/فرصتی برای مطالبه‌گری/

اصفهان باید برای یک جراحی بزرگ آماده شود

دو دهه قبل که رودخانه معروف به زنده رود از نفس افتاد کسی گمان نمی‌کرد خشکی زاینده‌رود به بحرانی تبدیل شود که اصفهان را تا مرز فروپاشی پیش برد. در این سال‌ها اگرچه از زاینده‌رود بسیار گفته و نوشته شد اما اگر گوش شنوایی بود، امروز تهدید نابودی بر سر یک تمدن کهن در قلب فلات مرکزی ایران سایه نینداخته بود.

زنگ هشدار ورشکستگی آبی اصفهان با خشک شدن شاهرگ حیاتی این شهر شاید زودتر از بسیاری از نقاط دیگر کشور به صدا درآمد، اما مسئولان اصفهان در همه این سال‌ها بدون توجه به همه هشدارها و نگرانی‌ها و خطرات، همچنان بارهای جدید بر دوش این ورشکسته می‌اندازند.

خشکی تالاب بین‌المللی گاوخونی، خشکی رودخانه زاینده‌رود، فعال شدن کانون‌های گردوغبار و افزایش آلودگی هوای اصفهان شاید جدی گرفته نشد، اما فرونشست زمین زخم کاری بود که هر روز در یک گوشه اصفهان سر باز کرد و آژیر خطر فروپاشی اصفهان را به صدا درآورد.

در سکوت دولتمردان و تنش‌ها و اختلافات استان‌ها، حالا چشم امید اصفهان و شهرهای دیگری که با بحران‌های زیست‌محیطی جدی روبرو شده‌اند به فعالان و دوستداران محیط‌زیست است که تلاش می‌کنند واقعیت موجود را برای مردم شفاف بگویند و آن‌ها را در جریان آنچه بر سر محیط‌زیست می‌رود قرار دهند.

 محمد درویش یکی از کنشگران فعال محیط‌زیست است که سال گذشته در سفری به اصفهان، از مناطق درگیر فرونشست زمین تصاویری منتشر کرد که واکنش‌های زیادی به دنبال داشت. در آستانه سفر رئیس جمهور به اصفهان، گفت‌وگویی با این کنشگر محیط‌زیست داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

امروز اصفهان با بحران آب، خشکی رودخانه زاینده‌رود، خشکی تالاب بین‌المللی گاوخونی، فقر سفره‌های آب زیرزمینی، آلودگی هوا، برداشت‌های بی‌رویه از معادن، کاهش چشمگیر جمعیت گونه‌های جانوری و گیاهی و فرونشست زمین روبروست، اما به نظر شما در حال حاضر مهم‌ترین چالش زیست‌محیطی استان اصفهان کدام است؟

به نظر من مهم‌ترین چالش زیست‌محیطی استان اصفهان بیلان منفی دشت‌های اصفهان است که رقم آن اکنون به ۱۲.۲ میلیارد مترمکعب رسیده است، یعنی در طول سال‌های اخیر ۱۲.۲ میلیارد مترمکعب آب بیشتر از چیزی که وارد سفره‌های آب زیرزمینی و آبخوان‌های اصفهان می‌شده است برداشت ‌شده و این یعنی به‌ اندازه ۱۸ رودخانه به بزرگی رودخانه زاینده‌رود با کسری بیلان آب در استان اصفهان روبرو هستیم. این مسئله سبب شده بر اساس اعلام سازمان زمین‌شناسی، گسترده‌ترین روند جریان فرونشست زمین و شکاف‌ها در ایران را در استان اصفهان شاهد باشیم.

فرونشست زمین چه تبعاتی برای اصفهان خواهد داشت؟

در یک برآورد خوش‌بینانه ۱۵ سال و در یک برآورد بدبینانه ۸ سال دیگر آبخوان دشت اصفهان برخوار و دولت‌آباد به‌کلی تهی خواهد شد و این یعنی مرگ اصفهان و حوضه آبخیز زاینده‌رود، درنتیجه مهاجرت بزرگ‌ترین تهدیدی است که شهر و استان اصفهان با آن روبرو خواهد بود. آمارهایی که وجود دارد نشان می‌دهد همین امروز همچنان حدود ۴ میلیارد مترمکعب آب از آبخوان‌های استان اصفهان به‌وسیله موتورپمپ‌ها و چاه‌ها برداشت می‌شود و این ۴ میلیارد مترمکعب، ۳۵۷ میلیون مترمکعب بیشتر از چیزی است که در استان اصفهان تغذیه می‌شود! بنابراین میزان تراز منفی استان اصفهان هرسال ۳۵۷ میلیون مترمکعب افزایش پیدا می‌کند. دشت دولت‌آباد_برخوار یکی از بحرانی‌ترین دشت‌های استان اصفهان است که بیلان منفی آن به حدود ۲.۸ میلیارد مترمکعب رسیده است.

برای مقابله با این بحران چه باید کرد؟

اصفهان برای اینکه بتواند با این بحران‌ها مقابله کند باید به‌سرعت وضعیت خودش را تشریح و شفاف‌سازی کند، آسیب‌پذیری و شکنندگی خود را با مسئولان و مردمش در میان بگذارد تا بتواند برای دست زدن به یک جراحی بزرگ آماده شود، البته این جراحی می‌تواند بسیار دردناک باشد، اما متأسفانه چاره‌ای جز قبول این جراحی وجود ندارد.

منظور از جراحی بزرگ چیست؟

اصفهان باید تلاش کند هر نوع بارگذاری جدید در حوضه آبخیز زاینده‌رود را که یکی از بحرانی‌ترین حوضه‌های آبخیز است متوقف کند. در گام نخست باید این اتفاق بیفتد و هر نوع توسعه جدید در بخش کشاورزی، صنعت و شرب باید متوقف شود. این رفتار سخت‌گیرانه باید دست کم برای ۱۰ سال اعمال شود. اگر قرار است توسعه‌ای اتفاق افتد باید بر مبنای اقتصادی باشد که آب محور نباشد، پس اصفهان باید به سراغ تقویت زیرساخت‌های گردشگری، سلامت و یا انرژی‌های نو و صنایع‌های تک برود، اما به‌هیچ‌عنوان نباید سراغ توسعه صنایعی مثل فولاد مبارکه، ذوب‌آهن، پتروشیمی، سیمان و ایجاد ساختمان‌های جدید برود. در حال حاضر فقط در فولادشهر قرار است ۴۰۰ هزار واحد مسکونی جدید در قالب طرح مسکن ملی بسازند! اضافه شدن این جمعیت یعنی آب بیشتر، اشتغال بیشتر و فشار بیشتر بر سرزمین درحالی‌که چنین امکانی در اصفهان وجود ندارد. اصفهان باید کشت‌های آب‌بر را متوقف کند، همه چاه‌های غیرمجاز که بیش از ۱۲ هزار حلقه است باید پلمب شود، همه چاه‌های مجاز باید از کنتورهای هوشمند برخوردار باشند. تمام بارگذاری‌هایی که در حوزه کشاورزی در طول دو دهه اخیر اتفاق افتاده که کاملاً غیرقانونی است به‌خصوص چشمه لنگان و خدنگستان در منطقه فریدن و فریدون‌شهر که باعث شده بخش قابل‌توجهی از اراضی مرتفعی به اراضی فاریاب تبدیل شود همه باید متوقف شود، اما دولت باید خسارت‌ها را مستقیماً به کشاورزان بپردازد و معیشت‌های جایگزین به آن‌ها معرفی کند تا بتوانند طرح تعادل بخشی سفره‌های آب زیرزمینی را با قوت ادامه دهند. اصفهان می‌تواند تنها با تقویت شهرک سلامت سالانه بیش از ۴ میلیارد دلار درآمد داشته باشد، یعنی بیشتر از مجموع درآمدی که الان از بخش کشاورزی به دست می‌آورد. اصفهان همچنین می‌تواند در شرق نیروگاه‌های خورشیدی و در شمال شرق نیروگاه‌های بادی ایجاد کند، اصفهان می‌تواند به سمت روش‌های آبیاری تحت‌فشار و روش‌های کشاورزی بر مبنای پرماکالچر برود که مصرف آب به‌شدت کاهش پیدا می‌کند و این فرصت تنفس را به طبیعت بدهد تا بتواند خود را دوباره تاب‌آور کند.

محیط‌زیست اصفهان علاوه بر اشتباهات گذشته امروز هم گرفتار تنش‌ها و اختلافات سیاسی و جغرافیایی شده که باعث شده نه‌تنها فکری برای حل بحران‌های زیست‌محیطی نشود، بلکه هر روز بیشتر درگیر مشکلات شویم.

بحث این است که برخی عدد و رقم‌ها را در حوزه آب امنیتی کردند و واقعیت‌ها را به مردم نمی‌گویند، قاعدتاً وقتی موضوعات شفاف نباشد، مشخص است که فرافکنی می‌کنند و مردم هم همراهی نمی‌کنند. طغیانی، نماینده اصفهان در جلسه‌ای که در برنامه تفاوت در سیمای اصفهان داشتیم اعلام کرد دو مشترک بخش قابل‌توجهی آب را در استان اصفهان مصرف می‌کند، اما کسی نمی‌داند چه کسانی هستند و آب بها نمی‌پردازند! پرسیدم چگونه ممکن است کسی نداند؟ چرا اعلام نمی‌کنند؟ چرا جلوی آن را نمی‌گیرند؟ تا موقعی که آمارها شفاف نباشد، واقعیت‌ها را به مردم نگوییم، حقابه‌ها مشخص نباشد، اختصاص حقابه به زاینده‌رود و گاوخونی مقدم بر کشاورزی و صنعت نباشد، نمی‌توان انتظار داشت مردم در اصفهان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان شرایط را درک و همراهی کنند. در این میان، برخی از گروه‌ها هم به دلایل مختلف امنیتی تلاش می‌کنند با فرافکنی و دادن اطلاعات غلط، مسئولیت‌های خود را لوث کنند. این رفتار باعث می‌شود کدورت بین مردم در بالادست و پایین‌دست حوضه آبخیز زاینده‌رود بیشتر شود.

با وجود عدم شفافیت و فرافکنی‌ها آیا می‌توان کاری برای حل بحران‌های زیست‌محیطی اصفهان کرد؟

بله، الان چرا اصفهان دچار خاموشی می‌شود؟ چون بزرگ‌ترین مصرف‌کننده برق یعنی فولاد مبارکه بیشتر از کل مصرف برق کلان‌شهر اصفهان و چهار شهر اطرافش برق مصرف می‌کند و این مشترک حاضر نیست مصرف برقش را به سمت ساعت ۱۱ شب تا ۷ صبح برود و می‌گوید من می‌خواهم یک نیروگاه هزار مگاواتی در شهرستان مبارکه احداث کنم و بحران را جدی‌تر می‌کند، درحالی‌که باید این مشترک وضعیت را درک و تمکین کند و به‌صرف داشتن ثروت و توانایی پرداخت هزینه آب و برق و احداث نیروگاه نباید بر ناپایداری اصفهان بیفزاید! فولاد مبارکه باید طرح‌های توسعه‌اش را با رعایت مسائل زیست‌محیطی به نقاط دیگر یعنی مناطق جنوبی کشور و نزدیک ساحل منتقل کند و دولت هم تحت هیچ شرایطی و به هیچ قیمتی نباید اجازه افزایش صنایع آب‌بر را در اصفهان بدهد.

مشکل اصفهان تنها آب نیست و حتی زیستگاه‌های طبیعی و معادن اصفهان هم از توسعه‌های بی‌رویه بی‌نصیب نمانده است.

درست است، اصفهان باید به سمت ساماندهی معادن افسار گسیخته خود در مناطق کلاه قاضی و در منطقه کوه کرکس برود و اجازه ندهد این مناطق که می‌توانند آب شیرین و با کیفیت برای اصفهان فراهم کنند قربانی خام‌خواری شوند. اصفهان می‌تواند الگوی خوبی برای کل کشور و پرچم‌دار اقتصادی باشد که آب‌محور نیست و همین برنامه را در حوضه آبخیز ارومیه، بختگان، در خوزستان، جازموریان و خراسان هم پیاده کنیم.

منافع توسعه‌های بی‌رویه صنعت و معدن اصفهان برای کشور بوده، اما برای اصفهان چیزی جز آسیب و خسارت نداشته است.

متأسفانه همه‌جا همین‌طور است، الان بزرگ‌ترین تراکم صنایع پتروشیمی را در ماهشهر داریم یعنی ۴۵ درصد کل صنعت پتروشیمی در ماهشهر است، درحالی‌که ماهشهر یکی از فقیرترین شهرهای ایران است، بالاترین نرخ کودکان ناقص‌الخلقه را دارد، پس این حجم بزرگ سرمایه‌گذاری چه فایده‌ای دارد وقتی به داد مردم منطقه نمی‌رسد!؟ در اصفهان هم فولاد مبارکه به‌عنوان یکی از قدرتمندترین صنایع خاورمیانه در شهرستان مبارکه است. برخی از مردم این شهرستان درگیر مشکلات سلامت، ام اس، سرطان، مشکلات گوارشی و حتی مشکلاتی مثل بیکاری هستند. روز گذشته با نماینده شهرستان مبارکه صحبت می‌کردم و به‌شدت از فلاکت اقتصادی مردم منطقه گلایه‌مند بود. پس چه فایده‌ای دارد وقتی منافع این صنعت بزرگ حتی به شهر مبارکه نمی‌رسد، چه برسد به استان اصفهان!؟ همه این‌ها به خاطر این است که شفاف‌سازی نکرده‌ایم و مشخص نیست این درآمدها کجا هزینه می‌شود. خوزستان به‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت ایران چرا باید بالاترین نرخ مهاجرت را داشته باشد!؟ اصفهان به‌عنوان بزرگ‌ترین پایگاه صنعتی غیرنفتی کشور چرا باید مردمش شهر و دیار خود را به سمت مناطق شمالی ترک کنند و از مزایای این صنعت ثروتمند برخوردار نباشند!؟ این‌ها سبب کدورت و گلایه و مشکلاتی می‌شود که درنهایت سرمایه اجتماعی را نابود و رابطه مردم و مسئولان را تیره‌تر می‌کند.

در این شرایط آیا کاری از دست مردم برمی‌آید؟

مسئله این است که مسئولان هنوز هیچ راهکاری ارائه نداده‌اند. موقعی است که مسئولان اعلام می‌کنند مردم ما برای حل مشکلات اصفهان یک برنامه کوتاه‌مدت، میان‌مدت و درازمدت داریم و در طول این سال‌ها قرار است این کارها انجام شود، مسئله فرق می‌کند، اما فعلاً مطلقاً هیچ برنامه‌ای وجود ندارد و هنوز دارند فرافکنی می‌کنند. خب معلوم است در چنین شرایطی هیچ انتظاری نمی‌توان از مردم داشت و همراهی از سوی مردم اتفاق نمی‌افتد.

پس به نظر شما هنوز اراده‌ای برای حل بحران‌های زیست‌محیطی اصفهان وجود ندارد؟

مطلقاً هیچ اراده‌ای وجود ندارد. اینکه همه‌چیز را  به گردن دشمن بیندازید، یک عده نمی‌خواهند اصفهان، اصفهان شود، یک عده نمی‌خواهند خوزستان، خوزستان شود، یک عده می‌خواهند مردم را به جان هم بیندازند و ...، خب این ‌یک عده چه کسانی هستند؟ چرا شما خودتان با معرفی برنامه‌های شفافتان این صداها را در نطفه خفه نمی‌کنید!؟

هشدار زمانی شنیده می‌شود که مسئولان در رفتار خودشان تجدیدنظری بکنند، اما متأسفانه تا این لحظه من این تغییر رفتار را در مسئولان ندیده و هنوز نمی‌بینم حتی کمیته یا اتاق فکری از نخبگان اصفهان و ایران برای حل بحران حوضه آبخیز زاینده‌رود تشکیل داده باشند و هنوز همان رویکردهای سابق را دارند.

و دورنمای این وضعیت چطور خواهد بود؟

با ادامه این وضعیت متأسفانه دورنمایی جز فروپاشی سرزمین، سیل مهاجرت از اصفهان و به خطر افتادن تمدن در فلات مرکزی ایران نمی‌بینم.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۲۴ خرداد ۱۴۰۱ / ۰۸:۵۵
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1401032416595
  • خبرنگار :