از اشتباه تا اعتراض به آگهی‌نماهای هفته کتاب

چند سالی می‌شود که همزمان با هفته کتاب، شهر چهره دیگری به خود می‌گیرد و در اعلان‌های تبلیغاتی چهره نویسندگان و کتاب‌هایشان به‌نمایش درمی‌آید که هرچند گاه با اعتراض نویسندگان همراه است و گاه نیز اشتباهاتی در درج عکس‌نویسندگان کتاب‌ها رخ می‌دهدف با این حال ازجمله اقدام‌هایی است که سال‌ها به ضرورت آن تاکید می‌شد.

به گزارش ایسنا، سی‌امین دوره هفته کتاب هم با شعار «ما همانیم که می‌خوانیم» از هفته آتی (۲۴ آبان‌ماه ۱۴۰۱) آغاز خواهد شد. امسال هم در آستانه این هفته، آگهی‌نما (بیلبورد)های شهری مزین به کتاب و عکس نویسندگان شده است؛ هرچند شاید بتوان گفت امسال کمی زودتر از موعد هم در بیلبوردهای شهری به استقبال هفته کتاب رفته‌ایم.

یکی از مشکلات همیشگی کتاب در ایران، کمبود ویترین برای نمایش کتاب‌هاست؛ به نحوی که گاه برخی از کتاب‌ها حتی به قفسه کتابفروشی‌ها هم راه نیافته و مجالی برای معرفی خود نمی‌یابند. موضوع دیگر معرفی نشدن کتاب‌ها در رسانه‌ها اعم از رسانه‌های مکتوب و تلویزیون و.... است. هفته کتاب که به کتاب و کتابخوانی اختصاص یافته، یکی از زمان‌هایی است که شهر رنگ و بوی کتاب به خود می‌گیرد و کتاب‌ها مجالی برای دیده شدن پیدا می‌کنند.

آگهی‌نماها (بیلبوردها) یکی از رسانه‌های عمومی و شاید در دسترس برای عموم مردم در سطح شهر هستند که می‌توانند به ویترینی برای معرفی کتاب تبدیل شود و این امکان را به شهروندان دهد در ترافیک روزانه شهر یا پیاده‌روی‌ها حواسشان درگیر موضوع دیگری شود.

چند سالی است که سازمان زیباسازی شهرداری تهران تعدادی از بیلبوردها را به معرفی کتاب اختصاص می‌دهد؛ این‌که در سطح شهر کتاب‌ها به نمایش دربیایند، به خودی خود امر پسندیده‌ای است، زیرا عمده خبرهای مربوط به کتاب‌ها در نشریات و خبرگزاری‌ها درج می‌شود که ممکن است بخش عظیمی از مردم فرصتی برای خواندن آن‌ها را نداشته باشند، اما بیلبورد با توجه به جلوه‌های بصری‌ که دارد، ناخودآگاه توجه‌ها را جلب کند و مردم را به درنگ وادار کند.

  شاید هر نویسنده‌ای دلش بخواهد کتابش در یکی از خیابان‌های شهر در معرض دید عموم قرار بگیرد اما هستند نویسنده‌هایی هم که انگار از این تبلیغات چندان راضی نیستند و گاه این عملکرد را مورد نقد قرار می‌دهند.

 امسال سازمان زیباسازی شهرداری تهران با نصب زودهنگام آگهی‌نماها به استقبال هفته کتاب رفته است؛ در حاشیه خیابان‌ها و چهارراه‌ها آگهی‌نماهایی مزین به چهره نویسنده‌ها و کتاب‌هایشان وجود دارد که در کنار این عکس‌ها  QR code  قرار داده شده است که با اسکن QR code  به صفحه خانه کتاب هدایت می‌شوید و می‌توانید اطلاعات بیشتری درباره کتاب‌ها، خلاصه و برشی از آن و سایر کتاب‌هایی که در طرح موسوم «کتاب باران» معرفی شده‌اند، مشاهده و احیانا خرید کنید. البته برخی از این آگهی‌نماها فاقد همین QR code هستند.

بر اساس اطلاعات خانه کتاب در این طرح ۱۱۰ کتاب و نویسنده معرفی شده‌اند که برگزیده جایزه‌هایی مانند کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، جایزه جلال آل احمد، جشنواره شعر فجر و... هستند که به نظر می‌رسد این تعداد نسبت به سال‌های گذشته با کاهش کمی همراه بوده است.

از طرفی انتخاب نویسندگان و آثارشان گاه با تردیدهایی همراه است که کتاب‌ها و نویسنده‌ها از یک جریان‌های فکری خاصی انتخاب می‌شوند. در فهرستی که در سایت خانه کتاب وجود دارد اسم‌هایی چون غلامحسین ابراهیمی دینانی، ابوالحسن نجفی، غلامحسین مصاحب، محمود مهدوی دامغانی، میرجلال‌الدین کزازی، سیدجعفر شهیدی، مهدی گلشنی، محمدرضا حکیمی، هوشنگ مرادی کرمانی تا  مریم اسلامی، مرتضی امیری اسفندقه، منصور انوری، گلعلی بابایی، حمیدرضا برقعی، سعید تشکری،  رضا جولایی، حمید حسام، ابراهیم حسن‌بیگی، محمد کیانی، سید حسن حسینی، محمد و محمدرضا سرشار، صادق کرمیار و یوسفعلی میرشکاک و حتی چهره‌های کمترشناخته شده‌ای چون محمداسماعیل حاج‌علیان، بهزاد دانشگر، مریم هاشم‌پور و ... به چشم می‌خورد.

البته در این میان  اشتباه‌هایی هم در درج تصاویر پیش آمده که وجه کارشناسی کار را زیر سؤال می‌برد. مثلا اینکه از عکس یک فرد همنام نویسنده در آگهی‌نماها استفاده می‌شود. امسال نیز در میان بیلبوردهای تبلیغاتی برای معرفی محمود تفضلی، نویسنده و مترجم، برای کتاب «نگاهی به تاریخ جهان» از عکس احمد تفضلی، ایران‌شناس، مترجم و پژوهشگر استفاده شده است که به این کتاب اصلا ربطی ندارد.

این اشتباه صرفا در بیلبورد شهری اتفاق نیفتاده بلکه در سایت خانه کتاب نیز این تصویر به اشتباه درج شده  و به نظر می‌رسد با توجه به استفاده از اطلاعات اینترنتی، چنین عکسی استخراج شده باشد.

بیلبورد مزین به تصویر احمد تفضلی برای کتابی با ترجمه محمود تفضلی
جواهر لعل نهرو و محمود تفضلی، مترجم کتاب نگاهی به تاریخ جهان

البته همانطور که گفته شد این انتخاب‌ها گاه مورد اعتراض و ناخشنودی نویسنده‌ها می‌شود، مثلا سال گذشته، شکوه قاسم‌نیا با اعتراض به استفاده از عکسش بدون اجازه  او گفته بود «از انتشار عکسم روی بنر نه خشنودم و نه راضی» و نسبت به این موضوع اعتراض کرده بود، یا فریبا کلهر که خواسته بود «بیلبورد را پایین بیاورند». امسال هم این موضوع با واکنش‌هایی همراه بوده است.

 امسال هم ابراهیم حسن‌بیگی - نویسنده - زیر عنوان «این یارکِشی نیست، یارکُشی است» در متنی نوشته است: «به چه کسی بگویم این بیلبورد را بکشید پایین» هرچند این اعتراض حسن‌بیگی با واکنش‌های منفی‌ای همراه بود که این واکنش و نوشته او را نقد کرده بودند. البته او و کتاب‌هایش در سال‌های گذشته هم در چنین طرحی حضور داشتند.

حمیدرضا شکارسری هم نوشته است: «من اهل شعر و کلمه‌ام، تمام کتاب‌هایم را دوست دارم، اما علم  کردن عکس من و کتابم در این روزها، آن‌هم بدون اجازه خودم از آن حرف‌هاست!»

با همه این اوصاف، قطعا شهر با تصویر کتاب و چهره مؤلفان آنها زیباتر است، زیباتر هم می‌تواند باشد.

انتهای پیام


 

  • جمعه/ ۲۰ آبان ۱۴۰۱ / ۰۸:۳۲
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1401081812993
  • خبرنگار : 71573