/گفت‌وگوی تفصیلی ایسنا با یک پژوهشگر مطالعات فرهنگی درخصوص هنر انقلاب اسلامی/

هنر امروز انقلاب اسلامی وظیفه امیدآفرینی دارد

یک پژوهشگر مطالعات فرهنگی به بررسی چیستی هنر انقلاب اسلامی و ظرفیت‌ها و الزامات آن پرداخت.

محمدجواد استادی در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به هنر برآمده از انقلاب یا تاثیرگذار بر انقلاب کشورهای مختلف اظهار کرد: اینکه بتوانیم در ادبیات نظری یک طبقه‌بندی تحت عنوان هنر در انقلاب‌های مختلف داشته باشیم محل بحث است چراکه انقلاب‌ها در ماهیت‌ و اهداف خود اختلاف‌ها و تفاوت‌هایی دارند و برخلاف انقلاب اسلامی صرفا یک جریان گذراست و فضایی موقتی ایجاد می‌کنند؛ لذا هنر انقلاب به معنای جهانی در کشورها و ایدئولوژی‌های مختلف وجود ندارد اما طبیعتا هر انقلابی در هر قسمت از جهان که اتفاق افتاده، به خصوص پیش از شکل‌گیری خود، از جریان هنر به خصوص ادبیات استفاده کرده است. مرور بر تاریخ انقلاب‌های دنیا نشان می‌دهد ادبیات نقش اساسی و ویژه‌ای در انقلاب‌ها ایفا کرده و طبیعتا در یک بازه‌ زمانی پس از انقلاب‌ها نیز فضای کشور نیز از نگره‌هایی که انقلاب را شکل داده تاثیر می‌گرفته است. بر این اساس باید گفت که انقلاب‌هایی مانند انقلاب فرانسه و روسیه از هنر تاثیر گرفته‌اند و بر هنر یک بازه زمانی پس از خود نیز تاثیر گذاشته‌اند اما هنر ماندگاری در آن‌ها شکل نگرفته چراکه دارای گفتمان نبوده‌اند.

وی با اشاره به وجود گفتمان در انقلاب اسلامی و وجود زمینه گفتمانی برای شکل‌گیری هنر انقلاب اسلامی افزود: وقتی قید اسلامی را به نام انقلاب می‌زنیم، این موضوع باعث می‌شود انقلاب ما تبدیل به گفتمان شود، وگرنه ارزش‌هایی که انقلاب‌ها در قسمت‌های مختلف دنیا دنبال می‌کنند چون مبتنی بر انسان است، ظاهرا دارای ارزش‌های یکسانی است اما وقتی از انقلاب اسلامی نام می‌بریم، با گفتمان آن یعنی مبانی اسلامی و دینی مواجه می‌شویم و ما اعتقاد داریم که اسلام برای تمام بخش‌ها و شئون زندگی افراد برنامه و ایده دارد؛ بنابراین اسلام قیدی بر انقلاب ایران می‌زند و تبدیل به انقلاب اسلامی ایران می‌شود که یک جریان پویا و زنده ایجاد می‌کند؛ لذا ظرفیت گفتمان در انقلاب اسلامی وجود دارد اما بخشی از آن به عملکرد ما بازمی‌گردد. با این اوصاف حرف ما این است که گفتمان انقلاب اسلامی از سال ۱۳۵۷ به بعد باید بر تمام ارکان و شئون زندگی ما سایه بیافکند و نباید هیچ عنصر و مولفه‌ای پس از انقلاب اسلامی وجود داشته باشد که متاثر از گفتمان انقلاب اسلامی نباشد که طبیعتا هنر و ادبیات آن نیز به همین شکل است و باید متاثر از انقلاب اسلامی باشد.

این پژوهشگر مطالعات فرهنگی در رابطه با لزوم شکل‌گیری هنر انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: برخی از عرصه‌ها به دلیل نوع ماهیت و پیوندشان با انقلاب اسلامی نیازمند روح، نگاه و حوزه‌های نظری تازه بود. بر این اساس دستگاه‌های انقلابی پس از انقلاب اسلامی در حوزه فعالیت‌های نظامی تاسیس می‌شوند، در حوزه اقتصادی ورود پیدا می‌کنند و در فضای فرهنگ و هنر نیز به همین شکل به وجود می‌آیند. به عنوان مثال دانشگاه‌هایی مانند باقرالعلوم(ع) و امام صادق(ع) با رویکرد نهادهای انقلابی با این هدف تاسیس شدند که در حوزه تئوری بتوانند نسبت به چیزی که از آن به عنوان هنر انقلاب اسلامی نام می‌بریم، کار جدیدی انجام دهند چراکه طبیعی است از مکانی مانند دانشگاه هنر که مبتنی بر مبانی تئوری غربی بوده، نمی‌توانیم نظریات مرتبط با هنر دینی و انقلاب اسلامی را بیرون بیاوریم.

لزوم پیشرفت هنر انقلاب اسلامی تقویت نظریه‌پردازی است

استادی با بیان اینکه باید برای پیشرفت هنر انقلاب اسلامی در حوزه نظری تقویت شویم، اضافه کرد: اگر امروز هنر در غرب رشد پیدا کرده، قطعا پشتوانه نظری جدی را به همراه داشته و اگر ما نیز قائل به هنر انقلاب اسلامی هستیم، باید بتوانیم مبنای نظری برای آن تعریف کنیم. بخشی از آن در دانشگاه‌ها و حوزه‌ها اتفاق می‌افتد؛ یعنی دانشگاه‌های ما باید در این حوزه‌ها فعالیت کنند. به عنوان مثال دستگاه‌های معرفتی متعددی که برآمده از منابع دینی باشد، باید شکل گیرد؛ همانند نظام فقهی ما که فعال است و این دستگاه‌های معرفتی باید بتواند زندگی ما را اداره کند.

وی تصریح کرد: اینکه ایام شهادت شهید آوینی را به عنوان هفته هنر انقلاب اسلامی تعیین کرده‌ایم، این سوال را ایجاد می‌کند که تفاوت آوینی با هنرمندان انقلابی دیگر چه بوده که او در تقویم این مناسبت را به خود اختصاص داده است. در پاسخ باید گفت که تفاوت آوینی اندیشه او است؛ یعنی آوینی کسی است که اندیشه را به هنر انقلاب اسلامی اضافه می‌کند و راجع به حکمت هنر با رویکردهای دینی و انقلابی صحبت می‌کند. مجموعه روایت فتح در دنیا مطرح است و در برخی از دانشگاه‌های مختلف هنری مکانیزم آن آموزش داده می‌شود. اینکه روایت فتح ایجاد می‌شود، به دلیل این است که بر یک مبنای اندیشه‌ای شکل گرفته است. این فضا را در حال حاضر کمتر دنبال کرده‌ایم و کوشش برای تئوری‌پردازی و نظریه‌پردازی در هنر دینی مغفول مانده است.

این پژوهشگر مطالعات فرهنگی ادامه داد: سینمای دینی، معناگرا، مذهبی و استعلائی عنوان‌های مختلفی در حوزه سینمای ماست اما چقدر توانسته‌ایم در رابطه با آن‌ها تولید نظریه کنیم؟ تفاوت این‌ها در چیست؟ در بسیاری از عرصه‌ها در فضای هنر کارها شکل می‌گیرد، سپس نظریه تولید می‌شود و آن نظریه کمک می‌کند تا اتفاق بهتری رخ دهد. ما نتوانسته‌ایم میان محتوا و فرم پیوند جدی برقرار کنیم چراکه محتوای دینی اساسا یک محتوای انتزاعی است و تبدیل محتوای انتزاعی به فرم بدون آشنایی مبانی معرفتی و نظری ساختارمند کار دشواری است. به قول مسعود فراستی ما نتوانسته‌ایم به فرم دینی برسیم؛ به عنوان مثال فیلم بچه‌های آسمان، اثر مجید مجیدی، را می‌توان جزو معدود فیلم‌هایی دانست که تا حدودی توانسته به فرم دینی برسد.

تفاوت هنر اسلامی و هنر انقلاب اسلامی در چیست؟

استادی در رابطه با تفاوت ۲ شاخه و عنوان هنر انقلاب اسلامی و هنر اسلامی بیان کرد: طبیعتا هنر در جهان اسلام نفوذ و کارکرد ویژه‌ای داشته و در کشورهای اسلامی مختلف بر اساس رویکردهای دوره‌های تاریخی متفاوت آثار هنری تولید شده است. در ایران هم که یک کشور اسلامی بوده نیز آثاری تولید و منتشر شده اما نکته‌ای مهم این است که هنر اسلامی به عنوان یک هنر فراگیر برای مسلمانان نتوانسته به یک شعبه و شاخه‌ قاعده‌مندی تبدیل شود. به همین خاطر است که امروز معماری اسلامی بر اساس مبانی اسلامی وجود ندارد. نکته دیگر مهم این است که گرایشات متعدد اسلامی نیز بر این امر تاثیر گذاشته است. به عنوان مثال در رابطه با پیکرتراشی و مجسمه‌سازی در دوره‌های مختلف نظرات متفاوتی وجود دارد. بر این اساس به نظرم هنر اسلامی مبتنی بر اشتراکات جهان اسلام می‌تواند وجود داشته باشد؛ به شرطی که قاعده‌مند و چارچوب‌مند شود.

وی افزود: اما دلیل اینکه وقتی هنر اسلامی وجود دارد، می‌گوییم باید هنر انقلاب اسلامی نیز وجود داشته باشد، قرائت‌های متعدد اسلام است. بسیاری از این قرائت‌ها به نظرم نگاه حداقلی به اسلام دارند و شاکله برخی از این نگاه‌ها اسلام را اسلام حداقلی می‌بینند. حتی در کشورهایی مانند مالزی که از لحاظ پیشرفت مدنظر قرار گرفته می‌شوند، نگاه حداکثری به اسلام وجود ندارد اما انقلاب اسلامی و اسلام سیاسی نگاه دیگری دارد. اسلام سیاسی اسلامی برای زندگی است. البته همانطور که مقام معظم رهبری می‌فرمایند باید دانست اسلام سیاسی اسلامی نیست که جمهوری اسلامی ابداع کرده باشد بلکه همان اسلام پیامبر اکرم(ص) است.

این پژوهشگر مطالعات فرهنگی عنوان کرد: هنرمند قائل به انقلاب اسلامی نمی‌تواند به مساله‌ای مانند اشغال فلسطین بی‌تفاوت باشد. به این دلیل اعتقاد داریم در راستای انقلاب اسلامی باید گونه‌ ویژه‌ای از ادبیات و هنر به وجود آید که متاثر از نگره‌های مرکزی انقلاب اسلامی بتواند به تحقق اهداف انقلاب اسلامی کمک کند. البته که هنر انقلاب اسلامی باید جهان‌شمول باشد چراکه تنها مختص معتقدین به جمهوری اسلامی، افراد ساکن در کشور و مسلمانان نیست بلکه باید هنری متعلق به عامه مردم با همه نگاه‌ها و سلیقه‌ها و ادیان باشد اما بتواند مبانی معرفتی و فکری خود را ترویج دهد.

هنر هیچ‌وقت در کشور ما نیاز اساسی محسوب نشده است

استادی با بیان اینکه نتوانسته‌ایم از منابع کشور در راستای تقویت هنر خود استفاده کنیم، عنوان کرد: منابع معرفتی در کشور ما بسیار غنی است و برخی از غربی‌ها از آن‌ استفاده می‌کنند اما خودمان نتوانسته‌ایم از این منابع استفاده کنیم. دلیلش هم این است که نتوانستیم کار نظری انجام دهیم. این اتفاق نیز به دلیل اینکه هنر هیچوقت به نیاز اساسی مردم بدل نشده است؛ این در حالی است که مردم مانند هوا به هنر نیازمند هستند اما متاسفانه در میان مدیران و کارگزاران این درک به وجود نیامده که هنر یک نیاز اساسی است. به عنوان مثال ائمه اطهار(ع) بیشترین توجه را به هنرمندان داشتند و بیشترین صله‌ای که اعطا می‌کردند، به هنرمندان بود و چون هنر آن دوران شعر بود، این ماجرا برای شاعران رخ می‌داد اما وقتی در حال حاضر در سیاست‌گذاری کلان ما هنر به‌ جای یک نیاز حیاتی به یک چیز تفننی و زینتی تبدیل می‌شود و درک درستی از آن به وجود نمی‌آید، طبیعتا عرصه‌های نظریه‌پردازی آن جدی گرفته نمی‌شود.

وی با تاکید بر اینکه تا نیاز به وجود نیاید، نظریه نیز به وجود نخواهد آمد، تصریح کرد: متاسفانه بزرگترین آسیب ما این است که هنر را به حوزه عملیات و اجرا تقلیل داده‌ایم اما اکنون باید راجع به آن گفت‌وگو کنیم و فضای گفت‌وگو میان افکار مختلف شکل بگیرد تا نظریه تشکیل شود. باید توجه داشت اگر یک تئوری از دل جماعت محدودی بیرون بیاید و در معرض دیدگاه‌های مختلف خود قرار نگیرد، کارکرد نخواهد داشت. بر این اساس نظریه هنر انقلاب اسلامی باید آنقدر در معرض گفتمان‌های رقیب قرار گرفته و آزمون و اصلاح شده باشد تا بتواند در سطح جهانی حرف برای گفتن داشته باشد.

رئیس اسبق اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد با بیان اینکه متاسفانه گفت‌وگو بین فضای هنرمندان و اندیشمندان دینی شکل نگرفته، بیان کرد: کارگزاران باید بین این ۲ قشر پیوند ایجاد کنند و سوء‌تفاهم‌ها را برطرف کنند. به عنوان مثال در زمانی که بنده در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئولیت داشتم، یکی از مدیران ارشد حوزوی کشور را دعوت کردم و جلسه‌ای بین او و ۱۷ هنرمند روشنفکر مشهد برگزار کردم و پس از آن گفت‌وگو نگاه برخی از هنرمندان تغییر کرد. آن جلسه نشان داد برگزاری هرچه بیشتر این‌گونه جلسات می‌تواند مفید فایده و تاثیرگذار باشد.

هنر انقلاب اسلامی هنر حماسی است

این پژوهشگر مطالعات فرهنگی با اشاره به ویژگی‌های هنر انقلاب اسلامی گفت: هنر انقلاب اسلامی هنری است که بتواند ارزش‌های بنیادین انقلاب اسلامی را ترویج کند. وقتی بیانات مقام معظم رهبری در چند سال اخیر مرور می‌کنیم به یک کلیدواژه می‌رسیم؛ ایشان بارها اشاره کردند که شعار ما می‌توانیم با رویکرد امیدآفرینی را در میان مردم تقویت کنیم. انقلاب اسلامی با تمام آرمان‌هایی که دارد، باید صاحب امید باشد تا به جلو حرکت کند و هنر امروز انقلاب اسلامی وظیفه امیدآفرینی دارد.

استادی افزود: وقتی به هنر دنیا در طول تاریخ مراجعه می‌کنیم متوجه می‌شویم که هنر حماسی هنر ماندگارتری است. هنر انقلاب اسلامی نیز هنر حماسی است؛ یعنی هنری که مردم را به جلو حرکت می‌دهد. بنابراین اگر می‌گوییم که هنر انقلاب اسلامی هنری است که مروج ارزش‌های انقلاب اسلامی است، تعریف ما هنر حماسی است چراکه در حماسه تمام ارزش‌های انقلاب اسلامی وجود دارد. اینکه با ظلم مبارزه کنیم، از مظلوم دفاع کرده و اخلاق، صداقت و ایثار را ترویج دهیم که جزو ارزش‌های بنیادین انقلاب اسلامی است، در حماسه وجود دارد.

وی خاطرنشان کرد: با اینکه خوراک ویژه‌ای مانند دفاع مقدس را برای استفاده در این حوزه داشته‌ایم اما از آن استفاده نکرده‌ایم. ما می‌توانستیم با منابعی که در اختیار داشتیم، چیزی قوی‌تر از شاهنامه تولید کنیم اما به دنبال آن نرفتیم. شاهنامه بسیار ارزشمند است اما برای دوره خود است. سیستم پویا سیستمی است که در دوره خود بتواند اثر ماندگار تاریخ خود را خلق کند؛ لذا امروز نیازمند این هستیم که حماسه خود را خلق کنیم. وقتی شخصیتی مانند شهید سلیمانی را در اختیار داریم که برای ایجاد حماسه‌آفرینی در سینما، موسیقی و هنرهای تجسمی مهیاست، چرا کاری انجام نمی‌دهیم؟

کج‌سلیقگی برخی مدیران فرهنگی را به نام انقلاب ننویسم

این پژوهشگر مطالعات فرهنگی با اشاره به اینکه حوزه نظری هنر انقلاب اسلامی در حیطه‌های مختلف را به افراد متخصص آن حوزه سپرد، عنوان کرد: به عنوان مثال برای موسیقی باید از طیف افرادی مانند آریا عظیمی‌نژاد که در متخصص موسیقی هستند و حرف تئوریک و نظری دارند، استفاده کنیم و بخواهیم که در این عرصه کار نظری انجام دهند. آن‌ها باید در عرصه کلان فعالیت کنند و قطعا اگر از آن عرصه‌ها عبور کنیم، طبیعتا در عرصه‌های اجرا و عملیات مانند خوانندگی و سرودن ترانه نیز اتفاق خواهد افتاد. آن زمان باید ترانه‌سرایی مبتنی بر این نیز داشته باشیم. ترانه مهم است و نمی‌توان آن را حذف کرد اما کار جدی در این حوزه نکرده‌ایم. باید درک این قدرت در بین مدیران ما ایجاد شود و سپس پیوندهای آن را بین هنرهای مختلف برقرار کنیم.

استادی در رابطه با کنار گذاشتن برخی هنرمندان و جلوگیری از فعالیت‌ آن‌ها با وجود روحیه انقلابی موجود در ایشان افزود: اکثر هنرمندان ما قائل به انقلاب اسلامی هستند چراکه دارای اعتقادات دینی و در حال زندگی در کشور هستند اما برخی کج‌سلیقگی مدیران باعث برخی اتفاقات ناگوار می‌شود. مستندهای غیررسمی نگاه باز مقام معظم رهبری را نسبت به این مسائل نشان می‌دهد و مشخص می‌کند که کج‌سلیقگی‌هایی که برخی اوقات در رابطه با فعالیت هنرمندان رخ می‌دهد، از سوی برخی مدیران جزء است. در عرصه هنر کشور باید سند بالادستی کلان وجود داشته باشد و مدیران موظف باشند تا سیاست‌ها را پیگیری کنند. دلیل بروز مشکلات این است که سیاستی یکپارچه در این رابطه با وجود ندارد. نظر بنده این است که سیاست‌های کلان فرهنگی کشور نباید قائم به دولت‌ها باشد و برای همین است که به عنوان مثال جشنواره فیلم فجر مشکل دارد چراکه در هر دوره دبیر آن تغییر می‌کند و هر دبیر سلیقه خود را اعمال می‌کند؛ این در حالی است که دبیران جشنواره‌های مهم دنیا زیاد تغییر نمی‌کنند و اعتبار و ثبات آن‌ها به همین دلیل است. جشنواره فجر جشنواره فجر انقلاب اسلامی است و مرتبط با این گفتمان است و نه یک دولت مشخص.

وی با اشاره به اینکه هنر انقلابی باید بدون نقص باشد، اظهار کرد: هنر انقلاب اسلامی باید از لحاظ محتوا شکل درستی داشته باشد و اتفاقا مردم بابت آن پول خرج کنند. قطعا در مقطعی باید از این نوع هنر حمایت شود که البته روش آن پرداخت مستقیم پول به هنرمندان نیست. با این وجود اگر نیازها و ذائقه مردم در این هنر در نظر گرفته شود و آثار تولید شده از لحاظ فنی نیز مشکلی نیز نداشته باشد، قطعا بازار پیدا خواهد کرد.

رئیس اسبق اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد با اشاره به ظرفیت موجود در خراسان بیان کرد: خراسان یکی از مبادی مهم هنر کشور و مرکز اندیشه و ادبیات است و ظرفیتی که در خراسان وجود دارد، در هیچ نقطه از کشور وجود ندارد. بر این اساس اعتقاد دارم اگر انقلاب اسلامی می‌خواهد کار نظریه‌پردازی انجام دهد، این موضوع باید در مشهد اتفاق بیفتد چراکه این خطه دارای حوزه علمیه قدرتمند، هنرمندان دارای ایده و فکر و نهادهایی مانند آستان قدس رضوی است اما متاسفانه از این ظرفیت‌ها استفاده نمی‌شود چراکه رقابت بین برخی نهادها و افراد وجود دارد؛ با این حال در زمان کنونی همگرایی خوبی در استان به وجود آمده و اگر فرصت فعلی مغتنم شمرده نشود، چنین فرصتی به راحتی تکرار نخواهد شد.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۸ فروردین ۱۴۰۱ / ۱۰:۱۶
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1401012816297
  • خبرنگار : 50404