بر تو ای فرزند حسین بن علی (ع)، بر تو ای نور جماران و بر تو ای امیر مستضعفان و در هم کوبنده کاخ ستمگران جهانی امام خمینی و با سلام بر شهدا، مفقودین، مجروحین، مصدومین، مریضان، معلولین، اسراء و رزمندگان اسلام خدمتگزاران همیشه حاضر در صحنههای نبرد حق علیه باطل و کفر و کفار جهانی انشاء الله.
خدایا من یک بنده گناهکار بیش نبودم و حالا آمدهام تا به ندای (هل من ناصر ینصرنی) حسین بن علی (ع) و فرزندش خمینی بتشکن لبیک گویم چون تا به حال مرده بودم و اکنون آماده جهاد و شهادت هستم. خداوندا تو را به محمد (ص) و آلش قسم میدهم شهادت این فیض عظیم را گر چه ارزش آن را ندارم نصیبم کن و مرا در صف شهدا صدر اسلام تا بدر الی آخر قرار بده.
ای پدر، مادر و ای کسانی که وصیتنامه مرا میخوانید گمان نبرید که آمدن من به این جبههها فرار از مادیات و مشکلات و زحمات دنیوی بوده، به خدایی که بالای سرمان است و نظارهگر بر اعمال همه ماست، قسم یاد میکنم تنها چیزی که مرا به این جا کشاند فقط و فقط به خاطر رضای باری تعالی و قدم نهادن به دانشگاه عمل الهی بوده که دست عنایت حضرت ولی عصر (عج) در این جبههها و سنگرهاست. جبههها مکتب انسان سازی است، نور خدا در آنجا متجلّی است. سنگر تجلیگاه عشق است.
ای عزیزان شهادت همچون میوهای است که نمیتوان آن را کامل از درخت چید و شهید آگاه است که برای وصول به این آگاهی باید سرمایهگذاری عظیمی بکند باید خدا و قرآن خویش را شناخته و با پوست و گوشت خود آن را لمس کند و یا از مرحله ایمان جهاد گذشته تا به مرز شهادت برسد. منطق شهید از یک طرف عشق الهی است و از طرف دیگر منطق اصلاح اجتماع است.
پدر، مادرم از شهادت من هیچ ناراحت نباشید؛ زیرا من چیزی را که مدّتها در پی آن بودهام و بالاخره سعادت پیدا کردم و آن را یافتهام البتّه اگر در درگاه خداوند مورد قبول باشد.
ای پدر ارجمندم، مرا حلال کن و با استقامت، شجاعت از اسلام و ولایت فقیه دفاع کن و سعادت شما را در دو سرا از ایزد منّان خواستارم.
ای مادر مهربانم، افتخار کن که پسرت در راه اسلام شهید شده است اگر خواستی برایم گریه کنی به یاد امام حسین (ع) و ۷۲ تن از یاران با وفای او که در کربلا از جان خود گذشتند گریه کن.
ای برادران گرامیم: پیوسته در راه اعتلای اسلام عزیز کوشا باشید و تمامی فرامین امام را به جان دل پذیرا باشید و زمان، زمان حسین (ع) است و ایّام، ایّام عاشورا و با اعمال نیک خود الگویی باشید برای جوانان و دوستانتان و اگر نتوانستید به جبههها بیایید سلاح در برگرفته و بر علیه دشمنان اسلام و قرآن بجنگید.
ای خواهران عزیزم: هرگز در تشییع جنازه من گریه نکنید، زیرا گریه شما باعث خوشحالی دشمن است لیکن جشن بگیرید تا کوردلان بدانند ما سعادت را در شهادت میدانیم. حجاب عفت پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید و همیشه زینب وار زندگی و مبارزه کنید و پیام شهیدان راه خدا را بگوش جهانیان برسانید و فرزندانتان را چنان تربیت کنید که هر کدام مبارزی باشند در راه خدا و ادامه دهنده راه شهیدان.
ای خانواده گرامیم: عزیزان، دوستان، ملّت حزبالله من کوچکتر از آنم که بخواهم به شما سفارش بکنم لذا وظیفه میدانم مطالبی برایتان بگویم دست از اصل امامت و رهبری و ولایت فقیه برندارید زیرا رهبری امامت است که ما را از ظلم و ستم نجات داده و همواره از انحراف مردم جلوگیری مینماید.
تو را به جان عزیزانتان سعی کنید علی وار بر علیه همه دشمنان داخلی و خارجی اسلام و این انقلاب بخروشید و انقلاب را به سرتاسر گیتی برسانید چون هم اکنون ما پرچمدار اسلام هستیم و باید آن را همهگیر کنیم و برای فقط این پرچم مبارزه کنیم.
به خدا قسم آمریکا و شوروی به درد ما نمیخورند، اسلام و قرآن به درد ما میخورند؛ سعی کنید از دین خدا پاسداری کنید. فراموش نکنید گول دنیای فریبنده را نخورید که ریشه تمام گناهان حبّ الدّنیا است.
در روضههای چهارده معصوم و امام حسین (ع) و زیارت مطهّر معصومین و دعاهای توسّل و کمیل و دیگر ادعیه شرکت نمایید.
ای پدر، مادر و ای کسانی که مرا بزرگ کردید و ای کسانی که از طریق اسلام به من وابستهاید اگر توانستم خدای خود را ملاقات کنم و یا به عبارتی دیگر اگر به تنها راه سعادت یعنی شهادت مفتخر شدم هر قطره اشک شما تاولی بر پیکرم است و گناهی به گناهانم میافزاید ولی هر تکبیری که به جای اشک شما در آسمان طنین افکند گناهی از گناهانم را به اذن و خواست پروردگار شاید خنثی سازد.
ای خانواده گرامیم، همسنگرانم، دوستان، ملّت و امّت شهیدپرور حزبالله فکر کنید چه کسی بانی این انقلاب شده و این شور را در شما قرار داده است تا بتوانید تمامی طاغوتیان را نابود کنید کی بود آیا یادتان رفته است میدانم نرفته، پس دعا به آن مرد آزاده یادتان نرود دعا به جان امام را میگویم نگذارید امام تنها بماند و گفتههایش را جامه عمل بپوشانید.
شهدا، مجروحین، مفقودین، مصدومین، معلولین، مریضان، اسراء و رزمندگان را از یاد نبرید. هر شب جمعه سر خاک شهدا و مفقودین بروید شرکت در سخنرانیها و نمازهای جمعه، جماعت و دعاهای توسّل و کمیل و ادعیه دیگر کنید. سرکشی به خانواده شهدا، مفقودین، اسراء، عیادت مجروحین و مصدومین و مریضان و معلولین یادتان نرود.
ای همسنگران و ای نیروهای مسلّح تا میتوانید در جبههها پیشروی کنید وحدت بین یکدیگر را حفظ کنید. بیشتر به یاد خدا باشید و با اعمال نیکتان سرلوحه وجودتان قرار دهید و همین اعمال شایسته، برگزیده شماست که موجب شکست دشمنان است.
کسانی که با من بودند در دنیای فانی و برخوردهای ناشایست و بدخلق را بر من ببخشایند تا راه آمرزش گناهان هموار باشد. از رزمندگان و همسنگران میخواهم هرگاه راه کربلا باز باشد و بهپای قبر حسین بن علی (ع) نماز جماعت به امامت فرزندش پیر جماران خمینی بتشکن رفتید و یادی از من در کنار مرقد و صف جماعت بکنید.
فان الجهاد باب من ابواب الجنة فتحة الله لحافة اولیائة.
جهاد، دری است از درهای بهشت که خداوند آن را برای بندگان مخصوص خود باز کرده است. (نهج البلاغه خطبه ۲۷)
انتهای پیام