به گزارش ایسنا، میران اولین مدال جودوی تاریخ ورزش ایران در رقابتهای قهرمانی جهان را با کسب مدال برنز در رقابتهای جهانی ۲۰۰۱ مونیخ از آن خود کرد و نخستین مدال طلای آسیا را نیز او بر گردن آویخت تا تاریخساز جودوی ایران لقب بگیرد. همچنین رکورد دست نیافتنی ۱۸ سال حضور ثابت در تیم ملی جودو، از دیگر افتخارات اسطوره با اخلاق جودوی ایران است.
محمود میران با یک برنز جهان، ۴ نقره و یک برنز بازیهای آسیایی و یک طلا، ۳ نقره و ۸ برنز آسیا، از معدود ورزشکاران پر مدال ایران در رویدادهای بینالمللی و مخصوصا در قاره آسیا با وجود حضور چهره های نامدار جودو در این قاره است. او علیرغم شایستگی بنا به دلایل مختلف نتوانست در دو دوره حضورش در المپیک، مدال این بازیها را نیز به ویترین افتخارات خود اضافه کند.
بر خلاف برخی تصورات درباره ورزشکاران رشتههای رزمی و مخصوصا سنگین وزن در جودو، او در نقاشی رنگ و روغن و عکاسی نیز تبحر دارد و نمایشگاه آثار هنری خود را با هدف کمک به خیریه نیز در میان استقبال بسیار خوب علاقمندان برگزار کرده است.
او همچنین در رشته کشتی آزاد نیز به عناوینی همچون چهارمی امیدهای جهان و قهرمانی در باشگاههای آسیا رسیده و در کشتی پهلوانی نیز ۳ مرتبه موفق به قهرمانی در رشته سنگین وزن کشتی پهلوانی کشور و افتخار رسیدن به عنوان "پهلوان باشی" ایران شده است.
سید محمود میران با حضور در خبرگزاری ایسنا، از بهانهجویی عجیب رییس وقت فدراسیون جودو و از دست رفتن حضور در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا تا بدشانسی در المپیک آتن و از دست دادن حضور در المپیک پکن به دلیل مصدومیت صحبت کرد و در ادامه به مسائل مختلفی همچون دوران قهرمانی خود، رد پیشنهاد تابعیت هلند و آمریکا، تعلیق و دلایل افت جودوی ایران، جنگ اختلافات و راهکارهای خارج شدن جودو از وضعیت فعلی پرداخت که در ادامه این گفتگو را میخوانید:
* ابتدا از جودو بخاطر خشونتی که داشت خوشم نیامد
سال ۶۵ فعالیت در جودو را زیر نظر استاد کیهان در ورزشگاه شیرودی شروع کرم. البته قبل تر از آن هم در محلهمان منیریه باشگاهی به نام کیان بود که ۲ یا ۳ ماه میرفتم و جودو کار میکردم اما چون رشتهای خشن بود و سنم نیز پایین بود خوشم نیامد که ادامه بدهم. دو برادر بزرگترم یکی کشتی گیر بود ودیگری نیز جودو کار میکرد، به همین خاطر یک روز من را جودو میبردند و یک روز هم کشتی و همیشه در اینباره کشمکش بود. بعدتر در کشتی هم کار کردم و به عناوینی هم رسیدم.
*سال ۶۹ در هر ۳ رده قهرمان جودوی ایران شدم
سال ۶۷ در رقابتهای جودوی نوجوانان تهران در وزن ۶۰+ کیلوگرم سوم شدم. سال ۶۸ قهرمان نوجوانان تهران شدم و این روند صعودی دامه داشت تا اینکه در سال ۶۹ در هر ۳ رده نوجوانان، جوانان و بزرگسالان به عنوان قهرمانی کشور رسیدم و همین موفقیتها سرآغازی شد که ۱۸ سال عضو تیم ملی جودو بودم و اولین مدال جهانی را برای جودو بدست آوردم و در نهایت در سال ۸۷ بعد از از ۱۸ سال حضور در تیم ملی بازنشسته شدم.
*از دوران کودکی به کشتی پهلوانی علاقه داشتم
در سال ۷۲ هم وارد کشتی شدم البته همزمان هم جودو و هم کشتی کار می کردم. در کشتی، قهرمان جوانان ایران شدم و در رقابتهای امیدهای جهان در سال ۱۹۹۳ به عنوان چهارمی در سنگین وزن رسیدم. همچنین در تورنمنت رومانی هم اول شدم. بعد از آن بخاطر علاقهای که خودم از بچگی به کشتی پهلوانی داشتم و مرحوم پدرم نیز دوست داشت، وارد کشتی پهلوانی شدم و در مسابقات تبریز سوم شدم. سال ۷۳ تا ۷۶ نیز قهرمان سنگین وزن کشتی پهلوانی ایران شدم.
*علت کنار گذاشتن کشتی
بعد از اینکه سال ۷۵ در جام باشگاههای آسیا قهرمان شدم، به یکباره سنگین وزن کشتی آزاد از ۱۳۰کیلوگرم تبدیل به ۱۲۰کیلوگرم شد و من باید ۱۵ کیلو وزن کم می کردم تا بتوانم کشتی بگیرم، به همین خاطر کشتی را رها کردم و به جودو چسبیدم. البته خیلی دوست داشتم کشتی را بیشتر ادامه می دادم اما شرایط وزنی ام اجازه این کار را نمیداد.
*۴۳ مدال بینالمللی در جودو گرفتم
چون در کشتی مدال ها و قهرمانان زیادی داشتیم اما در جودو برای اولین بار بود من این مدال ها را برای ایران کسب می کردم به همین خاطر بیشتر ترجیح می دادم در جودو فعالیت کنم. در نهایت هم ۴۳ مدال بین المللی برای جودوی ایران گرفتم و جدا از آن نیز درجام فجر ۱۵ مدال طلا کسب کردم.
* تاریخسازی در مونیخ با کسب اولین مدال جهانی جودو
سال ۲۰۰۰ عازم المپیک سیدنی شدم که تجربه بسیار خوب و بزرگی برای جودوی ایران بود و یک سال پس از آن در سال ۲۰۰۱ در مسابقات جهانی جودو که در مونیخ آلمان برگزار شد با کسب مدال برنز موفق شدم اولین مدال تاریخ جودوی ایران در رقابتهای جهانی را کسب کنم.
*استعفای درخشان عامل ناکامی تیم در المپیک پکن بود
به اعتقاد من به یکباره جودوی ایران از سال ۱۹۹۶ روند رو به رشد خود را شروع کرد و تا سال ۲۰۰۸ نیز این روند ادامه داشت تا جاییکه به نظر من باید در المپیک پکن ۲ یا ۳ مدال می گرفتیم اما متاسفانه ۳ یا ۴ ماه مانده به المپیک آقای درخشان رییس وقت فدراسیون جودو از سمت خود استعفا داد و همبستگی تیم از بین رفت و نتوانستیم به مدال برسیم. فرصت سوزی بزرگی شد و ای کاش او کنارهگیری نمیکرد و آن همدلی می ماند.اطلاعی ندارم درخشان تحت فشار مجبور به استعفا شد یا اینکه خودش رفت اما هر چه بود باید می ایستاد تا مزد زحمات خود را بگیرد. اوج کار جودوی ایران در سال ۲۰۰۸ بود و در المپیک پکن نفراتی مثل میراسماعیلی، آخوندزاده و معلومات می توانستند مدال بگیرند. بعد از کناره گیری درخشان، آقای رضوی آمد، بعد از چند ماه امینی ریاست فدراسیون را بر عهده گرفت و از آن تاریخ به بعد مدیریت فدراسیون مدام دستخوش تغییر شد و همین موضوع یکی از عوامل مهم پسرفت جودوی ایران شد.
*مدالهای ما سرآغاز رشد جودوی ایران بود
در مسابقات جهانی مونیخ برای اولین بار در روز اول مسابقات برای ایران به مدال برنز جهان رسیدم و سپس مدالهای دیگری نیز بدست آمد. این مدالها سرآغازی شد برای اینکه جودوی ایران در دنیا مطرح شود و جزو ۵ یا ۶ تیم مطرح جهان قرار بگیرد. پس از آن خیلی از کشورها از ما دعوت می کردند تا اردوی مشترک داشته باشیم یا اینکه به مسابقات مختلف برویم. در این سالها دو مرتبه تیم ایران در سال های ۹۶ و ۲۰۰۸ در حضور قدرتهای برتر آسیا و جهان قهرمان آسیا شد و اتفاقات بسیار خوبی برای جودوی ایران رخ داد.
*رکورد ۱۸ سال حضور در تیم ملی را دارم
از روز اول که وارد تیم ملی شدم، ۱۸ سال در تیم ملی حضور داشتم و در این زمینه رکورددار هستم. در این مدت خاطرات زیادی چه تلخ یا شیرین برای من رقم خورد. خیلی ها در اوزان مختلف آمدند و رفتند اما من کماکان در تیم ملی بودم!
*در یک سال ۳ مدال آسیایی برای جودو و کشتی گرفتم
بهترین خاطرهام سال ۱۹۹۶ بود که هم در جودو و هم در کشتی در آسیا طلا گرفتم. برای اولین بار در جودو بود که موفق به کسب مدال طلای آسیا شدم. در روز اول در به اضافه ۱۰۰ کیلوگرم سوم شدم و سپس در وزن آزاد به مدال طلا رسیدم. در ویتنام هم با کشتی به طلای باشگاههای آسیا رسیدم.
*بهترین سالهای تاریخ جودوی ایران
بهترین دوران جودوی ایران از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۸ بود. البته به لحاظ مربیگری و مدیریتی آزمون و خطای زیادی داشتیم چون برای اولین بار بود که اتفاقات زیادی رخ داد و مدال میگرفتیم. ما ۲ یا ۳ برنز آسیا فقط داشتیم اما جودوی ایران بعد از سال ۱۹۹۶ طلای آسیا و مدال های جهانی گرفت و دوران جدیدی در جودو رقم خورد.
*المپیک آتلانتا را با مخالفتهای بچهگانه از دست دادم!
ناراحتی همیشگی من این بود که در المپیک ۹۶ آتلانتا بنا بر دلایل بسیار بچه گانه نگذاشتند که به مسابقات بروم تا سهمیه المپیک را بگیرم. خود من هم در آخر نفهمیدم واقعا مشکلشان چه بود که نگذاشتند به المپیک بروم؟ در بهترین شرایط بودم و انگیزه زیادی داشتم مدال المپیک را هم بگیرم اما به دلایل واهی و بچهگانه جلوی آن را گرفتند.
*میخواستم برای همیشه جودو را کنار بگذارم
بعد از آن اتفاق خیلی دلسرد شدم و از جودو بیرون آمدم و دیگر فقط به کشتی رفتم. بعد از مدتی درخشان روی کار آمد و با هاشمی طبا رییس وقت سازمان ورزش و پدرم جلسه گذاشتند تا من باز هم به جودو برگردم. من واقعا دیگر نمیخواستم برگردم و قصد داشتم در کشتی ادامه بدهم چرا که سرخورده شده بودم و دیگر انگیزه ای برای فعالیت در جودو نداشتم . همان زمان هر جا می رفتم اول با حرارت زیادی میگفتند چه کسی نمیگذارد تو به المپیک بروی، بعد که می گفتم به خاطر این دلایل نمی گذارند می گفتند حتما صلاح میدانند! در مجموع فضا خیلی بسته بود و من هم پشتیبانی نداشتم. بقیه بچه ها را به مسابقات فرستادند هر چند گل درشت هم نبودند.
*هاشمی طبا گفت کشتی قهرمان زیاد دارد به جودو برگرد
کاری کردند که حتی به فکر این افتادم که به کشور دیگر بروم اما در نهایت وابستگی به خانواده اجازه این کار را نداد. بعد پدرم گفت از تربیت بدنی زنگ زدند بیا برویم صحبت کنیم. خدابیامرز خیلی دوست داشت که به تیم ملی برگردم و من هم قبول کردم و رفتیم. در آن جلسه آقای هاشمی طبا گفت کشتی قهرمان زیاد دارد و از من خواست که به جودو بازگردم.
*پشیمانم چرا بیشتر طلا نگرفتم
در ورزش پشیمانی ندارم جز اینکه از این پشیمانم بیشتر در جودو طلا نگرفتم و بیشتر مدال هایم نقره میشد. البته سیستم جودوی ژاپن کجا و ما کجا؟ آن هم برای من که ۱۸ سال عضو تیم ملی بودم و ژاپنی ها خیلی خوب من را می شناختند. چند نسل آن ها عوض شد اما من کماکان در تیم ملی بودم. وقتی قصد داشتم رقیب ژاپنی ام را آنالیز کنم، سال بعد یک نفر دیگر جانشینش میشد اما من بیش از یک دهه حضور داشتم و بخوبی مرا آنالیز میکردند. در مجموع دوران خیلی شیرینی بود و پشیمانی خاصی ندارم.
*جنگ نابرابری با ژاپنیها داشتم
مثلا در فینال بازیهای آسیایی ۲۰۰۶ خیلی راحت حقم را خوردند و باز هم به دلایلی ساده مدال طلا به نقره تبدیل شد. الان که نگاه میکنم واقعا جنگ نابرابری با ژاپنی ها داشتیم. مربیان زحمت می کشیدند اما حریفان ژاپنی من هر کدام با ۴ مربی کار می کردند که در مجموع ۲۰ طلای جهان و المپیک داشتند اما قبل من هیچ مربی نداشتیم که راه من را رفته باشد. شاید الان من یا دوستان دیگر بتوانیم خیلی کمک کنیم اما آن زمان همه چیز برای اولین بار بود و من واقعا گیج و گنگ بودم. هنوز هم مردم می گویند فلانی یادت است به حریف کوتوله ژاپنی باختی؟ اما نمی دانند همان کوتوله ژاپنی۱۴۰ کیلو وزن داشت و ۳ بار قهرمان جهان شده بود و یک سیستم بسیار قوی هم پشتیبان او بود.
*ماجرای عجیب ناکامی در المپیکها
در المپیک آتن برای مبارزه نیمه نهایی به فاصله ۵ دقیقه از مبارزه قبلی اسم من را خواندند و من در شرایطی به روی تاتامی رفتم که اصلا وقت نکردم حتی آب بنوشم یا نفسی تازه کنم. حریفم را ۴ بار قبل از آن برده بودم اما همین فرصت کم برای رفع خستگی مبارزه قبلی باعث شد شکست بخورم. نمی دانم چرا این تصمیم را گرفتند، حتی تا الان هم ندیدم در المپیک به فاصله ۵ دقیقه یک ورزشکار دو مرتبه مبارزه کند. می توانستم در المپیک آتن مدال بگیرم اما آن اتفاق افتاد. برای المپیک آتلانتا هم که به دلایل بچه گانه نگذاشتند بروم، برای المپیک ۲۰۰۸ پکن هم در شرایطی نابرابر انتخابی گذاشتند و در شرایطی که میتوانستم مدال بگیرم اما کاری کردند که کنار بکشم.
*در شرایط نابرابر برایم انتخابی گذاشتند
قبل از المپیک پکن با اینکه می دانستند دست راستم آسیب دیده تا جاییکه اصلا کار نمی کرد، باز برای من مبارزه انتخابی گذاشتند. این کار در شرایطی بود که فرصت ۳ ماهه برای ارسال اسامی را داشتند و حتی من درخواست کردم ۲ یا ۳ هفته مهلت بدهید تا دستم را معالجه کنم اما قبول نکردند. در مبارزه هم ۳ داور گذاشتند که امتیازات کاملا مشخص را به من ندادند و در مقابل چند اخطار هم به حریفم ندادند. قرار بود ۳ مبارزه برگزار شوداما بعد از مبارزه اول که مساوی شد دیگر ادامه ندادم چون می دانستم داستان از چه قرار است. از اول می دانستم اما رفتم که نگویند ترسیده و خواستم نشان بدهم با یک دست هم می توانم مبارزه کنم.
*تغییر قوانین جودو باعث شد از سرمربیگری کنار بروم
در سال ۲۰۰۹ سرمربی تیم ملی شدم اما همان زمان قوانین جودو به صورت کلی تغییر کرد و جودو به سمت جودوی ژاپنی و تکنیکی رفت. این تغییر باعث شد در جودوی کشور ما یک وقفه ای بیفتد تا جاییکه جودوی ایران در واقع از سال ۲۰۰۹ به پایان راه خود رسید و تمام شد چرا که ۸۰ درصد فنون جودو برای کشتی بود و استفاده از دست خطا نبود. شاکله اصلی جودو این بود که بچه ها می توانستتد فنون کشتی بزنند اما بعد از سال ۲۰۰۹ فنون کشتی در جودو حذف شد و عملا راه جودوی ما دچار دگرگونی شد. حالا باید مربیان ژاپنی می آمدند تا به مربیان ما جودوی روز را یاد بدهند که متاسفانه غفلت شد و این کار انجام نشد. حتی مثل همه کشورهای دیگر باید اردوهای بلند مدت در ژاپن برگزار میکردیم که این کار هم صورت نگرفت. در چنین شرایطی عازم مسابقات جهانی هلند ۲۰۰۹ با ۳ جودوکار شدیم که فقط به یک عنوان پنجمی رسیدیم، بعد در گرندپری تونس هم نتیجه نگرفتیم و من از سرمربیگری تیم ملی عزل شدم. از همان موقع هم درگیری ها در جودوی ما زیاد شد و افت جودوی ایران شروع شد. مدام آدمها عوض میشدند و درگیریها و اختلافات زیاد شد. نمی گویم کار چه کسی درست یا غلط بود اما برای موفقیت اولین فاکتور همدلی و رفاقت است و وقتی در یک رشته چند گروه با هم بجنگند قطعا موفقیت حاصل نخواهد شد.
*از سال ۲۰۰۹ نزول جودوی ایران آغاز شد
از سال ۲۰۰۹ روند نزولی جودوی ما شروع شد و ما نتوانستیم خودمان را با جودوی روز دنیا وفق بدهیم. در یک سال فکر می کنم ۱۲ تا ۱۴ گرنداسلم و گرند پری برگزار میشد، بعد اردوهای مشترک بود که تمام کشورها در این رویدادها شرکت میکردند اما ما متاسفانه بخاطر کمبود بودجه یا بیتوجهی فقط در یکی دو مسابقه شرکت میکردیم. تک چهره های جودو طی سال های گذشته هم در نهایت در چنین شرایطی سرگذشت خوبی پیدا نکردند.
*در حالی ۴ سال محروم شدیم که جودوی ما دیگر هیچ رمقی نداشت
برای اولین بار بود که در ورزش ما یک ورزشکاری به این شکل و سیاق از کشور رفت و مشکلات بزرگی را برای فدراسیون جودوی کشورش ایجاد کرد. ۴ سال محرومیت برای جودوی ایران آن هم در شرایطی که دیگر هیچ رمق و جانی نداشت را سال ها عقب انداخت. هیچ کس نمی دانست با این قضیه چطور باید برخورد کند. شاید اگر مسئولان ما در فدراسیون یا وزارت ورزش از قبل از این اتفاق وارد عمل می شدند و با کدخدا منشی و صحبت یا جایزه و تشویق بیشتر، مسئله را جدی می گرفتند به اینجا نمیرسید و داستان طور دیگری می شد. زمانی همه هوشیار شدند که دیگر کار از کار گذشته بود. می شد چند بزرگتر او را صدا کنند و با تشویق، توجه و جایزه کاری کنند که به اینجا کشیده نشود.
*فدراسیون جهانی با فدراسیون جودو لج میکند
این اتفاق برای اولین بار برای ورزش ایران رخ داد. شرایط به شکلی پیش رفت که پیچیده شد و از آن طرف هم این موضوع خیلی روشن است که یک جورایی با ما لج کردند. فدراسیون جهانی می توانست خیلی دوستانه تر برخورد کند تا مشکل حل شود اما این کار را نکردند. یک سال و خرده ای از محرومیت جودوی ایران باقی مانده و منتظر رای نهایی دادگاه هستیم که مدام به تعویق میافتد.
*باید از من بخواهند که به جودو کمک کنم
من بالا و پایین جودو را دیده ام، سیستم باید بیاید از من استفاده کند، من که نمی توانم بگویم تو را به خدا من را بیاورید و از من استفاده کنید. خودشان باید به این تشخیص برسند تا من بتوانم کمک کنم. چند وقتی است به عنوان مدیر فنی تیم های پایه فعالیت میکنم و این هم علاقه خودم بود که با نوجوانان کار کنم چرا که کار با این رده را دوست دارم و معتقدم گیرایی بهتری از جودو میتوانند داشته باشند.
*به فدراسیون پیشنهاد دادیم در استانها تور آموزشی بگذاریم
من و استاد کیهان که استاد بنده است و ایشان خیلی به گردن جودو حق دارد به فدراسیون پیشنهاد دادیم و قرار شد به همراه تور آموزشی به شهرهای مختلف برویم تا جودوی حرفه ای را آموزش دهیم اما هنوز این طرح عملیاتی نشده است.
*میتوانستیم از تعلیق ۴ ساله برای آموزش جودو استفاده کنیم
در مدت تعلیق ۴ ساله می توانستیم از ژاپن مدرس برای مربیان و ورزشکارانمان بیاوریم اما هیچ اتفاقی نیفتاد. خیلی ورزشکاران ما حتی به رشته های دیگر رفتند. اتفاقا این نقطه نظرات را به فدراسیون گفتم که باید یک مدرس ژاپنی بیاورید تا در ۳ رده از آن ها استفاده کنیم اما نمی دانم بخاطر هزینه یا دلایل دیگر این کار انجام نشد. حالا باز به دو سه رویداد مثل تورنمنت روسیه رفتند که از هیچی بهتر است. قرار است به مسابقات کشورهای اسلامی هم بروند. میشد بهتر برنامهریزی کرد تا از فرصت تعلیق برای رشد جودوی ایران با استفاده از مدرسان ژاپنی بهره ببریم.
*جا داشت بیشتر روی ردههای پایه کار شود
ما در خرمآباد اردو داشتیم و چند جلسه با تیم کار کردم. دهم تیر ماه فکر می کنم در کرمانشاه دوباره اردوی تیم ملی نوجوانان برگزار می شود. جا داشت در این فرصت چند ساله برنامه های بیشتری برای تیم های پایه بگذاریم. حالا انشاءالله از این به بعد این کار انجام شود.
*با این شیوه جودوی ایران به جایی نمیرسد
فکر می کنم حدود ۳ تا ۴ سال طول میکشد تیم خوبی را جمع و جور کنیم که در آسیایی و تورنمنت ها بتواند مدال بگیرد و نزدیک مدال جهانی شویم. تا جودوکار نرود جلوی جودوکاران خارجی مبارزه کند نمی تواند نقاط ضعف و قوت خودش را پیدا کند. با وجود تورم و افزایش شدید قیمت ها و نرخ ارز اگر بخواهیم در جودو پیشرفت کنیم باید شیوه مان را تغییر بدهیم، در غیر اینصورت با روال گذشته جودوی ایران به جایی نمی رسد.
*نباید جودو را خشن معرفی کنیم
جودو ورزش سختی است و یک بدی که جودوی ما دارد این است که وقتی مبتدیان که وارد این رشته میشوند آنقدر به آنها سخت میگیریم که بعد از یکی دو هفته فرار میکنند. ما باید کاری کنیم که این رشته را نرم تر و راحت تر آموزش بدهیم و بعد از یک سال، آموزش خشن تر جودو را شروع کنیم تا دلزده نشوند. خیلی ها می گویند روز اول یا دوم با گردن من را زمین زدند و ترسیدم و دیگر نرفتم.
*با این اختلافات جودوی ما به جایی نمیرسد
اگر وفاق و همدلی نداشته باشیم موفقیت واقعا محال است. اگر تعلیق هم برداشته شود بودجه خوبی هم داشته باشیم اما باز درگیر مسائل حاشیه ای و اختلافات شویم، باز هم جودوی ما موفق نمی شود. کشورهای دیگر این مشکلات ما را ندارند و همه با هم هستند، به همین دلیل هم دائما رشد میکنند.
*چنددستگیها جودو را به این روز انداخته است
این چند دستگی ها نبود اما از سال ۲۰۰۸ این جنگ و دعواها شروع شد و تا الان هم ادامه دارد که باعث شده جودو به این حال و روز بیفتد. این مسائل در فدراسیون های دیگر هم هست اما نه در این حد. تا دست از این دشمنی ها و دو دستگی ها برنداریم موفقیت جودو خیلی سخت خواهد بود.
*هیچ برنامهای برای قهرمانانمان نداریم
متاسفانه هیچ برنامهای برای قهرمانمان نداریم که بعد از قهرمانی چه شغلی داشته باشند. می شود با کمی توجه خیلی از مشکلات و نارضایتیها را حل کرد. توجه مسئولان ورزش باید به همه رشته ها باشد اما هیچ کس به این موارد عمل نمی کند. مشکلات اقتصادی برای ورزشکاران مثل همه مردم است، برخی ورزشکاران بخاطر این بیتوجهیها دست فروشی یا کارهایی که دور از شان یک قهرمان است را مجبورند که انجام دهند. وزارت و کمیته به جای این همه حرف و شعار باید قانونی را در مجلس پیگیری و تصویب کنند که قهرمانان به محض مدالآوری استخدام شوند. من خودم خدا را شکر از اول نیاز نداشتم و دنبال استخدام نرفتم. چون استخدام در ادارات دولتی را دوست ندارم.
*قرار است بازوبند "پهلوان باشی" را بعد از ۱۵ سال تحویل بگیرم!
پدر م عشق و علاقه زیادی به کشتی پهلوانی داشت و خودم هم خیلی دوست داشتم که در کشتی پهلوانی اول شوم. قرار است بازوبند پهلوان باشی که سال ۷۵ برای سومین دوره قهرمان کشور شدم را بزودی در مراسمی تحویل بگیرم. در تاریخ ورزش ایران پنجمین پهلوانباشی هستم که پهلوانان بزرگی مانند احمد وفادار، عباس زندی، غلامرضا تختی و علیرضا سلیمانی تنها کسانی بوده اند که به این عنوان رسیده اند.
*خوشحالی پدرم به من انگیزه میداد
اینکه هر وقت مدال می گرفتم پدرم از فرط خوشحالی ذوق میکرد و به دوست و آشنا زنگ میزد و تعریف می کرد بهترین خاطره من از دوران قهرمانی است.
*میراسماعیلی از قبل بهتر شده است
درباره عملکرد مدیریتی آرش میراسماعیلی نظر خاصی ندارم اما فکر می کنم نسبت به گذشته با تجربه تر و بهتر عمل میکند. جا دارد خیلی بیشتر مقوله آموزش در هر ۳ رده را جدی بگیرد. ما باید بذری را بکاریم تا بتوانیم آن را درو کنیم.
*هیچ وقت پشت میز جا نمیشدم!
از دوران نوجوانی کلاس های طراحی و نقاشی می رفتم و البته همیشه اندازهام طوری بود که پشت میز جا نمیشدم! سالهاست نقاشی رنگ و روغن و عکاسی میکنم. در هر سفر ورزشی هم موزه ها و گالریها را می رفتم و نگاه می کردم. تا به امروز ۳ نمایشگاه نقاشی داشتهام که دو تا جمعی بود و کمیته المپیک برگزار کرد، یکی هم انفرادی بود که سال ۸۷ برگزار شد و کلیه عواید آن که حدود ۲۵ میلیون تومان بود، صرف امور خیریه شد.
*تعجب میکردند نقاشی میکنم
هر کس میدید که من به عنوان یک ورزشکار سنگین وزن در رشتهای مثل جودو، نقاشی می کنم و نمایشگاه برگزار می کنم واقعا تعجب می کردند. در نمایشگاهی که در کاخ موزه سعد آباد برگزار کردم، ۳۴ تابلو نقاشی و ۱۰۰ عکس از طبیعت که همه کار خودم بود را به نمایش گذاشتم. برای خیلیها این موضوع جالب بود و ابراز تعجب می کردند. از این نمایشگاه استقبال بسیار خوبی شد و روز افتتاحیه ۴ یا ۵ هزار بازدید کننده داشت.
*بهترین دوستان کشتیگیر
با علیرضا رضایی و علیرضا حیدری در کشتی هنوز هم خیلی رفیقیم. آن زمان هم به قدری میخندیدیم که هیچ کس نمی توانست از کنار ما رد بشود! دوران خوبی با هم داشتیم. یادش بخیر.
*باید مربی خوب خارجی بیاوریم تا پیشرفت کنیم
برای تیم ملی جودو باید مربی خوب خارجی بیاوریم و زمان ۳ یا ۴ ساله با امکانات به او بدهیم تا بتواند اول آموزش بدهد و بعد دنبال نتیجه باشد اما اینکه یک نفر را ۶ ماه بیاوریم فایده ای ندارد. قرار بود با حسین اوزکان قهرمان المپیک ترکیه به عنوان سرمربی قرارداد ببندند اما فکر کنم او هم منتظر است ببیند رای دادگاه محرومیت جودوی ایران چه می شود. او هم معتقد بود جودوکاران ما از نظر تکنیکی خیلی ضعف دارند. اوزکان هم با تجربه و عنوان دار است و ۸ سال هم سرمربی ترکیه بوده اما بستگی به این دارد چطور برنامههای خود را اجرا کند و چقدر امکانات و مسابقه برای او مهیا کنیم. تا جودوکار ما مسابقه ندهد ایراد او در نمی آید.
*برادرم من را به جودو و نقاشی علاقمند کرد
یکی از دلایل موفقیت من در جودو حمایت خانوادهام بود. همچنین ۲ برادرم از روز اول تا آخر حمایتم کردند. یکی از برادرانم جودوکار و یکی هم کشتی گیر بود. در نهایت آنکه جودوکار بود بیشتر زورش رسید و من را به جودو برد. متاسفانه او سال ۹۵ بر اثر سکته قلبی فوت کرد که یکی از اتفاقات خیلی تلخ زندگی من بود. برادرم مشوق و مربی من بود و همیشه سر تمریناتم می آمد و نقش زیادی در موفقیت های ورزشی من داشت. امروزه بدون داشتن پشتیبان موفقیت در ورزش یا هر حوزه ای واقعا سخت است. او همچنین دانشجوی هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و من را به کلاس های نقاشی و طراحی که برگزار میکرد، می برد و باعث شد هم به جودو و هم به هنر و نقاشی علاقمند شوم.
*از هلند و آمریکا پیشنهاد داشتم اما قبول نکردم
۳ سال از ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ در هلند زندگی کردم و برای باشگاه المپیک روتردام جودو کار میکردم و مسابقه میدادم. به من چند بار پیشنهادات بسیار خوبی دادند که بمانم و برای آنها مبارزه کنم اما بخاطر خانواده ام و عشق به ایران قبول نکردم. دانشگاه های آمریکا هم ۳ بار دعوتنامه فرستادند اما نرفتم.
*فوت مادرم باعث شد قید بازگشت به جودو را بزنم
در سال ۹۴ در ۴۲ سالگی ۳۰ کیلو وزن کم کردم و از ۱۶۰ کیلوگرم به ۱۳۰ کیلوگرم رسیدم، به همین خاطر خیلی احساس جوانی کردم و تصمیم گرفتم که به جودو بازگردم. البته در آن برهه هم در ایران کسی نبود و سنگین وزن دنیا هم خالی بود که متاسفانه مادرم فوت شد و دیگر از خیرش گذشتم.
*آن زمان جو تیم ملی خیلی دوستانه بود
تا زمانی که مسابقه میدادم هم جو کشتی و هم جودو خوب بود و اکثر بچه ها در کشتی و جودو بیشتر دانشجو بودند و دنبال تحصیل. آن زمان جو تیم ملی خیلی دوستانه بود اما الان داخلش نیستم و نمیدانم به چه صورتی است.
*دخترم سنگنوردی میکند
سال ۸۷ ازدواج کردم و الان نیز یک دختر ۷ ساله دارم که او را به باشگاه انقلاب میبرم و سنگنوردی میکند. امیدوارم جودوی ایران هر چه سریعتر از تعلیق خارج شود و روزهای خوب جودو با تصمیمات درست و حمایتهای همه جانبه فرا برسد.
در پایان جا دارد از همه مربیانی که طی سال ها حضور در تیم ملی برای من زحمت کشیدند تشکر کنم، مخصوصا از استاد کیهان که حق بزرگی بر گردن من و جامعه جودوی ایران دارد. استاد کیهان با داشتن دان ۷ جودو زحمات زیادی را برای تربیت و پرورش نسل های مختلف جودو متحمل شده و امیدوارم فدراسیون جودو شرایطی را فراهم کند تا او بتواند با حضور در ژاپن برای گرفتن دان ۸ جودو اقدام کند.
انتهای پیام