به گزارش ایسنا، در این گزارش میتوانید نکاتی را درباره زندگی جوزف هایدن بخوانید:
هایدن صدای خیلی خوبی داشت تا حدی که در پنج سالگی به یک گروه کر در کلیسا ملحق شد.
بعدتر گروه کر مدرسه خیابان استیفان از هایدن خواست که به آن ملحق شود.
برای اینکه در قرن ۱۸، زنان و دختران همچون مردان در موسیقی فعالیت نداشتند، پس پسران جوان بخشهای سوپرانو را هم میخواندند.
البته هایدن پس از اینکه در ۱۶ سالگی قدرت خواندن سوپرانو را از دست میداد، دیگر اجازه خواندن نداشت.
پدرش سرنوشت او را تغییر داد
سرپرست گروه کر کلیسای جامع سنت استفان میخواست که هایدن عمل اختگی را انجام دهد تا بتواند خواندن را ادامه دهد. البته که پدر هایدن زیر بار این نرفت و به پسرش اجازه داد که مرحله بلوغ را از سر بگذراند.
در حالی که این امر به معنای این بود که هایدن دیگر نمیتوانست به عنوان یک خواننده سوپرانو بخواند ولی این امر فرصتی بود که او تلاشهای موسیقایی دیگر را به کار گیرد.
هایدن یاد گرفت که سازهای مختلفی را بنوازد، آموزش دهد و آهنگسازی کند که این امر در سراسر دوران حرفهای او کمکش کرد.
بیش از ۱۰۰ سمفونی نوشت
بعضی از آهنگسازان آثار زیادی را نوشتهاند ولی تعداد کمی از آنها به تعداد هایدن، اثر خلق کردهاند. هایدن طی دوران زندگی خود ۱۰۶ سمفونی نوشته است.
به همین دلیل هایدن پدر سمفونی شناخته میشود، اگرچه که فرم کارهای خود را پرورش نداد.
البته هایدن تنها به ساخت سمفونی بسنده نکرد، بلکه تلاش کرد کوارتتهای زهی را بهبود ببخشد که بدین وسیله ۹۰ قطعه در این زمینه ساخت، همچنین ۶۲۰ سونات پیانو و ۳۲ تریوی پیانو ساخته است.
مذهبی بود
هایدن بسیاری از آثارش را به پروردگارش اختصاص داده است که در نتیجه این عملکرد، مردم بر این باورند که او مذهبی بوده است. همچنین اینکه او از کودکی در کر کلیسا میخواند و مادرش میخواست که یک کشیش کاتولیک شود.
اگرچه که هایدن کشیش نشد ولی آثار مقدس زیادی را علاوه بر اثر معروفش به نام The Creation که قطعه ای الهام گرفته شده از ایمانش بود، آهنگسازی کرد.
زمانی که در حال ساخت این قطعه بود، دعا میکرد تا زمانی که آن را به اتمام نرسانده انرژی خود را از دست ندهد تا بتواند روی این اثر کار کند.
او معلم موتزارت بود
پس از اینکه هایدن موتزارت آهنگساز اتریشی را ملاقات کرد، به این آهنگساز جوان نکاتی را درباره این حوزه ارائه کرد.
البته که موتزارت در همان زمان هم آهنگساز موفقی بود، ولی هایدن این توانایی را داشت که موتزارت را هدایت کند تا حدی که طی رابطهشان موتزارت او را بابا هایدن Papa Haydn میخواند.
با وجود اینکه هایدن معلم موتزارت بود اما همراه با شاگردش در یک کوارتت زهی مینواخت.
موتزارت مجموعهای از قطعات زهی را نوشته است که آنها را به هایدن اهدا کرده است.
به بتهوون آموزش داد
با وجود اینکه رابطهاش با بتهوون به عمق رابطهاش با موتزارت نبود، اما به بتهوون هم آموزش داد.
هایدن آموزش بتهوون را پس از درگذشت موتزارت آغاز کرد چراکه دیگر نمیتوانست به آهنگساز جوان تر (موتزارت) آموزش دهد.
البته این دوره خیلی دوامی نیافت؛ زیرا هایدن به واسطه آهنگسازی و سفرهایی که در سراسر اروپا میرفت زمان کافی برای آموزش به بتهوون را نداشت؛ بنابراین بتهوون مطالعه و آموزش با هر استاد دیگری را در کل زندگی خود برای همیشه کنار گذاشت. بتهوون بعدها گفته که هیچ چیزی از هایدن یاد نگرفته است.
به انگلستان مهاجرت کرد
هایدن در بیشتر دوران حرفه ای خود به عنوان دستیار کارگردان موسیقی برای خانواده استرهازی کار میکرد.
بعد از اینکه کارش را با این خانواده به اتمام رساند به انگلستان رفت که ارتباط خاصی با لندن داشت گرچه که زبان انگلیسی نمیدانست.
زمانی که در لندن آهنگسازی میخواند، حتی قطعات بیشتری نوشت، درست همان جایی که سمفونی «لندن» را طی دوران اقامتش در این شهر نوشت.
دیگر قطعات او مانند تریوی «لندن» برای دو فلوت و چلو منبع الهام مشابهی داشتند.
هایدن از شوخطبعی و پیام در آثارش استفاده میکرد
او در آثاری که میساخت اغلب از شوخ طبعی و پیامهای خاص استفاده میکرد.
او در آثارش از پایانهای مصنوعی استفاده میکرد که مخاطبش گمان کند که کار به پایان رسیده و اینگونه با ادامه کار غالگیر شود.
تا آنجایی که برای انتقال پیامهای جدیتر، سمفونی Farewell (بدرود) را ساخت. در طول قطعه، نوازندگان یکی یکی پیش از ترک استیج یک شمع را فوت میکردند.
در زمان حیاتش معروف بود
هایدن در زمان حیاتش مشهورترین آهنگساز زنده بود، اگرچه که به عقیده او موتزارت در بین آن دو آهنگساز بهتری بود.
امروزه که قرنها از زمان حیات او میگذرد، مردم در سراسر دنیا همچنان از شنیدن آثار او لذت میبرند. اگر یکی از آثار او را دوست نداشتید، حتما میتوانید قطعه دیگری از او را بیابید که دوست خواهید داشت.
در زمان حمله ناپلئون در امان بود
در روزهای پایانی زندگی هایدن، ناپلئون به اتریش حمله کرد. ولی نیازی نبود که هایدن نگران این امر باشد؛ زیرا در بین مردم از محبوبیت زیادی برخوردار بود و ناپلئون هم دو نفر از نیروهای خود را برای محافظت از او فرستاد.
برادرش هم آهنگساز بود
هایدن تنها فرد در خانوادهاش نبود که آهنگسازی میکرد. برادرش هم به امر مشغول بود و آنها به یک مدرسه میرفتند. حتی در مدرسه بسیاری بر این باور بودند که میکائیل موفقتر خواهد شد؛ چرا که در بین دو برادر جوزف از لطیفه گویی و بازیگوشی لذت بیشتری میبرد.
منبع: hello music theory
انتهای پیام