به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «وقتی استاد سر جلسه امتحان آنلاین اعلام کرد که دانشجوها باید جواب سؤالات را در برگه بنویسند و بعد از برگهها عکس بگیرند و عکسها را بارگذاری کنند، آه از نهاد خیلیها بلند شد. گروه اول آنهایی بودند که دلشان را خوش کرده بودند به اینکه بتوانند بخشی از جوابها را از منابع اینترنتی کپی کنند و بیدردسر کلی جلو بیفتند. دسته دوم اما اهل تقلب نبودند و دلیل مخالفتشان چیز دیگری بود؛ نوشتن برای آنها سخت بود. شاید عجیب به نظر برسد اما واقعاً همینطور بود!
«من آنقدر به تایپکردن عادت کردهام که دیگر نمیتوانم بنویسم. در واقع با تایپکردن کارم خیلی سریع پیش میرود ولی امان از وقتی که بخواهم دو خط بنویسم. آنقدر کند مینویسم که کلاً از خیر نوشتن میگذرم. از طرفی آنقدر هم بدخط مینویسم که قابل خواندن نیست.»
این را سحر، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی، میگوید و ادامه میدهد: «من زمانی در دانشگاه پذیرفته شدم که کلاً کلاسها به خاطر کرونا مجازی شده بود و امتحانات دو ترم اول هم به صورت مجازی برگزار شد. بیشتر استادها انتظار داشتند جواب سؤالات را دستی بنویسیم چون معتقد بودند اینطوری امکان تقلب کمتر است و میخواستند مطمئن شوند خود دانشجو جواب سؤالات را نوشته است. از طرفی چون سؤالات امتحانات هم بیشتر تحلیلی بود باید برای جواب هر سؤال چند صفحه دستی مینوشتیم که واقعاً کار طاقتفرسایی بود. نهتنها برای من بلکه برای بقیه همکلاسیهایم هم این کار سخت بود. ترم سوم که امتحانات حضوری بود هم که به هر حال باید مینوشتیم اما زمانی که امکان تایپکردن وجود داشته باشد ترجیح میدهم تایپ کنم.»
این روزها نوشتن به صورت دستی برای خیلیها دشوار است. شما بیشتر جاها لازم نیست حتی فرمی را با خودکار پر کنید چون بیشتر فرمها دیگر قابلیت این را دارند که به صورت آنلاین پر شوند. نامههای اداری هم دیگر با دست نوشته نمیشوند و نمونههای تایپی هم آنقدر زیادند که لازم نیست حتی به آن فکر کنید. علاوه بر اینها انواع نرمافزارهایی وجود دارد که بهراحتی فایلهای صوتی را به نوشتار تبدیل میکنند و یک متن تایپشده حاضر و آماده را در اختیارتان قرار میدهند. خیلی از دانشجوها از همین نرمافزارها برای جزوهنوشتن استفاده میکنند. آنها صدای ضبطشده استاد را به این روش تایپ میکنند و دیگر نیازی به جزوهنوشتن به روش مرسوم نیست. با تمام این احوال شاید فقط دانشآموزان مجبور باشند با مداد و خودکار چیزی بنویسند اما همین کار هم گاهی برایشان خیلی سخت میشود و مدام از آن گلایه دارند.
مهرنوش سعیدی، معلم مقطع دبستان، در این باره میگوید: «قبلاً در مقطع دبستان آموزش خوشنویسی با مداد و خودکار خیلی جدی گرفته میشد و معلم خوشنویسی برای این کار در مدارس حضور داشت اما حالا فقط در تعدادی از مدارس چنین آموزشهایی به بچهها داده میشود و اگر هم آموزشی صورت گیرد چندان جدی نیست؛ مگر آن که خود معلم تلاش کند بچهها را به نوشتن علاقهمند کند. متأسفانه بچهها در این دوره چندان صبر و حوصله ندارند و عادت کردهاند از تبلت و لپتاپ و گوشیهای هوشمند استفاده کنند. آنها با تایپکردن خیلی راحت هستند و مثلاً اگر بگویید پای لپتاپ بنشینند و متنی را تایپ کنند خیلی سریع آن را انجام میدهند اما نوشتن با دست را دوست ندارند. بچهها معمولاً فقط دوست دارند کار نوشتن را سریع تمام کنند و از آن راحت شوند. آنها خیلی علاقهای به خوشخطنوشتن ندارند و اصلاً برایشان مهم نیست خطشان خوب باشد. البته بعضی بچهها هم هستند که به خوشنویسی علاقهمند هستند و خط خوبی هم دارند. من معمولاً این بچهها را تشویق و از خطشان تعریف میکنم تا در آینده هم بنویسند. به عقیده من، خوشنویسی تا حدودی ارثی است اما اکتسابی هم هست و اگر دانشآموز در محیطی قرار گیرد که آموزش خوشنویسی ببیند قطعاً خطش هم بهتر و بهتر میشود.»
زمانی بود که نامه نوشتن امری مرسوم بود و برای ارتباط با کسانی که در شهرها و کشورهای دیگر زندگی میکردند، یکی از راههای اصلی به شمار میرفت. افراد در نامهها میتوانستند به تفصیل آنچه را در ذهن داشتند شرح دهند و احساسات و عواطف خود را بیان کنند. گاهی شعری هم ضمیمه نامهها میشد که انتخاب آن بستگی به ذوق و قریحه نویسنده نامه داشت. آنها که اهل فن بودند سراغ بیتی از دیوان حافظ و بوستان میرفتند و آنها که سررشتهای از شعر نداشتند به همان «ای نامه که میروی به سویش...» بسنده میکردند. اما وجه مشترک نامهها دستخط نویسنده بود که امری شخصی محسوب میشد و مثل امضایی بود که منحصر به نویسنده بود. حالا البته بگذریم از اینکه بعضیها سواد نداشتند و نامهشان را یک میرزابنویسی مینوشت که به قول قدیمیها دارای خط و ربط بود. بعضی نامهها ارزش تاریخی پیدا کردند و در گنجینه اسناد حفظ شدند، مثل نامههای امیرکبیر که علاوه بر محتوا، دستخط خوش آن مایه رشک بود.
حالا که دیگر کسی معمولاً حوصله ندارد دو خط عادی هم با دست بنویسد، صحبت از خوشنویسی شاید عجیب باشد؛ بخصوص اینکه دیگر کسی چندان به فراگرفتن این هنر علاقه نشان نمیدهد.
امیرحســـین مــقیمــی، مدرس خوشنویسی، در این باره میگوید: «خیلی از کلاسهای آموزش خوشنویسی دیگر تعطیل شدهاند چون طرفدار ندارند و علاقه مردم به هنر خوشنویسی کمتر از گذشته شده است. البته این مسأله خیلی عجیب نیست چون با گذر زمان و توسعه تکنولوژی، امور ایستا کمکم مغلوب پویایی میشوند و به این ترتیب اموری که در گذشته انجام میشد دیگر به صورت قبل قابل اجرا نیست. در مورد خوشنویسی هم میتوان گفت که همین اتفاق روی داده است. گوشیهای هوشمند شکل زندگی را عوض کردهاند و دیگر نمیتوان به گذشته برگشت. مثالش اینکه قبلاً در ثبت احوال کسانی که خط خوشی داشتند مسئول نوشتن شناسنامه بودند که حالا دیگر همه چیز تایپی شده و نوشتن معنایی ندارد. جای خوشحالی دارد که گاهی کارتهای عروسی خوشنویسیشده میبینم که به هنرآموزان خودم سفارش میدهند. خوشنویسی تقریباً فقط در قابهای تزئینی باقی مانده که آن هم لزوماً مورد علاقه همه نیست. با این احوال هنوز علاقه به این هنر کاملاً از بین نرفته و برخی حتی در سنین بالا برای فراگیری آن مراجعه میکنند. خوشنویسی از این جهت با هنرهای دیگر تفاوت دارد که حالات روحی و روانی فرد، کاملاً در آن تأثیر میگذارد. شاید هنرمندان در رشتههای دیگر بتوانند با وجود تألمات روحی یا حتی معلولیت جسمی به خلق اثر بپردازند اما شرایط کار برای خوشنویس با ناراحتی روح یا مشکل جسمانی بسیار سخت و تقریباً غیر ممکن است. در این شرایط خوشنویس شاید حتی نتواند یک حرف روی کاغذ بنویسد.»
نوشتهها روح دارند. آدم اگر به خط خطشان دقت کند میتواند حالات روحی نویسنده را تا حدودی درک کند. مثلاً آنجا که خوش خط و روان و روی یک خط نوشته، لابد حالش خوب بوده و اعصابش آرام و آنجا که خطوط درهمرفته و کج و معوج شدهاند، نویسنده به احتمال زیاد دچار آشفتگی بوده است. روزی روزگاری آدمها مینوشتند و خطشان به یادگار میماند.»
انتهای پیام