این نویسنده که سال گذشته رمانی درباره ماجرای عاشورا به نام «وسوسههای ناتمام» در انتشارات «کتابستان» منتشر کرده در گفتوگو با ایسنا درباره اینکه شرکت در مراسمهای مذهبی در ایام محرم در دوران کودکیچه تأثیری بر شکلگیری فضای فکریاش برای نوشتن رمانهای مذهبی داشته، اظهار کرد: مرتب در کلاسهای داستاننویسی به جوانترها مَثل معروف «از کوزه همان تراود که در اوست» را گفته و مطرح کردهایم. اگر نویسنده به خود دروغ بگویید، گرفتار تصنع میشود اگر میخواهد این اتفاق برایش نیفتد، باید چیزی را بنویسد که در درون خودش نهادینه شده است؛ کسی درباره جنگ میتواند بنویسد که جنگ را تجربه کرده باشد، فقر را کسی میتواند بنویسد که آن را تجربه کرده باشد. درباره مبانی دینی و بخصوص عاشورا هم کسی میتواند بنویسد که یا اطلاعات و معلومات کتابی دارد و درس دانشگاهی آن را خوانده و یا اینکه از بچگی در محیط و فضای خانوادگی مذهبی تربیت شده است.
او افزود: افرادی مثل من که قبل از انقلاب در یک خانواده مذهبی تربیت شدهایم و بعد از انقلاب هم مطالعاتمان در این حوزه بود، به تبع تحت تأثیر شکلگیری عقاید و باورهای مذهبی خودمان هستیم. هر چیزی را که میخواهیم در قالب داستان بگوییم، در واقع در زمان محرم و صفر و در قالب شرکت دستههای عزاداری و مساجد و هیئتها در ما نهادینه شده است. عقاید و باورهایمان، آموخته شده صرف نیستند بلکه آموختن و آموزش به این باورهای دینی کمک کرده است تا ما به یقین در این حوزه برسیم. من هم در حوزه ادبیات کودک و نوجوان داستان درباره عاشورا دارم و هم در حوزه بزرگسال که قطعا این باورهای میدانی و بومی در نوشتن این داستانها تأثیرگذار بوده است.
حسنبیگی در توضیح اینکه درباره واقعه عاشورا به چه چیزهایی کمتر پرداخته شده که باید توجه بیشتری نسبت به آنها شود،گفت: نکتهای که وجود دارد و سعی کردهام در لایههای درونی «وسوسههای ناتمام» به آن بپردازم این است که در برگزاری مراسمهای عزاداری کمتر به انگیزههای عمیق آن دوره که باعث این واقعه شد، پرداختهایم، فقط گفتیم امام حسین(ع) با ظلم جنگید، امام حسین(ع) نخواست زیر بیعت یزید برود و... اما اینکه واقعا در شرایط امروزی چطور میشود امام حسین (ع) را الگو قرار داد و زیر بار ظلم نرفت، نکتهای است که به آن نپرداختهایم و در ما نهادینه شده نیست.
این داستاننویس با بیان اینکه برخی از رسومات و فرایض عاشورایی که برگزار میشود، شعارزده هستند وعمیق نیستند، تاکید کرد: تحریفات عاشورا اصلا جدی گرفته نشده است. هزار سال است که برخی دروغها به واقعه کربلا بسته شده و خیلیها در طول تاریخ اصرار دارند، آنها را تکرار کنند بخصوص در مداحیها. اینها انحرافاتی است که شهید مطهری، شریعتی و دیگر علمای روشنفکر دینی با دیدگاههای مختلف بیان کردهاند که متأسفانه کمتر به آنها پرداخته شده و کاش بیشتر به آن پرداخته شود.
او درباره موانع و یا محدودیتهایی که در این حوزه وجود دارد، گفت: اگر نویسندهای مسلط باشد، مانعی در این زمینه نیست. خیلیها در گذشته فکر میکرد که ورود تخیل به داستانهای مذهبی جایز نیست و بیشتر به مستندات نگاه میکردند و زندگینامه منتشر میکردند، اما من فکر میکنم تخیل خیلی میتواند کمک کند که به واقعیتها بهتر پرداخته شود. من در رمان «ناقوس ها به صدا در میآیند» درباره امام علی (ع) و «وسوسهها ناتمام» درباره واقعه عاشورا، شخصیتهای خیالی فراوانی وارد داستان کردهام که با واقعیتها مزدوج شده و داستان را جذاب میکند.
ابراهیم حسنبیگی در توضیح قصه رمان «وسوسههای ناتمام» گفت: این رمان به ماجرای کربلا میپردازد اما در فضایی کاملا تخیلی؛ ایوب شخصیت اصلی داستان که در واقع روح و بعد از ۱۴۰۰ سال ماجرا را تعریف میکند، در کربلا و در سپاه دشمن حضور داشته که کشته میشود، پدرش هم در سپاه امام حسین (ع) بوده است. بین او و دختر خانمی یکسری مسائل عاطفی پیش آمده که داستانی اجتماعی در آن دوره است و ایوب ناخواسته گرفتار ماجرای کربلا میشود.
انتهای پیام