به گزارش ایسنا، توسعه بام سبز در امتداد بلوارهای حاشیه ارتفاعات شرق و شمال و غرب از سویی و احداث بزرگراههایی نظیر حسینی الهاشمی، کوهسار مهدی و شهید سلیمانی و ... و پس از آن توسعه شتابنده و خطرناک ساخت و سازها در دامنه دراک و نابودی فضاهای سبز طبیعی و ساخت تونل و بزرگراههای بزرگ و هدفمند پیرامون شیراز نشان دهنده یک برنامه ریزی هوشمندانه و دقیق برای توسعه این کلانشهرست، اما خروجی این اقدامات، به حتم نه توسعه یافتگی، که اضافه شدن کلانشهری آکنده از دود و مخاطرات زمینشناسی و آلایندههای گوش و چشم و ریه خواهد بود.
کارشناس ارشد حوزه آب، منابع طبیعی و باغها، در گفت و گو با ایسنا، پیرامون تداوم چرخه "ساخت تخریب" در شیراز و عواقب آن، گفت: شیراز تاریخی برای پا گذاشتن جای پای تهران بزرگ، مسیر شتابزده و خطرناکی در پیش گرفته؛ تهران، کلانشهری با ۳۶ مخاطره زمین شناختیست. اصفهان و مشهد نیز همین مسیر خطرناک را گذراندند. هر سه کلانشهر یادشده با انبوهی از مخاطرات کم آبی، آلودگی هوا، فرونشست زمین و دهها مخاطره دیگر روبرو شده اند. فلسفه اصلی این توسعه بی رویه و خطرناک، دستیابی به ارزش افزوده املاک پیرامون و حریم شهرهای بزرگ هست که توسعه ساخت و سازها و جدول و برق رسانی و آبرسانی، ارزش این اراضی را برای مالکان و شبه مالکان آن تا چند هزار برابر افزایش می دهد.
داریوش مختاری با بیان اینکه سطحی زدگی در مدیریت شهری شیراز برآمده از یک توسعه خام، بدون برنامه و تهدبدافزا در سطح کلان و ملی است، گفت: مادامی که مدل کلی توسعه بر پایه کاستن از تهدیدها و رشد فرصت ها نباشد، فرصت ها جای خود را با تهدید جابجا می کنند. در کلانشهر شیراز همین مسیر خطرناک به یک توسعه خطرناک ولی جلاداده شده با ساخت مجتمع های تجاری پر زرق و برق انجامیده است.
او ادامه داد: چندی دیگر و فقط کمتر از ۵ یا ۱۰ سال آینده، جُز اندکی از باغهای کلانشهر شیراز باقی نخواهد ماند. بافت تاریخی تا مرز ناپایداری و نابودی همیشگی رسیده و اجرای سلیقه ای طرح های توسعه در باغهای تحت مالکیت شهرداری عملا یک دستگاه متولی حفظ هوای پاک را به یک دستگاه اجرایی پیشران در توسعه آلودگی هوای شیراز جایگزین ساخته است.
مختاری گفت: بر پایه مصوبه سال ۱۳۷۹ شورای عالی معماری و شهرسازی با این شرط اجازه تملک باغها به شهرداری شیراز داده شد که فقط فضای سبز آن را با حفظ بافت بوم شناختی اش نگهداری کند. مثلا سنگ فرش متخلخل کوچه باغها با حفظ همان دیوارهای گلی قابل دفاع است؛ ولی این اقدامات نیز موردی و سلیقه ای و ناپایدار بوده.
این کارشناس حوزه باغها گفت: خط پیاده راه بتن شده و آسفالتهی ایستگاه شاهد تا بلوار معالی آباد افزون بر اینکه در مقیاس یک معبر ۳ کیلومتری و عرض ۵۰ متری تخریب مستقیم باغها را به دنبال داشته، با زمینه سازی هوشمندانه برای توسعه باغ موزه و مجتمع های تجاری آینده، بقایای باغهای چمران جنوبی را در معرض تهدید جدی قرار داده است.
مختاری گفت: خودداری و منفعل گذاردن عمدی یا سهوی ماده (۹) قانون حفظ کاربری اراضی باغی محدوده شهری که شهرداری را موظف به پرداخت یارانه به مالکان سنتی باغها برای حفظ فضای سبز شهری باغهای قصردشت می کند و در همان حال به دنبال ناتوانی و سهل انگاری سازمان میراث فرهنگی در حفظ بافت یکپارچه تاریخی شیراز، همزمان دو فرصت بزرگ گردشگری شیراز را با تهدیدهایی همانند آلودگی هوا و یک شهر بی هویت و با انبوهی ساختمان های ناموزون جایگزین می کند.
او ادامه داد: اگر توسعه خطرناک و بی هدف شیراز را از دریچه توسعه اقتصادی و یک اقتصاد نفتی ناپایدار بنگریم، در افق ۱۰ یا ۲۰ ساله شیراز یک کلانشهر پر هزینه، بدون درآمد پایدار گردشگری و درآمدهای جانبی آن برای شهرداری و کسبه و فعالان اقتصادی و با هوای آلوده از انواع عناصر سمی و ریزگردها خواهد بود. بن بستی که در نتیجه سیاستهای شتابزده و خام فعلی در دستور کار شورای برنامه ریزی استان و شورای اسلامی شهر شیراز قرار دارد. گرهی که بازکردن آن بسیار دشوار خواهد شد.
این کارشناس حوزه آب، منابع طبیعی و باغها گفت: وضعیتی که هم اکنون کلانشهرهای تهران و مشهد را در یک قدمی کم آبی دست کم نیمی از جمعیت آن ها قرار داده و اصفهان را تشنه و در آستانه نابودی آثار تاریخی شگفت انگیز آن قرار داده است. اگر چنین مسیری تا این اندازه خطرناک هست هرگز نباید آن را پیمود. راه درست را برگزینیم. اندکی حق زیست و زندگی برای نوزادان و کودکان این شهر را بپذیریم.
انتهای پیام