به گزارش ایسنا، «سینما مرکزی» از اولین روزهای تأسیس، جزو سینماهای درجه یک محسوب میشد. سیفالله کامرانی، مالک و مؤسس این سینما، در سال ۱۳۴۱ آن را تأسیس کرد تا عواید حاصلهاش، صرف امورِ آسایشگاه خیریۀ قدس، واقع در کرج شود. این سینما در ابتدای تأسیس هزار و ۱۲۶ صندلی داشت اما بعدها این تعداد تغییر کرد.
یکی از کسبۀ حوالیِ میدان انقلاب دربارۀ ارزیابیِ وضعیت این سینما در دو سالی که گذشت، آن را «نیمهتعطیل» خواند و به ایسنا گفت: بعد از شیوعِ کرونا، مالکانِ این سینما دیگر فیلمی در آن اکران نکردند تا کسی به این خاطر بیمار نشود. آنها خود را مسئولِ جانِ تماشاچیان میدانستند و بنا را بر این گذاشتند بعد از برچیده شدنِ دامانِ کرونا، مجدداً برنامۀ اکران را فعال خواهند کرد.
او دربارۀ تأثیرِ نسبیِ تعطیلیِ این سینما و سینماهای مجاور، بر کسب دیگر کسبۀ همسایه و بافت فرهنگیِ محلّۀ انقلاب - کارگر - جمالزاده توضیح داد: تعطیلیِ این سینما، دیگر فروشگاهها را مستقیماً تحتالشعاع قرار داد. بالاخره روزیروزگاری است که دانشجوها از این خیابان و میدان گذر میکنند و هرجا هم که مردم از آن عبور کنند، زنده خواهد بود. اما از زمانیکه دانشگاهها تعطیل شد و ویروس همهجا را فرا گرفت، چراغِ سینما هم در اینجا خاموش شد.
این کاسبِ قدیمی که خود با محصولات صوتی و تصویری سروکار دارد، از وضعیتِ نامساعدِ مشاغلِ مختلف، خصوصاً تلاشگرانِ عرصۀ تصویر و تولید گله کرد و گفت: مدّتیست زمزمههایی از بازگشاییِ مجدد سینما مرکزی به گوش میرسد. امیدواریم که اینطور باشد، هرچند ما دیگر مهمانِ امروز و فرداییم و از آنجاییکه دخل و خرجمان باهم نمیخواند، در شرف تعطیلی هستیم. اما همچنان امید داریم و امیدواریم سینما مرکزی و دیگر سینماهای مجاور بازگشایی شوند و کارشان را از سر بگیرند.
در ادامه به سراغ امیر حسین علم الهی کارشناس سینما رفتیم، او در ابتدای نوشتارش برای ایسنا نوشت:واقعیتش در خصوص چرایی تعطیلی دو سینمای مرکز شهر، سینما مرکزی با ۵ سالن و سینما پارس با دو سالن، سخن گفتن کمی سخت است!
دلیل این سختی هم عدم شنوایی گوش متولیان دولتی سینما است که مثل متولیان اجتناعی ایران نمی خواهند واقعیات حاکم بر چرایی این " فرونشست های سینمایی" را واکاوی و تحلیل کنند!
میدان انقلاب به دلیل شاهراه اتصالی غرب به شرق تهران و البته جنوب به شمال محل اصلی اتفاقات اجتماعی و فرهنگی چند دهه اخیر از منظر رخدادهای مهماجتماعی به دلیل موقعیت مهم منطقه شهری در کنار قرارگیری دانشگاه مهم تهران و وجود بورس کتابفروشی های مهم شهر و اابته فعالیت ۳ سینمای مرکزی(۵ سالن)، پارس(۲سالن) و بهمن (یکسال بیشتر لز که ۴ سالن شده است) توانسته است حداقل تا چندسال پیش مرجعیت فرهنگی خود را همانند مرجعیت اجتماعی حفظ کند اما برخلاف تنوع و توسعه کتابفروشی ها ، سینماهای این منطقه نتوانستند همپای این مراکز عرصه مهم " کتاب" رشد کنند و مهمترین دلیل آن هم عدمرقابت پذیری این سینماها به دلیل عدمتنوع در مضامین فیلم ها ( تک محصولی بودن سینمای ایران و اصرار در نمایش تولید داخلی) و ورشکستگی این سینماها از منظر هزینه - درآمد بوده است!
سینما بهمن به دلیل در اختیار بودن آن برای حوزه هنری توانست با یک تغییر کیفی سینما و مدیریت خوب گوی رقابت را پس از بازسازی از دو سینمای آن سوی میدان برباید و عدم توجه به ارتقای سطح کیفی هردوسینمای مرکزی و پارس به دلایل گفته شده ( عدم توجیه اقتصادی و نبود فیلم مورد نظر مخاطبهای این دو سینما) به مرور زمان به حاشیه رفتند و سیطره دوساله کرونا نیز مزید بر علت شد که مالکان این دو سینمای بخش خصوصی توقف فعالیت و تغییر کاربری را مدنظر قرار دهند.
بنابراطلاعات موجود سینما پارس به مالکیت تهیه کننده مطرح سینما جناب مرتضی شایسته و شریک ایشان توانسته اند تغییر کاربری این سینما را از ارشاد دریافت نمایند و سینما مرکزی هم به دلیل هزینه های هنگفت بازسازی و مشکلات عدیده اقتصادی بنیاد خیریه کامرانی ( بنیانگذار این سینما) و تمرکز بر فعالیت های خیریه ترجیح داده اند بر مبنای درست " هرجا جلوی ضرر را بگیری منفعت است"، سینما را همچنان تعطیل نگهدارند و باتوجه به رکود بحرانی سینما در سالجاری بعید است این مجموعه سینمایی در مهمترین میدان شهر تهران تا اطلاع ثانوی دوباره جان بگیرد.
صرفنظر از ضرورت توجه به وضعیت کیفی پایین این دو سینما که امکان رقابت با پردیس های مجهز تهران را ندارند اما یادمان باشد سینماداری مثل سایر کسب و کارها اگر نتواند درقبال هزینه های سرسامآور خود به درآمد مکفی برسد خواه ناخواه بعنوان یک فعالیت ورشکسته محسوب می شود و مالکان معادلات منطقی این ورشکستگی را در عدم فعالیت خود جست وجو خواهند کرد!
و نکته آخر: سیر خزنده تعطیلی سینماهای لاله زار که از اواخر سال ۷۰ آغاز شد در دهه ۹۰ به خیابان انقلاب و میدان ولیعصر و سینماهایش رسید و الان تبعات این سیر خزنده در حال خودنمایی است و اپیدمی کرونا نیز توانست سرعت این سیر خزنده را بیشتر کند تا سبنمای ایران متوجه این نکته باشد که سینماداری یک فعالیت منفک از تولید است و امکان وصل حیات و ممات سینماداری به سیاست های تولید و مصرف فیلم داخلی یک سیاست سرتاسر اشتباه و مرگ آور ( تعطیلی سینماها ) است و بازهم به من خرده نگیرند دوستان سینمایی که تولید مهم تراست از سینماداری در صورتی که سینما داری مثل هر فعالیت استاتدارد توزیع و فروش محصول مختصات منطقی عرضه و تقاضای بازار را در خود دارد و نه مختصات خاص مشتری مداری به سبک تولید و مصرف محصولات داخلی!
فرونشست های سینمایی( تعطیلی) بیشتری را در آینده با این سبک و سیاق علماقتصاد داخلی سینما در پیش خواهیم داشت...»
و اما داوود قهردار، گرداورنده کتاب «سینماهای تهران، از قاجار تا امروز» و عکّاس از مرکزیتِ «سینما مرکزی» و اهمیت وجودش و نگرانیهای نبودش گفت. از اینکه این سینما بهدلیل شرایط کرونا تعطیل شد.
او معتقد است : سینما مرکزی از جمله سینماهایی بود که بازگشاییاش ممکن نشد. این سینما در زمانِ بازگشایی نیز جزو سینماهای اصلی و پرمخاطب بود. عواید حاصله از این فروش بلیت در این سینما خرج بنیاد خیریۀ کامرانی میشد و در دهههای ۴۰، ۵۰، ۶۰، ۷۰ و ۸۰ از جمله سینماهای مهم، اصلی و پرمخاطبِ شهر تهران به حساب میآمد. بعد از بروز شرایط کرونا، سینما مرکزی، پارس و شهر تماشا در آستانۀ تعطیلی قرار گرفتند. شاید در طولِ این مدت، بهصورت موقّت باز شده باشند، اما در نهایت بسته شدند.
وی ادامه داد: سینما بالاخره محلِ تفریحِ مردم است؛ جایی که میتوانند فیلمهای روز را تماشا کنند. و وقتی که محلّی برای عرضه وجود نداشته باشد، مردم به سمت مجتمعهای تجاری و پردیسهای سینمایی به غرب و شمال تهران مراجعه کنند. از آنجاییکه سینما مرکزی در مرکزِ تهران است، همواره مخاطبانِ زیادی داشته است، اما بهدلیل حمایت نکردنِ دولت از این سینماها، روبهنابودی است. از دهۀ ۳۰ و ۴۰ این روند مرسوم شد تا در محلّههای مختلف نیز سینما ساخته شود تا مردم محلّی مجبور به طی کردنِ مسافتِ زیادی نشوند. هم مردم تهران و هم مردمی که از دیگر شهرستانها به تهران میآمدند با میدان انقلاب خاطره داشتند و احتمالاً به سینما مرکزی هم میرفتند.
قهردار خاطرنشان کرد : اما مسئلۀ بسیار مهم این است که در حالِ حاضر، در تهران حتی سینماهای اصلی نیز در خطرِ تعطیلیاند؛ جدا از اینکه سینماهای محلّی نیز مدتهاست در وضعیت خوبی نیستند. سینما مرکزی نیز از جمله سینماهای مجهّز و بهروز تهران است. کرونا بخشِ کوچکی از دلایلِ تعطیلیِ این سینما است.
او معتقد است: ممیزی، مشکلات اقتصادی، کیفیتِ کم فیلمهای روی پرده و مجاز نبودنِ انتشارِ فیلمهای خارجی در سینما همه و همه باعث شده تا بعضی از سینماهای اصلیِ شهر هم تعطیل شوند. این خطر حتی پردیسها را هم تهدید میکند. همانطور که در جنوب نعمتآباد، سینمای کیان نیز وجود داشت که مدتی پیش تعطیل شد. «سینما» بخشی از سبدِ فرهنگیِ مردم است که خطرِ نابودی و تعطیلی آن را تهدید میکند. در صورتی که فضا کمی بازتر شود، ساخت فیلمهای باکیفیت میتواند تأثیرِ مثبتی بر روندِ فروش فیلمها داشته باشد.
انتهای پیام