/یادداشت/

اصفهان مینایی‌تر از همیشه با مینای درخشان صبی اهواز

چندی پیش نمایشگاه طلا و جواهرات در محل دایمی نمایشگاه بین‌المللی اصفهان برگزار شد و هنر میناکاری صابیین مندایی خوزستانی سخت مورد توجه قرار گرفت.

مطلبی که می‌خوانید گزارش زهرا عباسی، فعال فرهنگی و اجتماعی، از درخشش مینای صبی در این نمایشگاه است و آن را در اختیار ایسنا گذاشته است:

این بار اصفهان شهر معدن‌ها و یکی از بزرگترین قطب‌های مهم ایران در استخراج طلا، میزبان هجدهمین نمایشگاه طلا و جواهر و گوهر سنگ‌ها از سراسر ایران بود. بی‌شک اتفاق فرخنده‌ای بود که شهر طلایی ایران، خود به میزبانی طراحان و سازندگان طلا و جواهر درآمده است؛ گویی که فرزندان طلایی در آغوش سرزمین مادری و در کنار یکدیگر جمع گشته‌اند.

در غرفه‌های مختلف نمایشگاه فروشندگان و تولیدکنندگان طلا و جواهر، ماشین و ابزارآلات پرداخت و ساخت زیورآلات، سنگ‌های قیمتی و نیمه‌قیمتی حضور داشتند. غرفه‌هایی پر از دستگاه‌ها و ابزارآلات گوناگون و بزرگ که نشان می‌دادند چگونه یک قطعه طلا به شکل زیبا و نهایی خود درمی‌آید. وجود چنین ابزارآلات و خودکفایی در این حوزه با وجود تحریم‌های فراوان نشان می‌دهد که ایران تا چه اندازه در حوزه تولید طلا و جواهر خودکفا شده و از چه ظرفیت‌های فراوانی در این حوزه برخوردار است.

یکی از باشکوه‌ترین و بزرگ‌ترین غرفه‌های فروش طلا و جواهر به غرفه‌ای از شهر اهواز و دیار کارون تعلق داشت. در واقع تنها غرفه شرکت‌کننده از شهر اهواز همین غرفه محسوب می‌شد؛ غرفه‌ای با رنگ و بوی تاریخی و تاریخچه‌ای بس غنی که روایت‌گر تاریخ و تمدن اقلیم خوزستان و بین‌النهرین بود. شهروندان اصفهانی با شور و علاقه‌ای خاص و نگاهی پرسشگرانه به طلاهای میناکاری شده زیبا که جزو صنایع دستی اهواز به شمار می‌رفت می‌نگریستند و کنجکاوانه از مینای صبی اهواز می‌پرسیدند که فرق مینای اهواز با مینای اصفهان در چیست و چرا طلاهای میناکاری صبی اهواز این گونه درخشان و خاص و زیبا هستند؟ تماشاگران تنها در این غرفه بود که بیش از غرفه‌های دیگر مکث می‌کردند؛ گویی اینجا جاذبه‌ای فرازمینی داشت که قدم‌ها را کُند و قلب‌ها را به تپش و چشم‌ها را از رقص آن همه رنگ و زیبایی دچار شیفتگی می‌کرد.

آری، چند سالی می‌شود که اهواز به شهر ملی مینای صبی نام‌گذاری شده است و دلیل این نام‌گذاری به هنر فعال طلا و نقره میناکاری بازمی‌گردد که شکل اصیل آن توسط هنرمندان مندایی با پیشینه‌ای ۲ هزار ساله انجام می‌شود. اینجا همه به دنبال غرفه‌ای بودند که می‌گفتند از اهواز آمده است و سوغاتش مینای صبی اهوازی است. اینجا مردمی که خود به میناکاری، پیشینه و ارزش آن به خوبی واقف بودند و ارزش کار دست را می‌دانستند به دنبال مینای اهوازی می‌گشتند. گویی اصفهان مینایی با آغوشی پر از مهر به پیشواز عروس میناهای ایران آمده و محو زیبایی این عروس جنوبی گشته است.

در گوشه‌ای از این غرفه مردی با محاسنی سپید و بلند و آرامشی بی‌نظیر یکپارچه در نور با صبر و حوصله به سؤالات مراجعان اصفهانی پاسخ می‌دهد و با عشق از هنر نیاکانش می‌گوید که چگونه در پس تاریخ از گذشته تاکنون به این شغل و هنر مشغول بوده‌اند. می‌گوید جد بزرگش زهرون کبیر نام داشته و میناکار سلاطین بزرگی از جمله سلطان عبدالحمید بوده است. شخصیتی بسیار کاریزماتیک و جذاب دارد به گونه‌ای که همه مراجعان با اشتیاق در پی گرفتن عکسی یادگاری از اویند. دل‌سازه‌های مینایی‌اش را نشان جوانان مشتاق می‌دهد و از مشکلات و سختی‌هایی که در مسیر این هنر از گذشته تاکنون وجود داشته است می‌گوید. نامش استاد منصور زهرونی است و از شش سالگی وارد این عرصه شده است. دستان پینه‌بسته و خط‌خطی‌اش قاموسی بلندبالا از تفسیر عشق به هنر نیاکانش را به تصویر می‌کشد و این بزرگترین سند حقانیت او در اصالت به پای این هنر است. جوانان را به شور و داشتن پشتکار تشویق می‌کند و می‌گوید با صبر و اخلاق و ایمان به خدا به هر خواسته‌ای می‌رسند.

از میناکاری صبی می‌گوید از پیشینه‌ای ۲ هزار ساله که با تاریخ و هویت آنها گره خورده است و از ابتدایی‌ترین نقش‌هایی که نیاکانش از دل طبیعت و اقلیم خوزستان و بین‌النهرین می‌گرفته و بر دل طلا و نقره حک می‌کردند و این گونه می‌شود که نخل و شتر قایق و ساربان اصیل‌ترین حکایت خوزستان می‌شوند که با مینای درخشان صبی اهواز از گذشته تاکنون در قلب تاریخ جاودانه شده‌اند.

او حضور در نمایشگاه‌ها را فرصتی مغتنم می‌شمارد چراکه باعث می‌شود مردم بیشتری از سراسر ایران با صنایع دستی اهواز آشنا شوند. به عقیده او دولت باید حمایت بیشتری از صنعتگر و تولیدکننده داخلی کند تا طراحان انگیزه بیشتری در تولید پیدا کرده و صنایع دستی ایران که نماد هویت ملی این سرزمین است از رشد و شکوفایی بیشتری برخوردار شود. وی معتقد است که هنرهای دستی ایران از قابلیت فراوانی برای معرفی در سطح بین‌المللی برخوردارند و باید بستری فراهم شود تا که نام هنرهای دستی ایران در سطح جهانی پرآوازه شد.

از پشت ویترین به نخل و شتر و ساربان حک شده در هلال گوشواره‌ای طلایی می‌نگرم که چگونه با مینای مشکی و درخشان خود روایتی فاخر از قصه‌های هزار و یک شب را به تصویر کشیده است. اینجا و در قلب ساعت‌های کاروانی، عقربه‌ها به عقب بازمی‌گردند و شکوه تاریخی اصیل را به تکرار می‌نشینند. آری، هنرمندان میناکار مندایی سفیران اصیل این هنر و حافظان فرهنگ و تمدن اقلیم خوزستان و بین‌النهرین، به گواه تاریخند و جای افتخار دارد که در شهری مینایی این گونه از مینای اهوازی سخن می‌گویند. می‌گویند تاریخ را فاتحان می‌نویسند اما بی‌شک، این هنرمندانند که حقیقت تاریخ را حک می‌کنند.

از من بپرسید که نشان عشق چیست تا که بگویم که عشق جز میناکاری نیست! میناکاری یعنی یک مندایی عاشق شده؛ نقش سرانگشت‌اش با قلم عجب غوغایی شده. میناکاری یعنی اصالت معنا شده. در نخلستان خوزستان یک نخل مینایی شده. میناکاری یعنی قافله‌سالاری با کاروان می‌رود؛ از فلسطین تا میان‌رودان را با شترها می‌رود!

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ / ۱۲:۱۸
  • دسته‌بندی: خوزستان
  • کد خبر: 1401033021139
  • خبرنگار :