به نقل از نشنال نیوز، نتایج نظرسنجی نشان داد که ۷۸ درصد رهبران بیش از ۷۰ شرکت بریتانیایی که برنامه کاری خود را به برنامههای چهار روزه تغییر دادند، گفتند که انتقال آنان خوب یا یکپارچه بوده است. فقط ۲ درصد آن را چالشبرانگیز میدانستند. بیشتر آنان (۸۸ درصد) گفتند که برنامههای چهار روزه بهخوبی کارایی دارد.
ایده یک هفته کاری چهار روزه شوخی نیست؛ قانونگذاران کالیفرنیا بهتازگی برنامههایی را برای یک هفته کاری چهار روزه در سراسر ایالت برای برخی از کارمندان در نظر گرفتند اما در حال حاضر آن را کنار گذاشتند.
نظرسنجی گارتنر نشان داد که یک هفته کوتاهتر بهعنوان یک راهبرد استخدام و حفظ، مطلوب است. برنامههای آزمایشی ۶ ماهه با بیش از ۱۸۰ شرکت در حال حاضر در بیش از ۱۲ کشور در حال انجام است. کارفرمایان اغلب برنامههای خود را به برنامههای چهار روزه و ۳۲ ساعته (با تغییرات با توجه به نقش و صنعت) بدون کاهش در حقوق تغییر میدهند.
در برنامه آزمایشی بریتانیا، مدیران شرکتهایی با مجموع ۳۳۰۰ کارمند مورد بررسی قرار گرفتند. این برنامه همراه با عملکرد چهار روزه هفته و خودمختاری اتاق فکر، همراه با مشارکت در جمعآوری دادهها از محققان در کالج بوستون، دانشگاه کمبریج و دانشگاه آکسفورد اجرا میشود.
بهطور تقریبی همه سازمانهای شرکتکننده در بریتانیا (۸۶ درصد) گفتند که شاید برنامههای چهار روزه را پس از پایان آزمایشها در نوامبر حفظ کنند. حدود نیمی از آنها ( ۴۹ درصد)، ابراز کردند که بهرهوری بهبود یافته در حالی که ۴۶ درصد اظهار کردند که بهرهوری آنها ثابت مانده است.
جو اوکانر، مدیر اجرایی برنامه جهانی هفته کاری چهار روزه که انتظار داشت سازمانها خروجی ثابتتری از خود نشان دهند، گفت: دیدن این موضوع بسیار دلگرمکننده است. اگر بهرهوری ثابت بماند، آن را یک موفقیت بزرگ در این زمینه میدانیم.
تحقیقات آزمایشی در بریتانیا، ایالات متحده، نیوزلند، استرالیا، ایرلند و کانادا ادامه دارد.
اوکانر بیان کرد که همه سازمانهایی که آزمایشها را آغاز میکنند، آنها را کامل نمیکنند. بهطور تقریبی از هر پنج کارفرما یک نفر برنامه را ترک میکند که بیش از نیمی از آنها در مرحله پیشطرح هستند.
مدیرانی که مطالعات آزمایشی را انجام دادهاند، خاطر نشان کردند که با چالش دوگانه غلبه بر هنجارهای پنج روزه کارکنان و صنعت، در کنار کار دشوار حذف فرآیندهای کاری بهبود یافته برای دستیابی به خروجی یکسان در چهار روز روبرو هستند.
وی افزود: وقتی شرکتها در مرحله برنامهریزی کنار میروند، دلیل اصلی این است که رئیس شرکت بیش از حد درباره آن فکر میکند و دلسرد میشود.
آنان شروع به تلاش برای رفع هر مشکل احتمالی قبل از اجرای طرح آزمایشی خود میکنند که غیرممکن است زیرا بسیاری از دستاوردهای بهرهوری و بهبود فرآیند توسط گروهها ایجاد و هدایت میشود.
اوکانر همچنین مشکلاتی را در میان شرکتها با فرهنگ بیاعتمادی بین رهبران و کارمندان گزارش کرد. آنان فکر میکنند که سبک تصمیمگیری باز و از پایین به بالا دارند اما در عمل، ممکن است اینطور نباشد.
نیکی راسل، مدیرعامل یک سازمان غیرانتفاعی که بر کاهش مصرف آب متمرکز است(Waterwise)، میگوید: این روش در ابتدا یک کار راحت نبود اما هیچ تغییر عمدهای تاکنون رخ نداده است. همه ما مجبور شدهایم روی آن کار کنیم، چیزهایی مانند مرخصی سالانه میتواند تطبیق همه چیز را سختتر کند اما گروه بسیار خوشحال است و بهطور حتم همه ما عاشق یک روز تعطیلی اضافی هستیم.
شرکتهایی که برای برنامههای چهار روزه تلاش میکنند، اغلب بسیار کوچک هستند و در زمینههایی فعالیت میکنند که نیاز به پوشش تغییر پنج یا هفت روزه دارند. این امر مستلزم برنامهریزی دقیق در میان شمار اندکی از کارکنان است.
سازمانها همچنین زمانی که با تغییرات غیرمنتظره مانند رهبری جدید یا تغییرات مالی مواجه میشوند، تلاشهای برنامهریزی کوتاه شده را کنار میگذارند.
شرکتکنندگان آزمایشی بریتانیا در بخشهایی مانند آموزش، رسانه، مهماننوازی و مراقبتهای بهداشتی متفاوت هستند. آنها شامل بانک خیریه، شرکت شفافسازی زنجیره تامین(Everledger)، بنیاد ارتباط با مشتری تبادل دیجیتال امن(Secure Digital Exchange) و انجمن سلطنتی زیستشناسی هستند.
اوکانر آموخته است که وقتی شرکتها دیگر به او نیاز ندارند یعنی همه چیز خوب پیش میرود.
انتهای پیام