گفت‌وگو با بهروز محمودی بختیاری

اعتراض یک استاد علوم انسانی به الزام انتشار مقاله در دانشگاه

یک زبان‌شناس و استاد دانشگاه تهران با اعتقاد به بروز فاجعه‌ای از طریق قانون ارتقاء اساتید دانشگاه، از آسیب‌های آن به سلب اعتماد فرهیختگان نسبت به مجله‌های علمی و پژوهشی می‌گوید و معتقد است: این برای حیثیت آکادمیک کشور که اصرار دارد در تولید علم شکوفا باشد، اصلا خوب نیست.

بهروز محمود بختیاری- زبان‌شناس و دانشیار پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران در گفت‌وگو با ایسنا، درخصوص سطح کیفی پایان‌نامه‌ها، رساله‌ها و پژوهش‌های دانشگاهی حوزۀ زبان و ادبیات فارسی در سال‌های اخیر و آسیب‌شناسی کاهش کیفیت آن‌ها و برخی اشتباهات که اخیرا در فضای مجازی نیز منعکس شدند، اظهار کرد: فتنه‌ای که اکنون به راه افتاده و این همه مصیبت ایجاد کرده، فقط ریشه در یک چیز دارد و آن قانون بسیار شگفت‌آور، عجیب‌وغریب و نادرست ارتقاء اساتید در دانشگاه‌ها است که استاد دانشگاه را موظف می‌کند هر سال تعدادی مقاله به نام خودش منتشر کند و این باعث شده استادان به دانشجوهای دکتری‌شان فشار بیاورند یا مقاله‌هایی را که ارزش علمی ندارند، فقط برای پرکردن امتیازهای خودشان به‌سرعت برسانند و مجلات را هم تحت فشار قرار دهند. 

او افزود: البته مجلات علمی و پژوهشی باید امکانات کافی از جمله ویرایش‌گر زبان انگلیسی داشته باشند تا وقتی مقاله‌ای را برای چاپ دریافت می‌کنند، همان‌طور که آن را از منظر زبان فارسی بررسی می‌کنند، از لحاظ زبان انگلیسی هم بررسی کنند. چون ممکن است یک فارغ‌التحصیل زبان و ادبیات فارسی که احتمالا مهارت زبان انگلیسی خیلی خوبی هم ندارد، چه بسا متن را به گوگل‌ترنسلیت داده باشد و ترجمۀ آن را در چکیده گذاشته باشد و کسی هم آن را بررسی نکرده باشد و در نهایت موجب آبروریزی شود.

محمودی بختیاری در عین حال معتقد است که عطش تولید مقاله در رشته‌های علوم انسانی و هنر باید کاهش پیدا کند و گفت: مجلات علمی و پژوهشی نیز باید به‌ازای مبالغی که از افراد می‌گیرند، خدمات بدهند؛ مثل ویرایش کردن، بررسی کردن متن انگلیسی و... . بنابراین من شتاب‌زدگی و بی‌دقتی را نتیجۀ قوانینی می‌دانم که استاد را برای امتیاز آوردن تحت فشار می‌گذارد و دانشجو را هم برای فارغ‌التحصیل شدن تحت فشار قرار می‌دهد.

این مدرس دانشگاه سپس در پاسخ به پرسشی دربارۀ گرایش افراد به شرکت در دوره‌های آموزش‌محور دانشگاه‌ها در سال‌های اخیر و به‌تبع این کاهش تولید مقاله‌های پژوهشی، بیان کرد: ماجرا این‌جاست که افراد خودشان هم می‌دانند اگر بخواهند وارد دورۀ دکتری شوند، با گذراندن دورۀ کارشناسی ارشد آموزش‌محور شانس زیادی ندارند. عرف نانوشته‌ای در دانشگاه‌ها وجود دارد که اگر کسی بخواهد به دورۀ دکتری وارد شود و پایان‌نامه نداشته باشد، از ورود او جلوگیری می‌شود. شخصا اگر داوطلبی با من مصاحبه داشته باشد و پایان‌نامه نداشته باشد، من او را نمی‌پذیرم. به چه اعتمادی می‌توانیم یک نفر را وارد دورۀ دکتری کنیم وقتی حتی حاضر نشده پایان‌نامه فوق لیسانس بنویسد. آیا او قادر خواهد بود رساله دکتری بنویسد؟ بنده بسیار تردید دارم. اتفاقاً این رشته‌های آموزش‌محور فقط به درد عزیزانی می‌خورد که نمی‌خواهند دکتری بگیرند.

او در عین حال اظهار کرد: اما کسی که می‌خواهد دکتری بگیرد؛ یعنی می‌خواهد وارد یک مقطع کاملاً پژوهشی شود و پایان‌نامه‌ای بسیار چالشی بنویسد. پس باید پژوهش را یاد گرفته باشد و یکی از ابزارهای اثبات توانایی پژوهشگری او، پایان‌نامه کارشناسی ارشد او است. ولی ماجرا این‌جاست، وقتی سیستم می‌گوید برای فارغ‌التحصیل شدن باید مقاله داشته باشید، و استاد هم می‌داند دانشجوی او باید مقاله بنویسد تا امتیاز آن پایان‌نامه را بگیرد، در این صورت است که هم استاد تحت فشار است و هم دانشجو.

بهروز محمودی بختیاری با نقد سیستم آموزشی نیز گفت: مشکل اصلی ما این است که متاسفانه سیستم آموزش عالی ما به‌شدت تکنوکرات است؛ یعنی کسانی که برای تمامی رشته‌ها تصمیم می‌گیرند عمدتا یا شیمی‌دانند یا فیزیک‌دان یا مهندس و درک دقیقی از مقاله‌نویسی در رشته‌های علوم انسانی و هنر ندارند. در رشته‌ای مثل شیمی، دانشجوی لیسانس هم می‌تواند مقالۀ ISI بنویسد اما در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی به‌راحتی نمی‌توان ژورنال ISI، Q1 پیدا کرد. این اقدامی که عزیزان انجام دادند و با متر خودشان همۀ دانشمندان کشور را ارزیابی می‌کنند، ما را به چنین وضعی انداخته است.

او همچنین گفت که جسته‌وگریخته از استادان گروه زبان و ادبیات فارسی درباره اشتباهات مقاله‌های پژوهشی دانشگاهی این حوزه شنیده است و دربارۀ رشتۀ هنرهای نمایشی نیز بیان کرد: در حوزۀ هنرهای نمایشی کار سخت‌تر است، چون بخشی از کاری که دانشجو باید انجام دهد، کار عملی‌ست و دانشجو شانس زیادی برای این‌جور تقلب‌ها ندارد و من تا کنون ندیده‌ام و امیدوارم بعد از این هم نبینم.

محمودی بختیاری در پایان درخصوص مهم‌ترین آسیب کاهش سطح کیفی مقاله‌های دانشگاهی حوزۀ زبان و ادبیات فارسی گفت: بزرگ‌ترین آسیبی که تقلب علمی می‌زند، سلب اعتماد فرهیختگان از مجلات علمی و پژوهشی است. افراد به این نتیجه می‌رسند که ظاهرا پایان‌نامه آن‌جور که بایدوشاید اصلاح و مطالعه نشده و مقاله آن‌جور که باید داوری نشده است. بنابراین آرام‌آرام باورهای خودشان را از ژورنال‌های علمی کشور سلب می‌کنند و این برای حیثیت آکادمیک کشور که اصرار دارد در تولید علم شکوفا باشد، اصلا خوب نیست.

انتهای پیام

  • جمعه/ ۷ مرداد ۱۴۰۱ / ۱۲:۵۰
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1401050705273
  • خبرنگار : 71626