به گزارش ایسنا، «بردلی بلنکنشیپ» روزنامهنگار آمریکایی در مطلبی برای راشا تودی نوشت که این تحولات بدان معناست که نانسی پلوسی، رهبر دیرینه حزب دموکرات آمریکا مجبور خواهد شد که از چکش خود دست بکشد و آن را به احتمال زیاد به کوین مککارتی، از رهبران جمهوریخواه تحویل دهد.
این دومین دوره تصدی پلوسی به عنوان رئیس مجلس نمایندگان آمریکاست؛ اولین بار او از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱ این مقام را بر عهده داشت و در آن زمان با این که اولین – و تاکنون تنها – زنی بود که این عنوان را به دست آورد، تاریخساز شد. در واقع، جایگاه پلوسی به عنوان سومین مقام عالیرتبه ایالات متحده طبق قانون اساسی تاریخی بوده است، اما شاید به دلایلی دوران چندان مطبوعی نبوده باشد.
به عنوان نمونه، این دموکرات اهل کالیفرنیا اهل زد و بند و تبانی است. پلوسی یکی از برجستهترین اعضای کنگره بود که گرفتار تحقیقات پنج ماهه نشریه بیزنس اینسایدر درباره فساد شد. گزارش شده است که او دارای سهامهای زیادی در شرکتهایی مانند تسلا، دیزنی، آلفابت (شرکت مادر گوگل) و متا (شرکت مادر فیسبوک) است و او به عنوان عضوی از کنگره مسؤولیت مستقیم تنظیم آنها را بر عهده دارد. همچنین جای تعجب ندارد که او بارها با ممنوعیت معامله سهام و سایر داراییهای مالی از طرف اعضای کنگره، حتی در زمان افزایش فشار افکار عمومی، مخالفت کرده است. او دسامبر ۲۰۲۱ به خبرنگاران گفت: ما یک اقتصاد بازار آزاد هستیم. آنها (اعضای کنگره) باید بتوانند در آن (تجارت) شرکت کنند.
در واقع این بحث وجود دارد که اعضای کنگره آمریکا باید بتوانند در چنین سرمایهگذاریهایی شرکت کنند. به هر حال، آنها باید از پس هزینههای مسکن خود در منطقه معروف واشنگتن دیسی برآیند. آنها همچنین باید تمام هزینههای رفت و آمد خود را به منطقه خودشان بپردازند. بحث تامین هزینه خانوادههای آنها هم در میان است.
اما اگر به ارزش خالص داراییهای پلوسی نگاهی بیندازیم که طبق دادههای سال ۲۰۱۸ شرکت اوپنسیرکتس حدود ۱۱۵ میلیون دلار است، میبینیم که این استدلال به سختی قابل تعمیم است. در واقع، اگر به نمودار ثروت فردی او در طول سالهای گذشته نگاه کنید، متوجه خواهید شد که ثروت او با موقعیت او به عنوان رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به طور تصاعدی افزایش یافته است. مثل این است که قدرت او در کنگره مستقیماً به انباشت ثروت شخصی او منجر شده که این تعریف فساد است.
در کنار حریص بودن، این رئیس مجلس دموکرات نگاه جنگطلبانه هم دارد. او یک بار در سال ۲۰۰۷ در دمشق، در دوران ریاست جمهوری جورج بوش به خبرنگاران گفت که «هیچگونه دودستگی در سیاست، بین ما و رئیسجمهور بوش وجود ندارد، چه در مورد اسرائیل، چه فلسطین و چه در مورد سوریه.». برای هر که با طرح نسلکشی بوش در خاورمیانه آشناست، این اساساً مانند این است که بگوییم: «بله، ما کاملاً با شیطان در همه موارد موافقیم.»
او همچنین در کمک به دولتهای مختلف آمریکا برای فرار از سازمانهای چندجانبه و قوانین بینالمللی نقش مهمی ایفا کرده است. او در نامهای به بوش درباره موضوع فلسطین، گفت که کنگره «نگران است که برخی از کشورها یا گروهها، اگر نقشی معنادار در نظارت بر پیشرفتهای انجامشده در میدان داشته باشند، ممکن است شانس پیشرفت را در مسیری واقعبینانه به سوی صلح کاهش دهند.» به گفته او و همکارانش، «ایالات متحده سطحی از اعتبار و اعتماد را نزد همه طرفهای این منطقه ایجاد کرده است که هیچ کشور دیگری چنین شرایطی ندارد.»
حتی سفر ماه اوت او به تایوان، در میان اعتراضهای پکن مبنی بر اینکه چنین چیزی میتواند تنشها را در روابط بسیار مهم آمریکا و چین از بین ببرد، در بهترین حالت، به طرز خطرناکی بیملاحظه بود و در بدترین حالت، عمدا بر طبل جنگ میکوبید. این وضعیت به راحتی میتوانست به نبرد علنی بین قدرتهای نظامی برتر جهان تبدیل شود که در هر صورت، احتمال آن به دنبال سفر او بسیار بیشتر شده است.
با توجه به تمام مواردی که در اینجا مطرح شد (و شکی نیست که میتوان به موارد بیشتری هم اشاره کرد)، جای تعجب نیست که پلوسی از جایگاه خود به عنوان رئیس مجلس نمایندگان آمریکا در شرایطی خارج میشود که دیدگاه منفی نسبت به آن ایجاد کرده است. بر اساس گزارش یوگاو، میزان محبوبیت او در حدود ۴۰.۱ درصد است و این در واقع کمتر از محبوبیت کمسابقه جو بایدن به عنوان رئیس جمهوری آمریکاست که ۴۳.۱ درصد را نشان میدهد.
طبق نظرسنجی عمومی پالسی، برای درک اینکه پلوسی تا چه حد نامحبوب است، در مقام مقایسه میتوان گفت تعداد آمریکاییهایی که معتقدند جان اف کندی با توطئه کشته شد (۵۱ درصد) و تعداد مردمی که معتقدند بوش عمداً آنها را در مورد سلاحهای کشتار جمعی عراق گمراه کرد (۴۴ درصد) از محبوبیت پلوسی بیشتر است و بعد از آن ۳۷ درصد از کسانی قرار میگیرند که فکر میکنند گرمایش جهانی یک حقه است. به خاطر آمریکا، امید میرود که این پیرزن ۸۲ ساله پس از پایان دوره ریاست خود از زندگی سیاسی کنارهگیری کند. اما متاسفانه در مورد پلوسی، ممکن است چنین اتفاقی رخ ندهد.
انتهای پیام