شهید ابوالفضل ولی در اولین روز از شهریور ماه سال ۱۳۴۸ در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود و در گرمای محبت خانواده رشد یافت و تحصیلات را تا چهارم متوسطه پشت سر گذاشت.
و سرانجام در جبهه مبارزه حق علیه باطل در ۲۲ دی ماه ۱۳۶۵، در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید و در گلزار شهدای علی بن جعفر قم (ع) خاک را به آغوش کشید.
به گزارش ایسنا، شهید ابوالفضل ولی در وصیت نامه اش آورده است:
به نام خدا و به یاد خدا و به خاطر خدا
اینجانب ابوالفضل ولی فرزند عبدالله بر طبق وظیفهای که بر دوش اینجانب گذاشته شده است وصیتنامه خود را آغاز میکنم وقت خوش رفتن است هان گوش کنید.
از عرش کسی نام مرا میخواند با درود بیپایان به آقا امام زمان این منجی عالم بشریت و با سلام و درود بر شهیدان راه حق و فضیلت که با نثار خون خود درخت پربار اسلام را آبیاری کردن و با بالهای خونین به معراج خود رفتن و بر بال ملائک اوج گرفته و با سلام درود بر آقا و سرور خودم و تمام رزمندگان امام امت این قلب تپنده اسلام.
و با سلام خدمت مادر عزیز و گرامی خودم که عمری بر پای ما زحمت کشیدی و تمام رنج و مشقتها را تحمل کردی و من قدر شما نداشتم چون نمیفهمیدم و امیدوارم که از دست من راضی باشی و مرا حلال کنی و من در حد خودم همه را حلال کردم و از طرف من از همه حلالیت بطلب.
اگر من لیاقت آن را داشتم که به اوج افتخار انسانیت بروم در ختم و عزای من گریه کن زیرا به قول استاد شهید مطهری گریه بر شهید شرکت در حماسه و راه اوست و برای قاسم امام حسین گریه کن.
من به سهم خودم راضی نیستم که در عزا و ختم من خرجهای بیهوده شود در مجالسی که به عزای من مینشینند غیبت یا تهمتی یا هر گناهی دیگر شود و حرفهای همیشگی پیش نیاید که روح من از این بسیار ناراحت میشود.
اگر مرا خیلی دوست دارید ختم و عزای آنچنانی برای من به خاطر حفظ آبروی خود نگیرید در ضمن در شناسنامه خود دست بردهام. جان چه باشد که در راه دوست فدا کنیم این چیزی است که هر بیسر و پایی دارد.
در آخر سفارشات، من خیلی خیلی کوچکتر از آنم که حکمی کلامی بگویم.
از خواهرانم میخواهم که در پرورش فکری و عقیدتی فرزندان کوشا باشند و در حجاب نیز همین طور و مرگ را فراموش نکنید.
و از برادران میخواهم که امام را فراموش نکنید و پیرو او باشید و سعی کنید توشهای برای فردای خودتان بردارید و جبهه را فراموش نکنید تنها پیام به مردم این است که خودجوش باشید و جبههها را فراموش نکنید مال و اموال من تا آنجا حق دارم در اختیار مادرم باشد.
در ختم و عزای من حداقل امکانات را به کار ببرید.
ابوالفضل ولی در تاریخ
۲۸ آذر ماه سال ۱۳۶۵
پیام مقام معظم رهبری به کنگره شهدای دانشجو در سال 1381
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت بدین معنا است که یک انسان برترین و محبوبترین سرمایهی دنیوی خویش را نثار آرمانی سازد که معتقد است زنده ماندن و بارور شدن آن، به سود بشریت است و این یکی از زیباترین ارزشهای انسانی است. و آنگاه که آرمان مطلوب او الهی و آرزوی همهی پیامبران خدا است، این ارزش، در صدر همهی نیکیهای بشری قرار میگیرد و در هیچ ترازوی مادی نمیگنجد. پذیرش این تفکر همان عامل خیره کنندهای است که به مجاهدان راه حقیقت، نیرویی برای باطل ساختن همهی محاسبات جبههی خصم میبخشد و چنانکه به تجربه دانسته شده است، دشمن حقیقت را دچار بنبست و عجز و حیرت میسازد.
هنگامی که بنام دانشجوی شهید میرسیم، این یقین در ما پدید میآید که پذیرش شهادت و اقدام به جهادی که بدان منتهی شده، از سر خود آگاهی و با ارادهی روشنبینانه بوده است، و این ارزش عمل را مضاعف میکند و بدین دلیل است که دانشجویان شهید که در شمار سرآمدان ایمان و ایثار آگاهانه بودهاند ستارگان همیشه درخشانی هستند که هر جویای حقیقت میتواند راه خویش را با آنان بیابد.
امروز دشمنان کمین گرفتهی نظام اسلامی ما با شیوههای گوناگون برآنند که رونق جهاد و شهادت را در چشم مردم ما بخصوص جوانان و بویژه دانشجویان بشکنند، و این برای کسانی که عادت کردهاند با راحتطلبی و تغذیه از ذخیرهی شرف و شجاعت و غیرت مجاهدان سرافراز، زندگی را بگذرانند بسی مطبوع و دلنشین است، پس آنان نیز دانسته یا نادانسته به این خط مشی خصمانه کمک میکنند. توصیهی این جانب به شما دانشجویان عزیز و همهی جوانان عزیز این کشور آن است که این عامل قدرت ملی و شاخص ایمان خالصانه را از دست ندهید و آنرا بزرگ بشمارید. شهیدان سرافراز خود را تجلیل و تقدیس کنید، آخرین وصایای آنان را که غالبا رشحاتی از فیض و هدایت الهی است با چشم تدبر بخوانید. ابزار قدرت خود را از دست ندهید آنرا بکار بیاندازید و به کمک و حمایت الهی امیدوار باشید.
انتهای پیام