خلق تهران در آرزوی انتظامات مسجدسلیمان

یک شاعر و منتقد ادبی با بیان این که ملک‌الشعرای بهار، افزون بر صفت شاعری، کنش‌گری سیاسی، اجتماعی هم بود، گفت: از این‌رو، دیوان او در عین زیبایی‌ها و بهره‌های ادبی، از مدارک تاریخی هم سرشار است؛ تصویرهایی بی‌واسطه از کنش‌گری که خود در بسیاری از رخدادها از میدان‌داران بود.

علی یاری در گفت‌وگو با ایسنا گفت: بهار، در سال ۱۳۰۶ به همراه هیاتی و به دعوت شرکت نفت انگلیس و ایران برای بازدید از تأسیسات نفت به خوزستان سفر می‌کند. با همراهان بخشی از راه اهواز تا مسجدسلیمان را سوار بر کشتی «کلگا» بر روی کارون می‌پیماید. غزل یا تغزّلی با نام «رود کارون» حاصل این سفر است.

او افزود: بهار، شرح بازدید از کارخانجات نفت را در قصیده‌ای با نام «مسجدسلیمان» آورده است. شاعر نخست به بازدید خود از ویرانه‌های آتشکده یا معبد «سرمسجد» می‌پردازد. در تأمل گذشته است که غروب سر می‌رسد. سر که برمی‌دارد، چشمش به روشنایی‌های گسترده خیره می‌شود و «فروغ برق‌ها در راه‌ها و خانه‌ها» چنان است که گویی شب به زندان شده است. ادامه‌ی قصیده تمجید اقدامات «شرکت نفت بریتانی و ایران» در مسجدسلیمان است. «انتظاماتی» (در معنای نظم‌وترتیب و سامان) در شهر می‌بیند که مردم در پایتخت کشور، یعنی تهران در آرزوی آنها هستند:

انتظاماتی که در آن خطه دیدم، ای عجب

سال‌ها خلق آرزویش را به تهران کرده‌اند

یاری خاطرنشان کرد: در قصیده «نفرین به انگلستان» با بیش از ۱۵ ‌سال فاصله، با مطلع، «انگلیسا در جهان بیچاره و رسوا شوی/ زآسیا آواره گردی وز اروپا پا شوی» سروده شده است، نیز از خوزستان یاد کرده، آنجا که می‌گوید:

بگذری از لالی و بیرون شوی از هفت‌کل

وز غم نفتون روان پرشعله نفت‌آسا شوی

چون به یاد آری ز آبادان و کشتی‌های نفت

موج‌زن از شور دل ماننده‌ دریا شوی

این منتقد ادبی اظهار کرد: قصیده «طوفان» که در سال ۱۳۰۸ سروده شده است، توصیفی شاعرانه است از باران سیل‌آسا، طغیان رود کارون، حضور رضاشاه در اهواز، سوارشدن به کشتی و به‌آب‌افتادن حاکم نظامی خوزستان سرتیپ فرج‌الله‌خان، نجات‌یافتن او و پذیرفتاری کارون که دیگر در خوزستان دست تعدی نگشاید. چونان عهد دارا و شاپور:

برویاند ز اهواز اصل شکّر

پدید آرد ز ششتر نسج دیبا

بپیوندد ز فیضش قصردرقصر

ز بند شوشتر تا خور موسی

کند بر طرف بهمن‌شیر و حفّار

هزاران قریه‌ آباد انشا

این شاعر و منتقد ادبی با بیان این که ملک‌الشعرای بهار، افزون بر صفت شاعری، کنش‌گری سیاسی، اجتماعی هم بود، گفت: از این‌رو، دیوان او در عین زیبایی‌ها و بهره‌های ادبی، از مدارک تاریخی هم سرشار است؛ تصویرهایی بی‌واسطه از کنش‌گری که خود در بسیاری از رخدادها از میدان‌داران بود. در دیوان او، جز برخی اشارات، تصاویری مفصل از خوزستان هم در دو قصیده و غزلی دست‌یاب است.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۲ آذر ۱۴۰۱ / ۰۷:۴۳
  • دسته‌بندی: خوزستان
  • کد خبر: 1401090200788
  • خبرنگار : 50562