زادهی دهکدهای به نام «یوش» در مازندران است. خودش میگوید: «زندگی بدوی من در بین شبانان و ایلخیبانان گذشت که به هوای چراگاه به نقاط دور ییلاق و قشلاق میکنند و شب بالای کوهها ساعات طولانی با هم بهدور آتش جمع میشدند. از تمام دورهی بچگی خود، من بهجز زد و خوردهای وحشیانه و چیزهای مربوط به زندگی کوچنشینی و تفریحات سادهی آنها در آرامش یکنواخت و کور و بیخبر از همهجا، چیزی بهخاطر ندارم.»
منوچهر آتشی دربارهی پدر شعر نو ایران معتقد بود نیما در نخستین نگاه به هر شعرش، به ما میگوید که اول مازندرانی بعد ایرانی و سپس جهانی است، برای همین است که ما در بیشترین شعرهایش قبل از هرچیز و هرکس خود نیما را آن هم در کسوت نمادگونه میبینیم. برای آشنایی بیشتر با اندیشههای نیمایوشیج پای صحبتهای دکتر مهدی شریفیان؛ استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلیسینا نشستم.
این استاد زبان و ادبیات فارسی به خبرنگار ایسنا، گفت: نیمایوشیج مردی مردستان است که برای ملک و مملکت غیرت داشت و او را با عنوان پدر شعر نو ایران میشناسند.
شریفیان بیان کرد: نیما دستی در فرم شعر فارسی برد و بعدها پیروانی مثل احمد شاملو، فروغ فرخزاد، مهدی اخوانثالث و فریدون مشیری پیدا کرد که این نوع شعر را به راهی نو در کنار قالبهای کهن شعر فارسی تبدیل کردند.
وی با بیان اینکه نیما اعتقاد داشت در فرم به حسب شرایط زمانی و مکانی دو تغییر باید اتفاق بیفتد، تصریح کرد: یکی از تغییراتی که نیما به آن اعتقاد داشت این است که نیازی نیست مصراعها تساوی داشته باشند بنابراین در شعر نیمایی مصراع نداریم و بند داریم و تغییر دوم این است که به عقیده نیما لزومی ندارد قافیه تکرار شود.
شریفیان با اشاره به اینکه نیما همچنین معتقد بود شعر بدون وزن مثل انسان بدون استخوان است، اظهار کرد: شهر «افسانه» به عنوان نقطه عطفی در اشعار نیما بود که این مدل شعر مورد تایید واقع شد.
وی با بیان اینکه البته سنت گرایانی هم این شیوه را برنمیتابند و در راس آنها «مهدی حمیدیشیرازی» بود، مطرح کرد: پس از ظهور نیما به عنوان سردمدار شعر نو سالها این درگیریهای ادبی در فضای ادبیات کشور وجود داشت.
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلیسینا با اشاره به اینکه ظهور شاعرانی همچون مهدی اخوانثالث و سهراب سپهری باعث شد شیوه نیما تثبیت برسد، عنوان کرد: امروز این شیوه در کنار دیگر شیوههای ادبی طرفدارانی دارد و میشود از آن دفاع کرد.
شریفیان با بیان اینکه اخوانثالث در کتاب بدعتها و بدایع نیما و عطا و لقای نیمایوشیج بدعت نیما را به خوبی نشان داده است، افزود: از نظر محتوا شعر نیما سیاسی، اجتماعی است و تلاش کرده دوران خود را با مسائل سیاسی و اجتماعی تحلیل کند.
وی ادامه داد: دو رویکرد ادبی در شعر نیما وجود داشت یکی برای بیان دیدگاههای ملی و توجه به فردوسی و خیام و تقویت روحیه ملی گرایی و دیگری دیدگاهی که جریان نیما و همفکران او بود که سوسیالیستهای اجتماعی بودند و تعداد زیادی از آنها عضو حزب توده شدند.
شریفیان با اشاره به اینکه در ابتدا اتحادیه جماهیر شوروی در نظر آنها باشکوه جلوه میکرد اما بعدها اتفاقاتی افتاد که مخالف آن شدند، گفت: در آن زمان فضای استبداد اجازه نمیداد نشریات به طور شفاف نظر خود را بیان کنند.
وی با بیان اینکه واژه «شب» از بسامد بالایی در شعر نیما برخوردار و نماد استبداد و دیکتاتوری است، یادآور شد: «خروس» در اشعار نیما نماد آزادیخواهان است و بنده در کتاب «گردش سایهها» شعرهایی از نیما آورده و تحلیل کردهام.
شریفیان با اشاره به اینکه شعر معروف «آی آدمها» نماد آدمهای گرفتار و فقیر است و دیدگاههای سوسیالیستی نیما در این شعر مشاهده میشود، اظهار کرد: دکتر «شفیعیکدکنی» روشنفکران این دوره را به دو گروه روشنفکران «نمیخواهم» و «میخواهم» تشبیه میکند و اعتقاد دارد بیشتر آنها روشنفکران «نمیخواهم» هستند و در بین آنها تعداد روشنفکرانی که جنبه ایجابی داشته باشد بسیار کم است.
وی با بیان اینکه اگر این تقسیمبندی را بپذیریم، نیمایوشیج از جمله روشنفکران «نمیخواهم» است، افزود: نیما در کنار شعرهای سیاسی و اجتماعی شعرهای رومانتیک هم سروده که با خواندن آنها تاسف میخوریم چرا این نوع شعر را جدی نگرفته و کمتر به آن پرداخته است و نمونه آن اشعار «میتراود مهتاب» و «فکر را پر بدهید» است که البته شعر دوم فلسفی هم است.
شریفیان با اشاره به اینکه نیما هم شاعر توانا و هم نویسنده زبردستی است، عنوان کرد: در باب آثار منظوم «علی دهباشی» در دو جلد همه آثار شعر نیما را گردآوری و چاپ کرده است، در مورد آثار منثور او هم باید گفت این آثار جزء کتابهایی است که بیشتر دغدغه وی در عرصه اجتماعی را بیان کرده و در ابتدا کتاب نبوده و بعدا گردآوری و چاپ شده است.
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلیسینا اضافه کرد: این شاعر فرهیخته مسائل خصوصی زندگی خود را نیز صادقانه با مخاطب در میان گذاشته و این نشان دهنده این است که نیما هم قلم روانی داشته و هم این موارد در فهم اشعار او موثر است.
وی با بیان اینکه تغییر و تحول در شخصیت نیما بسیار مهم است چرا که از خامی شروع میکند و به لحاظ فکری و شعری پخته میشود، گفت: هر شاعری که به تعبیر مولانا خامی و پختگی و سوختگی را تجربه کند در راه تکامل قدم میزند و نیما از جمله شاعران مبدعی است که تحول فکری در او اتفاق افتاده و اگر عمر طولانیتری میکرد شعرهای زیباتری را میتوانستیم از او داشته باشیم.
شریفیان با اشاره به اینکه نیما همچنین صفات اخلاقی خوبی داشت و تواضع و عدم تعصب در دیدگاه، از جمله این ویژگیهاست، افزود: در عرصه شعر و شاعری باید اتفاقاتی میافتاد تا مشخص شود جریان سنتی دیگر کارایی ندارد، در اوایل مشروطه افرادی مثل لاهوتی، خامنه، میرزاده عشقی و ملک الشعرا این نگرش را مطرح کرده بودند اما کسی که به نتیجه قطعی میرسد در فرم باید تغییرات عمده اتفاق بیفتد نیمایوشیج بود که آن را شجاعانه دنبال کرد.
وی با بیان اینکه نیما سنت شکنی میکند و افرادی مخالفت میکنند، گفت: مشکل اینجا بود که گاهی به تهمت متوسل میشوند و راه گفتگو نیست، مطبوعات هم عرصه نو و کهنه میشود و تندروها مسیر را تعیین میکنند، بنابراین شرایط به سمتی میرود که نوآوری با خسارت راه خود را باز میکند.
شریفیان با اشاره به اینکه امروزه دیگر فضای ادبیات کشور درگیر تشنج نیست، اظهار کرد: بعد از انقلاب تجربه نیما تا حدودی زیادی صدمه دید و شاعران انقلاب اسلامی ترجیح دادند در قالبهای سنتی شعر بگویند، بنابراین تجربه نیما توسط خیلی از شاعران انقلاب اسلامی دنبال نشد یا اگر شد چیزی بر تجربه نیما اضافه نکرد.
وی با بیان اینکه در شعر انقلاب محتوا بر فرم غلبه پیدا کرده است، عنوان کرد: در انقلاب اسلامی سرمایهگذاری برای رشد ادبیات نداشتیم در حالی که سرمایه جهانی ایرانیها ادبیات است، فردوسی، سعدی، حافظ و مولانا وجهههای جهانی دارند و اگر روی اینها کار میکردیم میتوانستیم هویت و فرهنگ ایرانی را بیشتر به دنیا بشناسانیم علاوه بر این ادبیات میتواند سبب تبلیغ دین هم بشود.
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلیسینا در پایان بیان کرد: از نظر تکنیک، قبل از انقلاب «اخوانثالث» و «شاملو» موفقترین شاعران پیرو نیما بودند و بعد از انقلاب «قیصر امینپور» و «فاضل نظری» نمونههای موفقی از این نوع شعر ارائه کردهاند.
به گزارش ایسنا، علی اسفندیاری متخلص به نیمایوشیج، ۲۱ آبانماه سال ۱۲۷۶ بهدنیا آمد و ۱۳ دیماه ۱۳۳۸ دیده از جهان فروبست.
برخی آثار او عبارتاند از: «تعریف و تبصره و یادداشتهای دیگر»، «حرفهای همسایه»، «حکایات و خانوادهی سرباز»، «شعر من»، «مانلی و خانهی سریویلی»، «فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ»، «قلمانداز»، «کندوهای شکسته» (شامل پنج قصهی کوتاه)، «نامههای عاشقانه» و غیره.
انتهای پیام