حجتالاسلام تاتلاری - کارشناس مسائل دینی و مذهبی- در گفتوگو با ایسنا درباره اهمیت واقعه عاشورا و زمینهسازی آن برای ظهور گفت: عبدالله بن فاضل هاشمی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: یابن رسول الله چرا روز عاشورا روز مصیبت و حزن و اشک و عزاداری شد؟ چرا روز رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و یا روز شهادت علی علیه السلام، فاطمه علیها السلام و یا امام مجتبی علیه السلام مانند روز عاشورا نشد؟ چرا عاشورا در تاریخ و در بین تمامی اقوام و ملل این چنین زنده مانده است؟. امام علیه السلام در پاسخ فاضل هاشمی فرمودند: روزی که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید، از تمامی ایام مصیبتش بیشتر است. چون آل کساء، که کریمترین مخلوقات و شریفترین بندگان خداوند هستند پنج نفر بودند که آیه تطهیر در حقشان نازل شد. وقتی رسول خدا رحلت کرد، هنوز چهار نفر از اصحاب کساء باقی بودند. بعد از فاطمه زهرا علیها السلام از آل کساء افرادی باقی بودند. علی علیه السلام که به شهادت رسید، باز هم دو نفر بودند اما بعد از امام حسن علیه السلام، سیدالشهداء تنها باقی مانده آل کساء بود. «فلما قتل الحسین علیه السلام لم یکن بقی من اهل الکساء احد فکان ذهابه کذهاب جمیعهم» با شهادت امام حسین علیه السلام دیگر کسی از اهل کساء باقی نماند و شهادت و رفتن اباعبدالله علیه السلام از دنیا، مانند رفتن تمام آل کساء بود لذا روز شهادت آن حضرت از نظر مصیبت و حزن و اندوه، از تمامی ایام عظیمتر است.
عاشورا درس تسلیم به بشریت میدهد
حجتالاسلام تاتلاری یادآور شد: روز عاشورا با تمام مصائب جانکاه و حزن آوری که در آن رخ داده است درس و پیامی مهم و حیات بخش، برای همه افراد بشریت دارد. درس تسلیم بودن در برابر خواست و امر پروردگار، آن هم در هر زمانی و تحت هر شرایطی. سیدالشهداء علیه السلام در روز عاشورا، نمونهای زیبا و آشکار از تسلیم بودن در برابر خداوند را به نمایش گذاشت. عاشورا روز تسلیم بیقید و شرط امام حسین علیه السلام و اهلبیت و یارانش، در برابر خداوند متعال است. ویژگی و خصلتی که آرزو و مورد درخواست تمام انبیا و اولیاء الهی است.
تسلیم در برابر خدا درخواست همیشگی انبیاء
وی در ادامه با اشاره به داستانی از قرآن کریم تصریح کرد: در قرآن خداوند میفرماید: زمانی که حضرت ابراهیم خلیل و حضرت اسماعیل، خانه خدا را بنا کردند، دست به دعا برداشتند و عرض کردند «ربنا و اجعلنا مُسلمین لک و من ذُریتنا امةً مسلمةً لک» پروردگارا ما را تسلیم فرمان خود قرار ده و از دودمان ما نیز امتی که تسلیم فرمانت باشند، پدیدآور.
این کارشناس مسائل دینی تاکید کرد: چه زمانی حضرت ابراهیم این درخواست را از خدا میکند؟ زمانی که حدود صد سال از عمر شریفش میگذرد و در دوران پیری به سر میبرد. این دعا آن هم در این زمان چه معنی میدهد؟ یعنی ابراهیم تا آن موقع که به پایان عمرش نزدیک میشود، مطیع و تسلیم پروردگار نبوده است؟ نه، منظور از این دعا این نیست. بلکه مفسرین معتقدند، مقصود ابراهیم خلیل این است که خدایا یک عمر همه جا و تحت هر شرایطی مطیع و تسلیم اوامر تو بودم. روزی دستور دادی که داخل بتکده بروم و بتها را بشکنم، اطاعت کردم نمرودیان آتش بسیاری فراهم ساختند و مرا به داخل آن پرت کردند، اما همچنان تسلیم تو بودم امر کردی دست هاجر و تازه نوزادم اسماعیل را بگیرم و به صحرای بیآب و علف مکه بیاورم، گفتم: چشم. این اسماعیلم جوان رشیدی شد، فرمودی او را به صحرای منا ببر و در راه من ذبح کن، باز هم اطاعت کردم. پروردگارا یک عمر تسلیم خواست تو و مطیع فرمان تو بودم، به هر چه که خواستی و به هرچه که فرمان دادی. «و إذ ابتلی ابراهیمَ ربُهُ بکلماتٍ فاتمَّهن» به خاطر آورید هنگامی که خداوند، ابراهیم را با امور گوناگون امتحان کرد و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد.
حجتالاسلام تاتلاری بیان کرد: در واقع این پیامبر از خداوند میخواهد که خدایا همانطوری که تا الان تحت هر شرایطی تسلیم بودم، در این باقی مانده از عمرم که هزاران دام و خطر در معرض راهم وجود دارد، باز هم من را مطیع و تسلیم خودت قرار بده. تسلیم بودن در برابر اوامر الهی، دعا و درخواست همه انبیا خداست.
یک لحظه مرا به خود وامگذار
وی افزود: ام سلمه همسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میگوید: دیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در دل شب، دست دعا به سوی پروردگار باز کرده و با چشمانی اشک بار میگوید «اللهم و لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابداً و لا اقل من ذلک» بارالها هرگز مرا به اندازه یک چشم برهم زدن و کمتر از آن به حال خودم وامگذار. چه کسی این چنین درخواستی از خدا می کند؟ اشرف انبیاء و خاتم انبیا کسی که به معراج میرود. «فکان قابَ قوسینِ او ادنی» تا آنکه فاصله او (خداوند با پیامبر) به اندازه فاصله دو کمان یا کمتر بود.
این کارشناس مسائل دینی ابراز کرد: امام صادق علیه السلام میفرماید: در شب معراج، جبرئیل تا جایی با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم همراه بود اما دیگر با آن حضرت بالاتر نرفت. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود «یا جبرئیل تخلینی علی هذه الحالة» ای جبرئیل در چنین وضعی مرا تنها میگذاری. جبرئیل عرض کرد: یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم این جایی که شما می روید، تا به حال هیچ ملک مقرب و هیچ نبی مرسلی پای نگذاشته است.
بندگی کردن راه دستیابی به والاترین درجات
حجتالاسلام تاتلاری اظهار کرد: برخلاف تصور افرادی که گمان میکنند، با منم، منم گفتن، با غرور و تکبر، با تکیه زدن بر قدرت و ثروت زوال پذیر خود میتوانند به جایگاهی دست یابند، هرکس که در برابر خداوند به جای تکبر تواضع کرد و در درگاه رب العالمین، بندگی کرد به مقام و عظمتی بینظیر دست پیدا میکند. از این رو قرآن کریم می فرماید «رُبما یودُّ الذین کفروا لو کانوا مُسلمین» کافران (هنگام رو به رو شدن با عذاب) چه بسا آرزو میکنند که کاش تسلیم بودند.
وی ادامه داد: راه رسیدن به قرب الهی و دستیابی به بالاترین درجات و منازل در نزد خداوند، اطاعت و تسلیم بودن در برابر خواست و اراده پروردگار است. امام سجاد علیه السلام میفرماید «ان المراتب الرفیعه لا تنال الا بالتسلیم» به راستی که مراتب بالا جز با تسلیم به امر خداوند بدست نمیآید.
ائمه اطهار علیهم السلام مطیع امر الهی
این کارشناس مسائل مذهبی خاطرنشان کرد: ائمه معصومین علیه السلام اگر مقام و جایگاه رفیعی در هر دو عالم دارند از بندگی و تسلیم در برابر خدا است. در زیارت جامعه کبیره می خوانیم «و عباده المکرمین الذین لا یسبقونه بالقول و هم بامره یعملون» شمایید بندگان گرامی و مقرب الهی که هرگز بر حکم او سبقت نگرفته و کاملاً مطابق فرمانش عمل میکنید. چنین خصلتی، این دستاورد را به همراه دارد «و الدرجات الرفیعه و المقام المحمود و المکان المعلوم عند الله عزوجل و الجاه العظیم و الشان الکبیر» و به شما درجات والا و مقام محمود و منزلت عالی مشخص نزد خدای عزتمند.
حجتالاسلام تاتلاری افزود: جابربن یزید جعفی در بستر بیماری افتاده بود. امام باقر علیه السلام به عیادتش رفت و از او احوالپرسی کرد. جابر عرض کرد: آقا حالی پیدا کردهام که بیماری را از سلامتی، فقر را از ثروتمندی، غم و اندوه را از شادی و نشاط و مرگ را از زنده بودن، بیشتر دوست دارم. امام پنجم علیه السلام فرمود: جابر ما اینگونه نیستیم. این راه و روش ما اهل بیت علیهم السلام نمی باشد. جابر گفت: یابن رسول الله من گمان میکردم، پیروی شما را میکنم، پس راه شما چیست؟ حضرت باقر علیه السلام فرمود: ما نمیگوییم چه دوست داریم و چه نمی خواهیم، بلکه میگوییم، آنچه خدا می خواهد. در هر حال راضی و تسلیم به آنچه خداوند بخواهد، هستیم.
یکی درد و یکی درمان پسندد ... یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران ... پسندم آنچه را جانان پسندد
*
گر آسوده گر مبتلا می پسندد ... چه خوشتر از این کو به ما میپسندد
ندانیم ناخوش کدام است یا خوش ... خوش است آنکه بر ما خدا میپسندد
وی با بیان این حدیث از امام باقر علیه السلام «فاذا جاء امرالله سلمنا فیما یحب» چون فرمان خدا می آید ما تسلیم چیزی هستیم که او دوست میدارد، گفت: حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام که عاشورا، روز حماسه بینظیر و جاویدان آن حضرت است و پس از قرنها برای تمامی انسانهای آزاده و جویای حق در میان گودال قتلگاه و از میان حنجر بریدهاش، حرفها، درسها و نکات فراوان و ارزندهای را به یادگار گذاشته، نماد تسلیم حقیقی و بی قید و شرط، در برابر پروردگار است.
امام حسین علیه السلام تسلیم خواست پروردگار
این کارشناس مسائل مذهبی یادآور شد: محمد حنفیه، فرزند امیرالمؤمنین علیه السلام و برادر سیدالشهداء علیه السلام وقتی خبر حرکت امام از مکه به سوی کوفه را شنید، شبانه خودش را به خدمت اباعبدالله علیه السلام رساند و عرض کرد: حسین جان، تو که سابقه بیوفایی و پیمانشکنی کوفیان، با علی علیه السلام و برادرمان امام حسن علیهالسلام را داری. این مردم کوفه نبودند که امیرالمؤمنین علیه السلام سرشان فریاد میزد «یا اشباه الرجال و لا رجال! حلوم الاطفال و عقول ربات الحجال لوددت انی لم ارکم و لم اعرفکم» ای مردنمایان نامرد، ای کودک صفتان بیخرد که عقلهای شما به عروسهای پردهنشین شباهت دارد، چقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمیدیدم و هرگز نمیشناختم. آقا، من میترسم این کوفیان بیوفا با تو هم مثل پدر و برادرت، عهد شکنی کنند. اگر هم قصد رفتن از مکه را داری؟ چرا کوفه؟ به شهر و دیار دیگری بروید. سیدالشهداء علیه السلام فرمود: برادر جان روی پیشنهادت فکر میکنم.
حجتالاسلام تاتلاری ادامه داد: نزدیک صبح به محمد حنفیه خبر دادند که امام حسین علیه السلام از مکه خارج شده است. محمد به سرعت خودش را به امام رساند و عرض کرد: آقا مگر نفرمودی روی پیشنهادم فکر میکنی؟ با این شتاب کجا میروی؟ اباعبدالله علیه السلام فرمود: برادرم، دیشب در خواب به محضر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسیدم و حضرت فرمود «یا حسین اخرج، فان الله قد شاء أن یراک قتیلا» ای حسین از مکه خارج شو که خداوند خواسته، تو را کشته ببیند.
وی افزود: محمد حنفیه عرض کرد «فما معنی حملک هولاء النساء معک و انت تخرج علی مثل هذا الحال؟» حالا که با چنین وضعیت از مکه بیرون میروی، پس چه حکمتی دارد که زنان و کودکان را همراه خود میبری اگر اراده خداوند کشته شدن است، دیگر زینب علیها السلام و ام کلثوم علیها السلام، رقیه، سکینه و رباب و علی اصغر را کجا میبری؟، امام حسین علیه السلام فرمود: محمدجان، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: زن و بچهات را هم با خود ببر «إنّ الله قد شاء أن یراهنّ سبایا» خداوند خواسته آن ها را گرفتار و اسیر ببیند.
این کارشناس مسائل دینی یادآور شد: سیدالشهداء علیه السلام تسلیم خواست و امر الهی است. لذا وقتی فرزدق شاعر در بین راه با امام برخورد میکند، خبر از اراده سست مردم کوفه میدهد، حضرت در پاسخ میفرماید «لله الامر و کل یوم هو فی شأن ان نزل القضاء بما نحب و نرضی فنحمد الله علی نعمائه و هو المستعان علی اداء الشکر و ان حال القضاء دون الرجاء فلم یتعد من کان الحق نیته و التقوی سریرته» کارها دست خداست و او آنچه که خواهد انجام میدهد و او هر روز فرمان تازهای دارد که اگر پیش آمدها بر طبق مراد ما باشد، در مقابل نعمتهای خداوند سپاسگزاریم و در ادای شکر توفیق از او خواهیم و اگر حوادث و پیشامدها در میان ما و خواستههایمان مانع شد، باز هم آن کس که نیتش حق باشد و تقوا بر دلش حکومت کند، از مسیر صحیح خارج نشده است.
عاشورا جلوهای از تسلیم حقیقی و بی قید و شرط
حجتالاسلام تاتلاری اظهار کرد: نمونههای بسیاری تا قبل از عاشورا، از بندگی کردن و مطیع بودن امام حسین علیه السلام، در برابر خواست خداوند وجود دارد، اما اوج اطاعت و تسلیم بودن سیدالشهداء علیه السلام را در روز عاشورا ببینید.یک طرف سی هزار نفر، با تمام تجهیزات و مهمتر از هر چیز سیراب و یک طرف هفتاد و دو نفر لب تشنه، که قاسم سیزده ساله و عبدالله بن حسن خردسال و علی اصغر شش ماهه و عمر و بن جناده یازده ساله و... جزو این نفرات هستند. یاران باوفای سیدالشهداء علیه السلام یک به یک اذن میدان میگیرند و پس از جنگ، در برابر اباعبدالله علیه السلام به شهادت میرسند و روی زمین میافتند، اما امام آنان را با وجود تمام سختیها، متوجه خداوند میکند «صبراً یا بنی الکرام فما الموت الا قنطرة تعبربکم عن البؤس و الضراء الی الجنان الواسعة و النعیم الدائمة» صبر کنید ای بزرگواران! مرگ پلی بیش نیست که شما را از سختی و ناراحتی به بهشت وسیع و نعمت های دائمی میرساند.
این کارشناس مسائل دینی بیان کرد: امام حسین علیه السلام در راه خدا جوان رعنایش را هم تقدیم میکند، آن هم جوانی که «کنا اذا شتقنا الی نبیک نظرنا الی وجهه» هرگاه به دیدن پیامبرت مشتاق میشدیم به صورت او نگاه میکردیم. اباعبدالله علیه السلام در برابر خدا تسلیم محض است که قنداقه غرق به خون طفل شش ماههاش را به سینه چسبانده و حنجره پاره پاره علی اصغرش را نگاه میکند آه که چه بر حسین گذشت. کودک گلو بریدهاش را روی دست گرفته است و خون علی اصغر را به آسمان میپاشد و زیر لب می گوید «هون علی ما نزل بی انه بعین الله» همه این مصائب بر من آسان است، چون خدا میبیند.
به اعتقاد حجتالاسلام تاتلاری امام حسین(ع) کمرش در داغ دستهای بریده و فرق تا پیشانی شکافته شده اباالفضل علیه السلام میشکند، اما ارتباطش با خدا قطع نمیشود.
چون که تو خواسته ای باد فدای ره تو
وی در ادامه تاکید کرد: وقتی هم امام برای وداع با عزیزانش به سوی خیمهها میآید، میداند تا چند دقیقه دیگر، نوامیسش بین این همه دشمن گرفتار و اسیر میشوند. تمام هستی حسین علیه السلام خواهرش زینب(س) است، اما چه کند، مهمتر و بالاتر از آن دارد و آن چیزی جز امر خدا نیست لذا به همه اهلبیتش سفارش میکند «استعدوا للبلاء و اعلموا ان الله حافظکم و حامیکم و سینجیکم من شرالاعداء و یجعل عاقبه امرکم الی خیر و یعذب اعادیکم بانواع البلاء، و یعوضکم الله عن هذه البلیه انواع النعم و الکرامه فلا تشکوا و لا تقولوا بالسنتکم ما ینقص قدرکم» برای روزهای سخت و غمبار آماده باشید و بدانید که خداوند پشتیبان و حافظ شماست و در آینده نزدیک شما را از شر دشمن نجات خواهد داد و عاقبت شما را به خیر تبدیل و دشمن شما را به عذابهای گوناگون، مبتلا خواهد کرد و به جای این سختی و مصیبت، انواع نعمتها و کرامتها را در اختیار شما قرار خواهد داد. مبادا دست از شکیبایی بردارید و کلامی بر زبان جاری کنید، که موجب کم شدن ثواب و قدر و منزلت شما شود.
این کارشناس مسائل دینی اظهار کرد: تسلیم را باید در روز عاشورا و در گودال قتلگاه جستجو کرد. آن لحظهای که عزیز زهرا علیها السلام، صورت روی خاک سوزان کربلا گذارده است «صبراً علی قضائک یا رب لا اله سواک یا غیاث المستغیثین مالی رب سواک و لا معبود غیرک صبرا علی حکمک یا غیاث من لا غیاث له» در برابر قضا و قدر تو شکیبا هستم ای پروردگار که جز تو خدایی نیست. ای فریادرس دادخواهان، که مرا جز تو پروردگار و معبودی نیست بر حکم و تقدیرت صابر و شکیبا هستم، ای فریادرس آن که فریادرسی ندارد.
عظمت و جایگاه رفیع سیدالشهداء علیه السلام
حجتالاسلام تاتلاری اضافه کرد: این بندگی، این اطاعت، این تسلیم، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را به جایگاهی بیبدیل و بی نظیر میرساند، امام حسین علیهالسلام در عاشورا تمام هستی خود را در طبق اخلاص گذارد، خداوند هم آنچه فضیلت و خوبی است به او عنایت میکند.
وی افزود: امام باقر علیه السلام میفرماید «ان الله تعالی عوض الحسین علیه السلام من قتله ان جعل الامامه من ذریه و الشفاء فی تربه و اجابه الدعا عند قبره» خداوند باری تعالی در عوض شهادت حسین علیه السلام، امامت را در ذریه او نهاد و شفا را در تربتش قرار داد و اجابت دعا را در زیر گنبد و بارگاه او قبول فرمود.
این کارشناس مسائل دینی در پایان گفت: رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید «ان القتل الحسین حرارة فی قلوب المؤمنین لا تبرد ابداً» همانا به خاطر کشته شدن حسین علیه السلام حرارتی در دلهای مومنین است که هرگز سرد نمیشود.
انتهای پیام