به گزارش ایسنا، این یافته بحثهای تازهای را درباره اهمیت و نقش کانونهای شکلگیری تنوع زیستی و اهمیت حفاظت از آنها پیش روی ما میگذارد. به علاوه اهمیت تحقیقات دیرینهشناسی را دوچندان روشن میکند و نشان میدهد بررسی سنگوارهها تا چه حد میتواند برداشت ما از دنیای زنده کنونی و محیط زیست را کاملتر کند.
کسانی که در رشتههای علمی مرتبط با گذشتههای دور و نزدیک مطالعه میکنند، همگی اتفاق نظر دارند که گذشته چراغ راه آینده است و مطالعه تاریخ به جز این که کنجکاوی ما را برطرف میکند، میتواند ما را از خطرات و حوادثی که ممکن است در آینده رخ دهد باخبر کند. این موضوع هم برای تاریخ نزدیک، یعنی حوادث مرتبط با تمدن بشری مصداق دارد و هم برای تاریخ دور، یعنی میلیونها سال پیش از پا گذاشتن انسان روی زمین.
به کسانی که شواهد عمدتا به جا مانده از تاریخ انسانها را بررسی و کاوش میکنند، "باستانشناس" و به کسانی که شواهد عمدتا زیستی به جا مانده از جانداران قدیمیتر را بررسی میکنند، "دیرینهشناس" میگویند. پیشینه تحقیقاتی و سؤالاتی که این دو گروه با آنها درگیر هستند، تفاوتهای مهمی با هم دارند. باستانشناسی رویکردی در علوم انسانی است و بیشتر به موضوعات فرهنگی تاریخ انسان میپردازد، ولی دیرینهشناسی شاخهای است از علوم طبیعی.
دیرینهشناسها معمولا از رشته زمینشناسی وارد این حیطه تخصصی میشوند، ولی زیستشناسان دیرینهشناس هم در دنیا کم نیستند.
عرفان خسروی، محقق دانشگاه تهران در گفتوگو با ایسنا، مطالعات دیرینهشناسی در ایران سابقهای به درازی ورود علوم جدید به ایران دارد و پژوهشگران دیرینهشناس توانستهاند شرایط زیستی ادوار زمینشناسی مختلف را در ایران تا حد زیادی شناسایی و توصیف کنند؛ البته که کار روی هر یک از این دورهها ملزومات و مطالعات و روشهای متفاوتی دارد.
یکی از این دورههای زمینشناسی میانه دوره "میوسن" یعنی حدود ۱۵ میلیون سال پیش بوده که به گفته وی، در این دوره دریایی وسیع از جایی که امروز کوههای زاگرس قرار دارند، میگذشت و تا اروپای مرکزی میرسید و آبهای اقیانوس هند را به اقیانوس اطلس متصل میکرد. یافته ما مربوط به موجوداتی است که در این پهنه وسیع زندگی میکردند.
از تحقیقات دانشگاهی تا نتایج جهانی
خسروی، آغاز مطالعات درباره موجودات دوره "میوسن" را این گونه تشریح میکند: رشته من از دوره کارشناسی تا دکتری همیشه جانورشناسی بوده و عنوان دقیق آن "بیوسیستماتیک جانوری" و موضوع رساله دکتری هم "پالئوبیولوژی سنگوارههای خرچنگ" است که در دانشگاه تهران زیر نظر پروفسور "علیرضا ساری" که یکی از بزرگترین متخصصان زیستشناسی سختپوستان در سطح بینالمللی است، اجرایی شد. ما در این مطالعات سالها مشغول جمعآوری و شناسایی سنگوارههای خرچنگ بودیم. در این مسیر دکتر "مجید میرزایی عطا آبادی" متخصص حوزه دیرینهشناسی از دانشگاه زنجان و دکتر "رضا ندرلو" متخصص تنوع زیستی خرچنگها، از دانشگاه تهران مشاوران رساله بنده بودند و از راهنمایی، همراهی، یاری و مساعدت آنها بسیار بهرهمند شدم.
وی سنگواره خرچنگها را بسیار بسیار نایابتر از سنگوارههایی مثل صدف و حلزون میداند، به گونهای که پیدا کردن آنها بسیار دشوار است؛ چرا که در محیطهای خیلی خاصتری نسبت به صدفها پیدا میشوند و چون به اندازه صدفها و حلزونها، پوسته خیلی محکم و مقاومی ندارند، حفظ شدن آنها به صورت کامل در سنگوارهها به ندرت رخ میدهد. به علاوه شناسایی و بررسی آنها هم با دشواری خیلی بیشتری ممکن است؛ چون خیلی از سنگوارههای خرچنگ تنها قطعهای از بازو یا صفحه پشتی خرچنگ هستند.
این محقق دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که خرچنگهایی که در این مطالعات پیدا شدند، کمابیش شبیه خرچنگهای امروزی هستند که در رودخانهها پیدا میشوند، توضیح میدهد: طی این سالها، ما چندین گونه جدید خرچنگ از نواحی مختلف ایران پیدا کردیم که همه این گونهها در دریا زندگی میکردند. سنگواره خرچنگهای رودخانهای بسیار به ندرت تشکیل میشود، آن هم در شرایطی که در چند نقطه کره زمین بیشتر مهیا نمیشود.
ما سنگواره خرچنگهای دریازی را از نواحی مختلفی از جمله «شاهرود»، «گرمسار»، «اصفهان»، «کردستان»، «بندرعباس» و «کازرون» پیدا کردیم.
تمیز کردن سنگوارههای خرچنگ
کشف حیرتانگیز
وی چنین ادامه میدهد: چند سال پیش وقتی مشغول تلاش برای شناسایی چند سنگواره جدید بودم، متوجه شدم یکی از این سنگوارهها شبیه هیچ کدام از گونههایی که قبلا دیده بودم، نیست. خیلی از سنگوارهها کمابیش گونههایی هستند که امروز هم در خلیج فارس دیده میشوند، ولی این گونه جدید خرچنگ جزء گونههایی بود که گرچه در خلیج فارس هم یکی دو بار ثبت شده بود، اما بیشتر در ناحیه جنوب شرقی آسیا در اطراف کشورهایی مانند «فیلیپین»، «اندونزی» و «تایوان» و «استرالیا» دیده میشود.
به علاوه به جز نمایندگان زنده آن، سنگوارههای این خرچنگ هم فقط از همان منطقه جنوب شرق آسیا گزارش شدهاند و قدمت آن سنگوارهها هم حداکثر یکی-دو میلیون سال بوده است.
نکته مهم اینجاست که این خرچنگ دست کم ۱۰ میلیون سال قدیمیتر از تمام نمونههای مشابه دیگر است که در جنوب شرق آسیا پیدا شده؛ ۱۰ میلیون سال قدیمیتر و چند هزار کیلومتر دورتر، در سمت غرب.
این خرچنگ و چند نمونه دیگر که در پژوهشهای پیشین از زاگرس در ایران و نیز رسوبات مشابه بازمانده از "تتیس" در کشور اتریش کشف شدهاند و همگی مشابههای جدیدتر و امروزی در جنوب شرق آسیا دارند، ما را به این فرضیه نزدیک میکند که خاستگاه بخشی از زیستبوم کنونی نقطه داغ تنوع زیستی در جنوب شرق آسیا، اینجا در نهشتههای دریای تتیس بوده است.
نقشه دریای تتیس در ۱۵ میلیون سال قبل و محل زندگی "گالنه دشتبانی"
پایین: وضعیت کنونی کره زمین، محل پراکندگی کنونی خرچنگ گالنه. مسیر مهاجرت با خط چین مشخص شده است
اهمیت زیستشناختی
خسروی با بیان اینکه دریاهای جنوب شرق آسیا در نقطه تلاقی اقیانوس آرام و هند هستند، گفت: به دلایل متعددی میتوان آنجا را یکی از «کانونها یا نقاط داغ تنوع زیستی» عنوان کرد. در این منطقه به دلیل وفور مواد غذایی و بالا بودن اکسیژن آب، جریانهای اقیانوسی که از اقیانوسهای آرام و هند میرسند، شرایط مساعدی برای زیست موجودات زنده فراهم شده و به همین دلیل تنوع گونهها و تراکم آنها بسیار زیاد است، ضمن آنکه هم در دریا و هم در خشکی، مجموعهای رنگارنگ و متنوعی از موجودات زنده ایجاد شده است.
وی افزود: آبراهه "تتیس" در ۱۵میلیون سال پیش هم احتمالا چنین وضعیتی داشته. یعنی هم محل تلاقی جریانهای اقیانوسی بوده، هم محل تلاقی منابع غذایی و گهواره گونههایی جدید و متنوع که بعدها به جنوب شرق آسیا رفتند.
خسروی خاطرنشان کرد: فسیلهای این گونه در جنوب شرق آسیا بین یک تا ۲ میلیون سال و نهایتا ۵ میلیون سال قدمت دارند که قدمت زیادی به شمار نمیرود و تصور بیشتر دیرینهشناسان چنین بود که این موجودات در همان منطقه تکامل یافتهاند و خاستگاه همانجا بوده است، اما یافتههای ما داستان جالبتری را روایت میکنند.
تعیین سن سنگوارهها
این محقق دانشگاه تهران در خصوص تعیین سن سنگوارهها چنین توضیح داد: پیدا کردن سن سنگوارهها برخلاف باور عامیانه ارتباطی به روشهای سنسنجی رادیوایزوتوپ ندارد، مگر در مواردی که به دقت بسیار زیادی احتیاج داشته باشیم. سن سنگوارهها به سادگی از روی سن رسوباتی که محل کشف سنگوارهها بوده، امکان پذیر است. به علاوه استفاده از میکروفسیلهای شاخصی که در بیشتر سنگهای رسوبی پیدا میشوند، به ما کمک میکند اطمینان بیشتری از سن سنگوارهها داشته باشیم.
وی ادامه داد: سنگوارهای که ما در این مطالعات شناسایی کردیم، از نظر زمینشناسی در لایههای پایینیِ تشکیلات زمینشناسی مشهوری در جنوب زاگرس قرار دارد که به اصطلاح "سازند میشان" نامیده میشود. به قسمت پایینی و قدیمیتر سازند میشان "عضو گوری" گفته میشود.
لایههای عضو گوری از سازند میشان که ۱۵ میلیون سال قدمت دارند
سن رسوبات عضو گوری حدود ۱۵ میلیون سال است
اما آیا این سنگوارهها نشان میدهد که کوههای زاگرس زیر آب بودهاند؟ این محقق چنین توضیح دهد:
دقیقا نه. در حقیقت و خلاف باور عامیانه، سطح آبهای زمین هرگز تغییراتی در این حدود نداشته است. بلکه این خشکیهای فعلی و حتی کوهها بودهاند که طی دوران زمینشناسی مدام در حال تلاطم و بالا و پایین رفتن نسبت به سطح آب بودهاند.
ممکن است کمی عجیب به نظر برسد، ولی سنگهایی که الان به صورت لایهلایه بالای کوهها دیده میشوند، همان لایههای رسوبی هستند که به تدریج در کف دریاها نهشته شدهاند. فشار پوسته زمین و در این مورد، فشار پوسته قارهای عربستان و آفریقا از سمت جنوب به شمال، باعث شده کف دریای تتیس چین بخورد، بالا بیاید، طی چند میلیون سال، چند کیلومتر از سطح دریا ارتفاع بگیرد و ما امروز به آن کوهستان زاگرس بگوییم.
خسروی خاطرنشان کرد: در اواخر ۵ پنج میلیون سال پیش، حرکت صفحه عربستان به سمت شمال باعث شد این آبراهه کاملا بسته شود و تنوع زیستی موجودات ساکن در آن طی همین مدت، به تدریج با کم شدن عمق دریا و نامساعد شدن شرایط زندگی به شرق اقیانوس هند مهاجرت کردند.
وی افزود: این فسیلها نشان میدهند اکوسیستمی که در این منطقه وجود داشته، یک نقطه داغ تنوع زیستی بوده یعنی شبیه دریاهایی که امروز در حد فاصل استرالیا تا جنوب شرق آسیا قرار دارند و مملو از مناطق مرجانی و موجودات زنده است.
یکی از ۱۲ نمونه کشف شده از خرچنگ گالنه دشتبانی
نامگذاری گونه جدید خرچنگ به افتخار استاد پیشکسوت
خسروی با اشاره به کمکهایی که در مسیر پژوهشهایش از هوشنگ دشتبان، فسیلشناس بازنشسته اداره اکتشاف نفت، دریافت کرده بود، گفت: وی بیشک یکی از بزرگترین دیرینهشناسان ایران است؛ ایشان هم دوست و همکار قدیمی پدرم بود، هم دوست و همدورهای دانشگاه استاد راهنمایم، دکتر ساری؛ به علاوه من را در تمام سالهای تحصیل و تحقیقم تشویق و حمایت کرده، بنابراین تصمیم گرفتیم نام این گونه جدید را به افتخار هوشنگ دشتبان انتخاب کنیم.
وی یادآور شد: این گونه جدید جزء "سرده گالنه"/Galene قرار دارد و نام گونه جدید را "گالنه دشتبانی" (Galene dashtbani) گذاشتیم و نتایج این بررسی را در قالب مقالهای در مجله "زوتاکسا" /Zootaxa منتشر کردیم که یکی از معتبرترین و مهمترین مجلات peer-review در مطالعات جانورشناسی است.
نمونهای منتسب به "سرده گالنه" که در موزه تاریخ طبیعی پاریس نگهداری میشود، ولی چون بیش از یک و نیم قرن است در این موزه قرار دارد، قدمت و محل کشف آن مشخص نیست
این دانش آموخته دانشگاه تهران با اشاره به این پژوهش گفت: ما بیش از هزار نمونه از فسیلهای خرچنگ را از سراسر ایران کشف کردیم و به تدریج اطلاعات استخراج شده از این فسیلها در قالب مقالاتی منتشر خواهد شد؛ چرا که بررسیها نشان میدهد که چند ده گونه جدید در میان این سنگوارهها وجود دارد و تعدادی هم، گونههایی هستند که فسیل شناسان از سایر مناطق آنها را توصیف کردهاند، ولی برای نخستینبار در ایران کشف میشوند.
وی اضافه کرد: بین خرچنگهایی که مطالعه کردم، برخی گونههایی وجود دارند که نه تنها آن گونه خاص بلکه کل آن خانواده از خرچنگها منقرض شدهاند. برخی نمونههای مورد مطالعه ما ۵۰ میلیون سال قدمت دارند و برخی هم پنج میلیون سال.
به گزارش ایسنا این مطالعات با هدایت و راهنمایی دکتر علیرضا ساری و دکتر رضا ندرلو از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران و دکتر مجید میرزایی عطاآبادی زمین شناس و دیرینه شناس در دانشگاه زنجان اجرایی شده است.
عرفان خسروی به همراه دو نفر از همکارانش در این طرخ، دکتر حسین غلامعلیان (دانشگاه هرمزگان) و دکتر مجید میرزایی عطاآبادی (دانشگاه زنجان) در سفری که منتهی به کشف گالنه دشتبانی شد
انتهای پیام