دکتر غلامعلی افروز در گفتوگو با ایسنا، همزمان با روز جهانی ناشنوایان، اظهار کرد: به طور کلی بالاترین میزان درگیری با اضطراب و افسردگی و احساس نا امنی در بین افراد دارای معلولیت جهان معطوف به ناشنوایان می شود و نیز فراوانی خودکشی در بین این افراد به نسبت باقی انواع معلولیتها بیشتر است. افراد دارای معلولیتی که نیاز به استفاده از ویلچر دارند نیز پس از افراد ناشنوا بالاترین میزان درگیری با اضطراب و افسردگی را دارند.
وی با اشاره به لزوم افزایش حس امنیت در بین ناشنوایان برای کاهش احساس افسردگی و اضطراب آنها، تاکید کرد: ناشنوایان نیاز به توانبخشی روانی و اجتماعی دارند که لازمه این توانبخشی افزایش حس امنیت است. از این رو باید احساس امنیت این افراد بیشتر شود تا بتوان حس افسردگی و اضطراب آنها را کاهش داد.
به گفته این روانشناس، فعالیتهای حسی ـ حرکتی و انجام ورزش و فعالیتهای گروهی می تواند میزان اضطراب و افسردگی افراد ناشنوا را کاهش دهد و از این رو بهتر است این فعالیتها در برنامه روزانه افراد ناشنوا گنجانده شوند تا احساس آرامش آنها بیشتر شود.
معلولیت پنهانِ "ناشنوایی" و کلیشههایی که اذیت می کند
افروز "ناشنوایی" را پس از مشکلات ذهنی، سنگین ترین و مهمترین معلولیت در گستره جهان تعریف کرد و با بیان اینکه رشد حوزه شناختی، تفکر انتزاعی، سلامت اجتماعی و قدرت ارتباط و تعاملات اجتماعی انسانها همگی در گرو "شنیدن" است، یادآور شد: در حدود ۱۶ هفتگی بارداری حس شنوایی در جنین پدیدار شده و "شنوایی" نخستین حسی است که در انسان شروع به کار می کند و آخرین حسی است که از کار می افتد. حتی انسان در خواب هم توانایی شنیدن دارد و تا دو روز بعد از فوت نیز انسان میتواند بشنود. بچه های ناشنوا احساس می کند زندگی صامتی دارند و چون معلولیتی به اصطلاح "پنهان" دارند. کلیشههای موجود در رفتار دیگران به هنگام مواجه با این نوع معلولیت نیز آنها را اذیت می کند. از این رو باید از امکانات پزشکی نظیر سمعکهای قوی و یا امکان کاشت حلزون گوش استفاده کرد تا بتوان اضطراب اجتماعی ناشنوایان را کاهش داد.
احساس «تنهایی» در جمع و در خلوت
این استاد ممتاز دانشگاه تهران با اشاره به حمایت اجتماعی کم از ناشنوایان در قیاس با سایر افراد دارای معلولیت به علت پنهان بودن این نوع از معلولیت، تصریح کرد: این امر باعث شده بعضا ناشنوایان احساس کنند هم در خلوت و تنهایی و هم در میان جمع دیگران، "تنها" هستند. بعضا ممکن است بچه های ناشنوا در خانه با والدین خود با پرخاشگری و اضطراب صحبت کنند و در خارج از خانه گوشه گیر باشند. به دلیل تجربه احساس "تنهایی" و لزوم استفاده از زبان اشاره برای صحبت کردن، ناشنوایان اغلب برای ازدواج به سراغ افراد ناشنوا می روند و این در حالی است در سایر معلولیت ها نظیر نابینایی شاهد این امر هستیم که افراد نابینا برای ازدواج بعضا به سراغ افراد بینا می روند.
این روانشناس معتقد است که مطابق با توصیههای جهانی در جهت اجتماعی شدن ناشنوایان، این افراد نباید تنها به زبان اشاره برای ارتباط گرفتن با دیگران اکتفا کنند و باید با لب خوانی در جهت سخن گفتن و تولید صوت تلاش کنند.
لزوم تشویق ناشنوایان برای تولید «صوت» و لب خوانی
وی با تاکید بر اینکه در کلاسهای درس ناشنوایان باید استفاده از زبان اشاره را به حداقل رساند و در مقابل از لب خوانی استفاده کرد، افزود: اینگونه بچههای ناشنوا می آموزند که علاوه بر استفاده از زبان اشاره باید حرف بزنند. این حرف زدن و لب خوانی نیاز به تمرین دارد و با تمرکز بالا امکان پذیر است. ارتباط ما با ناشنوایان باید ترکیبی از لب خوانی و زبان اشاره باشد و از این رو باید ناشنوایان را تشویق به لب خوانی و تولید صوت کرد.
کلاس درس دانش آموزان ناشنوا چه رنگی و چند نفره باشد؟
این استاد ممتاز دانشگاه تهران با بیان اینکه ترکیبی از رنگهای سبز، زرد و صورتی به افراد ناشنوا آرامش میدهد، این را هم گفت که بهتر است کلاس درس، میز و نیمکت، لباس معلم و وسایل منزل و مدرسه دانش آموزان ناشنوایان اغلب ترکیبی از این رنگها داشته باشد.
این استاد ممتاز دانشگاه تهران، بشاش بودن چهره معلمان دانش آموزان ناشنوا را موثر در کاهش اضطراب این دانش آموزان عنوان کرد و با بیان اینکه معلمان دانش آموزان ناشنوا باید خوش اخلاق، خوش رو، متبسم، مهربان و صبور باشند این را هم گفت که دانش آموزان ناشنوا از چهره متبسم معلمان احساس نشاط و آرامش کرده و اضطرابشان کم می شود.
این روانشناس همچنین خاطر نشان کرد که بهتر است هر کلاس درس ناشنوایان با ۵ یا نهایتا ۶ دانش آموز تشکیل شود تا معلم بتواند برای آموزش هر دانش آموز وقت کافی صرف کند و از سوی دیگر معلمان مدارس ناشنوایان حداقل باید ۴۰ درصد بیشتر از سایر معلمان حقوق دریافت کنند چراکه فشار به معلم برای آموزش در این مدارس بسیار بیشتر از سایر مدارس است.
نوجوانانی که از «همسایه» نیز گریزان هستند
افروز در بخش دیگر سخنان خود درباره مشکلات روانشناختی دوران نوجوانی ناشنوایان، توضیح داد: دوران نوجوانی ناشنوایان بسیار مهم است. نوجوانان ناشنوا نیاز به ارتباط با دیگران دارند تا محدود به خود نشوند و این در حالی است که به طور معمول نوجوانان ناشنوا اغلب دوست دارند در خانه تنها باشند و حتی بعضا از همسایهها نیز گریزاناند. باید برای بچههای ناشنوا فرصت ابراز وجود را فراهم کرد تا هوش بالای آنها پشت این اختلال شنوایی پنهان نماند.
افروز در پاسخ به این سوال که آیا در حال حاضر تعداد روانشناسان مسلط به زبان اشاره برای ارائه خدمات روانشناختی به ناشنوایان در حد مطلوب و مکفی است؟، اظهار کرد: روانشناسانی که در این حوزه کار کرده باشند اندک هستند. انجمنها و ان جی او هایی هستند که در این زمینه کار می کنند و خدمات روانشناختی نیز به ناشنوایان توسط مشاوران و روانشناسان ارائه می دهند و خود بهزیستی نیز برای ارائه این خدمات مراکزی دارد اما به طور کلی تعداد روانشناسانی که در این حوزه کار کرده باشند اندک است. مشاوران مدارس ناشنوایان نیز اغلب دورههای زبان اشاره را دیدهاند اما آنچه اهمیت دارد کار کردن به طور تلفیقی است، یعنی باید مشاوران و روانشناسان مدارس هم به زبان اشاره و هم به لب خوانی مسلط باشند تا بتوانند مشکلات روانشناختی دانش آموزان ناشنوا را حل کنند.
انتهای پیام