ماجرای اصرار محمدرضا شجریان برای کمانچه‌نوازی حسین میرخانی

در مراسم بزرگداشت برادران میرخانی یاد و خاطره دو استاد فقید خوشنویسی گرامی داشته شد.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی مراکز فرهنگی و هنری منطقه ۸، ویژه برنامه «بر مرکب قلم» و آیین بزرگداشت بزرگان قلم و اخلاق جمعه، ۲۷ خردادماه با حضور افرادی چون غلامحسین امیرخانی، امیراحمد فلسفی، یدالله کابلی، مهدی فروزنده، هادی منتظری در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.

اخترالسادات میرخانی خاطره‌ای از پدرش تعریف کرد و گفت: پدرم به دلیل دیابت، مشکلی در چشمش داشت. خاطرم هست زمانی که وضعیت بینایی ایشان حاد شده بود همراه با خواهرم او را پیش دکتر بردیم. دکتر بلافاصله گفت که باید عمل کنید وگرنه بینایی‌تان را از دست می‌دهید. واکنش پدرم قابل توجه بود. او گفت که چند روزی صبر کنیم، چرا که شاگردانم امتحان دارند و نباید عقب بمانند. دکتر پرسید که آیا حاضری بینایی‌ات را به این دلیل از دست بدهی؟ پاسخ داد: بله. من دو چشم دارم اما آنان ۴۰۰ چشم. آنها استادان آینده کشور هستند.

وی اضافه کرد: متاسفانه بعد از چند روز که برای درمان مراجعه کردیم، دیگر کار از کار گذشته بود و پدرم نابینا شد. البته اکنون که این اساتید حاضر در جلسه را می‌بینم، با خود می‌گویم که پدرم درست می‌گفت، چرا که آنان با هنر خود نام و یادش را زنده نگه داشتند.

پس از این مراسم تجلیل، میزگردی با حضور استادان غلامحسین امیرخانی، یدالله کابلی، امیراحمد فلسفی، مهدی فروزنده و هادی منتظری استاد کمانچه برگزار شد و آنان به معرفی ابعاد هنری و اخلاقی برادران میرخانی پرداختند.

خاطره امیرخانی از ۲ برادر «میرخانی»

غلامحسین امیرخانی طی سخنانی بیان کرد: خاطرم هست در زمان وزارت آقای جنتی، مراسم باشکوهی در زادگاه استادان میرخانی در استان البرز برگزار شد. این جلسه محفلی بود تا ضمن بیان جایگاه بالای هنری آنان، شخصیت متعالی این دو استاد و منش و اخلاق نیک آنان را به عنوان یک معلم به خودمان یادآوری کنیم؛ البته قرار بود که چنین جلساتی در کرج ادامه داشته باشد اما برگزار نشد.

وی اضافه کرد: در حدود سال ۱۳۴۰ این افتخار را داشتم که محضر هر دو استاد را درک کنم و علاوه بر جنبه‌های آموزشی، بخش‌های دیگری از اخلاق، رفتار و منش آنها را. هر دو برادر در تمام عمر کاری‌شان در یک دفتر و روبه‌روی همدیگر کار می‌کردند. حضور هر دو نفر در یک جایگاه معانی زیادی دارد و نشان می‌دهد از نظر اخلاق و معرفت مکمل یکدیگر بودند. از این بابت خاطرات زیادی از آن دو استاد دارم.

خاطرم هست که نزدیک به دو دهه روبه‌روی مسجد سپهسالار دفتری داشتند و بنده از وزارتخانه برای عرض ادب خدمتشان می‌رفتم. یک روز که پیششان رفته بودم، دیدم که هر دو استاد قصد عزیمت به منزل را دارند. توفیق داشتم که مسیری را همراه با آن دو پیاده بروم و در این مسیر شاهد مکالمات‌شان باشم. بحث فنی و علمی قابل توجهی در حوزه خوشنویسی بین‌شان برقرار بود و صحبت اصلی بر سر این بود که چه کسی استادتر است؟ در تمام این زمان، هر دو با رعایت احترام استدلال می‌آوردند که من استادتر هستم! در پایان، استاد حسین خطاب به برادر گفت: اخوی! تو از من شیرین‌تر می‌نویسی اما من استادتر هستم. دقت داشته باشید که در تمام این مکالمه این دو نفر این قدر با احترام و محبت حرف می‌زدند که واقعا سرمشقی برای همه ما بود. اینکه اولا با یکدیگر گفت‌وگو کنیم و ثانیا طاقت شنیدن سخن دیگری را داشته باشیم.

امیرخانی خاطره‌ای جالب از مواجهه خود با استاد بنان را تعریف کرد و گفت: خاطرم هست دو ـ سه روز قبل از فوت استاد بنان به منزل ایشان رفتم تا عیادتی از او داشته باشم. در آن دیدار از ایشان درباره مقام کمانچه‌نوازی استاد حسین میرخانی پرسیدم؟ ایشان فرمود که ایشان در جایگاه دوم این هنر قرار دارد. به نظرم بیان این سخن از زبان ایشان بسیار ارزشمند است.

حسن میرخانی چون پدری برای یدالله کابلی

یدالله کابلی نیز با اشاره به جایگاه هنری برادران میرخانی گفت: استادان سیدحسن و سیدحسین میرخانی حافظان هنر والای کشورمان در عرصه خوشنویسی بودند و تاسف می‌خورم که چرا از زندگی آنان هیچ فیلمی تهیه نشد و به نظرم در این زمینه کوتاهی کردیم؛‌ با این حال معتقدم که این دو نفر جایگاه جاودانه‌ای در هنر ما دارند.

وی تاکید کرد: از سال‌ ۱۳۴۶ شاگرد استاد میرخانی در انجمن خوشنویسان بودم؛ یکی از ویژگی‌های مهم استاد حسن میرخانی در کلاس این بود که در کنار درس هنر، ذکر پند می‌کرد. پندهایی که واقعا انسان‌ساز بود. نکته مهم دیگری که در رفتار و منش ایشان دیدم، برخورد پدرانه‌اش با هنرجویان بود. استاد میرخانی برایم به مانند پدری بود که همه چیز ازش یاد گرفتم.

امیراحمد فلسفی دیگر هنرمند خوشنویس بود که در این مراسم صحبت کرد. او ضمن تشکر از برگزاری چنین جلسه‌ای گفت: امیدوارم در شناخت و ارج نهادن به ارزش‌های هنری کشورمان قدم‌های درستی برداریم و مفاهیم نهفته در اخلاق، منش و رفتار استادان میرخانی و سایر هنرمندان پیشکسوت را به نسل جوان منتقل کنیم. معتقدم نسل جوان خوشنویسی کشورمان نیاز دارد تا پیشینه گذشته خود را بداند.

وی با نقل خاطره‌ای از استاد حسن میرخانی سخنان خود را ادامه داد و گفت: خاطرم هست که سال ۱۳۵۵ برای اولین بار خدمت ایشان رسیدم و خواهش کردم که به من هنر خوشنویسی یاد بدهند. ایشان پیشنهاد داد که به انجمن خوشنویسان بروم و پاسخ قابل تاملی به من دادند. فرمودند که اگر من بخواهم به شما آموزش بدهم، هر یک جلسه باید هزینه‌ای به اندازه یک ماه آموزش در انجمن را بپردازید. بنابراین بهتر است به انجمن بروید تا به جای یک جلسه آموزش، چندین جلسه آموزش ببینید. به نظرم این مرام و اخلاق ایشان در قبال شاگرد مثال‌زدنی است.

این استاد خوشنویسی بیان کرد: دقت داشته باشید که تا قبل از دهه ۱۳۶۰ منابع بسیار کمی در عرصه خوشنویسی در اختیار داشتیم. اگر کتابت‌نویسی این استادان نبود و کتاب‌های خوشنویسی نمی‌نوشتند، این هنر در کشورمان پیشرفت چشمگیری نمی‌کرد. به نظرم برادران میرخانی نقش واسط بین هنر خوشنویسی قدیم و هنر خوشنویسی جدید بودند. البته استاد حسن میرخانی کتابت داشت و استاد حسین میرخانی شاگردپروری می‌کرد. 

اصرار شجریان بر کمانچه نوازی میرخانی

هادی منتظری، استاد موسیقی و کمانچه دیگر هنرمندی بود که در این مراسم سخنرانی کرد. او گفت: شأن حضور من در اینجا این است که استاد میرخانی علاوه بر هنر خوشنویسی، دستی بر کمانچه نیز داشت. خاطرم هست یکی از روزهایی که با استاد شجریان تمرین داشتیم، به من گفت همراهم بیا که می‌خواهم تو را به جای خوبی ببرم. همراه با ایشان به منزل استاد میرخانی رفتیم. در آن جلسه از ایشان خواست که کمانچه بزند اما ایشان گفت از زمانی که به مکه رفته‌ام، موسیقی نمی‌زنم. در نهایت با اصرار آقای شجریان چند دقیقه‌ای کمانچه زدند و استاد شجریان نیز از این موسیقی‌نوازی فیلم گرفت. متاسفانه من این فیلم را ندارم اما حتما در آرشیو استاد شجریان می‌توان آن را پیدا کرد. از همایون عزیز می‌خواهم که این فیلم را در اختیارمان بگذارد.

مهدی فروزنده هنرمند خوشنویس کشور در بخش دیگری از این جلسه گفت: بنده یکی از کوچکترین شاگردان استاد میرخانی بودم و یکی از همان ۴۰۰ شاگردی هستم که دختر استاد میرخانی بدان اشاره کردند. شکی نیست که استاد سیدحسین میرخانی بنیان‌گذار انجمن خوشنویسان بود، چرا که منش و رفتار ایشان نشان می‌داد که فردی اداری بوده است. مسئله مهم دیگر جانشینی ایشان است. بنده معتقدم اگر امروز خدمت استاد غلامحسین امیرخانی نبودیم و ایشان جایگزین استاد میرخانی نمی‌شد، هیچ وقت انجمن به این پایه و بنیان نمی‌رسید.  

وی اضافه کرد: سنگ‌ بنایی که این دو استاد گذاشتند، امروز به ثمر نشسته و بیش از ۴۲۰ استاد تراز اول در سراسر کشور داریم.

غلامحسین امیرخانی در بخش پایانی این جلسه به یک دهه طلایی در انجمن خوشنویسان اشاره کرد و گفت: به نظرم دهه ۱۳۶۰ جایگاه ویژه‌ای در انجمن خوشنویسان داشت، چرا که در آن دوره به پشتوانه انتشارات و فروش بسیار بالای کتاب‌های خوشنویسی، رقم دریافتی برای آموزش هنرجویان در انجمن را این قدر پایین آورده بودیم که حتی ضعیف‌ترین اقشار جامعه نیز که علاقه‌مند به خوشنویسی بودند می‌توانستند آموزش بگیرند. هم‌چنین این فرصت را داشتیم که سمینارهای سراسری کشوری برگزار کنیم تا تجارب استادان به همه هنرجویان در کشور منتقل شود.

انتهای پیام

  • شنبه/ ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ / ۱۲:۵۵
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 1401032819594
  • خبرنگار : 71625