مهدی نبییان در گفتوگو با ایسنا به معضل افزایش جمعیت سگهای ولگرد در سراسر کشور یعنی در مسیرهای جادهای، روستاها، حاشیه شهرها و بعضا داخل شهرها اشاره کرد و توضیح داد: معمولا کانونهای تجمع سگهای ولگرد مناطق مشخصی هستند. برخی کانونها در اطراف مراکز دفع پسماند هستند که به علت دسترسی به غذا، تعداد سگهای ولگرد در آن مکان افزایش مییابد. برخی دیگر اطراف جادهها، پارکها، حاشیه شهرها و روستاهایی هستند که غذارسانها، حامیان سگها و گربههای ولگرد بهصورت غیرقانونی اقدام به غذارسانی در آن مناطق میکنند. این مراکز نیز به علت غذارسانی سازمان یافته و مستمر باعث تجمع جمعیت سگها در یک کانون مشخص میشود.
این پژوهشگر حیات وحش غذارسانی به یک گونه حیوان را اولویت خاص قائل شدن برای آن حیوان نسبت به حیوانات دیگر دانست که باعث افزایش جمعیت آن گونه خاص میشود.
وی افزود: بر فرض عقیم بودن تمامی سگها و عدم زاد و ولد آنها، غذارسانی به آنها باعث افزایش طول عمرشان و همچنین موجب تشدید رقابتهای غذایی و قلمرویی بین آنها شده که منجر به پرخاشگری میشود.
نبییان با بیان اینکه غذارسانی به عادت سگها و گربهها برای تامین خوراکشان میشود و گفت: در این صورت این حیوانات به هر عابر پیادهای که حتی پلاستیک خرید در دست دارد، به گمان غذارسان بودن به او هجوم میآورند. ترس شهروند از هجوم حیوان باعث واکنش نشان دادن آنها و در نهایت حمله به شهروند میشود.
این کارشناس ارشد تنوع زیستی خطر حمله سگهای سیر که عادت به غذارسانی پیدا کردهاند را نیز خاطرنشان و اظهارکرد: احتمال حمله توسط سگ سیر حتی انتقال بیماری یا آلودگی توسط مدفوع پخش شده این سگ نیز وجود دارد.
نبییان بهطور کلی غذارسانی به هر شکلی را نوعی حیوان آزاری دانست و در این راستا به طرح چند سوال پرداخت و گفت: آیا به لباس پوشاندن به سگ و استفاده از آن در برنامههای تلویزیونی و تبلیغات کسی معترض خواهد شد؟ آیا اگر صاحب سگی موها یا ناخن سگ را کوتاه کند، کسی معترض خواهد شد؟ به دلیل اهلی بودن این حیوان است که کسی اعتراض نمیکند. در عین حال اگر این اتفاق برای ببر، شیر یا شامپانزهای بیفتد همه آن را مصداق حیوان آزاری میدانند چراکه حیوانهای وحشی هستند و ما حق جدا کردن آنها از زیستگاهشان را نداریم.
نبییان به مراکز پرورش ماهی قرمز برای مصارف زینتی یا استفاده از سگ و اسب در سیرکها اشاره کرد و گفت: هیچ فردی معترض به رژههای سوارکاری نیست چراکه اسب، حیوانی اهلی است اما استفاده از گورخر که حیوانی وحشی است به جای اسب منجر به اعتراضات بیشماری خواهد شد. استفاده از دلفینها در دلفیناریوم نیز به همین شکل اعتراضاتی را به همراه داشت.
این کارشناس ارشد تنوع زیستی در این راستا اضافه کرد: مگر میشود در پارکهای شهر تهران گوسفند و گاو رها کنیم؟ آیا کسی معترض نخواهد شد و با شهرداری مکاتباتی برای مقابله با حضور گاو و گوسفند در پارکها انجام نخواهد داد؟ حضور سگهای ولگرد در شهرها هم مانند رهاسازی گاو و گوسفند است. همانطور که اقداماتی در جهت حذف و مدیریت کنترل جمعیت موشهای فاضلاب انجام میدهیم یا به مبارزه بیولوژیک و شیمیایی با حشرات شهری میرویم، در مورد سگهای ولگرد نیز لازم است سیاست درستی را اتخاذ کنیم و با غذارسانی و حمایت نادرست باعث افزایش جمعیت آنها نشویم.
آمار و ارقام چه میگویند؟
این کارشناس ارشد تنوع زیستی به بیان آماری از سگ گزیدگی در سال ۱۴۰۰ پرداخت و گفت: تنها در سال گذشته نزدیک به ۲۵۰ هزار نفر در کشور دچار سگ گزیدگی شدهاند که از این تعداد ۲۵ هزار مورد حمله سگهای ولگرد قرار گرفتهاند. این ۲۵۰ هزار نفر مجبور به تزریق داروی ضدهاری نیز شدهاند این در حالیست که در کمتر از ۱۰ سال گذشته تنها حدود ۱۰۵ هزار گزارش درسامانههای وزارت بهداشت و درمان ثبت شدهاست؛ به عبارتی در مدت ۱۰ سال این آمار ۱۰ برابر شده است.
نبییان اضافه کرد: در مجموع روزانه حدود ۷۰۰ نفر توسط سگهای صاحبدار و ولگرد مورد گزش قرار میگیرند که از این تعداد بیش از ۶۵ نفر توسط سگهای ولگرد صورت میگیرد.
این کارشناس ارشد تنوع زیستی درباره هزینه روزانه وزارت بهداشت برای تامین واکسنهای ضدهاری توضیح داد: وزارت بهداشت روزانه نزدیک به یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان خرج تامین و تزریق واکسن ضدهاری به ۷۰۰ نفری که مورد گزش قرار میگیرند را میکند. هر فردی که مورد گزش قرار گیرد بین دو تا دو میلیون و ۱۰۰ هزار تومان یارانه توسط دولت به وزارت بهداشت بابت تزریق داروی ضدهاری پرداخت میشود که این هزینهها از جیب ملت و از طریق یارانهها پرداخت میشود.
وی افزود: این هزینهها تنها برای واکسن ضدهاری و جدای از هزینههای جراحی ، تزریق واکسن کزاز و مراقبت های بعد از گزش است.
این پژوهشگر حیاتوحش به نظر برخی حامیان حیوانات مبنی بر اینکه اگر غذارسانی و حمایت از سگهای ولگرد صورت نگیرد، احتمال حمله افزایش میباید، اشاره و اظهارکرد: طی ۱۰ سال گذشته تعداد بیشماری پناهگاه و حامی حیوانات با حجم بیشتری غذارسانی را انجام میدهند، در نتیجه بنابر گفته حامیان باید شاهد کاهش حملهها باشیم ولی این اتفاق نیفتاده و با افزایش غذارسانی، تعداد سگها و حملهها افزایش بیشتر شده است.
نبییان به آمار کشتهشدگان سال ۱۴۰۰ توسط سگها اشاره کرد و گفت: در سال ۱۴۰۰ بیش از ۵۰ انسان در کشور توسط سگ ها کشته شدهاند که ۳۵ کشته کودکان زیر ۱۰ سال بودهاند.
چه کسی پاسخگو خواهد بود؟
این کارشناس حیات وحش با طرح پرسشهایی ادامه داد که چه کسی پاسخگو کشته شدن انسانها توسط سگها خواهد بود؟ در کجای دنیا مردم پسماندهای غذایی را برای سگها به مناطق حاشیهنشینی میبرند که ساکنان دست به گریبان فقر هستند؟ در کجای دنیا با چنین جمعیت سگهای ولگرد روبهرو هستیم و گروههای غیرقانونی با استدلالهای نادرست مانع اقدامات دستگاههای اجرایی برای مدیریت جمعیت سگهای ولگرد میشوند؟
نبییان با انتقاد از مصاحبه رسانهها با افراد غیرصاحبنظر در این حیطه باعنوان «حامی حیوانات»، گفت: مگر میتوان فردی که دارای تحصیلات غیر مرتبط با حفاظت از حیاتوحش است و دست به اقداماتی تحت عنوان حامی حیوانات میزند را صاحب نظر دانست و به رسمیت شناخت؟ این موضوع نشاندهنده نفوذ این افراد در دستگاههای مختلف از شهرداری تا رسانهها است که توانستهاند به صورت شبکهای یارگیری کنند و اقدامات غلط، خلاف قانون و بهداشت عمومی جامعه را به گونهای پیش برند که حتی برخی دستگاههای اجرایی نیز از برخورد با این اقدامات غیرقانونی ترس دارند.
نبییان بعضا عکاسی از طبیعت یک پارک را نیازمند مجوز شهرداری و نیروی انتظامی دانست و افزود: با توجه به چنین شرایطی چگونه بدون هیچ منع و برخورد قضایی افراد پسماند غذایی خود را برای سگها در پارک میریزند؟ عکس گرفتن بدون مجوز از درخت در پارک تخلف بزرگتری است یا پخش کردن پسماند غذای گندیده در پارک؟
وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر بسیاری از پارکها مملو از مدفوع سگ و گربه است و به علت افزایش جمعیت سگهای ولگرد نیز هیچ دونده و دوچرخهسواری حتی مردم عادی قابلیت استفاده از فضای پارکها را ندارند.
نبییان تاکید کرد: افزایش جمعیت سگهای ولگرد هم برای انسان و هم برای حیاتوحش هیچ تاثیر مثبتی ندارد.
وضعیت سگهای ولگرد در جهان
این کارشناس حیات وحش ضمن اشاره به کشور هند، ترکیه و میانمار در جهان که جنبشهای غذارسانی به حیوانات ولگرد را دارند، افزود: در تمام کشورها غذارسانی به حیوانات ولگرد در همه نقاط کشور ممنوع است. تنها در بعضی از پارکهای محصور، افرادی با مجوز از وزارت محیط زیست یا سازمانهای مربوطه مانند شهرداریها زیر نظارت دامپزشک و سازمانهای مربوطه بعضا به گربههای عقیم در آن فضا غذارسانی میکنند؛ در جایی که امکان خروج از آن محدوده را ندارند.
وی خاطرنشان کرد که در ایران حتی یک پناهگاه حیوانات ولگرد نداریم.
وی به تعریفی از شلتر(پناهگاه حیوانات ولگرد) اشاره کرد و توضیح داد: این مکانها به صورت سلول سلول هستند. کاملا شرایط بهداشتی در آنها رعایت شده و هیچ سگی در ارتباط با سگ دیگری نیست.
این کارشناس حیات وحش افرادی که ادعای حمایت از حیوانات دارند را "بزرگترین حیوانآزارها" دانست .
وی به یکی از مشکلات کانونهای غذارسانی اشاره کرد و توضیح داد: در حالت عادی سگها بهصورت منفرد پخش هستند و مشکلات کمتری را به وجود میآورند اما با ایجاد کانون غذارسانی و تجمع سگهای ولگرد در یک نقطه چند اتفاق ناگوار رخ میدهد؛ اول آنکه اگر سگ مریضی وجود داشته باشد چون بهصورت طبیعی از سایر حیوانات فاصله دارد و هیچ وقت کنار هم زندگی نمیکنند مشکلی ایجاد نمیشود اما در مرکزی که با غذارسانی همه در یک کانون جمع میشوند بیماری به سایر سگها که برای غذا آمدهاند، منتقل خواهد شد. دوم آنکه مدفوع حیوانات در طبیعت تجزیه و به محیط برگردانده میشود اما وقتی ۲۰۰ سگ در یک نقطه هر کدام روزی ۵۰۰ گرم مدفوع میکنند، تعداد زیادی مگس، حشرات و انواع کنهها که بعضا میتوانند برای انسان بسیار خطرناک یا حتی مرگآور باشند در حال تکثیر، رشد و نمو هستند .
نبییان با بیان اینکه آمریکا سالانه نزدیک به ۳ میلیون سگ و گربه ولگرد را یوتانایز ( مرگ انسانی آرام) میکند، به آماری از جمعیت سگهای ولگرد در انگلستان اشاره کرد و افزود: سالانه ۱۲ هزار سگ رهاشده و بلاصاحب در انگلستان فقط در شهر لندن از بین برده میشوند. در کشورهایی که سگ حقوق بسیار بالایی دارد و به منزله فرزندشان به آن نگاه میشود، اجازه خروج از خانه را بدون قلاده ندارد. در این کشورها رها کردن مدفوع سگ در خیابان مجاز نیست و باید پاکیزگی محل حفظ شود اما چگونه پذیرفته است که سگ بدون صاحب و ولگرد بدون قلاده و بهصرف عقیمسازی در شهر بگردد و به او غذارسانی شود؟
این کارشناس ارشد تنوع زیستی در ادامه اظهار کرد: غذارسانی از سوی تمام متخصصان محیط زیست در حیات وحش به هیچ صورت و با هیچ توجیهی برای حیوانات ولگرد و حتی حیوانات حیات وحش به رسمیت شناخته نمیشود.
نقش سازمان حفاظت محیط زیست و شهرداریها
نبییان به نقش دستگاههای متولی مانند سازمان حفاظت محیط زیست و شهرداری ها برای مدیریت سگهای ولگرد اشاره کرد و توضیح داد: براساس بند ۱۵ ماده ۵۵ قانون شهرداریها مصوب سال ۸۷، دستورالعمل کنترل و مدیریت جمعیت حیوانات مزاحم شهری مانند موش شهری، سگ های ولگرد و گربهها در حریم شهرها و روستا از سوی وزارت کشور ابلاغ شده و اجرای آن بر عهده شهرداریها و دهیاریها است.در خارج از حریم شهرها و دِهها مسئولیت گونههای جانوری و گیاهی بر عهده دو دستگاه سازمان منابع طبیعی و سازمان حفاظت محیط زیست است.
وی اضافه کرد: در صفحات ۱۰ تا ۱۲ این دستورالعمل مشخصا عنوان شده که باید سگهای ولگرد توسط شهرداریها و دهیاریها زندهگیری و به «مراکز کنترل» منتقل شوند. در مراکز کنترل، سگهای غیرمفید به روشهای انسانی مرگ آرام (یوتانایز) معدوم شوند و سگهای مفید پس از انگلزدایی برای مدتی در صورت وجود داوطلب سرپرستی با اخذ تعهدنامه «عدم رهاسازی سگ پس از عقیم سازی» تحویل سرپرست (گلهدار، کارخانهدار، باغدار) داده میشوند. در صورتی که سگی داوطلب سرپرستی نداشته باشد به عنوان سگ غیرمفید شناخته میشود و باید به روش مرگ آرام از بین برده شود.
این کارشناس حیات وحش با اشاره به تخلف شهرداریها از دستورالعمل کنترل و مدیریت جمعیت سگهای ولگرد مصوب سال ۸۷ خاطرنشان کرد: شهرداریها در بیشتر مراکز شهری این اقدام را انجام نمیدهند و سگها را پس از خرج مبالغ بسیار بالا و بعضا عقیمسازی مجدد در حاشیه شهرها رهاسازی میکنند؛ در صورتی که هر شهرداری اقدام به رهاسازی سگهای ولگرد پس از جمعآوری آنها کند، تخلف قانونی مرتکب شده است.
این کارشناس ارشد تنوع زیستی اضافه کرد: سگهای عقیم شده که رها میشوند همچنان خطر حمله به انسان را دارند. این سگها پس از رهاسازی نیز نیاز به تغذیه دارند، بدین جهت آن مرکز باعث تجمع سگها خواهد شد. پسماند غذای این سگها حشرات بسیار زیادی را دور خودش جمع و کانون تجمع سگها را به کانون بیماری تبدیل میکند. سگ عقیم شده مانند سگی که عقیم نیست احتمال ابتلا به انواع بیماری ها را دارد و میتواند بیماریهای مختلفی را به انسان و دام منتقل کند.
اقدامات انجام شده برای سگهای ولگرد
وی به طرح موضوع عقیمسازی سگهای ولگرد اشاره کرد و گفت: تصویب این طرح برای بیش از ۳ میلیون سگ ولگرد به منزله یک نسخه گمراه کننده است چراکه نمیتوان این تعداد سگ را عقیم کرد. بر فرض از جمعیت ۳ میلیون سگ موجود ۱۰۰ هزار سگ را عقیم کردهایم، یعنی یک دهم از جمعیت کل سگهای ولگرد. هر سگ سالانه ۱۶ توله به دنیا میآورد. بدین ترتیب طی یک سال تمام جمعیت عقیم شده جایگزین میشوند بنابراین با تولید مثل بسیار زیاد سگها عملا عقیمسازی آنها هدر دادن پول است.
این کارشناس ارشد تنوعزیستی عقیمسازی را گزینهای از طرف تعدادی از حامیان و دامپزشکان دانست که برای کسب منافع مالی بیشتر مطرح شدهاست و توضیح داد: عقیمسازی برای هر واحد سگ حدود ۲ میلیون تومان درآمد برای این افراد دارد. هرچقدر تعداد این سگها بیشتر شود درآمد آنها نیز افزایش مییابد.
این پژوهشگر حیاتوحش با اشاره به پناهگاهداری که امروزه شغل بسیار پر سود و منفعتی شدهاست افزود: به علت دریافت بودجه از شهرداریها و دریافت کمکهای مالی مردمی منفعت بسیاری دارد.
نبییان به هزینههای خرج شده توسط شهرداریها برای سگهای ولگرد در سال ۱۴۰۰ اشاره و اظهار کرد: شهرداری تهران در سال گذشته بیش از ۲۰ میلیارد تومان هزینه سگ های ولگرد تهران، شهرداری اصفهان بیش از ۱۵ میلیارد تومان و شهرداری یزد بیش از ۱۰ میلیارد تومان هزینه کردهاست. در مجموع در ایران سالانه حدود ۱۰۰ میلیارد تومان توسط شهرداریها و دهیاریها برای تغذیه سگهای ولگرد هزینه میشود.
نبییان در ادامه به کل بودجه حفاظت از یوزپلنگ ایرانی که کمتر از ۳۰ قلاده از آن در ایران باقی ماندهاست اشاره کرد که کل بودجه کمتر از ۲ میلیارد تومان در سال است و گفت:درحالی که امروزه بسیاری از حامیان در پیج های اینستاگرام به طور رسمی اعلام میکنند که ماهانه بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون تومان کمک مالی و بعضا کمکهای مالی خارجی نیز دریافت میکنند. اگر بنده به عنوان یکی از حفاظتگران حیات وحش در پیج اینستاگرام خود شماره حساب بانکی برای دریافت کمک مالی جهت حفاظت از یوزپلنگ ایرانی قرار دهم، آیا دستگاههای نظارتی به عنوان متخلفی که به صورت غیرقانونی و بدون کسب مجوزهای لازم اقدام به جمع آوری پول کرده با من برخورد نمیکنند؟ چگونه برخی افراد باعنوان حامی حیوانات به راحتی در پیج های اینستاگرام شماره حسابهای بانکی با دکر نام و شماره تلفن و دسترسیهای "پیپال" برای دریافت کمکهای خارجی دریافت میکنند و هیچ نظارتی بر اقدام این افراد وجود ندارد؟ آیا اگر خیریهای حتی با مجوز برای کودکان کار بدون هماهنگی شماره حساب برای جمعآوری کمک های نقدی و غیرنقدی از مردم اعلام کند با برخورد دستگاههای نظارتی روبرو نخواهدشد؟"
این کارشناس ارشد تنوع زیستی ضمن اشاره به اینکه هیچ اقدامی برای مدیریت سگهای ولگرد صورت نگرفته است، افزود: وقتی شهرداری قصد انجام اقداماتی برای جمعآوری سگهای ولگردی دارد که باعث کشتن انسانها میشوند، افرادی مانع میشوند.
وی به حادثه دو هفته گذشته در دامشهر قم اشاره کرد که یک کودک چهارساله و یک هشتساله توسط این سگها کشته شدند و توضیح داد: وقتی قصد انجام اقداماتی در جمعآوری این سگها را داشتند، افرادی از شمال شهر تهران مانع این جمعآوری شدند. اگر این افراد نگران غذارسانی به سگها در حاشیه شهرها و مناطق فقیرنشین هستند چرا آنها را از نقاط مختلف جمع و در دامشهر، آراد کوه و منطقه گلسار مجاور پارک چیتگر رهاسازی میکنند و به محلههای بالای شهر تهران و کنار محل زندگی خود منتقل نمیکنند؟ چرا حاضر به شنیدن شب تا صبح صدای پارس سگهای ولگردی نیستند که در حال افزایش جمعیت در حاشیه شهر و مناطق محروم هستند؟ چرا نگران سگها در محلههای خارجی شهر هستند؟
این کارشناس حیاتوحش به درآمد غیرقانونی این افراد از طریق این حمایتها اشاره و عنوان کرد: شنیدهها حاکی از آن است بعضا برخی افرادی که ادعای عقیمسازی سگها را دارند، از داروی بیهوشی مورد استفاده برای عقیمسازی سوءاستفاده میکنند. به عنوان مثال این افراد مدعی میشوند که قصد عقیمسازی ۱۰۰ قلاده سگ را دارند و برای انجام این کار ۱۰۰ واحد داروی بیهوشی دریافت میکنند، اما تنها ۱۰ سگ را عقیم میکنند و برای تعداد باقیمانده برچسب عقیمشدن را میزنند. احتمال تشخیص انجام شدن عمل جراحی عقیمسازی بر سگ بسیار دشوار است. به علت این احتمال بسیار کم، نظارت کمی نیز بر آن صورت میگیرد. این افراد ۹۰ واحد داروی بیهوشی باقیمانده را در بازار سیاه به قیمت بسیار بالا میفروشند.
نبییان در پایان ضمن اشاره به وجود انواع فسادها در جریان عقیمسازی، پناهگاهداری و غذارسانی به سگهای ولگرد گفت: به همین دلیل هنگامی که کارشناسان و متخصصان درباره لزوم مدیریت جمعیت سگهای ولگرد صحبت میکنند، این افراد به علت به خطر افتادن درآمدی که از این راه دارند، به طور جدی با آن مخالفت میکنند. این افراد دوستدار و نگران حیوانات نیستند بلکه تنها نگرانی آنها برای منابع مالی است که آن را به آسانی به دست میآورند.
انتهای پیام