دردی که بیستون می‌کِشد!

کتیبه ۲۵۰۰ ساله بیستون از برجسته‌ترین آثار بجای مانده از عصر هخامنشیان در ایران است. کتیبه‌ای که توسط داریوش اول به سه زبان پارسی باستان، اکدی و عیلامی در ارتفاع چند ۱۰ متری در دل صخره کوهی به این نام به یادگار مانده است‌.

به گزارش ایسنا، جایی که پادشاه هخامنشی شرح فتوحاتش را در قالب کتیبه‌ای در آن خلق کرد و برای آیندگان برجای گذاشت، کوهی تاریخی با موقعیتی استراتژیکی بود که آن را "بغستان" یا "جایگاه خدایان" می‌نامیدند و بر سر شاهراه باستانی سرزمین پارس و بین‌النهرین قرار داشت. 

نه تنها این کتیبه، بلکه آثار تاریخی و طبیعی ارزشمند دیگری همچون نیایشگاه مادی، پیکره هرکول، سنگ بلاش، نقش مهرداد اشکانی، سنگ نگاره گودرز، کاخ بیستون، فرهاد تراش، پل ساسانی، کاروانسرای شاه عباس صفوی، غار شکارچیان و مرخرل، سراب بیستون و .... از هزاران سال قبل تا عصر حاضر در اطراف محوطه بیستون واقع شده است.

با این حال، کتیبه و نقش برجسته داریوش اول در میان آثار تاریخی متعددی که در محوطه بیستون قرار دارند، همچون نگینی درخشان می‌تابد، چراکه بزرگترین سنگ نبشته جهان و یکی از مهمترین سندهای تاریخ بشریت است که شرح حال فتوحات یکی از مهمترین پادشاهان زمان هخامنشیان  را برای ما ترسیم می‌کند.

"ملکه کتیبه‌های شرق باستان" و "لوح روزتای آسیا" القابی است که باستان شناسان به کتیبه بیستون به عنوان یکی از مهمترین کتیبه‌های میخی جهان و طولانی ترین کتیبه فارسی باستان داده‌اند، عظمت این اثر تاریخی تا جایی است که زمانی که پرونده آن را برای ثبت جهانی شدن در  نشست اجلاس یونسکو مطرح کردند، کشورهای عضو این سازمان به اتفاق آراء به ثبت جهانی آن رای دادند.

و حالا امروز درست ۱۶ سال و چهار ماه از ثبت جهانی شدن این اثر عظیم می‌گذرد و با وجودی که انتظار می‌رفت ثبت جهانی بیستون تحولاتی شگرف را برای اثر به همراه داشته باشد و نگاه مسئولان به آن جدی‌تر شود و خیل گردشگران زیادی را به سمت خود بکشاند، اما اینطور نشد که هیچ، هر گردشگری هم که به آن سری می زند، سری به نشانه تاسف برای آشفتگی‌های این میراث جهانی تکان می‌دهد.

با وجود اینکه امروزه همه علاقمندان به تاریخ در همه جای این کره خاکی، بیستون را می شناسند، اما شرایط اسف بار این مجموعه جهانی، حکایت از آن می کند که ما هنوز شان این اثر گرانسنگ را نشناخته‌ایم و آن را به حال خود رها کرده‌ایم.

تقریبا می‌توان گفت که درمجموعه جهانی بیستون هیچ زیرساختی در شان این مجموعه و گردشگرانی که برای دیدن آن می‌آیند، وجود ندارد. گردشگران خارجی که از کشورهای مختلف دنیا به امید دیدن این کتیبه پر عظمت سفر می کنند وقتی وارد مجموعه می‌شوند، تنها از دور با انگشت اشاره کتیبه‌ای را به آنها نشان می‌دهند و می‌گویند که این کتیبه بیستون است، بدون اینکه زمینه‌ای برای آنها فراهم شود تا از نزدیک آن را ببینند و اینطور می‌شود که آنها را سرخورده و ناامید از شگفتی که قرار بود در انتظارشان باشد، راهی کشورشان می‌کنیم تا دیگر حتی پشت سرشان را هم نگاه نکنند.

شاید اگر در این سالها مسئولان طبق وعده‌هایی که داده بودند، یک ماکت در ابعاد واقعی با همان مشخصات و جزئیات کتیبه ساخته بودند و یا اینکه ابزارهای بروز و دوربین‌های پیشرفته را نصبت می‌کردند تا گردشگران بتوانند کتیبه را دقیق‌تر ببینند و یا حتی اگر یک تابلوی راهنما با توضیحات کامل نصب شده بود، گردشگران به‌ویژه گردشگران خارجی که مسافت زیادی برای دیدن این کتیبه طی کرده‌اند را اینگونه ناراحت و مکدر خاطر نمی‌کردیم، زیرا قطعا نمی‌توان تنها با ایماء و اشاره راهنمایان گردشگری همه عظمت و شگفتی این کتیبه باستانی را برای گردشگران شرح داد.

همه این مصیبت ها در یک طرف، نداشتن هیچ زیرساختی برای توقف و استراحت گردشگران در محوطه بزرگ میراث جهانی هم از یک طرف. در این محوطه حتی یک توقفگاه و استراحتگاه برای گردشگران وجود ندارد تا در آنجا دمی بیاسایند و از عظمت بیستون باهم حرف بزنند و از آن همه زیبایی محیط پیرامونی‌اش لذت ببرند.

سالن معرفی، ساخت مولاژ، ویدئومپینگ، نصب دوربین‌های پیشرفته، نورپردازی و... تنها چند وعده از ده‌ها وعده‌ای است که طی سال‌های گذشته مدیران میراث جهانی بیستون داده‌اند که تاکنون هیچکدام محقق نشده است.

شرایط بغرنج بیستون به گونه‌ای است که حتی وزیر میراث فرهنگی که تابستان امسال بازدیدی از آن داشت، به شرایط نابسامان آن اذعان کرد و با بیان اینکه بیستون سندی هویتی نه تنها برای مردم کرمانشاه بلکه برای کل مردم جهان است، شرایط کنونی این اثر را در شأن آن ندانست و از تلاش برای حل مشکلات آن خبر داد.  

بیستون درد می‌کشد، از زخمِ عمیق بی‌توجهی‌ها، درد می‌کشد از زخمِ وعده‌های بی‌سرانجام، از قول‌هایی که فقط قول بودند و هیچگاه به عمل نرسیدند، درد می‌کشد از زخم بی‌سامانی و رهاشدگی، از اینکه شانش را حفظ  نکرده‌اند و طی این سال‌ها مدیرانی اداره آن را به دست گرفته‌اند که هیچ قدمی برایش برنداشته‌اند، دلسوزش نبوده‌اند و تمام ناتوانی خود را به پای نبود بودجه نوشته‌اند.

حیف است "بیستون"؛ این هشتمین اثر ثبت شده ایران در فهرست جهانی یونسکو، اینگونه به حال خود رها باشد، قدرش را ندانیم و از ظرفیت بالایش بهره‌ای نبریم.  

انتهای پیام

  • شنبه/ ۵ آذر ۱۴۰۱ / ۱۲:۵۶
  • دسته‌بندی: کرمانشاه
  • کد خبر: 1401090502811
  • خبرنگار : 50184