به گزارش ایسنا، موزه فرش تهران در کمتر دورهای اوضاع روبراهی داشته است؛ تا آنجا که مدیران دیروز آن را به «انبار فرش» تعبیر میکردند و مدیران امروز به آن لقب «خرابه» دادهاند؛ آن هم به موزهای که ۱۸۰۰ تخته فرش فاخر و ارزشمند دارد.
مواجهه مردم کوچه و بازار نیز با این موزه قابل تأمل است؛ موزه فرش برای خیلیها حتی رانندههای تاکسی که هر روز و در چند نوبت مسافران را در خیابان کارگر شمالی جابهجا میکنند، ناشناخته است. از اهالی پارک لاله و رهگذران بازارچه سنتی کناری آن هم اگر سراغ موزه فرش را بگیرید جز نادر مواردی، اغلب نشانی موزه هنرهای معاصر را میدهند.
در اطراف موزه فرش که نبش خیابانهای کارگر شمالی و دکتر فاطمی واقع شده است، هیچ تابلویی که مشخصا مردم را به سمت موزه راهنمایی کند، دیده نمیشود. در حصار ورودی موزه که پشت هفت حوض پرحاشیه که حالا گلهای آن قد کشیدهاند، عقبگرد داشته، یک تابلوی فلزی نه چندان بزرگ نصب شده که خطوط ریز آن در زمینه طلایی، با نور روز زاویه پیدا میکند و ناخوانا میشود و در پایان روز هم خط مشکی تابلو به سیاهی شب مینشیند و کاملا ناپیدا میشود. این روزها در محوطه موزه فرش، فروشگاهی برپا شده که بنر پلاستیکی آن بیشتر از تابلوی موزه فرش خودنمایی میکند.
ورودی موزه فرش برای بازدیدکننده ایرانی پنج هزار تومان و برای بازدیدکننده خارجی ۱۰۰هزارتومان است! بلیتی که بیشتر شبیه رسید خرید میماند و هیچ هویت ماندگاری برای بازدیدکننده ندارد، برخلاف آنچه در بیشتر موزههای جهان رایج است.
در ورودی موزه هیچ بروشور و اطلاعات چاپی و یا صوتی در اختیار بازدیدکننده قرار نمیگیرد. ظاهرا راهنمای موزه که یکی دو نفر هم بیشتر نیستند، فقط روزهای فرد حضور دارد و غیر از آن، شخص دیگری نیست که بازدیدکنندگان سرگردان موزه فرش را در سالن راهنمایی کند. البته داخل تالار موزه، دو نگهبان حضور دارند که به بازدیدکنندگان فقط درباره عکس گرفتن و دست نزدن به فرشها تذکر میدهند.
لابی موزه که تا چندی پیش فرشهای بزرگقطعه با امضاء «عمواوغلی» از آن آویخته بود نیز مدتی است خلوت شده است. فرشها به این بهانه که به شیوه و در محلی اشتباه آویزان شدهاند، جمع شدهاند و چیدمان و یا طرحی دیگر که بازدیدکننده را برای ورود به موزه فرش آماده کند، هنوز جایگزین نشده است.
در داخل سالن نمایش فرشها، اگرچه قاببندی و نقش و رنگ فرشها توجه را جلب میکند، اما نگاه موشکافانه از سقف و سیمهای بهم گره خورده و آویخته نمیتواند بگذرد، مخصوصا آنکه نزدیکی سیمهای عریان به تعدادی از فرشها، تصویری از خطر را مجسم میکند.
در کنار هر فرش قاب گرفته، تابلوی نئونی نصب شده که اطلاعاتی ناچیز و ضعیف در حد نام، زمان و محل تولید فرش و در مواردی تعداد گِره فرشها را در اختیار بازدیدکننده میگذارد، برخی از این تابلونوشتهها خاموش هستند و روی بسیاری دیگر خاک نشسته که خواندن نوشتهها را دشوار میکند.
روی کفپوش موزه و حتی روی فرشهایی که دنبالهشان روی زمین لوله شده گردوغبار، خردهریزه و تکه سیم دیده میشود. برخی فرشها را نیز خاک گرفته است. پرسوجو درباره آخرین باری که کفپوش موزه و فرشها نظافت شدهاند به جوابهای مختلفی میرسد، مدیر موزه میگوید «هر ماه دوبار فرشها و موزه نظافت میشود» و بقیه میگویند چون نیروهای خدماتی موزه در دوران کرونا تعدیل شدهاند، شاید آخرین بار حدود شش ماه پیش موزه و فرشها نظافت شده باشند.
فرشها را اغلب با جاروبرقی و خیلی قدیمیترها را با بُرس نظافت میکنند. به نظر میآید تار و پود بعضی فرشها دچار بهمریختگی و کژی شده و رنگ برخی فرشها هم تحت تاثیر نور نامناسب تغییر کرده است، مدیر موزه اما جواب به این کنجکاویها را به موزهدار و امیناموال ارجاع میدهد.
سرویس بهداشتی موزه که صدای اعتراض مدیر موزه را هم بلند کرده، وضعیت ناخوشایندی دارد. در روزی که این گزارش تهیه شد، تعدادی سوسک مُرده در سرویس بهداشتی عمومی داخل ساختمان موزه افتاده بود. کارکنان قدیمی موزه آن را به پای قدمت ساختمان ۴۵ ساله میگذارند، همانطور که مدیر موزه همه کاستیها را به نام چهل سال بیتوجهی به موزه فرش، مینویسد.
مدیریت موزه فرش از مهرماه ۱۴۰۰ به سجاد نوروزیان واگذار شد. او در ستاد انتخاباتی ضرغامی برای ریاستجمهوری، عنوان دستیار حوزه کسبوکار در فضای مجازی را داشت، عضو انجمن پیپ بود و در ویدئوهای تبلیغاتیِ توتون در فضای مجازی خود را «چلمن سیزدهم» معرفی میکرد. چنین انتخابی با سوابقی بیارتباط به موزه و میراث فرهنگی و حتی فرش، واکنشهای زیادی را برانگیخت، بهویژه آنکه مدت کمی پس از حضورش، حوضهای موزه را که بخشی از هویت معماری آن بود، به باغچه تغییر کاربری دارد. در خردادماه امسال هم حشرات موذی و موزهای با چراغهای خاموش و بدون تهویه، مدیریت او را زیر سوال برد و حالا مدتی است راهاندازی بازارچه فرشفروشی در محوطه بیرونی موزه، او را به نقد کشیده است.
با این حال، ضرغامی از این انتصاب پرسروصدا همچنان دفاع میکند و از عملکرد مدیر موزه فرش ابراز رضایت داشته و گفته که «موزه فرش تا اینجا خیلی موفق بوده است.»
در این زمینه بخوانید:
از انتصابات صداوسیماییها و "چلمن سیزدهم" تا قُرقهای گنجیابی
گفتوگو با سجاد نوروزیان ـ مدیر موزه فرش ـ درباره وقایع این موزه، درحالی انجام شد که نزدیک به یک سال از حضور او در این مجموعه میگذرد. او بارها از خبرنگاران دعوت کرده تا سرزده از موزه فرش گزارش تهیه کنند، اما در زمانی که این گزارش تهیه شد، درحالی که در ورودی سالن موزه ایستاده بود، سرپایی فقط حدود ۲۵ دقیقه وقت گذاشت و با پاسخهایی کوتاه به این پرسشها جواب داد، از جمله به پرحاشیهترین سوالی که این مدت متوجه او بوده است که پاسخ آن را هم درحالیکه به سمت اتاقش حرکت میکرد، کوتاه جواب داد و در آخر هم گفت که خسته شده و پاسخ بقیه سوالها را از امین اموال بگیرید.
در ادامه آنچه میخوانید حاصل این گفتوگو است.
در موزه فرش قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
باید برای موزه طراحی شود. یکی از کارهایی که باید انجام شود، نظافت است. یکی از سنگها در لابی موزه که پس از چهل سال نظافت شد، رنگش عوض شد! نظرم این است که موزه باید به طراحی اولیه برگردد، برای همین هم فرشهای لابی جمع شد. این فرشها حداقل ۱۰ سالی از دیوار آویزان بودند. در طراحی اولیه موزه فرش بازدیدکننده اول وارد سالن آمفیتئاتر میشد، درباره فرش اطلاعاتی بهدست میآورد، و بعد، از درِ آمفیتئاتر که الان بسته است، وارد تالار فرشها میشد و هنگام خروج هم در جایی که امروز به آن هویت لابی و ورودی موزه داده شده است، گردهم میآمدند و حرف می زدند. حتما این طراحی باید به موزه فرش برگردد.
بازگشت به طراحی اولیه چقدر طول میکشد؟
اینجا آنقدر کار نشده هست، به هر جای آن دست میزنید فرو میریزد. تأسیسات فنی، سالن آمفیتئاتر، کتابخانه، سقف، مخزن موزه سوارخ شده بود! یک عزیزی در دهه نود در محوطه موزه درخت کاشته بود تا فقط یک عکس یادگاری با آن بگیرد. مخزن در زیر موزه قرار دارد که بخشی از سقف آن در محوطه موزه است. ما دیدیم وقتی باران میآید، همه با لگن میدوند.
در مخزن موزه فرش آب جمع میشد!؟
خیر! آب جمع نشده بود، آب از سقف می چکید. آن درخت را جابهجا کردیم سقف مخزن هم بازسازی شد. مهرماه پارسال این اتفاق افتاده بود.
اولویتهای اینجا خیلی با آنچه در ظاهر دیده میشود، فرق میکند.
فرشهای موزه را هر چند وقت یک بار تعویض میکنید، رنگ بعضی از آنها انگار بر اثر نور لامپها تغییر کرده و بعضی دیگر هم تار و پودشان بهم ریخته و کج شدهاند...
اصلا چیدمان فرشها غلط است. اینها (فرشها) مال امسال نیست. همان فرشهایی که وقتی ما پایین آوردیم گفتند وای این فرشها چه شده است، ۱۰ سال با همین وضعیت نگهداری شده بود، نه کسی ناراحت شده بود، نه به کسی برخورده بود. این فرشها کنار توالت نمایش داده شده بودند.
فرشهایی که میگویید ۱۰ سال با شرایط اشتباهی به نمایش گذاشته شده بودند، بعد از پایین آوردن، چه آسیبی پیدا کرده بودند؟
این را باید کارشناس بگوید.
آن فرشها را به کارشناس مرمت سپردهاید که بررسی کند؟
از پژوهشگاه میراث فرهنگی آمدند و بررسی کردند.
ما باید بخش خصوصی را فعال کنیم که به موزه کمک کند. در موزه چرخهای از اقدامات وجود دارد که به حضور فعالتر بخش خصوصی نیازمند است.
به جز آن چند فرش، بقیه فرشهای موزه هم نیازمند کارشناسی و بررسی هستند؟ به هر حال مدت زیادی است آویزان شدهاند...
همه فرشها نه! نمیدانم چه تعداد از آنها نیاز به بررسی دارند. باید کارشناس بگوید.
ما در موزه لیستی از مسائل داریم، این مشکلات که میگویید (رنگباختگی، کثیفی و کجشدگی فرشها) ظاهری است. نور موزه حدود ۲۰ سال دست نخورده بود، صبح میآمدم میدیدم لامپ سوخته، خودم (خیابان) لالهزار میرفتم یک لامپی میخریدم و نصب میکردم که شاید استاندارد هم نبود. وارد فضای موزه که میشدید صد مدل نور بود.
یکی از کارهای مهمی که انجام دادیم کل نورها را جمع کردیم و یک نور استاندارد یکدست سفید که به فرشها آسیب نزد جایگزین شد.
لامپهای مهتابی را چه زمانی قرار است جمع کنید؟
بخشی از آن جمع شده، بخش دیگر هم منتظر ادامه این کار (یکدستسازی نورها) است. نورها باید یکدست شود.
آمفیتئاتر کلا تعطیل بود. اگر در کشور پنج سالن استاندارد داشته باشیم، یکی از آنها آمفی تئاتر موزه فرش است. پنج کانال ترجمه همزمان داشت. الان این سالن را اصلاح و تعمیر کردیم و فقط باید آن کانالهای ترجمه را فعال کنیم.
دلیل بهم ریختگیهای سقف داخل سالن موزه چیست؟
در سقف دو سیستم اعلام حریق نصب شده است، یکی از این سیستمها مربوط به زمان افتتاح موزه است و دیگری را بعدا نصب کردهاند که در جریان جابهجایی این سیستم، نصب درست انجام نشده است. بازسازیشدۀ آن، همین است که میبینید. به نظر میرسد موضوع کسی موزه فرش نبوده است.
موزه فرش زیرنظر اداره میراث فرهنگی استان تهران است؟
موزه هفت هشت سالی است که زیرمجموعه استان (تهران) قرار گرفته، قبلا زیر نظر اداره کل موزهها (وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی) بود.
بودجه را از استان تهران دریافت میکنید؟ آخرین رقم اعتبار تخصیص یافته چقدر بوده است؟
بودجه را از استان تهران میگیریم. بودجه آنطوری نیست که یک مبلغی بدهند، باید چانه بزنید.
گفته شده آقای ضرغامی یک اعتبار مجزا و مستقیم به این موزه اختصاص داده است، آن زمان که قضیه خرابی تهویه موزه و حشرات موذی در موزه مطرح شد. گفته شده است شما از مدتها قبل درخواستی به وزیر داده بودید...
اگر اینطور بود کارهای موزه خیلی زودتر از اینها تمام شده بود...، آن گزارش هم کذب بود و کسی هم که خبر داده بود تکذیب کرد.
فضای موزه و فرشها هر چند وقت یک بار نظافت میشود؟
بارها نظافت شده است، موزه ماهی دو بار نظافت میشود. البته که کل موزه باید تمییز شود؛ یعنی یک دور باید همه فرشها جمع شود، یک دور موزه کامل نظافت شود. بالاخره چهل سال موزه دست نخورده است. اگر روی سقف موزه میرفتید، ترسناک بود، آشغال و زباله روی سقف وجود داشت، نه زبالههای یکی دو ماه. پیمانکار چیلر موزه را تعمیر کرده بود، زبالههای آن را روی سقف ول کرده و رفته بود. هیچکسی هم بالا نرفته بود تا حداقل آن زبالهها را پایین پرت کند. فیلم آن موجود است، مستند موزه را ساختهایم که قبل و بعد چه بوده و چه شده است.
اگر موزه ماهی دو بار نظافت میشود پس چرا برخی فرشها خاکی است و کف موزه پر از خرده سیمهای برق است؟
موزه فرش الان درحال بازسازی است. من علاقمند بودم موزه را تعطیل کنم. اختیارش با شخص من بود حتما موزه را سه ماه تعطیل میکردم و با خیال راحت بازسازی را انجام میدادم.
سه ماه برای حل تمام مشکلات موزه کافی است؟
حالا تا هر وقت که میشد. خرابی در این موزه آنقدر زیاد است، مستندی که از موزه فرش آماده میکنم دیدنی است، نشان میدهد اینجا چه وضعیتی داشته است، اصلاح وضعیت به این سادگی نیست که ظرف یک ماه توقع انجام آن را داشته باشید.
خیلی دیر بازسازی موزه را شروع نکردهاید، تقریبا یک سال است که مدیریت موزه را به عهده گرفتهاید؟
سقف مخزن که سوراخ بود همان موقع درست شد. مگر نشد؟
به رسانهها که درباره تعمیر سقف سوراخ مخزن اطلاع نداده بودید. ..
چرا! ما از همه دعوت کرده بودیم. اگر کسی میآمد من حتما ماجرای سقف مخزن را توضیح میدادم.
بعد از مخزن چه کار دیگری برای موزه انجام دادید؟
دَرِ ورودی موزه! دَرِ استیل دو سالونیم روی زمین بود. عکس آن هست. اصلاح شد.
الان، همزدن گذشته خیلی موضوع نیست. کارهایی انجام شده است که هر کدام یک زمانی برده است.
ما باید یک بودجه درشتی داشته باشیم. حدود ۱۲ تا ۱۵ میلیارد پول میخواهد تا موزه یک مقدار از این وضعیتی که هست نجات پیدا کند.
چه اتفاقی برای فرشهای این موزه افتاده، تار و پود بعضیهایشان بیرون زده!؟ گفته شده فرشهای موزه با وجود قدمتی که دارند با جاروبرقی نظافت میشوند...
در این باره کارشناس باید نظر بدهد.
برای مرمت و نظافت فرشها از مرمتگر و کارشناس متخصص استفاده میشود یا فقط نظافتگر دارید؟
مرمتگر داریم. موزهداری هم این کار را انجام میدهد.
کارشناسان پژوهشگاه درباره آسیب فرشها چه نظری دادند؟
هنوز نظر و گزارش خود را اعلام نکردهاند. ما به پژوهشگاه درخواست دادیم کارشناس بفرستد. ولی اینجا مشکلات متعدد است.
فرشهای که به نمایش گذاشته شده، تعویض نمیشوند؟
این کار راحتی نیست. این فرشها خیلی قدیمی هستند، بعضی آنقدر هرز شدهاند با چسب بهم وصل شده است. این فرشها کامل باید جمع شود، بودجه درستی برای آن تامین شود که فقط کار وزارت میراث فرهنگی هم نیست و باید بخشهای دیگر پای کار آیند و موزه فرش را نجات دهند.
فرش یک مشکلی دارد، از کل فرش فقط موزه آن در اختیار وزارت میراث فرهنگی است، بقیه آن در اختیار وزارت صمت است. همه اتفاقات اقتصادی در آن وزارتخانه (صمت) میافتد. موزه فرش این وسط هیچی ندارد، یتیم است، این مسأله باید حل شود.
یعنی منظورتان این است که باید درآمدزایی شود و خود موزه این درآمد را ایجاد کند؟
خود موزه که حتما میتواند (درآمدزایی کند). شما مِلک به این بزرگی، دو نبش داشته باشید، بر خیابان کارگر و فاطمی...
مگر اینجا پاساژ است!؟
...ملکی با این ویژگی چرا نتواند (درآمدزایی کند)...
چرا موزه راهنما ندارد؟
موزه درحال حاضر دو راهنما دارد. اما در دوران کرونا استان تهران که با کمبود نیرو مواجه شد، نیروهای موزهها را تعدیل کرد. وقتی این نیروها پراکنده شوند، جمع کردنشان هم سخت و پیچیده میشود. باید بخش خصوصی و دانشگاه را به کمک بگیریم.
تورهای گردشگری که راهنمای خود را دارند، برای عموم هم که موزه فرش هیچ جذابیتی نداشته است.
کِی قرار است مشکلات موزه حل شود؟
شما توقع دارید موزهای که چهل سال با این وضعیت کار میکرد، شش ماهه با عصای جادو با آن چه کنم!؟
درست اشاره کردید اتفاقا، مخاطبزدگی از بیرون موزه شروع میشود، در بیرون موزه یک تابلوی مناسب و در شأن موزه فرش ایران وجود ندارد، هیچ جذابیت بصری و یا نشانهای که بازدیدکننده را به داخل موزه فرش هدایت کند وجود ندارد، هیچ اقدامی نشده است، حتی رانندههای تاکسی خبر ندارند این ساختمان متعلق به موزه فرش است. برای جذب مخاطب عام چه برنامهای دارید؟
تا قبل از اینکه ما بیاییم و موزه یک مقداری شلوغ شود، چه کسی میدانست، تازه فهمیدهاند یک موزه فرش وجود دارد، بالاخره مهم است و موزه است.
مستند موزه فرش که گفتهاید وضعیت گذشته و امروز را نشان میدهد چه زمان منتشر میکنید؟ اگر اقدامی انجام شده و در آن مستند پرداخته شده، چرا به خبرنگاران و رسانهها اطلاع داده نمیشود؟
منتشر میکنم صبر کنید. کار فرهنگی، سیاسی نیست. باید کار انجام شود تا همه را صدا کنیم و قبل و بعد موزه را ببینند. سند اینکه هر روز کارتنی فضولات جمعآوری میکردیم در این مستند موجود است.
چه زمان قرار است حوضهایی را که به باغچه تبدیل کردهاید، به کاربری اصلی آن برگردانید؟ گفته بودید این کار موقتی است و به کاربری قبلی برگردانده میشود...
هر موقع که بودجه برسد و حریم درست شود. حریم موزه به حوضها که میرسد دچار منحنی شده و حوضها بیرون از محدوده موزه مانده و اصلا اختیارشان با موزه فرش نیست. این حریم باید درست شود.
یکی از دلایلی که برای گُلکاری حوضها مطرح کردهاید تجمع معتادها و افراد بیخانمان بوده، درصورتیکه با وجود این گلکاری، همین حالا هم این افراد شبها در محوطه ورودی موزه جمع میشوند و این اقدام مانع از حضور آنها نشده است...
جمع می شوند، ولی دیگر داخل حوض نمیخوابند که ما هر صبح آنها را بیدار کنیم تا در موزه را باز کنیم. معضل که هست، اما دیگر جا برای خوابیدن ندارند.
حریم چگونه قرار است اصلاح شود، وقتی حوضها در پیاده راه قرار گرفتهاند با این کار، معبر عمومی مخدوش نمیشود؟
حصاری که از پشت حوض عبور کرده باید از جلوی حوضها عبور کند. این طرح در نقشه اولیه موزه وجود دارد. آن روزی که نردهها را کشیدند نمیدانم به چه فکر میکردند حصار را از پشت حوضها عبور دادند. فکر کنید کعبه (ساختمان نمارخانه) در داخل موزه را بیرون از حریم قرار میدادیم چه می شد، دیگر نمیتوانستیم مدیریت کنیم، این حوضها هم باید داخل حریم باشد که بتوانم مدیریت کنیم.
اصلاح حریم محدوده پشت موزه را هم دربرمیگیرد یا فقط محوطه مقابل موزه مد نظر است؟
حریم موزه که ثبت شده حتی بازارچه شهرداری را دربر میگیرد. آن فضا پارکینگ موزه است. سالهای سال است حتی حکم تخلیه را گرفتهایم، اما موقعی میتوان ادعای آن فضا را کرد که چراغ این موزه روشن باشد. وقتی موزه سرپا باشد و نشان دهیم که توانستیم اینجا را خوب نگهداری کنیم، آن فضا را هم میتوانم بگیریم، ولی اول اینجا را باید درست کنیم.
ورودی ساختمان نمازخانه در محوطه موزه چرا مسدود شده است؟
کعبه (نمازخانه) چند سال گالری و محل تردد بود. فعلا مقابل آن را با نوار بستهاند که از تردد مانع شوند. یگان حفاظت میراث فرهنگی این کار را انجام داده است.
اولین انتظاری که از موزه میرود این است که به بازدیدکنندگان احترام بگذارد و اولین نیازهای او را پاسخ دهد، این موزه بیشتر اوقات راهنما ندارد، گرد و غبار دارد، کف آن کثیف است، بروشور و هیچ اطلاعات مکتوبی وجود ندارد، اطلاعات کنار فرشها ناقص و محدود، سرویس بهداشتی کثیف است...
صبوری کنید، درست میشود.
شما یک راهنمای موزه فرش پیدا کنید. موزههای دیگر با موزه فرش متفاوت هستند، هر راهنمایی را نمیتوان به موزه فرش دعوت کرد، مثلا موزه فرش با موزه سعدآباد را نمیتوان مقایسه کرد. فارغالتحصیلان فرش هم که فرش قدیمی را نمیشناسند.
به هر حال باید آموزش داده شود، اینکه منتظر بنشینید تا راهنمای متخصص پیدا شود، شاید هرگز اتفاق نیفتد...
بله! دقیقا باید آموزش داده شود، آموزش راهنما که به من ربطی ندارد، نهادی که باید آموزش دهد، این کار را انجام دهد.
چرا در فضای موزه تعداد فرشهای قدیمی به نمایش گذاشته شده محدود است، بیشتر فرشها متعلق به قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری است!؟
چیدمان اینجا را موزهدار (امین اموال) تدبیر میکند.
موزه فرش برای اینکه مخاطب عمومی بیشتری را جذب کند چه کاری انجام میدهد؟
اینجا باید رویدادمحور شود. از اینکه بی نهایت فرش به نمایش بگذاریم و اصلا مشخص نباشد چی به چی است، دستاوردی ندارد. به نظرم این تعداد فرشی که در موزه به نمایش گذاشته شده زیاد است، مثلا میشود در تالار، فرشهای هر دوره تاریخی را به نمایش گذاشت، در کنار آن مردم شناسی و روایتگری خوراک و پوشش آن دوره تاریخی هم داشته باشیم، یک مجموعه ی که وقتی بازدیدکننده میآید دستاوردی داشته باشد. الان بازدیدکننده که به موزه فرش میآید فقط چندتا فرش میبیند، دستاوردی ندارد. چیدمان الان موزه هم روایتی ندارد.
این برنامهها را چه زمانی میتوان عملی کرد؟
وقتی سرویس بهداشتی، تهویه و نور موزه خراب است، چطوری میتوانم آن برنامه را اجرا کنم، اول باید زیرساخت را درست کنم.
برای زیرساخت هم که گفتید پول ندارید...
نه! دارد درست میشود، یعنی شده است، الان آمفیتئاتر درست شده است، موزه فرش بدون آمفیتئاتر بیمعنی است.
در مخزن چه تعداد فرش نگهداری میشود؟
مجموعه فرشهایی که در سامانه «جام» ثبت شده حدود یک هزار و هشتصد تخته فرش بوده که همگی ثبت شده و حدود یک صد فرش به نمایش گذاشته شده است. قدیمی ترین فرش قابل نمایش هم مربوط به دوره صفوی است و قدیمی تر از این هم داریم که قابل نمایش نیست.
فرشها در مخزن چگونه نگهداری میشوند؟
از امین اموال بپرسید.
داستان چلمن سیزدهم چیست؟
آقای ضرغامی درباره آن گفتهاند. کارکتر طنز و جذابی است و که من خیلی دوستش دارم و اگر بتوانم آن را دوباره زنده کنم در میراث فرهنگی استفاده میکنم، چون حرف زیاد دارم...
انتهای پیام