رجبعلی لبافخانیکی، پژوهشگر و باستانشناس خراسانی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به درخشش استان خراسان در دورههای جدیدتر اظهار کرد: در حدود هزاره چهارم پیش از میلاد تا هزاره سوم پیش از میلاد یعنی ۶۰۰۰ تا ۵۰۰۰ سال پیش که به دوران برنز و دوران طلایی فرهنگ بشری معروف است، ما محوطههای بسیار زیادی در دشت مشهد، دشت نیشابور و همینطور در قسمتهای دامنههای شمالی و شرقی کپهداغ در ترکمنستان و افغانستان داریم که قلمرو خراسان در آنجا محسوب میشدند.
وی گفت: در آن زمان و بعدا فرهنگ بسیار درخشانی چه از لحاظ دانش معماری و چه از لحاظ طراحی اشیا و لوازم زندگی وجود داشت که از جمله آنها، در شهر نیشابور مربوط به آن زمان پیکره بسیار نفیسی کشف شد که در واقع یک نوع نماد و نماینده نوعی فرهنگ بود که آن فرهنگ در کل قلمرو خراسان بزرگ در آن زمان عمومیت داشته و شاید یک جنبه تقدس و نمادین عبادی هم در آن وجود داشته است.
لبافخانیکی تصریح کرد: از همان نوع پیکره در شمال افغانستان و در تپهای به نام داشنیتپه فراوان پیدا شده است، در اطراف مرو و در باختر، در جنوب ازبکستان و شمال و غرب تاجیکستان و شمال افغانستان یعنی در محل باختر قدیم نیز پیدا شده است، همچنین در باغستان فردوس و در منطقه کرمان نیز به همین شکل است که این موضوع نشاندهنده قلمرو بزرگ این فرهنگ خواهد بود. میتوان اینطور استدلال کرد که اینها از طریق خراسان و شاید از راه ابریشم فعلی مبادله میشدند و در سرتاسر خراسان بزرگ عمومیت داشتند. به هر حال این خراسان دوران خیلی طولانی را بر خود گذرانده است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در عصر تاریخی که آریاییها به ایران وارد میشوند و بعد از آن در دوره حکومت مادها همچنان خراسان یک سرزمین بسیار پرآوازه و مهم بود. در آن زمان قسمت شمال خراسان در اختیار پارتها و قسمت جنوب خراسان یعنی از حدود تربتحیدریه تا سیستان در اختیار قومی به نام زاگارتیها بود. از دوره زاگارتی، سنگنگارهها، اشیا و نشانههای زیادی کشف شد که با اتکاء به این نشانهها تقریبا میتوان گذشته خراسان را ترسیم کرد. همچنین در بررسیهای باستانشناسی توانستهایم از اقوام پارس و اشکانی آثار زیادی به دست آوریم و محوطههای زیادی را شناسایی کنیم.
لبافخانیکی تشریح کرد: از موارد دیگری که در دل خراسان دیده میشود، این است که خراسان خواستگاه و زیستگاه مقدونیها میشود که پس از هخامنشیها به این مملکت رخنه کردند و کل ایران و به خصوص خراسان بزرگ را مورد تصرف قرار داده و در باختر مرکز حکومتی تشکیل میدهند. پس از مدتها ۲ برادر به نام تیرداد و اشک از دل همین خراسان با قیام برعلیه سلوکیها یعنی یونانیها، آنها را از باختر بیرون کردند و در واقع حکومتشان را که حکومتی بیگانه محسوب میشد، ساقط کرده و در واقع ایران و خراسان را در اختیار خود گرفتند و حکومت اشکانی را تشکیل دادند که اتفاقا به طولانیترین دوره حکومتی ایران با بازه زمانی ۵۰۰ سال تبدیل شد.
وی ادامه داد: اشکانیها وسیعترین قلمرو و امپراطوری را تشکیل میدهند. اشکانیها خراسانی بودند و پایتخت حکومتشان شهر نسا بود که تا سال ۱۸۸۱ میلادی جزو قلمرو ایران محسوب میشد، اما در آن سال بر اساس قرارداد آخال از ایران و خراسان جدا شد. شهر نسا در حال حاضر جزئی از قلمرو ترکمنستان به حساب میآید.
جاده ابریشم بانی اشاعه فرهنگ خراسان در جهان شد
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی اضافه کرد: نیشابور که در دوره ساسانی یکی از بزرگترین شهرهای آن دوران بود توسط شاپور اول ساسانی بنیاد گرفت و به وسیله شاپور دوم ساسانی ساماندهی شد و به یک شهر بسیار بزرگ و با اهمیت که این اهمیت در دوره اسلامی هم تداوم داشت، تبدیل شد. همانطور که میدانید حداقل از صدر اسلام، نیشابور مرکز فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی شد و همواره در اشاعه فرهنگ و تمدن بشری بر سر راه ابریشم سهیم بود.
لبافخانیکی با اشاره به نقش مهم و استراتژیک شاهراه ابریشم یا راه بزرگ خراسان بیان کرد: یکی از اتفاقات مهمی که رخ داد و تاثیر شگرفی در شکلگیری شهرهای خراسان و اشاعه فرهنگ خراسان در سطح جهان داشت، وجود شاهراه بزرگ شرق یا راه بزرگ خراسان بود که بعدها جاده ابریشم نام گرفت.
وی اضافه کرد: جاده ابریشم از سرتاسر خراسان و از شرقیترین تا غربیترین نقطه خراسان را پوشش میداد. وجود این راه، رونق شهرهای خراسان را تامین میکرد و همچنین خرید و فروش کالاهای مورد نیاز را رشد میداد. ضمن آنکه یک شریان اقتصادی بود که خراسان را به دیگر نقاط جهان وصل میکرد و بسیار مهم و حائز اهمیت بود.
شهادت امام رضا(ع) قرن سوم هجری را به یکی از نقاط مهم تاریخ خراسان تبدیل کرد
لبافخانیکی با اشاره به اهمیت قرن سوم هجری و شهادت امام رضا(ع) در تاریخ استان خراسان تشریح کرد: خراسان همواره مکان مهمی بوده است، مخصوصا در قرن سوم هجری که در واقع یکی از دارالخلافههای عباسیان در مرو محسوب میشد و خلیفههای عباسی به نام هارون و مامون در این دارالخلافه حکومت داشتند. از این سو علویان خراسان به رهبری ۲ فرهیخته ایرانی به نام «حسن بن صحی» و «فضل بن صحی» سعی بر آن داشتند تا حکومت و خلافت را از خاندان عباسی به خاندان علوی انتقال دهند که در این میان پیشنهاد ولایت عهدی امام رضا(ع) مطرح شد که ایشان بعد از پذیرفتن این مسئله به مرو دعوت شدند تا این حکم به ایشان داده شود.
این باستانشناس ادامه داد: امام رضا(ع) پس از ۲ سال زندگی در مرو در سال ۲۰۳ هجری قمری برای رسمیت پیدا کردن این حکم به بغداد بازگشت تا خلافت رسما از عباسی به علوی تغییر پیدا کند، اما متاسفانه حضرت در سناباد به دستور مامون به شهادت رسیدند و در کاخی کنار کاخ فردی به نام «حمید بن قحطبه» در سناباد دفن شدند و از آن زمان مشهد به عنوان یک قطب زیارتی مهم مطرح شد.
لگدمال شدن فرهنگ و تمدن دیرپای خراسان توسط مغولها
لبافخانیکی با اشاره به حمله مغولها به عنوان مهمترین اتفاق دوره اسلامی گفت: مهمترین اتفاقی که در دوره اسلامی و در سالهای ۶۱۷ و ۶۱۸ هجری قمری رخ داد که باعث شد بسیاری از شهرهای استان خراسان از جمله مرو، سمرقند، نیشابور، سبزوار و هرات همگی با خاک یکسان شدند، حمله مغولها به این سرزمین بود. مغولها به قتل عام مردم پرداختند و تنها بیش از ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در نیشابور سر بریده شدند و متاسفانه فرهنگ و تمدن دیرپای خراسان به وسیله وحشیان مغول لگد مال شد و شهرهای خراسان از جمله نیشابور هیچوقت به آن جایگاه قدیم نرسیدند.
انتهای پیام