استاد احمد پیلهچی قزوینی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: همه مسائل و مشکلات ما زیربنای فرهنگی دارد. وظیفه دارم نسبت به مشکلات و مسائلی که موجب آسیب دیدن و صدمه به مسائل فرهنگی است با مسئولین صحبت کنم، اما این تنها وظیفه من نیست بلکه هر فرد مسئول، غیرمسئول، آگاه و اهل فرهنگ و هنر هم موظف است که سردمداران و تصمیمگیران شهر را از پیشینه و وضعیت فعلی فرهنگ و هنر در قزوین مطلع کند.
وی گفت: در قبل و بعد از انقلاب و در پیش و پس از جنگ تحمیلی مهمترین سلاحی که ما را در مقابله با دشمنان ایران و اسلام و جوانان پایدار و مقاوم کرده بود سلاح فرهنگی و عقیدتی بود. ما در هشت سال جنگ تحمیلی به سلاح خود نمینازیدیم بلکه به ایمان رزمندگان، اعتقادی که داشتند و حمایتهایی که معتقد بودیم از جانب ائمه شامل حال ملت شده تکیه و افتخار میکردیم و همین سبب پیروزی ما بود.
این هنرمند ادامه داد: گاهی یک رزمنده بسیجی با یک چوبدستی تعدادی عراقی را اسیر میگرفت و این مسئله جز ایمان واقعی رزمندگان نبود. در فضای فرهنگی جبهه ذهن و روح رزمند آماده میشد که برای کشور و اسلام و آنچه در مورد آن احساس وظیفه میکند جانفشانی کند. شهید ۱۳ ساله حسین فهمیده محصول همین تفکر است که سطح فرهنگ و معرفت ملت تا جایی اعتلاء یافته که برای دفاع از آرمانهای خود از جان هم میگذرد.
هنرمند متعهد، کنج رینگ کشور گیر افتاده است
پیلهچی با بیان اینکه بعد از انقلاب به هنرمند متعهد و هنری که مورد تأیید دین، اخلاق و اسلام باشد کمتوجهی شده است، تصریح کرد: در حالیکه هنرمندان فراوان تراز اول که از زمان طاغوت باقی بودند بعد از انقلاب بسیار مورد تفقّد و محبت قرار گرفتند اما همیشه هم سلاح آنها رو به نظام و دین و شهدا بود و بعضی از آنها تا پایان عمر امتناع داشتند که نامی از شهدا بر زبان جاری کنند؛ متأسفانه هنوز هم این فرهنگ وجود دارد! هنرمندان متعهد یا حمایت نمیشوند یا حمایت از آنها در مقایسه با حمایت از هنرمندان غیرمتعهد، غیرمسئول، غربگرا و ضدّ دین بسیار ناچیز است و این برای همگان اظهرُ منالشمس است.
وی عنوان کرد: کافیست به سینما و موسیقی نظر کنیم تا ببینیم چه کسانی مورد اهمیت قرار گرفته و رشد کردهاند و به چهره و الگویی نامناسب و گاهی غیراخلاقی برای جوانها تبدیل شدهاند. نگاه به ظاهر جوانان آثار این الگوپذیری ناشایست را نمایان میکند. هنرمندی باید حمایت و مورد تأیید واقع شده و بهعنوان الگوی سالم و حق به جامعه معرفی شود که تجربه، سابقه، سواد و مرتبهٔ بالایی در رشته فرهنگی و هنری خود دارد.
این هنرمند قزوینی با اشاره به اینکه شرایط هنرمندان بعد از کرونا حالت اسفبار محسوسی به خود گرفت، افزود: بیشترین آسیب کرونا به قشر هنرمند وارد شد که برخی در امرار معاش روزمره خود هم معطل مانده بودند. اما کسی نپرسید که هنرمند درجه یک ملی و بینالمللی که پنجاه سال زحمت کشیده تا به این موقعیت رسیده امروز در این شرایط مالی و اقتصادی چگونه زندگی میکند؟ زنده مانده است یا خیر؟
پیلهچی خاطرنشان کرد: در مسائل مربوط به فرهنگ و هنر همه مسئولین به گونهای سهیم هستند! وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وظیفهاش نگاه ویژه به بخش فرهنگ و هنر کشور است، حوزه هنری وظیفه حراست، نگهبانی، مهندسی و مدیریت هنر انقلاب و جهتدهیسالم به هنر و هنرمندان را بر عهده دارد، همینطور هستند آنهایی که گاهی از دور و گاهی از نزدیک دستی بر فرهنگ و هنر دارند همچون سازمان تبلیغات اسلامی، شهرداریها، هلال احمر، کانون مساجد، نهادهای مردمی، سازمان اوقاف و امور خیریه که همه به نوعی در موضوع فرهنگ ورود کردهاند، اینها باید اتاق فکری تشکیل دهند تا بررسی شود که هنر مورد نیاز انقلاب در چه حالی است؟ سرحال است، در بستر بیماری است یا دارد نفسهای آخر خود را میکشد!
وی تشریح کرد: گلی که نیاز به رسیدگی دارد اگر یک هفته آب نخورد، برگ و ریشههایش خشک شده و از بین خواهد رفت و پس از آن اگر روزی ده لیتر هم آب بخورد دیگر فایدهای نخواهد داشت. شواهد حاکی از آن است که کمترین توجه و اهمیت در شهر و کشور به مسائل فرهنگی و هنری معطوف است و کمترین بودجهها و اعتبارات برای مسائل فرهنگی اختصاص یافته است! اصلاً مهم نیست هنرمندی که همسو، همراه، همدل و همعقیده با تمام آرمانها و اهداف نظام و انقلاب و شهداست و با تمام وجود خود و زندگیاش را برای هنر شهر هزینه کرده است امروز از دست برود! مسئولین شهر نگران این قضیه نیستند! اگر بودند برنامهریزی کرده و بسیاری از مسائل و مشکلات کشور را که زمینهٔ فرهنگی دارد با بها دادن به هنر انقلابی حل و فصل میکردند.
جایگاه هنرمند در پایتخت خوشنویسی ایران
این هنرمند خوشنویس قزوینی خاطرنشان کرد: این حجم از بیتوجهی آزار دهنده است بهویژه نسبت به هنر خوشنویسی که جزو مکتبیترین، اخلاقیترین، فرهنگیترین، اسلامیترین و پیشروترین هنرهایی است که بیشترین خدمات را به جامعه و انقلاب ارائه داده است و هنرمندان آن همچنان بدون ادعا و هیاهو به کار خود ادامه میدهند.
وی گفت: قزوین که پایتخت هنر خوشنویسی ایران است بیش از ۱۰۰ سال است بزرگترین هنرمندان جهانی در این رشته را در دامان خود پرورش داده و به دنیای هنر عرضه کرده است و امروز همچنان این جریان ساری و جاری و باقی است و درخت آن همچنان ثمر میدهد. اما اگر مدتی به آن رسیدگی نشود، آفتزدایی و آبیاری و توجه نشود کم کم از بین خواهد رفت و نه تنها چیزی بهعنوان پایتخت خوشنویسی ایران نخواهیم داشت بلکه باید چراغ بهدست در شهر دنبال هنرمندان تراز اول متعهد بگردیم.
پیلهچی تصریح کرد: هنوز هم دیر نشده و مسئولین باید نسبت به حفظ هنر اسلامی و انقلابی دغدغه داشته باشند. خوشنویسی هنری است که اسلام ناب محمدی را به دنیا عرضه میکند و از ضروریات و نیازهای یک جامعه اسلامی محسوب میشود. محصول فرهنگی با تلاش ۲ ماهه به مرحله برداشت نمیرسد! یک نهال فرهنگی چند سال بعد ثمر خواهد داد و آثار آن چند صد سال باقی میماند که در اثر بیتوجهی و کجرفتاری ممکن است آثار مخربی را برای آیندگان به جای بگذارد که بعضاً قابل اصلاح هم نخواهد بود.
وی اظهار کرد: انتخاب یک جایگزین برای هنرمند تراز انقلاب امری بسیار دشوار است، چگونه میتوان بهجای مرحوم شهریار هنرمند شاعری در همان سطح پرورش داد، اگر همه نیروهای انقلاب با سرمایهٔ خود بسیج شوند هم نمیتوانند شاعری در تراز شهریار پرورش دهند این نیاز به گذشت سالیان و کسب تجربههای بسیار دارد! مشکل ما فقدان هنرمندان متعهد و در تراز انقلاب است.
سلاح جنگ فرهنگی، هنر است
پیلهچی در ادامه بیان کرد: هنرمندی که مورد بیتوجهی قرار گرفته و حمایت نشود دیگر نمیتواند آثار هنری فاخر خلق کرده و در عرصههای مهم و مسائل فرهنگی جامعه مؤثر باشد، نمیتواند هنرمند ارزشی را تکثیر کند و جامعه از هنرمند متعهد خالی خواهد شد. سلاح جنگ فرهنگی هنر است و این سلاح باید در دست یک سرباز هنری متعهد باشد که طرز استفاده از آن را میداند! در جامعهای که تهاجم فرهنگی از در و دیوار آن سرازیر است متأسفانه سلاح فرهنگی و سرباز فرهنگی وجود ندارد و مسئولین هم تشخیص نیاز به این تجهیزات را ندارند و در این شرایط اگر شکست صد در صدی ایجاد نشود باید تعجب کرد.
وی با بیان اینکه درد هنرمندان متعهد و دلسوز انقلاب این است که مسئولین نسبت به هنر انقلاب بیتوجه شدهاند، افزود: در آیندهای نهچندان دور، افسوس روزهایی را خواهیم خورد که سرمایه داشتیم و در اثر بیتوجهی از دست دادیم و بههیچ وجه نمیتوان در کوتاهمدت سرمایههای این چنینی را جایگزین کرد.
بیمهری به هنر در پایتخت خوشنویسی ایران
پیلهچی تصریح کرد: قزوین در طول تاریخ سرآمد استانهای کشور در خوشنویسی بوده اما اکنون به هنرمندان خوشنویس خود بها نمیدهد. این هنر میتوانست تمام خانههای کشور را مزیّن به کلام شیوا و شیرین قرآن و کلام ائمه و بزرگان کند و باب تربیتی برای همگان داشته باشد اما مورد بیمهری واقع شد. هنرمند خوشنویس این شهر اگر از گرسنگی بمیرد کسی جویای حال او نخواهد بود. اساتید شهر قزوین با مدرک استادی خوشنویسی به تعداد انگشتان ۲ دست هم نیستند اما در اثر عدم حمایت، انگیزهای برای ادامه کار و تکثیر هنرمند ارزشی در جامعه ندارند و گوش سپردن به درد دل آنها، اشک هر شنوندهای را جاری خواهد کرد.
وی گفت: یک هنرمند خوشسابقه خوشنویسی شغل خاصی ندارد، مورد حمایت هم نیست و امروزه این هنر بهنحوی نیست که درآمدزا بوده و بتوان با عایدی آن امرار معاش کرد. چنین هنرمندانی پس از گذشت ۳۰ سال بهدرجهٔ استادی رسیدهاند و جای آنها با هنرمندان جدید پُر نخواهد شد.
این هنرمند قزوینی تأکید کرد: یکی از مشکلات هنرمندان خوشنویس انجمن خوشنویسان است که بهغلط خود را متولی و قَیّم هنرخوشنویسی کشور میداند و به آموزش و پرورش هنرجویانی بیش از حد نیاز جامعه پرداخته است. در حالیکه برای پس از آموزش، بازار کار و اشتغال آنها برنامه ندارد و در جامعه هم محلی برای فعالیت هنرجویان نیست و برای گذران زندگی به مشاغل کاذب متوسل خواهند شد.
وی افزود: دغدغه هنرمندان، تقویت کیفیت هنرآموزان است نه افزایش کمّیت آنها! شایسته است مسئولین در قالب اتاق فکر، برای هنرمندان تراز اول که نیروهای بدون هزینه این نظام هستند برنامهریزی کرده و با سازماندهی، زمینه تولید و فعالیت آنها را فراهم کنند! امروزه پرداخت اجارهبهای مکانی جهت فعالیت هنری برای یک هنرمند خوشنویس غیرممکن شده است.
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم...
پیلهچی در بیان بیمهری مسئولین نسبت به هنرمندان عنوان کرد: وزیر میراث فرهنگی اعلام کرد در زمان کرونا یک سال اجاره مکانهای تحت پوشش میراث فرهنگی بخشیده میشود و این موضوع در سفر وی به قزوین هم اعلام شد، از شهرداری وقت خواستند تا اجارهبهای مجموعه سعدالسلطنه را ببخشد که شهردار سهم ۷۰ درصدی خود را بخشید اما مابقی که مربوط به میراث فرهنگی بود حتی یک درصد هم بخشودگی نداشت. این مایه تأسف است که یک وزارتخانه اعلام بخشودگی اجاره بها کند و از نهادهای دیگر هم کمک بخواهد اما خودش خلف وعده کرده و اجاره را از هنرمندی که در ایام کرونا درآمدی نداشته مطالبه کند.
وی خاطرنشان کرد: این نمونهای از بیمهری مسئولین به جامعه هنری است که از ما کار هنری تراز اولِ مردمی و جهانی میخواهند و ادعای کمک دارند اما در مرحله عمل کسی پشتیبان هنرمند نیست و برای درخواست هنرمند جواب قانع کنندهای ندارد.
اگر من مسئول فرهنگی شهر بودم...
این هنرمند شاخص مطرح کرد: ما فقط انتقاد نمیکنیم بلکه برای بهبود شرایط موجود راهکار هم داریم. اگر من مسئول فرهنگی بودم در شهر میگشتم و هنرمندان برتر در بخشهای صنایع دستی، هنری و فرهنگی را شناسایی کرده و برای این سرمایههای انسانی و این هنرمندان فاخر مکان و موقعیت شغلی و شرایط فعالیت مهیا میکردم که خیلی هم پر هزینه نیست و در کنار آن کار تبلیغات و معرفی آثار را هم در نظر میگرفتم و در این شرایط از هنرمند درخواست تولید آثار فاخر و ماندگار میکردم، حتی بهجای اجاره مکان از آنها آثار هنری میگرفتم! خانهها و مکانهای تاریخی بسیاری در این شهر معطل افتاده که میتوان جهت فعالیت در اختیار هنرمندان نامی این شهر قرار گیرد.
وی گفت: علیرغم تصور همگان، من بهعنوان یک هنرمند چندین ساله این شهر که افتخارات ملی و بینالمللی کسب کردهام، در سرای سعدالسلطنه همچون یک فروشگاه زیورآلات یا شیرینیفروشی و لباسفروشی اجارهبهای این فضای فرهنگی را پرداخت میکنم.
پیلهچی تأکید کرد: شورای شهر که تولیت این فضاهای فرهنگی را در اختیار دارد باید بیش از سایر مسئولین به هنر و هنرمندان توجه داشته باشد و تا سیل تجمع و شعار هنرمندان به پشت در شورای شهر نرسد! ترجیح میدهم اثر هنریام را پاره کنم تا به رویت کسی نرسد به جای اینکه بخواهم با هنرمندی التماس کسی را کرده یا تکدیگری کنم.
وی گفت: هنرمند باید مورد توجه قرار گیرد، سعدی هشتصد سال پیش گفته «هنرمند هرجا که رَود قدر بیند و بر صدر نشیند و بی هنر لقمه چیند» امروز برعکس این شرایط حاکم است، از بیهنر حمایت میشود و در رفاه و مورد عنایت است اما هنرمند بیتوجهی و بیمهری و سختی روزگار را متحمل میشود. بیان این واقعیات برای من که جزو هنرمندان شهر قزوین هستم بسیار دردناک است.
این هنرمند تصریح کرد: همان گونه که رهبری تأکید دارند؛ برای اینکه افکار دینی، انقلابی، مردمی و سازنده را در جامعه نفوذ دهیم حتماً به هنریکردن آن موضوعات نیاز مبرم داریم! بیمحلی به خوشنویسان مختص شهر ما نیست و هر کجا که باشد جای تأسف است ولی در مورد هنرمندان شهر قزوین کارد را به استخوان میرساند. این شهر به سبب وجود هنرمندانی این چنین است که عنوان پایتخت هنر خوشنویسی ایران را یدک میکشد!
پس از ۵۰ سال کار هنری به بیانگیزگی رسیدم
پیلهچی یادآور شد: تجلیلهای نمادین این روزها مفاخر و فرهیختگان را به ویترین تاریخ راهنمایی میکند تا تندیسی بسازند و بنویسند فلانی در فلان تاریخ ولادت کرد و فلان روز وفات یافت و این افتخارات را کسب کرد اما در جامعه هیچ اثری از زحمات آن فرهیختگان وجود ندارد. تکریم و بزرگداشت یعنی تلاش جامعه برای به ثمر نشستن اهداف و تلاشهای مفاخر این سرزمین.
وی عنوان کرد: یکی از دستگاههای متولی هنر در تدارک مراسم تکریم از بنده بودند که با آن مخالفت کردم. در این سن میگویم کاش بهدنبال حرفه دیگری رفته بودم! وقتی میبینم راه و هدف و زحماتم بیاهمیت است و کسی بهآن توجه نمیکند، از ادامه مسیر مأیوس میشوم. قرار است تکریم شوم و بهعنوان الگو به نسل جوان معرفی شوم اما جوانان بدانند که من زبان گویای اهالی هنر خوشنویسی هستم که توصیه میکنم قدم در این وادی نگذارید که سرابی بیش نیست.
این هنرمند تصریح کرد: ممکن است سخنانم به مذاق مسئولان شهر خوش نیاید، شهری که پایتخت خوشنویسی ایران است فاقد تابلوها، اِلمانها و آثار بصری خوشنویسی است! مگر در این شهر قحطی خوشنویس است که با هزینههای گزاف بدترین شکل هنر خوشنویسی را نصبالعین ساکنین و عابرین این شهر میکنید!
وی اظهار کرد: روزگار و مسئولین مسیری را برای من رقم زدند که پس از ۵۰ سال کار هنری به این بیانگیزگی رسیدم که فرزندم را که در رده بالایی از هنر خوشنویسی قرار دارد از ادامه این کار منع کردم. خانه ما از درون ابر است و بیرون آفتاب!
استاد پیلهچی در پایان گفت: آینده انقلاب ما در اختیار جوانانی است که پرورش روح و فکر و اندیشه و همه مسائل آنان بهدست مسئولان و متولیان است! کاری برای جوانان در مقوله فرهنگ و هنر نکردهایم پس انتظار نداشته باشیم که نسل آینده افرادی فرهنگی، اخلاقی و مذهبی بوده و به اهداف و آرمانهای شهدا پایبند باشند. هموارسازی مسیر فعالیت هنرمندان نوعی تکریم و الگوسازی و هدایت جوانان به سمت هنر اسلامی و انقلابی است.
انتهای پیام