سیاستمداران اصلا فیلم می‌بینند؟!

یک منتقد سینما می‌گوید: ای کاش سیاستمداران اهل سینما بودند و گاهی روی پرده سینما به حرف دل جوان‌ها گوش می‌سپردند چون سینما دائم حرف‌هایی را گوشزد و آینده‌نگری کرده است.

 چند روز قبل یادداشتی از تهماسب صلح‌جو - منتقد قدیمی سینما - با موضوع «سیاست در سینما» در ایسنا منتشر شد که البته اصل یادداشت سال ۱۳۷۸ در مجله فیلم چاپ شده بود. این بازنشر به بهانه بررسی و موشکافی علت کم شدن و در برخی موردها، حذف شدن طرح مسائل سیاسی و انتقادی اجتماعی در سینماست که در یک دهه گذشته به اوج خود رسیده است.

جان کلام یادداشت صلح‌جو در حدود ۲۰ سال قبل این بود که، «به‌رغم وسعت در سینمایی سیاسیِ تبلیغاتی، دامنه سینمایی سیاسی معترض بسیار محدود بوده و بدبینی‌ها و بدگمانی‌ها و سوء‌تفاهم‌های بازدارنده تاریخی که از بدو پیدایش سینما در ایران هرگونه اعتراض را «ممنوع» کرده بود، همچنان (در سال ۱۳۷۸) به قوت خود باقی است و در سال‌های پس از انقلاب هم به سیاق گذشته هر جا که سینما از چهارچوب سازش با شرایط موجود فراتر رفته و حرف و حدیثی بر خلاف پسند زمامداران وقت گفته، مصلحت‌اندیشان به بهانه ناسازگاری آن با «مصالح مملکت» و اخلال در نظم جامعه، با توقیف و سانسور به چاره‌جویی پرداختند.»

بیشتر بخوانید:

یک «ممنوع مطلق» در سینما و «هوایی که تازه نیست»

از آنجا که به نظر می‌رسد این وضعیت هنوز هم در سینما وجود دارد و اتفاقا بسیار سخت‌گرانه‌تر شده است، پیگیر آن شدیم تا نظر این منتقد را پس از گذشت دو دهه جویا شویم و او در گفت‌وگویی با ایسنا بیان کرد: آنچه در سال ۱۳۷۸ نوشته بودم بر این مبنا بود که سینما به عنوان یک پدیده بسیار مهم و تاثیرگذار فرهنگی در کنار دیگر فعالیت‌های فرهنگی، دائم حرف‌هایی را گوشزد کرده و به نوعی آینده‌نگری کرده است، چون کار فرهنگ همین است. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در فرهنگ آینده‌نگری می‌شود و گذشته چراغ راه آینده است. زمانی که من این مطلب را نوشتم -که البته دوستان دیگری هم می‌نوشتند - مربوط به دورانی بود که چشم افراد جامعه امیدوار به انجام یک سری اصلاحات بود و الان وقتی واکنش جوان‌ها را می‌بینیم، به نظر می‌رسد کار از کار گذشته است، چون زمانی که باید به این حرف‌ها توجه می‌شد، اتفاقی نیفتاد.

او افزود: ما در همان مقطع بابت آنچه می‌گفتیم مورد انتقاد قرار می‌گرفتیم و نقدهای‌مان بی‌ارزش تلقی می‌شد، در حالی که هر بخشی از گذشته‌ی جامعه را که نگاه کنیم، می‌بینیم که سیاستمداران به بسیاری انتقادها بی‌توجهی کردند و نتیجه آن را این روزها می‌بینیم.  

وی با اشاره به اینکه آنچه را که به گذشته مربوط می‌شود، باید از یک جنبه تاریخی نگاه و تحلیل کرد، ادامه داد:‌ سینما اتفاقات بسیاری را در گذشته هشدار داده، مثل فیلم «آواز قو» که گوشه‌ای از داستان همین امروز ما و جوانان امروز ماست، ولی در زمان ساختش آن را و فیلم‌های مشابه را جدی نگرفتند. فیلم‌های مشابه، یا سانسور می‌شدند یا توقیف می‌شدند و گروهی معتقد بودند خلاف مصالح مملکت است، در حالی که دیالوگی در فیلم هست که جمشید هاشم پور در نقش یک پلیس طرفدار جوان‌ها مطرح می‌کند که همین حرف‌های امروز است و اینکه جوان‌ها حقی دارند.

او با یاداوری اینکه «در دوران اصلاحات فیلم‌های اعتراضی و منتقدانه زیادی ساخته شدند که البته دچار مشکلاتی هم می‌شدند»، گفت: مثلا در سکانس پایانی فیلم «به رنگ ارغوان» که به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا ساخته و پنج سال هم توقیف شد، جوان‌های دانشجو به‌خاطر حفاظت از محیط زیست به صورت نمادین خود را در موقعیت به دار آویختن نشان می‌دهند و این‌ها چیزی است که امروز درباره آن صحبت می‌شود. کاش سیاستمداران اهل سینما بودند گاهی روی پرده سینما به حرف دل جوان‌ها دل می‌سپردند اما متاسفانه احتمالا بسیاری از آن‌ها اصلا فیلم تماشا نمی‌کنند و ای کاش برای آنچه در سینما ساخته شده، درنگ می‌کردند.

صلح‌جو در ادامه با اشاره به جریان سینمای سیاسی بیان کرد:‌ سینمای سیاسی دو شاخه دارد؛ یکی اینکه به صورت مستقیم به مسائل سیاسی یا تبلیغی سیاسی بپرازد و یکی دیگر هم اینکه بیشتر برداشت سیاسی از آن می‌شود. فیلم‌هایی که از دسته دوم هستند، معمولا سینمای منتقد اجتماعی و سیاسی تلقی می‌شوند که جنبه اعتراضی دارند. در این بین نکته قابل توجه این است که سینمای سیاسی به شدت تابع شرایط اجتماعی است، یعنی در سینما زمانی مفهوم سیاسی پررنگ می‌شود که موضوعی در یک شرایط ملتهب اجتماعی طرح شود، بر این اساس خیلی از فیلم‌هایی که قبل از انقلاب، سیاسی تلقی می‌شدند امروز دیگر سیاسی نیستند.  بعد از انقلاب هم بیشتر فیلم‌هایی که در دسته سیاسی داشتیم، تبلیغی بودند.

این منتقد سینما درباره اینکه آیا ساخت فیلم‌های سینماییِ سیاسی و اعتراضی در مردم می‌تواند تاثیرگذار باشد که ببینند مطالباتشان در جایی مطرح می‌شود؟ گفت: فیلم‌های معترض اجتماعی می‌توانند زمینه‌ساز یک جریان باشند که در زمان انقلاب هم همینطور بود اما اساسا این نوع فیلم‌ها زمانی می‌توانند کارآمد باشند که حاکمیت به آن‌ها توجه داشته باشد، نه اینکه صرفاً فیلمی ساخته شود. هدف سینمای منتقد اجتماعی و سیاسی این است که بحران‌ها را گوشزد کند و حاکمیت هم به آن توجه داشته باشد. زمانی به دلیل محدودیت رسانه، سینما خودش یک رسانه فراگیر بود که به مردم آگاهی می‌داد اما امروز در دورانی به سر می‌بریم که گستردگی رسانه شکل دیگری پیدا کرده است.

صلح‌جو در پاسخ به اینکه آیا می‌توان گفت با تغییرات رسانه‌ای، سینما از جامعه عقب افتاده است؟ گفت: قطعاً همینطور است. سینما دیگر نمی‌تواند آن نقشی را که ۵۰ سال قبل ایفا می‌کرد، امروز هم ایفا کند، چون همین گوشی‌هایی که در اختیار مردم است، خودشان سینما هستند و در واقع از سینما هم جلوتر هستند. مردم دائم درباره مسائل اجتماعی روز درتلفن‌های خود فیلم‌های مستند می‌بینند، در حالی که در گذشته چنین امکانی وجود نداشت. یکی از دلایلی که سینما چنین نقشی را از دست داده، این است که در طول این سال‌ها مدیران بیش از آنکه به فکر سینما باشند، به فکر موقعیت خود بودند، مدام نگران بودند که نکند به فیلمی مجوز دهند و بعد مشکلی ایجاد شود. تلویزیون هم همین وضعیت را دارد و این‌طور می‌شود که سینما و تلویزیون مخاطب خود را از دست می‌دهند و رسانه‌های دیگر جایگزین می‌شوند.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۲۲ آذر ۱۴۰۱ / ۰۳:۴۶
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 1401092214442
  • خبرنگار : 71219