جبار رحمانی، پژوهشگر، نویسنده و عضو پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در گفتوگو با ایسنا، در مورد اعتراضات این روزهای نسل جدید که از آنها بهعنوان دهه هشتادیها یاد میشود، اظهار کرد: روند عادی و طبیعی جامعه بهگونهای است که جامعه بهتدریج دچار تغییر میشود، یعنی آنچه ما امروز هستیم با آنچه در آینده خواهیم بود، یکسان نیست و بهتبع نهتنها خودمان تغییر میکنیم، بلکه نسلهای جدید نیز تغییر خواهند کردند.
وی با بیان اینکه تغییر روال منطقی و درونی جامعه است، گفت: در هر زمان نسل جدید نسبت به نسل قبلی متفاوت خواهد بود و طبیعی است که هر نسلی در شرایط و ارزشها و المانهای جدید، شیوههای جدید را خلق کند، بر این اساس تغییر نسلی امر بدیهی و بخشی از پویایی و حیات جامعه است که نمیتوانیم از آن بهعنوان یک نکته منفی یاد کنیم.
این جامعهشناس افزود: گاهی تغییر نسل خیلی زیاد میشود و نسل جدید با نسل قبلی در تعارض قرار میگیرد که به آن شکاف یا گسست نسلی میگوییم، اما باید بر مبنای دادهها دراینباره صحبت کرد.
وی با اشاره به اینکه تغییر نسلی بدیهی است، اما معمولاً نسل قبلی نسبت به تغییرات نسل جدید واکنش منفی دارد، تصریح کرد: لزوماً همه تغیرت نسلی مثبت یا منفی نیست، اما بهطورکلی نسل مستقر در جامعه نسبت به تغییرات نسل جدید چه مثبت و چه منفی واکنش منفی دارد.
رحمانی با بیان اینکه در جامعه ایران نیز این تغییر نسلها قابل مشاهده است، گفت: شاید حتی در زمینههایی شاهد شکاف نسلی در جامعه ایران باشیم، اما بهطورکلی تغییر صفر و یک نیست و اینطور نیست که نسل جدید همهچیز را خودشان خلق کنند. هر نسلی چیزهایی را از نسل قبل میگیرد و چیزهایی را از فرهنگهای دیگر میگیرد و یا خودش خلق میکند، این سه منبع هر نسلی است، درعینحال که نسل جدید منابع متکثرتری نسبت به نسل قبلی دارد و در نتیجه شیوه زندگی، الگوهای فکری و نظام ارزشی متفاوتی دارد.
وی بد بودن، بیاخلاق و یا بی آرمان بودن نسل جدید را تحلیلهای کلیشهای دانست و افزود: نسل جدید نسل متفاوتی است و درک متفاوتی از زندگی، حقیقت و ارزشهای مطلوب زندگی، هنجارهای مطلوب و ... دارد. کنشهای اخیر نیز نشان میدهد نسل جدید تفاوت جدی با نسل قبل دارد، اما در کنار این تفاوتها، شباهتهایی نیز وجود دارد.
عضو پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه نسل مستقر، نسل جدید را نمیپذیرد، اما این مشکل نسل جدید نیست، یادآور شد: همین نسل مستقر ۴۰ سال قبل نسلی با آرمانهای جدید بود که انقلاب کرد، الان هم نسلی با آرمانهای جدید در حال رشد است، اما ما نمیخواهیم بپذیریم.
وی با بیان اینکه معمولاً نسل جدید تا وقتی خودش را ابراز نکند دیده نمیشود، گفت: نسل مستقر همهچیز را در دست دارد و منابع ثروت و قدرت در اختیار اوست، بنابراین اصلاً نیازی ندارد نسل جدید را ببیند. دستگاههای فرهنگی هم معمولاً به تفاوتها توجه نمیکند، البته این موضوع در مورد کشورهای زیادی صدق میکند، مگر کشورهای توسعه یافته که برنامهریزی منسجمی برای همه قشرها ازجمله نسل جدید دارند، اما در کشور ما برنامهریزی برای حفظ وضع موجود است، به همین دلیل معمولاً تغییرات و تفاوتها را نمیبینیم.
این جامعهشناس ادامه داد: ما نهتنها نسل جدید که خیلی از تغییرات و تفاوتهای نسل گذشته را هم ندیدهایم، ازجمله اینکه سبک زندگی نسل قدیم با شبکههای اجتماعی آغشته شده و ما ندیدهایم. متأسفانه هرجایی عرصه تفاوت و تغییر بوده در دستگاه فرهنگی ما دیده نشده است.
وی با اشاره به اینکه وقتی اجازه ظهور و بروز معمول به نسل جدید داده نشود مجبور است از شیوههای دیگری برای بروز خودش استفاده کند، گفت: وقتی صدای نسل جدید را نشنوید مجبور است فریاد بزند و وقتی بی به او بیتوجهی کنید مجبور است شلوغ کند، البته نمیگویم این واکنش تند و خشن درست است، اما نتیجه کنشهای اولیه نهادهای مسئول است درحالیکه اگر از ابتدا به حرف نسل جدید گوش داده میشد، صدایشان شنیده میشد و امکان مدنی برای بروز و حتی اعتراض به آنها داده میشد، کار به اینجا نمیکشید.
این پژوهشگر اجتماعی با تأکید بر اهمیت گفتوگو با نسل جدید، تصریح کرد: مسئولان و تصمیمگیران کشور باید با نسل جدید به گفتوگو میپرداختند تا ببینند کدام خواسته آنها درست و کدام نادرست است، در این صورت میتوانستیم راحتتر با آنها ارتباط برقرار کنیم، اما وقتی گوش شنوایی برای شنیدن حرفهای نسل جدید وجود ندارد، در نتیجه آنها با تخریب و خشونت خودشان را نشان میدهند، چون راهی برای گفتوگو به آنها نشان داده نشده، نهادهای مدنی یا هر زیرساخت دیگری برای گفتوگو با آنها نداریم و حتی گفتوگو را به آنها یاد ندادهایم.
وی با تأکید بر اینکه برخی سیاستگذاران ما نمیخواهند تفاوت یا تغییر نسل جدید را بپذیرند، گفت: علاوه بر پذیرش، الگوهای مطلوب سیاستگذاری فرهنگی در گفتوگو با جامعه و راهحلی برای بهتر کردن حال جامعه ندارد. رویکردهای فعلی که برخی از موضع بالا صحبت و بقیه گوش کنند، دیگر جوابگو نیست.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در وهله اول باید آنچه بهعنوان مطلوب سیاستگذاری پذیرفته میشود، از دل جامعه بیرون بیاید، نه از دل گروههای خاص و در اتاقهای فکری خاص، افزود: دستگاه سیاستگذار باید نسبت به تفاوت و تغییر گشودهتر عمل کند و بپذیریم جامعه تفاوت و تکثر دارد و برای این تفاوت و تکثر برنامهریزی کنیم. نگذاریم آدمها مجبور باشند برای دیده یا شنیده شدن فریاد بزنند، چیزی که متأسفانه در جامعه امروز ایران شاهدیم و هرگونه اقلیتی چه مذهبی، چه قومی و حتی نسل جدید صدایشان شنیده نمیشود، درحالیکه هرگونه اقلیت زدودگی با محکوم بودن به سکوت همراه است.
وی با اشاره به اینکه نسل جدید بخش قابلتوجهی از جامعه را تشکیل میدهد، اظهار کرد: نسل جدید اگر بخواهد قدرت خود را بروز دهد، قدرت بالایی دارد، اینها اقلیت قومی یا زبانی کوچکی در کشور نیستند که بخواهند فریاد بزنند و صدایشان شنیده نشود، بلکه میتوانند صدایشان را رسا و بلند به گوش برسانند.
رحمانی با تأکید بر اینکه باید به نسل جدید راه مدنی نشان داده شود تا اعتماد کنند که اگر در این مکانیزه رفتار معقولی داشته باشند جواب معقول میگیرند، گفت: اما وقتی راه بسته است نسل جدید هم نمیتوانند کاری بکنند و بعضاً دست به خشونت میزنند.
وی با بیان اینکه متأسفانه تاکنون تغییری در رویکردها نسبت به تفاوتهای نسل جدید دیده نمیشود، گفت: نسل مستقر قدرت را در دست دارد و فکر میکند با قدرت میتواند دست به هر کاری بزند. برخلاف چیزی که تصور میشود این نسل آرمانهای بزرگی ندارند، نهتنها نسل آگاهتری هستند، بلکه منسجمتر هستند و جرئت و جسارت دارند پای آرمانهایشان بایستند. البته به این معنا نیست که هرچه نسل جدید میگوید درست یا غلط باشد، بلکه بحث بر سر این است که باید تعامل دو سویهای بین دو طرف برقرار شود.
عضو پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی خواستار روی آوردن به گفتوگو برای رسیدن به خیر عمومی و منافع ملی شد و افزود: وقتی باب گفتوگو بسته شود، بهترین راه را هم نشان دهید نتیجه نمیگیرید و مخرب خواهد بود، البته گفتوگو به معنای این نیست که با تک تک نوجوانان حرف بزنیم، ما نهادهای تحقیقاتی داریم که میتوانند به دستگاه حاکمیتی نشان دهد وضعیت چطور است، خواستههای نسل جدید چیست، نظام ارزشی و تکثرهای درونی آنها چیست و به حاکمیت منتقل کند. گفتوگو این نیست که جلسهای تشکیل دهیم و حرفهای تعدادی از نوجوانان را بشنویم، البته این هم بخشی از کار است، اما بهطورکلی در یک مکانیزه عقلانی و علمی باید وضعیت گروههای متفاوت، خواستهها و نظام ارزشی آنها را دید و در سیاستگذاریها در نظر گرفت و مشارکت داد.
وی در مورد نتیجه بیتفاوتی به خواستههای نسل جدید گفت: ما تجربه این شرایط را در یک نسل قبل داشتیم؛ نسل جوانی که آرمانهای متفاوتی داشت، اما برخی آنها را نشنیدند و آنها تغییر و تحول ایجاد کردند. اگر قرار باشد به نسل جدید بیتوجهی شود، مصداق این ضرب المثل است که «باد بکاری طوفان درو میکنی»!
رحمانی با بیان اینکه برای گفتوگو با نسل جدید هنوز دیر نشده است، گفت: در یک منطق قابل مفاهمه و توضیح باید سیاستها و خط قرمزها برای نسل جدید تبیین شود نه با یک منطق بسته و کور بگوید سیاستها این است و باید اینگونه باشد. وقتی سیاستی غلط است، مسئولان باید عقب بکشند، اما اگر فکر میکنند درست است باید بگوید این خط قرمز است و لازم باشد از همه ابزارهای خشونت برای دفاع از آن استفاده میکنیم.
انتهای پیام