استواری و شکوه مدرسه و حیات نیمکت های کلاس ها مدیون کار روز و شب سرایداران و مستخدمان مدارس است که آنان را به نام بابا یا مامان مدرسه می شناسیم، این قشر پرتلاش و کم رزق و روزی از مسئولین انتظاراتی دارند، آن هم نه زیاد، بلکه در حد امرار معاش که این روزها پدر یا مادری شرمنده فرزندانش نشود. پای درد دل این پدران و مادران که بنشینی غم هایت فراموش می شوند.
قربانعلی سلمانپور در دبیرستان دخترانه بوعلی نکا، آنلاین بودن مدارس را ترجیح می دهد چراکه دستمزد دریافتیش با زمانی که در مدرسه سپری می کند همخوانی ندارد و او نمیتواند دیگر به شغل دیگری برای تامین مخارج زندگی بپردازد. می گوید: با حضوری شدن کلاس ها حالا مجبوریم تمام روزها و حتی تعطیلات در مدرسه باشیم.
سلمانپور که ۱۲ سال سابقه کاری دارد از اینکه هنوز استخدام نیست گلایه و نگرانی دارد و اظهار می کند: زمان رتبه بندی هیچ مزیتی به ما قشر ضعیف و خدمتگزار تعلق نمیگیرد، شهریورماه شلوغ ترین ماه کاری ماست که تمام وقتمان را می گیرد اما دریافتی ما نهایتا در این ماه ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان است.
وی مشکلی با سختی کار و انجام وظایف ندارد، گلایه او حتی از کارهایی که خارج وظیفه به او محول می شود نیز نیست، بلکه گلایه اش انجام کارهای فرهنگی، بانکی و روابط عمومی مدارس است که حقوقی نیز بابت آن ها دریافت نمی کند. می گوید: همه این موارد در قبال همان مقرری ثابت ماهیانه است که با وجود مخارج بالای زندگی ناچارم تا پاسی از نیمه شب مسافرکشی کنم.
این بابای مدرسه که صبرش طاق شده حتی حاضر به استعفاست اما به دلیل کمبود نیرو، تقاضایش مورد پذیرش نیست؛ وی اظهار کرد: مسئولان با ادامه تحصیلم موافقت نکردند چراکه باید ۲ روز در ماه مرخصی می رفتم. علاوه بر این مسئولان خواستار حضورم در روزهای تعطیل پنجشنبه و جمعه در مدرسه هستند و این درحالیست که قانونا یک کارمند یا کارگر ۲.۵ روز در ماه، حق مرخصی دارد.
پس از شنیدن گلایه های متعدد این بابای مدرسه به سراغ یکی دیگر از مدارس مازندران می روم، زنگ تفریح است و بابای مدرسه با چهره ای متبسم مشغول جاروکشیدن گوشه ای از حیاط؛ به سمتش رفتم و بعد از احوالپرسی گفتم: از حال و هوای مدرسه و حضوری شدن کلاس ها راضی هستین؟ گفت: سخت است اما شور و شوق بچه ها را که میبینم سختی کار را فراموش می کنم.
صحبت از مشکلات که می شود سفره دل بابا باز می شود. می گوید: زمان اندک و کار زیاد و متنوع از مشکلات عمده یک خدمتگزار در مدرسه است. حداقل صبح نیم ساعت قبل از همه پرسنل باید در مدرسه حاضر باشم و ظهر نیز یک الی ۲ ساعت بعد از رفتن دبیران و دانش آموزان، مشغول نظافت کلاس ها و سرویس ها هستم.
وی تاکید کرد: سرما و گرما، تعداد بالای دانش آموزان و عدم رعایت نظافت از سوی فرزندان بر عملکرد ما تاثیر زیادی دارد و مشکلاتمان بسته به این عوامل بیشتر و بیشتر می شود. انجام وظایف در یک مدرسه سه طبقه با ۳۵۰ دانش آموز و حدود ۴۰ پرسنل با یک خدمتگزار بسیار سخت است. از مسئولان تقاضا داریم مشکلات کاری و معیشتی ما را دریابند.
به سراغ یک مدرسه ابتدایی نیز رفتم. در هنگامه زنگ کلاس وارد آبدارخانه شدم و مادری جوان را دیدم که خدمتگزار مدرسه بود. این مادر برایم گفت: همسرم با سابقه بیماری اعصاب و روان از کار افتاده است و مجبورم برای تامین هزینه های زندگی و تحصیلی دختر ۸ ساله ام چندین نوبت کار کنم. سختی و کار زیاد را تحمل می کنم و انتظار دارم مسئولان نیز اندکی حال و روز مرا درک کنند.
وی از مشکلات تامین داروی همسر و اجاره و خانه با حقوق ناچیز یک میلیون تومانی که از مدرسه می گیرد سخن گفت و اظهار کرد: این حقوق برای اجاره خانه هم کفایت نمیکند. توقع داریم متولیان امر شرایط ما قشر ضعیف را درک کنند و برای حل چالش های ما چاره ای بیاندیشند.
انتهای پیام