به گزارش ایسنا، دکتر محمد حاتمی رئیس سازمان نظام روانشناسی ومشاوره طی نامهای سرگشاده به وزیر علوم تحقیقات و فنآوری اعلام کرد که این سازمان در صدد اجرای طرح رتبهبندی کلیه دانشگاههای ایران اعم از دولتی، دانشگاه آزاد، دانشگاه پیام نور، پردیسهای دولتی و غیرانتفاعی است تا دانشگاههایی که فاقد استاندارد آموزشی هستند، مشخص شوند و فارغ التحصیلان این دانشگاهها قبل از دریافت پروانه، صلاحیت حرفهای دورههای توانمندسازی حرفهای با نظارت این سازمان را بگذرانند.
حاتمی در این نامه با بیان اهمیت و نقش رشته های روانشناسی ومشاوره در آرامش و امنیت روان شهروندان تاکید کرد که متقاضیان این رشتهها در دانشگاهها به عنون علم محبوب آنان، افزایش یافته است.
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در عین حال تصریح کرده است: اما در خصوص آموزش حرفهای جهت فعالیت حرفه ای پس از فارغ التحصیلی برنامه مدونی وجود ندارد. کلاسهای دکتری بعضی دانشگاهها درحالی با ۱۵ نفر تشکیل می شود که آن واحد دانشگاهی حتی یک استاد متخصص آن رشته را نیز ندارند. اکنون رشتههای روانشناسی و مشاوره در دانشگاههای آزاد،پیام نور،غیر انتفاعی و پردیسهای دانشگاههای دولتی تبدیل به منبع مالی این دانشگاهها شدهاند و این شرایط منجر به بی اعتباری رشته و ضایع شدن حقوق دانشجو و مردم شده است.
وی همچنین خواستار ایجاد شورای گسترش تغییرات جدید در پذیرش و آموزش حرفهای دانشجویان رشتههای روانشناسی ومشاوره توسط وزارت علوم و با هماهنگی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور شده است. همچنین درخواست برای انعقاد تفاهمنامه همکاری با وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی جهت استفاده از امکانات بیمارستانی،بهداشتی،کلینیکی و طرح روانشناس یار مناطق محروم نیز مورد نظر این سازمان نیز از دیگر موارد ذکر شده در این نامه است.
بنا بر اعلام پایگاه اطلاع رسانی سازمان نظام روانشناسی ومشاوره کشور، متن نامه رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره بدین شرح است: «سازمان نظام روانشناسی و مشاوره از سال ۱۳۸۲ بر اساس قانون تشکیل مصوب مجلس شورای اسلامی به عنوان سازمانی غیر دولتی و مستقل تشکیل شده است. این سازمان اکنون چهل و شش هزار عضو رسمی در مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد به بالا در رشتههای روانشناسی دارد. ۹۸% فارغالتحصیلان رشتههای روانشناسی و مشاوره در زیر مجموعه وزارت علوم و ۲% وزارت بهداشت و درمان هستند. این سازمان در ادوار گذشته همواره مورد حمایت وزارت عتف و وزیر محترم در جریان امور سازمان و پیشرفتها و احیاناً مشکلات آن قرار گرفته است. در دوره مدیریت حضرتعالی این ارتباط تاکنون برقرار نشده است. انتظار دارد؛ حضرتعالی به این سازمان که دارنده بزرگترین سرمایه اجتماعی کشور است، توجه ویژه نماید. اکنون حدوداً ۳۰۰ هزار دانشجوی رشتههای روانشناسی و مشاوره زیرمجموعه آن وزارتخانه اتکاء و آینده شغلی خود را در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جستجو میکنند».
در ادامه این نامه آمده است: «پر واضح است که تأمین، حفظ و ارتقاء سلامت آحاد جامعه به منزله اولین مؤلفه اقتصاد دانش بنیان است. داشتن نیروی کارآمد و سالم کلید طلایی دروازه توسعه پایدار هر کشور محسوب میشود. از آنجائی که سلامت به معنای کلی کلمه حداقل واجد چهار مؤلفه جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی است؛ مطابق دادههای علمی جهانی روانشناسی و مشاوره در ابعاد روانشناختی، اجتماعی و معنوی واجد کارکرد و اثربخشی غیرقابل انکاری است. از آنجائی که بعد جسمانی فرد نیز تحت تأثیر سایر ابعاد وجودی فرد میتواند، اختلالات روانتنی ایجاد نماید؛ تدارک پیشگیری و درمانگری اثربخش برای بسیاری از بیماریهای جسمانی نیز نیازمند بهرهمندی اصولی از خدمات روانشناسی و مشاوره است. در کشور عزیزمان ایران بنا به بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و شرایط خاص همواره با پدیده رو به افزایش آسیبهای روانی و اجتماعی مواجه بودهایم. به همه رویدادها باید همهگیری کرونا و قرنطینههای متعدد و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از کرونا اضافه کرد».
همچنین در بخش دیگر این نامه درج شده است: «وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری به عنوان دارنده اول سرمایههای اجتماعی کشور مسئولیت آموزش و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی – روانی عهده دار است. رویگردانی مردم از مصرف دارو و جستجوی سلامت و بهزیستی خود در علم روانشناسی و مشاوره یک فرصت بزرگ برای وزارت عتف است. داشتن یک مشاور روانشناس برای مدرسه، خانواده، دادگاه و .... میتواند در امنیت روان، آرامبخشی، نشاط اجتماعی و امید اجتماعی کارساز باشد. این مهم اتفاق خواهد افتاد زمانی که در سیاستگذاریها، اسناد بالادستی، برنامهریزیها و اجرائیات برای روانشناسی و مشاوره جایگاه دیده شود».
حاتمی در ادامه با مورد خطاب قرار دادن وزیر علوم افزوده است: «جناب وزیر؛ بدلیل وجود سازمان نظام روانشناسی و مشاوره اکنون صندلیهای رشتههای روانشناسی و مشاوره در دانشگاهها بسیار افزایش یافته است. تنها رشتههایی که بیشترین متقاضی را دارد، همین رشتههای روانشناسی و مشاوره است. از طرف دیگر در چند سال اخیر نگاه مردم به روانشناسی و مشاوره مثبت شده است و این علم اکنون به علم محبوب مردم تبدیل شده است. جهت استحضار؛ اکنون روزانه بیش از ۲۰۰ هزار مشاوره حضوری و غیرحضوری توسط روانشناسان و مشاوران انجام میشود. روانشناسی و مشاوره یک واقعیت و جزئی از سفره مردم است. باید آن را تبدیل به فرصت برای ارتقاء سلامت مردم نمود. این امر میسر میشود که در دانشگاهها مسأله رشتههای روانشناسی و مشاوره مانند پزشکی مورد توجه قرار گیرد. متأسفانه بدلیل استقبال زیاد از این رشتهها برخی دانشگاههای مانند دانشگاه آزاد، پیامنور، دانشگاههای غیرانتفایی و پردیس دانشگاههای دولتی این رشته را تبدیل به کالای تجارتی برای رفع مشکلات مالی خود نمودهاند. آقای وزیر؛ جنابعالی که الحمدلله از دانشمندان حوزه علم و فنآوری هستید؛ به درد بزرگ حوزه روانشناسی و مشاوره توجه ویژه نمائید، اینجا هم حقوق مردم ضایعه میشود و هم حقوق روانشناسان و مشاوران و بدلیل این شرایط اعتبار رشته در حال از بین رفتن است».
در بخش دیگر نامه آمده است: «دانشجویان رشتههای روانشناسی و مشاوره که باید خود مسئولیت سلامتروان مردم و بهزیستی زندگی مردم را پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه با دریافت پروانه تخصصی از این سازمان دریافت کنند، بدون هیچگونه ضابطهای در دانشگاهها پذیرش میشوند. در اقصی نقاط ایران و شهرهای کوچک رشتهها روانشناسی و مشاوره در سطح دکتری و کارشناسی ارشد دایر شده است؛ در کلاسهای دوره دکتری بیش از ۱۵ نفر دانشجو حضور دارند و از همه مهمتر حتی یک استاد متخصص رشته در آن واحد وجود ندارد».
در ادامه این نامه خطاب به وزیر آمده است: «جناب وزیر نیک پیداست؛ دانشجوی در سطح ارشد و دکتری نیازمند آزمایشگاه، بیمارستان و امکانات لازم برای مهارتآموزی و حرفهای شدن است، که هیچکدام فعلاً وجود ندارد. بنابراین نه استانداردها رعایت میشود، نه استاد متخصص وجود دارد، در این شرایط دانشجو تبدیل به ابزاری شده است که منابع مالی دانشگاه را تأمین میکند. به همین اشاره کافی است، نکاتی دیگر هم وجود دارد. جناب وزیر روزانه ۱۵۰ نفر از فارغالتحصیلان دانشگاهها به عضویت سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در میآیند و برای دریافت پروانه تخصصی ثبتنام میکنند که بتوانند، آسیبهای روانی- اجتماعی مردم را درمان کنند و یا برای کیفیت زندگی و بهزیستی مردم برنامهریزی کنند. قابل درک است، یک نفر زندگی، سرمایه و وقت خود را صرف رشته مورد نظر کرده است، اکنون باید بهرهبرداری کند و به خانواده خود پاسخگو باشد. از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره توقع دارند، چارهاندیشی کند. چگونه عرض کنم، فردی که حتی یک استاد روانشناسی متخصص ندیده است و حداقلها را نمیداند، آیا باید سازمان نظام روانشناسی و مشاوره تحت فشار قرار گیرد و پاسخگو باشد یا دانشگاه و سیاستگذاران پاسخگو باشند که برای حرفهای شدن دانشجو کاری انجام ندادهاند. اکنون هیأت مقرراتدایی تصویب کرده است که سازمان نظام روانشناسی و مشاوره بدون هیچگونه ارزیابی پیشینی باید به متقاضیان پروانه اشتغال حرفهای اعطاء کند و کسانی هم که فقط یک مقطع تحصیل کردهاند یعنی ۲۸ واحد گذراندهاند، باید به آنها پروانه مطب داده شود؟!!».
حاتمی در این نامه می افزاید: «جناب آقای دکتر زلفی گل وزیر محترم با ذکر آنچه خدمتتان گزارش شد، درخواست دارد، در صورت صلاحدید، دستور فرمائید تا بررسی شود:
۱. در پذیرش و آموزش دانشجویان رشته های روان شناسی و مشاوره در دانشگاهها براساس انتظاری که از حرفهای شدن آنها بعد از فارغالتحصیلی وجود دارد، شورای گسترش با هماهنگی این سازمان تغییرات جدیدی ایجاد شود.
۲. بین وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی توافقنامهای امضاء شود تا با همکاری مشترک دانشجویان دانشگاههای وزارت عتف از امکانات بیمارستانی، بهداشتی و کلینیکی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی استفاده کنند.
۳. شورای گسترش مستقر در وزارت علوم، تحقیقات و فن اوری مسأله حرفهای شدن دانشجویان از سطح کارشناسی تا دکتری در دادن مجوز به دانشگاههای مورد اشاره تجدیدنظر کنند و زیرساختهای لازم در این باره مطالبه شود.
۴. از جنابعالی درخواست دارد؛ طی نامهای به وزیر اقتصاد، نسبت به ارزیابی پیشینی جهت صدور مجوز فعالیت تخصصی فارغالتحصیلان رشتههای روانشناسی و مشاوره تا زمانی که دانشگاهها در آموزش و مهارتآموزی به حد استانداردهای لازم میرسند، با سازمان نظام روانشناسی و مشاوره همکاری شود؛ در این صورت حقوق مردم و دانشجویان رعایت خواهد شد.
در پایان باستحضار عالی میرسانم؛ در شرایط کنونی مجبوریم طرح رتبهبندی کلیه دانشگاههای ایران که از مدتها قبل در دستور کار سازمان بوده است اعم از دولتی، دانشگاه آزاد، دانشگاه پیام نور، پردیسهای دولتی و غیرانتفاعی اجرایی کنیم و دانشگاههایی که استاندارهای آموزشی و حرفهای لازم را ندارند معرفی شوند و فارغ التحصیلان این دانشگاهها قبل از دریافت پروانه صلاحیت حرفهای دورههای توانمندسازی حرفهای با نظارت این سازمان بگذرانند. قطعاً مسئولیت این شرایط بر عهده دانشگاههایی است که بدون هرگونه ضابطهای پذیرش دانشجو میکنند، استانداردهای آموزشی و حرفهای سازمان نظام روانشناسی و مشاوره را رعایت نمیکنند که نتیجه آن تضییع حقوق دانشجو و مردم است. از تصدیع اوقات پوزش میخواهم؛ در انتظار اوامر حضرتعالی میباشیم.»
انتهای پیام