انتقام از ژنرال خودی

صبح عملیات که خرمشهر آزاد شد، دیگر داخل شهر درگیری نبود و صدای تیر نمی‌آمد. فقط از جبهه ما به‌طرف شهر شلیک می‌شد. با آزاد شدن خرمشهر، مارش زدند و نیروها رفتند در مسجد جامع شهر، نماز شکر خواندند. مردم خرمشهر و جنوب به‌طرف شهر هجوم آوردند.

به گزارش ایسنا،  سردار شهید مدافع حرم احمد غلامی و از فرماندهان دوران دفاع مقدس در کتاب تاریخ شفاهی خود با عنوان «از ری تا شام» در باره عملیات بیت‌المقدس روایت می‌کند: عراقی‌های داخل شهر از اوضاع مطلع بودند. عده‌ای از آن‌ها به شهر رفت‌وآمد می‌کردند. از مسیر شلمچه روزانه برایشان غذا و مهمات می‌آمد.

با بسته شدن آن مسیر، آن‌ها در تنگنا قرار گرفتند. وقتی خبرهای جدید به گوش عراقی‌ها رسید و دیدند در چه وضعیت سختی قرار دارند، تسلیم شدند.در آن اوضاع، فرماندهان عراقی تصمیم گرفتند؛ با هلی‌کوپتر از منطقه خارج شوند. از پایین، عده‌ای از عراقی‌ها، هلی‌کوپتر را می‌زدند و از این‌طرف هم بچه‌های ما آن را می‌زدند. عراقی‌ها بیشتر آن را می‌زدند. نمی‌خواستند فرمانده‌شان که ژنرال بود از صحنه خارج شود. خیلی آدم خشنی بود. نیروها از او دلخور بودند.

صبح عملیات که خرمشهر آزاد شد، دیگر داخل شهر درگیری نبود و صدای تیر نمی‌آمد. فقط از جبهه ما به‌طرف شهر شلیک می‌شد. با آزاد شدن خرمشهر، مارش زدند و نیروها رفتند در مسجد جامع شهر، نماز شکر خواندند. مردم خرمشهر و جنوب به‌طرف شهر هجوم آوردند.

منبع:

مژدهی، علی، از ری تا شام: تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت ناتمام احمد غلامی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۸، صفحات ۳۰۵، ۳۰۶.

انتهای پیام

  • شنبه/ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ / ۱۴:۴۱
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 1401021710356
  • خبرنگار : 71451