بر پیکرە زمان...

انسان ها، معمارانی ذاتی و مهندسانی بالفطره اند که چیدمان نظام هستی از برکت وجود آنان برقرار است و فرزندان ما یادگارانی انکار ناپذیز بر پیکره زمان و خالق آنچه در اختیار رفاه و اسارت انسان است.

بنا بە بیانیەی مجمع عمومی سازمان ملل متحد ۲۵ نوامبر سال ۱۹۸۱ برابر« ۴ آذر » ۱۳۶۰ را به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان انتخاب کرده اند.

این مجمع کە ۱۷ اکتبر ۱۹۹۹ را به پاس عزم همگانی و مبارزه با خشونت علیه زنان را نامگذاری و به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان تصویب کرد، سالانە بنا بە مشکلات و معضل های روز زنان، کنفرانس های برگزار می کند کە از نظر روانشناسی و جامعه شناسی مورد بحث و گفت و گو قرار می گیرد.
این روز به پاس گرامیداشت یاد ۳خواهر فعال سیاسی به نام خواهران«میرابال» انتخاب شد که در ۲۵ نوامبر ۱۹۶۳ بعد از مدت ها شکنجه توسط سازمان امنیت ارتش جمهوری دومینکن به قتل رسیدند.
ساریه زارع روانشناس و فعال مدنی، در مقدمه‌ای جامعه شناسانه در این راستا می گوید: خشونت خانوادگی مبحث جدیدی است که جامعه شناسان و محققان علوم اجتماعی در حوزه خشونت علیه زنان به آن پرداخته اند، تا ۳۰ سال پیش خشونت در خانواده امری استثنائی تلقی می‌شد، اما بررسی هایی که در سه دهه اخیر انجام شد به این نتیجه رسید که خشونت رواج زیادی در بین خانواده ها دارد.
وی می گوید: خشونت در خانواده در طبقات پایین، متوسط و بالا و در میان افراد باسواد و کم سواد به صورت بحران در آمده است. یکی از جامع‌ترین تعاریف در مورد خشونت خانوادگی، رفتارهای تهاجمی و سرکوبگرانه از جمله حملات فیزیکی، جنسی، روانی و نیز اعمال فشار اقتصادی توسط افراد بالغ و جوان نسبت به شخصی که با او ارتباط نزدیک و تنگاتنگی دارد می توان نام برد.
این روانشناس می گوید: خشونت فقط جنبه فیزیکی و بدنی ندارد، بلکه ابعاد روانی آن مانند فحاشی، تحقیر، منزوی کردن و داد و فریاد بسی زیانبارتر و ویرانگر تر از خشونت فیزیکی است.
زارع، بر این باور است که خشونت های خانگی تبدیل به معضلی فراگیر گشته و با توجه به نوع جوامع و ساختار فرهنگی و اجتماعی آنها، خشونت و ابعاد آن متفاوت است که تغییر و تحولات اجتماعی می تواند بستری برای خشونت های خانگی باشد.

وی می گوید: نتایج آمارگیری از کشورهای مختلف جهان نشان می‌دهد، بیش از یک سوم زنان درون خانواده، از نظر جسمی و روحی مورد آزار و اذیت قرار می گیرند. این در حالی است که گزارش خشونت خانگی معمولاً به دلایل فرهنگی و اجتماعی ناقص و در ابهام قرار دارد.
بنا به گفته این فعال مدنی بیش از نیمی از زنان کبودی پای چشم، در رفتگی مچ دست و باقی خراش های بدن را به پای سرخوردگی از پله و افتادن از روی چهار پایه آشپزخانه اعلام می کنند.
با نگاهی گذرا بر دامنه انواع خشونت در جامعه رقم بالایی از زنان انواع این اعمال زشت و خشونت باررا تجربه کرده‌اند.
وی می گوید: روایت این مسئله و پدیده خشونت به شکل سیستماتیک و یک الگوی مسلط در تمام جهان وجود دارد. این الگو صرفاً به دلیل وجود باورهای مذهبی یا سنتی نیست بلکه تحت تاثیر آموزش هایی است که به صورت جهان‌شمول علیه زنان از گذشته تا به امروز وجود داشته و دارد. از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود، مسئله دیگر این قضیه، مردانی هستند که خشونت را نوعی طبیعت مردانه می دانند که با احساس برتری جویی می توانند خشونت علیه زنان را اعمال کنند این باور با الگوی قدرت طلبی که به طور ذاتی در مردان وجود دارد مانع از پذیرش آموزش‌های لازم در مردان است.
انتهای پیام

  • شنبه/ ۵ آذر ۱۴۰۱ / ۱۱:۴۵
  • دسته‌بندی: کردستان
  • کد خبر: 1401090502724
  • خبرنگار : 50572

برچسب‌ها