علیرضا واسعی در گفتوگو با ایسنا در خصوص ویژگی سخنرانیهای مذهبی و معیارهای یک سخنرانی مطلوب اظهار کرد: سخنرانی بر خلاف آنچه امروز در ذهنیت ما جای گرفته، نه اختصاص به دین و مقولههای دینی دارد و نه اساسا به آن گره خورده است بلکه یکی از گونههای تعامل کلامی است که میتواند در هر حوزهای به مثابه یک ابزار به کار گرفته شود.
وی افزود: به بیان دیگر سخنرانی یکی از راههای انتقال پیام یا یافته به مخاطبان است که هم به لحاظ قالب و ساختار و هم محتوا و رویکرد تابع امور خاص خود است. هر سخنرانی علمی به اعتبار تقاضای موضوع، مخاطبان و امکاناتی که معطوف به آن وجود دارد، با سخنرانیهای فرهنگی، اجتماعی یا مذهبی متفاوت است اما وجوه اشتراکی میان این موارد نیز وجود دارد که سخنرانان باید به آن توجه کنند. از جمله این وجوه اشتراکی میتوان به ادبیات مخصوص هر حوزه، اهدافی که از سخنرانی انتظار میرود، سطح مخاطبان و دیگر مقولهها اشاره کرد که امکان ارزیابی یک سخنرانی و سخنران مطلوب را فراهم میسازد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: پیش از آنکه در یک سخنرانی به ذکر دغدغههای مورد نظر پرداخته شود، به این نکته مهم باید اشاره کرد که قالبهای گفتاری که امروز در قالب آن سخنرانی بیان میشود، با واقعیت سخنرانی منطبق نیست؛ منابر، خطابهها، روضهخوانی، روایتخوانیها و دیگر شکلهای گویندگی تبلیغبنیاد با سخنرانی یافتهمحور تفاوت بنیادین دارد. هر چند به تسامح بر همه اینها نام سخنرانی گذاشته میشود؛ چنانکه در اطلاعیهها و خبررسانیها عموما از مبلغ و منبری با عنوان سخنران یاد میشود. شاید از آن جهت که صرفا سخن میراند، اطلاق این نام بر او به جا دیده شود ولی در معنای اصطلاحی و صحیح آن چنین کاربردی قابل دفاع نیست.
برخی متوهمانه گمان میکنند که شایسته سخنرانی دینی یا فرهنگی هستند
واسعی تصریح کرد: به این ترتیب سخنرانیهای مذهبی یا دینی در هر یک از شاخههای آن، به ویژه سخنرانیهای مناسبتی که عموما دارای پیامهای اخلاقی، فرهنگی و گاه اعتقادی یا فقهی است با شاخصهایی میتواند سنجیده شود که به اختصار چند شاخص عمده مورد تاکید قرار میگیرد. برخی از آن محتوایی است؛ پارهای به قالب و ساختار بازمیگردد و شاید برخی به آداب و آئینهای سخنرانی و به تعبیر دیگر پارهای از آنها درونی و دستهای بیرونی است.
وی با اشاره به اینکه تخصص سخنران و آموزشدیدگی روشمند مهمترین شاخص این عرصه و نخستین گام محسوب میشود، خاطرنشان کرد: مبلغ دینی که به عنوان سخنران وارد عمل میشود، بایستی به حوزههایی ورود یابد که در آن به صورت تخصصی دانش ورزیده است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: این فروریزی مرزها خود عللی دارد که در جای دیگری باید جستوجو شود و مهمترین دلیل آن را شاید بتوان اینگونه بیان کرد که در دوران پس از انقلاب بسیاری از سردمداران سیاسی و اجتماعی از میان کسانی برآمدند که کارویژه اولیه آنان تبلیغ و سخنوری بود و آگاهانه یا ناآگاهانه میان جایگاه و کارویژه خلطی جدی صورت گرفت، تا جایی که هر کسی با قرار گرفتن در آن جایگاه متوهمانه گمان میبرد شایسته سخنرانی دینی یا فرهنگی است؛ در حالی که درهمآمیزی میان این ۲ حوزه اشتباهی آشکار است.
حکمرانان باید صرفا در حوزه کاری خویش سخنرانی کنند
واسعی بیان کرد: حکمرانان جامعه حداکثر باید در حوزه کاری خویش به ایراد سخنرانی بپردازند، دستاوردها و اقدامات خود را به گوش مردم برسانند، از نظرات و پیشنهادات آنان بهره ببرند و پاسخگوی اقدامات خویش باشند. این واقعیت که از آنان انتظار نمیرود به بیان مباحث اخلاقی، دینی و فرهنگی بپردازند، بدیهیتر از آن است که نیاز به یادآوری داشته باشد؛ هر چند برای خود آنان نوعی گریزگاه و توجیهکننده ناکارآمدی است.
وی با بیان اینکه صحت دادهها یا محتوا دیگر شاخص یک سخنرانی مطلوب است، تصریح کرد: امروز وقتی از سخنرانی یاد میشود، اولین چیزی که به ذهن میآید، آن است که کسی در حوزه تخصصی خویش دستاوردهایی دارد که شایسته عرضه در مجامع مرتبط با تخصص خویش است تا بر پایه گفتوگویی که در میگیرد، به ارزیابی یافتهها و اصلاح آن دست بزند. در سخنرانیهای عمومی هر چند سطح انتظار فروتر از آن است اما الزاما سخنران باید در بیان سخنان خود به دادههایی تکیه کند که از نظر علمی صحت و قوام آن احراز شده باشد.
سخنرانی عمومی به معنای سخن گفتن پیش پا افتاده نیست
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: سخنرانی عمومی به معنای سخن گفتن پیش پا افتاده، همهدان و بیپایه نیست بلکه این به اعتبار مخاطبان است که عمومی خوانده میشود؛ پس نمیتواند حاوی هر مطلب سست و بیاساسی باشد. بنابراین وقتی کسی در حوزه اخلاق سخنرانی میکند، باید بر دانش و فلسفه آن اطلاع داشته باشد و آن را در سطحی متناسب با مخاطبان ناهمسطح و عمومی بیان دارد.
واسعی اضافه کرد: ادبیات سخنرانی دیگر شاخصی است که سخنرانان را محدود میسازد. کسی که در حوزه تاریخ یا سیره پیشوایان مذهبی سخن میراند، باید با ادبیات آن حوزه آشنایی داشته و معطوف به آنها با مخاطبان به تعامل بپردازد. ادبیات حوزههای مختلف گاه با هم تفاوتهای بنیادین دارند. خلط میان ادبیات تاریخی با کلامی یا اخلاقی با سیاسی یا فرهنگی با حقوقی و مقولههای دیگر موجب نابسامانیهای فراگیری میشود که در نهایت امکان گفتوگو را از بین میبرد.
وی با اشاره به اینکه رعایت اصول و آداب سخنرانی که تابع موضوعات متفاوت میشود، باید مورد نظر قرار گیرد، گفت: سخنرانی اخلاقی گونهای از ورود و خروج را طلب میکند که سخنرانی تاریخی چنین نیست؛ چنانکه سخنرانی اعتقادی اقتضائاتی دارد که سخنرانی سیاسی چنان اقتضایی ندارد؛ بنابراین سخنران باید در خصوص چگونگی انتقال پیام که با خود پیام مرتبط است، آگاهی گسترده و تخصصی داشته باشد.
از طریق تریبون و منبر نباید به اعمال نفوذ و قدرت پرداخت
واسعی بیان کرد: انصاف یا اعتدال در بیان مطالب و تکریم مخاطب یکی از آئینهای سخنرانی است. به تریبون یا منبر هرگز نباید به عنوان قدرت نگاه شود تا از طریق آن به اعمال نفوذ پرداخت. سخنرانی راهی برای برقراری روابط انسانی و گسترش آگاهی است و استخدام آن برای اعمال نفوذ یا تخریب اشخاص خروج از اخلاق حرفهای آن است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: سخنرانیهای رایج به ویژه آنچه در مناسبتهای مذهبی و خاص عرضه میشود، عموما با شاخصهای بیان شده فاصله زیادی دارد و شاید یکی از علل عمده آن باشد که گویندگان بر اساس اصل تقاضا، مطالبی عرضه میکنند و صرفا برای خوشایند مخاطبان یا جذب حداکثری آنان پیش میروند؛ مقولهای که از سوی برخی از بزرگان چون شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی و پیشتر از او محدث نوری در کتاب لؤلؤ و مرجان در خصوص مراسم حسینی مورد آسیبشناسی قرار گرفت و امروز نیز از آسیبها و آفات دیگر مراسم باید پردهبرداری کرد و مشکلات و کژکارکردهای آن را مورد بررسی و مداقه قرار داد.
وی خاطرنشان کرد: بیشترین مشکل سخنرانیهای رایج در منابر، خطابهها، روضهخوانیها و... را در عدم تخصص گویندگان و ناآشنایی تخصصیشان با مقولههای مرتبط با گویندگیشان باید شناسایی کرد؛ با این توضیح که بخش عمده محتوای منابر امروزی، موضوعات تاریخی و سیرهای است، در حالی که همگان میدانند مبلغان دینی در طول دوران تحصیلی خود با هیچ کتاب تاریخی و سیرهای سر و کار ندارند و با چیزی به عنوان روش مطالعات تاریخی ارتباط برقرار نمیکنند. اگر امروز با پیدایی شاخههای تخصصی سخنرانی این علم هم در دستور کار قرار گرفته، تنها عده اندکی به آن روی میکنند.
آموزشهای دینی بعضا دچار صورتگرایی و قالبمحوری شده است
واسعی عنوان کرد: بدیهی است کسی که در حوزههای سنتی آموزشی تحصیل کرده، هرگز به صورت رسمی به تاریخ و سیره و حتی اخلاق و عقاید نمیپردازد؛ هر چند ممکن است کسی یا کسانی به علاقه شخصی به آن دانشها بپردازند. بر این اساس بیشتر مبلغان حوزوی، تنها در دانش فقه و بیان احکام عملی از تخصص لازم بهره دارند و علیالقاعده برای ورود به دیگر شاخهها باید به صورت روشمند به کسب دانش بپردازند. این آسیب در سالهای اخیر بیش از گذشته خودنمایی میکند چون حوزههای آموزش دینی نیز به مانند دیگر مراکز آموزشی بعضا دچار صورتگرایی و قالبمحوری شده است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: برای بهرهگیری بهتر از مجامع آئینی که در ایام مناسبتی به شدت گسترش مییابد، باید از سوی نهادهای مسئول نظارتهایی اصولی صورت گیرد تا از ورود بسیاری از افراد ناآشنای به دین و سودجویان جلوگیری کرد.
وی ادامه داد: یکی از راههای پرفایده و کارآمد عرصه تبلیغ دین و ترویج داشتههای مذهبی برگزاری نشستهای گفتوگو محور و ایجاد فضایی باز و آزاد برای طرح پرسش، انتقاد و ابهام یا شبهات است. گفتوگو بهترین راه شناسایی حقیقت و پردهبرداری از واقعیتهای تاریخی و امروزی است و اگر بتوان چنین فضایی را ایجاد کرد، همچنان میتوان به پویایی و پایایی دیانت و ارزشهای الهی امیدوار بود.
انتهای پیام