به گزارش ایسنا، این کتاب که دکتر فرشید نادری (استادیار تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز) ویرستاری علمی آن را برعهده داشته شامل مقدمه مترجم، ترجمه فارسی مقدمه نویسنده، متن اصلی کتاب در شش بخش و تصاویر پایان کتاب است.
اسکندر مقدونی و ایرانیان: نگاهی دیگرگون، ایرانگرایی اسکندر مقدونی: در پارت، باکتریا، و هند، "هوادار رسوم ایرانی": ایرانگرایی اسکندر مقدونی در پارتـهیرکانیا، نخستین یگانهای رزمی ایرانی سپاه اسکندر مقدونی، اسکندر مقدونی در شوش: سال ۳۲۴ پیش از میلاد و اسکندر مقدونی در سیتاکین و بازآرایی سپاه امپراطور (۳۳۱ پ.م.) شش جستاری هستند که این کتاب را تشکیل میدهند.
دکتر عباس امام (استادیار آموزش زبان انگلیسی دانشگاه شهید چمران اهواز) در بخش مقدمه مترجم کتاب «ایرانگرایی اسکندر مقدونی» مینویسند:
بیتعارف، شناخت ما ایرانیها از ابعاد گوناگون هویتی نیاکان باستانی خود (از دوران پیشاتاریخ گرفته تا دوران باستانی متأخرتر مدنظر این مجموعه) تا پیش از نود درصد به منابع ایران شناسی غربی بستگی دارد. شناخت خاندانهای سیاسی حاکم بر ایران باستان، زبانهای ایران باستان، ادیان ایران باستان، و نظایر آنها بدون رجوع به منابع غنی ایرانشناسی امکانپذیر نیست. من، پیش از این در یکی دیگر از آثار خود با عنوان «انیرانی، در خدمت فرهنگ و تمدن ایرانی» (تهران: نشر یادآوران، ۱۳۹۶) ابعاد و زوایای گوناگون این موضوع را به صورت مستند و مستدل بررسی کردهام و علاقهمندان مطالعه تفصیل بیشتر این نکته را به آن اثر ارجاع میدهم.
درباره کیفیت ارتباط شخصیت باستانی اسکندر مقدونی با ایرانیان و هویت ایرانی نیز نقش منابع تاریخی کمابیش به همان ترتیب است؛ کمبود فوقالعاده شدید منابع ذیربط فارسی در برابر تنوع گسترده منابع یونانی، رومی و منابع نگاشته شده به زبانهای زنده امروز جهان غرب. به عنوان یک واقعیت باید گفت درباره همین یک موضوع خاص دهها کتاب و صدها مقاله به زبانهای غربی نوشته شده است که هر کدام میتوانند زوایایی از این مساله را بر ما بنمایانند. اما ما به دلایل گوناگون آنچنانکه باید و شاید اقدام به ترجمه این منابع ارزشمند نکردهایم.
این موضوع از این جنبه اهمیت دارد که به عنوان مثال در ارزیابی شخصیت و سیاستهای اسکندر مقدونی در قبال ایرانیها، ما عموما با یک تناقض روبهرو هستیم. در حالی که منابع تاریخی بسیار اندک ما از اسکندر مقدونی با عنوان «گجستک» (ملعون) نام میبرند و او را ویرانگر ایران آن عصر میدانند، در آثار ادبی ـ عرفانی فارسی دوره اسلامی ایران جایگاه اسکندر مقدونی در حد پیامبران الهی والا شمرده شده و حتی در اسکندرنامهها، دارابنامهها و اقبالنامهها معجزات و کراماتی به وی نسبت داده شده است! برای شناخت ابعاد گوناگون شخصیت اسکندر مقدونی در «تاریخ» و «ادبیات» ایران توصیه میشود به نوشتههای زیر عنوان Alexander the Great، Eskandar-Nama (هر دو، در دانشنامه انگلیسی Iranica)، و اسکندر (در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی) مراجعه فرمایید.
دکتر عباس امام
در هر حال، در شرایطی که امروزه اعتقاد عمومی و رایج بر این است که اسکندر مقدونی "به طور مطلق و همواره با فرهنگ و تمدن ایرانی کینهتوزانه برخورد میکرده است"، "ایرانگرایی اسکندر مقدونی" ردیهای است بر این رویکرد و ذهنیت مطلقنگر و سادهانگار. نویسنده لهستانی این مجموعه جستارها، مارک یان اولبریخت (Marek Jan Olbrycht) که ایرانشناسی بنام و پژوهشگری دقیق و پیگیر میباشد با بازخوانی دقیق منابع باستانی کوشیده تا با استفاده از اسناد و مدارک ذیربط رویکردی عالمانه، مستند و مستدل به ابعاد و زوایای گوناگون این مساله داشته باشد. جستارهای ششگانه "ایرانگرایی اسکندر مقدونی" هر یک به جنبه یا جنبههایی از این نکته پرداخته و نشان میدهند که اسکندر در مواردی بسیار و با انگیزههایی خاص به جنبههایی از هویت ایرانی دیدگاهی مثبت داشته و در عمل نیز ایرانگرایی خود را به شکلهای گوناگون در ارکان گوناگون امپراتوری خویش ترویج کرده است؛ از یگانهای نظامی تحت امر خود گرفته، تا تشریفات درباری، از زیب و زیور شخصی خود گرفته تا ادای احترام به پادشاهان هخامنشی و تا مجموعهای گسترده از دیگر اصلاحات ایرانگرایانه وی که با جزییات هرچه تمامتر به خواننده ارایه میشوند.
در جستار ۱ اصول کلی این رویکرد و چرایی ایرانگرایی اسکندر ارایه شده است. در جستار ۲ چگونگی به کارگیری این رویکردهای ایرانگرایانه توسط اسکندر در پارت، باکتریا و هند مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در جستار ۳ مصادیق چندگانهای در تایید وجود چنین رویکرد و دستورکاری نزد اسکندر مطرح گردیده است. در جستار ۴ نشان داده شده که چگونه و با چه زمینهها و شرایطی گروههایی از ایرانیان در قالب "یگانهای رزمی" در رکاب اسکندر جانفشانی کردند. جستار ۵ به مقطع حضور اسکندر مقدونی در شوش میپردازد که جایگاه تبلور عینی این رویکرد بوده است. جستار ۶ نیز که به گونهای مکمل جستار پیشین است به مقطع کمتر مطرح شدهی اقامت اسکندر مقدونی در خوزستان میپردازد و با استفاده از اسناد و مدارک تاریخی باستانی ذیربط نشان میدهد وی چرا و چگونه در مکانی به نام سیتاکین به بازآرایی سپاه خود پرداخت.
یادآور شوم که مترجم این مجموعه مقالات را از منابع مختلف گردآوری کرده و آنها را از نظر محوریت موضوع با عنوانی که ذکر شد در کنار هم گذاشته تا در قالب یک کتاب به خوانندگان فارسی زبان تقدیم شود.
مارک یان اولبریخت لهستانی آلمانیتبار استاد برجسته تاریخ جهان باستان (یونان ـ ایران) و پژوهشهای خاورشناسی، استاد دانشگاه لهستانی رژو (Rzeszow) و استاد مهمان در دانشگاههای آلمان و پرینستون آمریکا، عضو چندین انجمن علمی ـ دانشگاهی معتبر جهانی، صاحب امتیاز و سردبیر نشریه تخصصی پژوهشهای جهان باستان با عنوان Anabasia :Studia Classica et Orientalia نویسنده دهها مقاله و چندین کتاب درباره روابط یونان باستان و ایران باستان و از صاحبنظران طراز اول ایران دوره هخامنشیان و اشکانیان است.
پروفسور مارک یان اولبریخت
وی در پیشگفتاری بر ترجمه فارسی این کتاب نوشته است:
در مطالعه تاریخ ایران و خاورمیانه دوران هخامنشی و پساهخامنشی من همواره درباره کشورگشاییهای اسکندر مقدونی در این سرزمینها با مشکلات و چالشهایی روبهرو بودهام، اما اندکاندک به این نکته پیبردهام که تاریخ پساهخامنشی و تاریخ اشکانی را نمیتوان بدون "بازخوانی" تاریخ اسکندر مورد کندوکاو قرار داد. این "دریافت" نکته تازهای است چراکه بیشترینه پژوهشهای پیشین چیستی سیاستهای اسکندر را به گونهای گزینشی و یا ناقص مورد بحث و بررسی قرار دادهاند. به همین دلیل، با چالش بسیار شگرفی رویاروی شدم: نگارش تکنگاشتی نوین و دیگرگونه درباره اسکندر مقدونی. در همین راستا بود که کتاب خود با عنوان "اسکندر مقدونی و سرزمینهای ایرانی" را در سال ۲۰۰۴ میلادی منتشر کردم. سپس، در ادامه بر بنیان مطالب همان کتاب چندین جستار در نشریات دانشگاهی منتشر ساختم. با این ترجمه اکنون خوانندگان فارسی زبان نیز از این امکان برخوردارند تا مجموعه شش جستار در این زمینه را مورد مطالعه و ارزیابی قرار دهند؛ مجموعهای که به بیان و تشریح نقش اسکندر در تاریخ کشور ایران و دیگر سرزمینهای ایرانی میپردازد. در این جستارها، من کوشیدهام تا با رویکردی تازه و دیگرگون به تاریخ ایران دوران اسکندر بنگرم. در این اثر علمی ـ پژوهشی خواننده با چهرهای دیگر از اسکندر روبهرو میشود. ما در این اثر نشان خواهیم داد که "چگونه" و "چرا" اسکندر از یک جهانگشای سنگدل به زمامداری تبدیل شد که آگاهانه و هوشمندانه برای دستیابی به اهداف خویش دست به دامان ایرانیها میشد. این جنبه از شخصیت اسکندر به هیچوجه تاکنون با این "گستره" و "ژرفا" مورد بررسی قرار نگرفته است. در این میان، جلوههایی از دلبستگی و شیفتگی اسکندر به فرهنگ اقوام ایران زمین نیز به شکل مستند به تصویر کشیده شده است. گمان میکنم این یافتههای نوین به ما این امکان را میدهد تا یک بار دیگر تاریخ ایران باستان اواخر دوران هخامنشی و پساهخامنشی را از دریچهای دیگر مورد بازبینی قرار دهیم. بسیار خرسندم که مطالب این کتاب به زبان فارسی در اختیار فارسی زبانان قرار میگیرد. در آثار پژوهشی من پژوهشگران ایرانی تاکنون همواره نقشی بسیار مهم ایفا کردهاند. اینک نیز انتشار ترجمه فارسی این اثر با تلاشهای مترجم ایرانی آقای دکتر عباس امام (گروه زبان انگلیسی دانشگاه شهید چمران اهواز)، و همچنین کوشش ویرایشی همکارشان آقای دکتر فرشید نادری (گروه تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز)، امکانپذیر گشته است. از این دو عزیز صمیمانه سپاسگزارم.
مارک یان اولبریخت
۲۰۲۰/۳/۱
انتهای پیام