امروز در تقویم به نام قشری ثبت شده که همواره نشان داده است مسیر توسعه سیاسی و اجتماعی کشور از دانشگاه میگذرد. در واقع توسعه کشور بدون توجه به نقش دانشجویان ممکن نخواهد بود، دانشجویانی که نبض جامعه را میسنجند و همواره تلاش میکنند جامعه را آگاه کرده و در مسیر راستین فرهنگ و توسعه رهنمون کنند.
هرچند برگزاری مناظرات و تریبونهای آزاد و گاها حضور برخی از سیاسیون در دانشگاهها و شنیدن مطالبات دانشجویان از جمله مواردی است که به منظور افزایش نقشآفرینی سیاسی دانشجویان انجام میشود، اما آیا این اقدامات که عمدتا تنها سالی یکبار و در روز دانشجو صورت میپذیرد، برای برطرفسازی دغدغههای دانشجویان و ایجاد بستری برای نقشآفرینیهای آنان کافی است؟
الهه دانشجوی برق دانشگاه آزاد مشهد است و در گفتوگو با ایسنا در پاسخ به اینکه به نظرت در شرایط امروز، مسئولین چگونه باید از ظرفیت دانشگاه و دانشجویان برای حل مشکلات کشور استفاده کنند، میگوید: امروز صدای دانشجویان و مطالبات آنان واضح است و تنها کافی است مسئولین اراده کنند و این صدا را بشنوند. باید نقش دانشجویان در تصمیمات سیاسی و اجتماعی جدی گرفته شود. قطعا اگر این اتفاق بیفتد و دانشجویان اراده مسئولین برای شنیدن و عمل به مطالبات خود را پررنگ ببینند، از هیچ تلاشی برای کمک به آنان و هموار کردن مسیر توسعه کشور، دریغ نخواهند کرد.
این دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد با اشاره به اتفاقات اخیر در کشور ادامه میدهد: البته در جریان هستم که به تازگی تعدادی از بازداشتشدگان حوادث اخیر آزاد شدهاند و همچنین خبر آزادی تعدادی از دانشجویان زندانی را نیز شنیدهام. به علاوه حضور برخی از مسئولین در دانشگاهها و شنیدن صدای دانشجویان معترض نیز از دیگر اقدامات مثبتی است که از مدتی پیش در حال انجام است. همه اینها خوب است، اما زمانی مورد رضایت جامعه دانشجو واقع میشود که همه چیز تنها در حد شنیدن صدای آنان نباشد و به مطالباتی که دانشجویان مطرح میکنند، جامه عمل پوشیده شود. قطعا اگر زودتر از این صدای فریادهای دلسوزانه دانشجویان شنیده و در راستای تحقق مطالبات آنان اقدام میشد، مشکلات تا حدی که امروز میبینیم، پیچیدگی نمییافت.
سعید نیز که از دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه فردوسی است، در گفتوگو با ایسنا با اشاره به نقش همیشه تاثیرگذار دانشجویان، میگوید: در زمان مبارزات علیه رژیم پهلوی نیز دانشجویان نقشی پررنگ داشتند و یکی از اصلیترین گروههایی بودند که زمینههای پیروزی انقلاب را فراهم آوردند. در سالهای پس از انقلاب نیز فعالیتهای سیاسی دانشجویان با افتوخیزهایی ادامه داشت، چراکه دانشجویان به عنوان قشر جوان و فرهیخته جامعه، نمیتوانند رسالت خود را تنها در تحصیل ببینند و در برابر مشکلات کشور بیتفاوت باشند و خواهان ورود و بیان نظرات کارشناسانه خود در مورد مسائل مختلف جامعه اند.
وی ادامه میدهد: متاسفانه سالهاست که چنین عرصهای برای دانشجویان فراهم نبوده و در مورد موضوعات مختلف، نقش آنان مورد بیتوجهی قرار میگرفته است. همچنین با شیوع کرونا و تعطیلی دانشگاهها، تشکلهای دانشجویی نیز کاملا به محاق رفتند و اگر تا پیش از این دانشجویان میتوانستند با حضور در انجمنهای دانشجویی و تریبونهای آزاد، اندکی در مورد موضوعات مختلف اظهار نظر و نقشآفرینی کنند، کرونا باعث جمع شدن همین فضای کوچک شد. همه این عوامل دست به دست هم داد تا امسال شاهد باشیم موضوع فوت مرحوم امینی مانند جرقهای، باعث انفجار ناگهانی در دانشگاهها شود.
این دانشجوی دانشگاه فردوسی با تاکید بر اینکه البته بیان فحشهای رکیک در محیط دانشگاه هیچ توجیهی ندارد، اظهار میکند: اما در مجموع نمیتوان از دانشجویان انتظار داشت نسبت به اتفاقاتی مانند آنچه این روزها در سطح کشور در حال رخ دادن است، بیتفاوت باشند. در این چند وقت برای حل مشکلات کشور راهکارهای گوناگونی از سمت افراد مختلف ارائه میشود، اما به نظر من یکی از مهمترین راهکارها توجه به نقش بیبدیل دانشگاه و دانشگاهیان است.
اما واقعا امروز جایگاه دانشجو در نظام تصمیمسازی کشور ما در کجا قرار دارد؟ رابطه علم و قدرت چه ضربهای به این جایگاه میزند و از چه مسیرهایی باید نقشهای سیاسی و اجتماعی دانشجویان در جامعه ظهور و بروز یابد؟
دکتر رضا سرحدی، جامعهشناس سیاسی در گفتوگو با ایسنا با تاکید بر نقش اساسی دانشگاه در توسعه سیاسی کشور، اظهار کرد: به لحاظ تاریخی دانشگاه نهاد تولیدکننده علم و انتقال آن به نهادهای دیگر بوده و برای آن نقش و کارکرد علمی در نظر گرفته میشد. برای مثال آکادمی در یونان یا جندی شاپور در ایران عمدتا محور مباحث علمی بوده و دغدغه دانش داشته است، اما گسترش مناسبات و پیچیده شدن جوامع امروزی و نیاز به رفع احتیاجات باعث شده دانشگاه وارد مسائل سیاسی و فرهنگی هم بشود.
وی با اشاره به جایگاه دانشگاه در توسعه سیاسی و اجتماعی کشور، خاطرنشان کرد: دانشگاه به فرایندهای اجتماعی و فرهنگی کمک میکند و در این راستا انتقال دانش نیز انجام میشود. درواقع دانشگاه در این گذار تاریخی یکی از نهادهای اصلی است که میتواند به عنوان محلی برای گسترش و بسط توسعه سیاسی نقشآفرینی کند. این نقشآفرینی میتواند در حوزه تمرین و آموزش باشد، یعنی دانشجویان در خوردهنهادهایی مانند انجمنها و تشکلها تمرین گفتوگو کنند.
این جامعهشناس سیاسی با بیان اینکه دانشجویان میتوانند حاملان ارزشهای توسعه سیاسی باشند، افزود: در پرتو توسعه سیاسی تساهل، گفتوگو و مدارا منجر به جامعهپذیری شده و در نهایت زمانی که دانشجویان از دانشگاه خارج میشوند و به عرصه جامعه پا میگذارند، به عنوان حاملان ارزشهای توسعه سیاسی نقشآفرینی میکنند.
سرحدی در رابطه با بدهبستانهای علم و قدرت بیان کرد: مهمترین مسئله در این بدهبستانها در نظر گرفتن دانشگاه به عنوان نهادی مستقل است. اگر دانشگاه به عنوان نهادی مستقل در نظر گرفته نشود، رابطه علم و قدرت رابطهای مخدوش است، چراکه نظامهای سیاسی تلاش میکنند تا از دانشگاه به عنوان مرجع و نهاد مشروعیتبخشی سیاستهای خود استفاده کنند و به نوعی دانش در خدمت قدرت قرار میگیرد.
بهترین شکل رابطه بین علم و قدرت چیست؟
وی با بیان اینکه در بسیاری از نظامهای سیاسی دانش در اختیار قدرت است، در خصوص بهترین نوع رابطه علم و قدرت عنوان کرد: درستترین رابطه علم و قدرت این است که نظام سیاسی در بخشی از فرآیندهای سیاستگذاری و حتی بزنگاههای تصمیمگیری از دانشگاه کسب اطلاعات کند و پس از بهرهبرداری از علم دانشگاهیان بهترین تصمیمات سیاسی اخذ شود.
وی با تاکید بر اینکه دانشجو باید صدای خفته جامعه باشد، اضافه کرد: دانشجو با پروژهها و تحقیقات علمی میتواند نبض جامعه را بسنجد و با دادن اطلاعات و آگاهی به دولتمردان، در مسیر توسعه سیاسی و اخذ تصمیمی که به صلاح ملت باشد، موثر واقع شود.
این جامعهشناس سیاسی با بیان اینکه در گذشته امر سیاسی به دولت محدود میشد و تنها دولت تصمیمگیرنده بود، ادامه داد: اما اگر خوشبینانه و مثبت نگاه شود در عصر جدید دامنه امر سیاسی گسترش پیدا کرده است و تمام مردم با آن درگیرند و دیگر نمیتوانند نسبت به آن بیتفاوت باشند.
سرحدی مهمترین کارکرد دانشجو را رویکرد انتقادی او نسبت به سیاست دانست و تاکید کرد: دانشجو باید در عرصه سیاسی فعالیت کند، اما نباید این فعالیت رنگوبوی ایدئولوژیک و قدرت به خود بگیرد و دانشجو در دام قدرت و ایدئولوژی بیفتد.
وی با اشاره به نقش هشداردهنده دانشجو، عنوان کرد: در دانشگاهی که اطلاعات در گردش و درحال به روز شدن است، دانشجو میتواند رویکرد انتقادی درستی داشته باشد، اما باید خود را از ساختار قدرت دور کند و ضمن ایفای نقش انتقادی، با دیدی آکادمیک کنشگری کند.
جایگاه مستقل دانشگاه حفظ شود
این جامعهشناس سیاسی با اشاره به اینکه در اصل ۲۷ قانون اساسی برگزاری تجمعات مسالمتآمیز برای بیان خواستههای مردم جایز شمرده شده است، گفت: در دانشگاهها نیز این اصل برقرار است، با این تفاوت که اگر در دانشگاهها به عنوان مرکز علم و فرهنگ اعتراضاتی برگزار میشود، طبق قانون خود مدیریت دانشگاه باید فضای اعتراضات را مدیریت کند، نه اینکه نیروهایی از بیرون وارد این محیط شوند و فضا را به خشونت بکشند.
سرحدی ادامه داد: باید دانشگاه مستقل باشد و برخوردهایش در تجمعات و اعتراضات مدیریت شود. در این راستا دانشجویان میتوانند اعتراض خود را بیان کنند، ولی این اعتراض در نهادی آکادمیک انجام میشود، نه کف خیابان. در داخل دانشگاه این امکان فراهم است که دانشجو خواسته معقول خود را به صورت مسالمتآمیز و عقلانی بیان کند.
وی تاکید کرد: باید در مسیر اعتراض و تجمع تا حد ممکن گفتوگو شکل گیرد و صدای دانشجو شنیده شود. امروز اگر دانشجو در سایه نهاد قدرت قرار نگیرد، مسیر اعتراضات دانشجویی درست به پیش میرود.
این جامعهشناس سیاسی در خصوص لزوم ایجاد فضای لازم برای بیان خواستههای دانشجو در دانشگاهها، اظهار کرد: همچنین باید توجه داشت مهمترین مسئله در مسیر توسعه سیاسی، این است که کنشهای ارتباطی خارج از روابط قدرت و سلطه باشد. برگزاری کرسیهای آزاداندیشی و مناظرات و تدوین برنامهها توسط تشکلهای دانشجویی از اقدامات مهمی است که باید در مسیر توسعه سیاسی انجام شود.
سرحدی مهمترین ضعف دانشگاهها در مسیر توسعه سیاسی را مصادره شدن گفتوگوها به نفع احزاب و گروههای سیاسی دانست و افزود: درست است که گفتوگو و پیشزمینههای آن فراهم است، اما بهتر است این گفتوگوها، همراه با مدارا و تساهل و خارج از روابط سلطه و قدرت باشد تا مسیر درست خودش را طی کند و هیچ گروه و حزبی در تلاش برای مصادره گفتوگو به نفع خویش نباشد.
وی ضعف دیگر دانشگاهها در مسیر توسعه سیاسی کشور را نادیده گرفتن دانشگاه به عنوان نهادی مستقل دانست و خاطرنشان کرد: دانشگاه ضمن اینکه نهادی مستقل است سازوکارهایی برایش تعبیه شده به صورتی که اگر دانشجویی از برخی خطوط عبور کند و بخواهد شان دانشگاه را نادیده بگیرد، خود دانشگاه باید در مورد او تصمیمگیری کند. باید دانشگاه به عنوان نهادی مستقل، عقلانی، سراسر علم و دانش به رسمیت شناخته شود و آنقدر شان و حرمت برایش قائل شد که طبق قوانین در صورت ایجاد هر مسئلهای، در خود دانشگاه مسائل حل و فصل شود.
گام برداشتن در راه علم، عدالتخواهی و آزاداندیشی در گرو فضا و امکاناتی است که باید در دانشگاهها فراهم باشد. عمده فعالیتها و اعتراضات دانشجویی در قالب تشکلها و انجمنهای دانشگاهی پیگیری میشود که البته با قوانین دست و پا گیر همیشگی، هرگونه ذهن پویایی را در خود خفه میکند و اجازه تعامل و گفتوگوی آزاد را سلب میکند. قشر دانشگاهی مغز متفکر و قلب تپنده هر جامعهای است و قطعا ایجاد توقف در فعالیتهای این قشر، به توقف در ادامه حیات جامعه منجر خواهد شد.
انتهای پیام