کسی نمیداند؛ شاید تعلل و تاخیر در رسیدن امیر هوشنگ ابتهاج به ایران بابت این بوده که خواسته است تا در روز درگذشت مهدی اخوان ثالث به خاک وطن بازگردد و روز چهار شهریور ماه برای دوستداران ادبیات روز متفاوتتری شود.
با توجه به این روز احتمالا همایشها و بزرگداشتهایی که در سالهای آینده برای اخوان و ابتهاج برگزار شود، مشترک خواهد بود اما امروز به جز مشهدیها که ساعت ۱۷ قرار است بر مزار اخوان جمع شوند و یاد و خاطره او را گرامی بدارند، کسی حواسش به توس و اخوان نیست.
او همانند همیشه که نامش زیر سایه ابوالقاسم فردوسی و محمدرضا شجریان قرار میگرفت و در مجموعه آرامگاه فردوسی بیشتر نگاهها به سمت آنها بود، غریب مانده و این بار روز بزرگداشتش در سایه تشییع ابتهاج قرار گرفته است.
البته که احتمالا خود م. امید نیز امروز پابند توس نشده و به همراه شجریان بار سفر بسته و به استقبال یار دیرین خود رفتهاند. آنها قطعا امروز با استقبالی گرم ابتهاج را به آغوش میگیرند و از رشت تا مشهد با یکدیگر قدم میزنند و شعر و آواز میخوانند.
با این حال مردم نباید جایگاه مهدی اخوان ثالث را که میان شاعران معاصر در ردیف اول قرار دارد، از یاد ببرند. او خود به اندازه کافی در زمان حیاتش منزوی بود و حتی تا مدتی پس از فوتش هم برخی نمیدانستند که دقیقا در کجا دفن است و سراغش نمیرفتند. عامه مردم باید بیشتر قدر اخوان و امثال او را بدانند و نگذارند سایه دیگر هنرمندان موجب نادیده گرفتن بزرگی و عظمت هنر و شخصیت اخوان شود.
یادداشت از محمدرضا صبوریان- خبرنگار ایسنا