تاریخ ایران باستان مدیون مشیرالدوله است

حسن پیرنیا، ملقب به مشیرالدوله، ۲۹ آبان ۱۳۱۴ چشم بر جهان فروبست. او سیاستمدار، حقوقدان، تاریخ‌نگار و نخست‌وزیر ایران در اواخر عهد قاجار بود.

به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «محمدعلی‌شاه مشیرالدوله را مامور اصلاح عدلیه و تنظیم قانونی امور آن کرد و در «دارالشورای کبرای دولتی» یا «شورای مملکتی» که به دستور شاه بر پا شده بود، عضویت داد. حضور پیرنیا در دستگاه دولت به هنگام استبداد صغیر با انتقادات جدی همراه بود اما نمی‌توان آن را نشانه بی‌اعتقادی وی به نظام مشروطه دانست.

پس از فتح تهران، مشیرالدوله به نمایندگی از استرآباد به مجلس راه یافت ولی به‌ دلیل پذیرش مسئولیت وزارت عدلیه در کابینه سپهدار از نمایندگی استعفا کرد. در ترمیم کابینه در ۳۰ اردیبهشت ۱۲۸۹ به وزارت تجارت رسید و با استعفای کابینه در تیر ۱۲۸۹ او هم کنار رفت تا اینکه سپهدار بار دیگر در اسفند همان سال عهده‌دار تشکیل دولت شد و وزارت عدلیه را به مشیرالدوله سپرد. در دوران وزارت عدلیه پیشنهاد تدوین قانون مجازات عمومی را مشیرالدوله برای نخستین‌ بار مطرح کرد. اثر سه‌جلدی «تاریخ ایران باستان» پیرنیا یکی از منابع مهم در شناخت دوره ایران باستان محسوب می‌شود. آنچه می‌خوانید بخش‌هایی از گفت‌وگو با امید اخوی، استاد دانشگاه و نویسنده کتاب «سیاستمدار مورخ» درباره آثار حسن پیرنیا است:

«دوره‌های فکری میرزاحسن‌خان را می‌توان به چند دوره تقسیم کرد: فضای فکری او هنگام تاسیس مدرسه علوم سیاسی در دوره ناصری، فضای فکری او در چهار دوره ریاست کابینه دولت یا در دوران وزارت او در مناصب مختلف در دولت. او اولین تالیفش کتاب «حقوق بین‌الملل» است. (که مرحوم محمد گلبن این کتاب را با ویراستاری تجدید چاپ کرد) از همان زمان دغدغه‌های او درباره تاریخ‌نگاری و آموزش تاریخ در مدارس ایران را می‌توان دید. اما او تاریخ‌نگاری جدی خود را پس از کناره‌گیری از سیاست در سال ۱۳۰۵ آغاز می‌کند. البته باید توجه داشت که در دوره رئیس‌الوزرایی رضاخان، افکار ملی‌گرایی و باستان‌گرایی رشد زیادی پیدا می‌کند که در کتاب به‌ طور خلاصه ذکر شده است.

به علت ناکامی‌هایی که در مشروطه و جنگ جهانی اول برای ایران پیش آمد، هویت بخشی به ایرانیان در قالب باستان‌گرایی آغاز شد. (البته معتقدم که ما در مشروطیت به دستاوردهایی رسیدیم که سال‌ها بعد کشورهای همسایه به آنها رسیدند) این مباحث از سوی رضاخان و اطرافیان او مورد حمایت قرار گرفت. یکی از افرادی که به رشد این مباحث کمک کرد، میرزا حسن‌خان مشیرالدوله بود. میرزا حسن‌خان از نظر سیاسی با رضاخان بسیار اختلاف داشت و یکی از دلایل کناره‌گیری وی از سیاست این اختلاف بود.

پیرنیا بعد از تالیف کتاب‌های «تاریخ ایران قدیم»، «ایران باستانی» و «داستان‌های ایران قدیم» به علت استقبالی که از این کتاب‌ها صورت گرفت، دست به تالیف تاریخ کامل این دوره می‌زند. نکته‌ای باید در رابطه با این کتاب بیان کنم. مرحوم پیرنیا به صورت خیلی کامل به تاریخ دوره ساسانیان در کتاب تاریخ ایران باستان نپرداخته است. او با بعضی از ایران‌شناسان اروپایی مانند هرتسفلد آشنایی و دوستی داشت. به دلیل تسلط به زبان‌های روسی، انگلیسی و فرانسوی می‌توانست با ایران‌شناسان مکاتبه کند. حتی نقل است که پیرنیا زبان یونانی باستان را یاد ‌گرفت تا از منابع اصلی یونانی استفاده کند و این دومین ویژگی کتاب اوست. این مطلب را که اکثر مطالب این کتاب ترجمه کتب اروپایی است، قبول دارم اما احاطه او به موضوع و پشتکارش قابل تامل است. یکی دیگر از ویژگی‌های کتاب، تلاش نویسنده در دفاع از وطن و تمامیت ارضی ایران است. مرحوم باستانی هم به‌ صورت کتبی در مجله راهنمای کتاب و هم شفاهی به من گفت: «حق مرحوم پیرنیا از جهت ایران باستان بر ملت ایران هم‌شأن حق فردوسی و شاهنامه است.»

در زمان حاضر کتاب‌های زیادی در موضوع تاریخ ایران باستان سراغ داریم اما مرحوم پیرنیا نزدیک به یک قرن پیش با توجه به وجود منابع اندک در ایران، سه جلد کتاب تالیف می‌کند که تا به امروز مورد رجوع اکثر مورخان ایران باستان است. البته ذکر این نکته لازم است اگر میرزا حسن‌خان در ۱۳۰۵ ش. از سیاست کناره‌گیری نمی‌کرد، هیچ موقع نمی‌توانست تالیفات تاریخی خود را انجام دهد.»

منبع: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۹ آبان ۱۴۰۱ / ۱۸:۵۶
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1401082920167
  • خبرنگار :

برچسب‌ها